فاطمه طاریبخش خبرنگار گروه دانشگاه: بسیج دانشجویی که یادگار ماههای آخر زندگی بنیانگذار انقلاب است، در آذرماه امسال 35ساله میشود. این مجموعه که یکی از مهمترین و پرنفوذترین تشکلهای دانشجویی در دانشگاههای کشور به شمار میرود، تنها به درون دانشگاهها محدود نشد و در عرصههای مختلف حل مسائل کشور از حوزههای عمرانی گرفته تا صنعتی و فرهنگی ورود کرده تا به زعم خود بتواند نقشی در رفع چالشهای این مرز و بوم داشته باشد. تشکلی که در سطح کلان، سازمانی به همین نام دارد که ذیل سازمان بسیج مستضعفین فعالیت میکند؛ سازمانی که در لانه جاسوسی سابق یا همان مجتمع فرهنگی 13 آبان امروز مستقر است. این سازمان تا امروز 12 مسئول را از بدنه دانشجویی در رأس خود داشته و هفته گذشته هادی قاسمی با حکم سردار سلامی بهعنوان رئیس این سازمان معرفی شد تا از این طریق شرایط مدیریتی جدیدی در یکی از مهمترین سازمانهای مرتبط با فعالیتهای دانشجویی ایجاد شود. او چهره نامآشنایی برای دانشجویی بسیج محسوب میشود و پیش از این مسئولیت بسیج دانشجویی دانشگاههای تهران بزرگ و مسئولیت اردوهای دانشجویی روایت پیشرفت را برعهده داشته است. ادوار و فعالان تشکلهای دانشجویی در آغاز دوران جدید بسیج دانشجویی پیشنهاداتی به رئیس جدید این سازمان داشتند که در ادامه میخوانید.
شرایط جدید برنامهریزی دقیق تربیت نیرو نیاز دارد
امین سلیمی، دبیر اسبق تبیین مواضع بسیج دانشجویی: بعد از ماجراهای مربوط به کرونا و تعطیلی دانشگاهها خلأ بسیار جدی در حوزه تربیت و آموزش و عملیات در تشکلهای دانشجویی ایجاد شد. این فاصله و نبود دانشجویان در دانشگاه به صورت مستقیم به ماجراهای آشوبهای سال 1401 وصل شد و این موضوع، بچهها را در معرض یک عملیات در حوزه میدان، اجرایی و برگزاری مراسمات و جمع شدن آشوبهای دانشگاه و حوزه تئوری قرار داد. زمانی که بچههای بسیج به صورت ناگهانی در میدان قرار گرفتند با آشوب مواجه شدند. آنچه که به نظر من برای بسیج بهعنوان یکی از بزرگترین و فراگیرترین تشکلهای دانشجویی نیاز است، اینکه اولا برنامهریزی دقیق برای تربیت افراد در تشکلهای دانشجویی صورت بگیرد؛ همچنین اطلس یا نظام جامع مسائلی که امروز در حوزههای مختلف اعم از مسائل تئوریک و مسائل اندیشهای و مسائل مهارتی مرتبط با این تشکل است در دستهبندی مشخصی طراحی و اجرا شود.
مساله بعدی اینکه ما در حوزه آموزش عقب هستیم، در حالی که مسائل کشور و مسائل استانها و آنچه که باید تشکلهای دانشجویی پیگیر آن باشند باید به صورت مدون موجود باشد و برخی از آنها ارزشگذاری و اولویتبندی شود. تشکل در این صورت میتواند خودش را بیشتر از قبل احیا کند. یعنی برنامهریزی جدیدی باید برای آموزش نسل جدیدی که چندین سال از دانشگاه دور بوده است و ارتباط کمرنگتری نسبت به قبل دارد، صورت بگیرد. این موضوع باید در حوزه اندیشه و عملیات آموزش رخ دهد و باید بتوان نقاط بیشتری را در کشور در حوزههای مطالبهگری، مسالهشناسی و پیگیری و مسائلی از این دست شناسایی کرد. باید روی برخی از این موارد به صورت شبکهای و پرتعداد کار کرد و با دست گذاشتن روی این نقاط رشدی رقم بخورد و بتوانند انگیزهای به تشکل تزریق کنند.
بازیابی هویت بسیج در اولویت باشد
علی دهقان، دبیر اسبق اتحادیه دفتر تحکیم وحدت: نکته اول این است که یکی از ضروریترین تغییراتی که باید در سازمان رخ دهد و تغییر نرمافزاری محسوب میشود، بازیابی هویتی بسیج با رجوع به اندیشه امامین انقلاب و ایجاد یک محوریت فکری و گفتمانی در این قالب برای سازمان بسیج دانشجویی و به صورت کلی بسیج دانشجویی کشور است. این موضوع یکی از مهمترین و ضروریترین نیازمندیهای حال حاضر بسیج است که میتواند همراستا و همسو با ظرفیت جوانان انقلابی شود.
پیشنهاد دوم از جنس سختافزاری به شمار میرود که در واقع احیای اقتدار سازمان بسیج دانشجویی و تشکیلات بسیج در سطح کشور و دانشگاههای کشور است. به نظر من این موضوع ساماندهی ویژهای میخواهد که مستلزم حضور افراد قوی و تشکیلاتی و نفرات قدرتمند و باسواد و باتجربه و مخلص است. امیدواریم تحولی در میانمدت در سازمان رقم بخورد. به نظر من یکی از کارویژههای سازمان بسیج مواجهه با قطار سوالات و شبهات بسیج دانشجویی است. این سوالات در مواجهه با چالشهایی است که در حوزه عملکردی دولت و نظام با آن روبهرو هستیم. فکر میکنم که هادی قاسمی این توان را دارد که با کمک ادوار بسیج دانشجویی این شبهات را پاسخ دهد.
بسیج دانشجویی نباید دچار انقطاع نسلی شود
امین اقرلو، مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران: نکته اول توسعه و حمایت زیرساختی از اعضای تشکلهای بسیجی در دانشگاههای مختلف است. به این معنا که در بسیاری از مواقع بچهها میخواهند فعالیتهایی انجام دهند و نیاز به زیرساختها و پشتیبانیهای عملیاتی دارند تا کار مدنظرشان را راحتتر و سریعتر انجام دهند. به نظر من یکی از مهمترین وظایف رئیس جدید سازمان، پرداختن به این مساله است؛ یعنی باید این بخش را را توسعه دهد تا هم بتواند جذب منابع برای سازمان داشته باشد و هم آن را در اختیار اعضا قرار دهد. نکته دوم، عدم ورود محتوایی و عدم تصدیگری محتوایی است. باید برای اینکه استقلال محتوایی بچهها در دانشگاهها خصوصا در شهرستانها حفظ شود، تلاش کنیم و این مطلب بسیار مهمی است. باید اجازه داده شود تا بچهها خودشان به این فهم برسند و بر پایه پشتیبانی عملیاتی که صورت گرفته است کار را جلو ببرند. همچنین نکته سوم نیز تقویت ارتباط ادوار و هویتسازی است. بسیج در دانشگاههای مختلف نیاز دارد که هویت خود را حفظ کند و دچار انقطاع نسلی نشود. یکی از جاهایی که میتواند در این مساله کمککننده باشد و هویت و ساختار تشکل را حفظ کند، ارتباط با ادوار است. به نظر من سازمان باید در این موضوع نیز ورود کرده و تلاش کند تا برای اینکه ارتباط در تمام دانشگاهها تقویت و حفظ شود، اقدامات لازم را انجام دهد.
شعار مسالهمحوری جامعنگری بسیج دانشجویی را کم کرد
امیرحسین پناهی، دبیر سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: موضوع اول این است که ما، یکدستی را در سازمان بسیج دانشجویی و خصوصا دفاتر آن نمیبینیم. هر کدام از این حوزهها، ساز خود را میزنند و آنچنان از سیاستهایی که سازمان بسیج دارد تبعیت نمیکنند. نیاز است برای اصلاح این موضوع در مسئولان یا سیاستهای سازمان، تجدید نظر صورت بگیرد و یکپارچگی به بسیج دانشجویی برگردد.
مساله دوم اینکه از سال 94 و 95 به بعد بسیج دانشجویی با شعار مسالهمحوری به انفعال کشیده شده است. در واقع در ابتدا مسالهمحوری را برای آنها جا انداختند و گفتند که اگر قرار است شما پروژهای را به ثمر برسانید و بخواهید این فعالیتها تاثیرگذار باشد باید مسالهمحور باشید. پس از آن با شعار مسالهمحوری آمدند و جامعنگری بسیجهای دانشجویی را کم کردند و زمانی که به پایگاههای بسیج رجوع میکردیم تا درباره اینکه چرا موضعی درخصوص برخی از مسائل نمیگیرند، بپرسیم؛ میگفتند که موضوع ما انتخابات است و در بقیه موضوعات دخالتی نمیکنیم. در مسائل اقتصادی ورود نمیکردند و میگفتند که اولویت ما سیاسی است و بالعکس. یعنی به بهانه راهکارمحوری و توقعی که برای بقیه ارگانها ایجاد کردند مبنیبر اینکه تشکل دانشجویی باید در راس آن باشند، کاری کردند با شعار مسالهمحوری که از دوز اولویتسازی تشکلها کم کردند.
به عبارت دیگر توقعی که از استاد دانشگاه و اندیشکدهها بود را بر دوش تشکلها انداختند و سر آنها را با راهکار گرم کردند. انرژی که تشکلها میتوانستند صرف این کنند که اولویتسازی برای جامعه داشته باشند و بسیاری از مسائل را فریاد بزنند، بعد از برجام با شعار مسالهمحوری جامعیت و دید باز تشکلها و بسیج دانشجویی را کم کردند. در قدم بعدی گفتند حال که مسالهمحور شدید باید راهکار دهید و تشکلهای دانشجویی را در بین دعوای طیفهای سیاسی و اقتصادی انداختند. به نظر من نیاز است که ماهیت تشکل دانشجویی به آن برگردد و در دعواهای فکری هرچند که رشد و آورده دارد اما بسیج را خارج کنند و ماهیتا موذن جامعه را بودن را به آن بازگردانند. مساله بعدی اینکه باید پروژههای برزمینمانده مانند محله اسلامی و... بسیج دانشجویی و طرحهای بسیار خوبی که وجود داشت که در دوره مسئول قبلی رها شد، دوباره در بعد ستادی پیگیری شود. به نظر من نتیجه خوبی خواهد داشت.
نقش زنان در بسیج دانشجویی بازتعریف شود
وحید زارع، مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز: نکته اول که بسیار مهم است، اینکه طراحی ابزارهای جدید و تعریف فضاهای جدید متناسب با دگرگونیهای اجتماعی و ابزار ارتباط جمعی جهت انتقال پیام و چیزی که ما امروز بهعنوان جهاد تبیین از آن یاد میکنیم به نسل جوان، عامه مردم و نوجوان؛ اتفاقی که باید رخ دهد. طبیعتا ارتباط با نوجوانانی که هنوز وارد فضای دانشجویی نشدهاند اهمیت دارد، این موضوع قطعا نیازمند همافزایی با مجموعههای دانشآموزی است.
به نظر من بسیج باید با ابتکار و خلاقیت فضایی را برای مواجهه و گفتوگو برای تمامی دانشجویانی که وارد دانشگاه میشوند ایجاد کند و این موضوع قابل دستیابی است، یعنی تنها نیاز به همت دارد که اگر بخواهند میتوانند آن را رقم بزنند. یکی از مشکلات امروز پیدا کردن فضا و انتقال پیام به مخاطب است.
نکته دوم، بازتعریف نقش خانمها و خواهران در تشکیلات بسیج دانشجویی متناسب با فضای جدید اجتماعی که به وجود آمده؛ خواهد بود. درواقع تغییراتی که در نگاهها پیش آمده باعث شده تا نیاز به بازنگری به نقش بانوان در تشکیلات وجود داشته باشد و این مساله از نگاه بنده امر ضروری است تا از این طریق بتوان به کارآمدی بسیج کمک کرد.
نکته دیگر ایجاد همافزایی و همگرایی بین تشکلهای انقلابی است که به نظر امروز با توجه به تشدد آرا و برخی از گسستهای ایجادشده در جریانات دانشجویی این موضوع ضروری به نظر میرسد و در تاکیدات مقاممعظمرهبری نیز به آن اشاره شده است. نکته بعدی تلاش برای حرکت به سمت مطالبهگری واقعگرایانه است. اهمیت این موضوع از این جهت است که نسل دانشجو روحیه آزادیطلبی، ظلمستیزی و حریت دارد اما از سمت دیگر با ساختارهای موجود زوایای موضوع و سازوکارهای کشور و اتفاقات درونی و پیرامونی ناآشناست، به همین دلیل گاهی مطالبهگری را بیان میکند و فضایی را ایجاد میکند، درحالیکه اگر اطلاعاتی را از پیش داشته باشد و مسائل پیرامونی را متوجه باشد بهصورت نامناسبی آنها را بیان میکند یا اصلا بیان نمیکند. تلاش برای راهاندازی گسترده اردوی راهیان پیشرفت که به نظر دولت ظرفیت خوبی برای این موضوع دارد فرصت خوبی است که از طریق اردوی راهیان پیشرفت کمکی به مطالبهگری واقعگرایانه شود.
تلاش برای تعمیق مفاهیم دینی و انقلابی در حوزه علوم انسانی هم نکته دیگری به شمار میرود که نیاز است مفاهیم در آن ریشه بدوانند و تعمیق پیدا کنند. تعمیق باید با نگاه قیاسی روز و مبتنیبر مقایسه نظریات علمی و با تاکید بر نظریات اجتماعی اتفاق بیفتد. نیاز داریم که این موضوع پیوستی با مباحث و مبانی بخورد تا دانشگاه بتواند در پاسخدهی به آنها کمک کند وگرنه گاهی خواندن تاریخ بسیار کمککننده است اما صرفا دانستن تاریخ کمککننده نیست. جملهای را حضرت امام دارند که میفرمایند: «اساس عالم بر تربیت انسان بنا شده است» قطعا یکی از وظایف مهم تشکل بسیج کادرسازی برای انقلاب اسلامی است. یعنی اینکه در محیطی که جوانانی علاقه به کشور و خدمت و میهن در آن مشغول به کار بوده و امید به آینده دارند، باید آزمون و خطا کنند تا کادری برای آینده انقلاب شوند. تشکلها نباید بستری برای خودنمایی افراد شود که فارغ از اینکه فرد با چه نیتی این کار را میکند، به نظر من این مذموم است. هدف و غایت باید خود تشکیلات باشد و منیت از این حوزه دور باشد.
رئیس جدید مرجعیت فکری را به سازمان برگرداند
علیرضا قاسمزاده، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه علم و صنعت: بسیج دانشجویی قویترین ادوار را در بین تشکلهای دانشجویی دارد، منتها در سالهای اخیر به دلیل عدم استفاده از این ظرفیت، حس میشود که بسیج درحال پس زدن ادوار خود است. ادواری که برای آن هزینه کرده و الان زمان بهرهبردای از آن است؛ از این رو 3 پیشنهاد به مسئول جدید دارم. اول اینکه حتما در معاونتهای مختلف از ادوار شاخص دارای گفتمان بهخصوص، استفاده کند تا بتوانند مرجعیت فکری و محتوایی را به سازمان برگردانند و بچهها را از حول افرادی که بعضا با القای تفکرات نادرست، زمینه کنشها و واکنشهای بعضا نسنجیده برخی بسیجهای دانشجویی را فراهم میکنند دور کنند. بهطور مثال معاون سیاسی یا فرهنگی سازمان باید فردی باشد که قشر نخبگانی با شنیدن اسم او، خودش را نیازمند و تشنه حرفهای او در زمینه تخصصی خودش بداند. پیشنهاد دوم هم اینکه بستر ارتباط موثر با ادوار فراهم شود. شایسته است رئیس سازمان با تعدادی از ادوار شاخصتر جلسات ماهانه یا بیشتر داشته باشد و از ظرفیت و فضای فکری اینها استفاده کند. پیشنهاد آخر این است که هادی قاسمی بهعنوان رئیس سازمان بسیج بیشتر خود را در جایگاه یک فرد استراتژیست و راهبردچی بداند تا فردی که کف میدان فعالیت میکند. اگرچه در فضایی مثل اغتشاشات نیاز به حضور میدانی حس میشود اما برای انتخابات بیشتر، اعضا به برنامه منظم و راهبردی نیاز دارند تا اینکه رئیس سازمان در کف میدان با آنها همراه باشد.
بازتاب رسانهای فعالیت بسیج دانشجویی تقویت شود
پیام مرادی، دبیر اسبق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل: اولا معتقدم حضور هادی قاسمی در سازمان بسیج انتخاب امیدوارکننده است، به این خاطر که او شناخت خوبی از ظرفیتهای بسیج دارد و سابقه درخشانی در فعالیتهای مرتبط با بسیج دانشجویی داشته است. نکته دیگر نیز نزدیکی و قرابت فضای کار رسانهای و دانشجویی است که او در کارنامه خود دارد و از این جهت امیدواریم که مسیر خوبی که در بسیج دانشجویی وجود دارد تداوم پیدا کند و نسبت به قبل رشد داشته باشیم. انتظار میرود ماموریتهای سنتی، کیفیت و کمیت در بسیج دانشجویی رشد داشته باشد. یکی دیگر از پیشنهادات این است که تلاش شود در فضای دانشگاهها بازتاب رسانهای فعالیت بسیج دانشجویی پررنگتر، ملموستر و واقعیتر باشد. کار دیگری که با توجه به اینکه امسال سال انتخابات است ضرورت دارد، این است که بسیج دانشجویی نقشآفرینی موثری با اتخاذ رویکرد استدلالی و عقلانی داشته باشد. این رویکرد باید به دور از شعارزدگی و رفتارهای کلیشهای باشد. ماموریت اصلی بسیج دانشجویی باید روی افزایش مشارکت دانشگاهیان در انتخابات پیشرو قرار گیرد. پرداختن بسیج به امور اجتماعی و تقویت مسائل مرتبط با اجتماع نیز یکی از موضوعات مهم است. مثلا اردوهای جهادی جزء ماموریتهای بسیج بوده و میتوان سرفصلهای جدیدی اتخاذ کرد. نکته پایانی این است که درواقع حفظ رویکرد مطالبهگرایانه و وجه انتقادی بسیج موضوعیت قابل توجهی دارد و مهم است.
هیاتهای اندیشهورزی متشکل از ادوار داشته باشیم
محمد رمضانی، معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان: ما در فضای بسیج دانشجویی متاسفانه یکی از خلأهایی که با آن مواجه هستیم این است که دانشجویان بسیجی که در فضای اندیشهورزی استعداد دارند، بعد از دورانی که فارغالتحصیل میشوند، مورد استفاده قرار نمیگیرند. این یکی از چالشهای اساسی ماست. یعنی مجموعه یکسری انسانهای اندیشهورز را تربیت میکند اما همین مجموعه نمیتواند برای بهسازی عملکرد خود از این نیروها استفاده کند. لذا یکی از مهمترین اقداماتی که میتواند برای ساختار بسیج دانشجویی راهگشا باشد، استفاده از ظرفیت ادوار برای اقدامات راهبردی داخل فضای نواحی بسیج دانشجویی در استانهاست. یعنی ما در استانها، هیاتهای اندیشهورزی متشکل از دانشجویان ادوار داشته باشیم تا جریانهای دانشجویی را راهبری کنند. با این کار عملا جریان اندیشهورز بسیج دانشجویی دیگر منتهی به تعداد معدودی در معاونت و ستاد نیست. جریان اندیشهورزی به دامنه گستردهای از انسانها باز میگردد که در فضای کشور حضور دارند و اینها هستند که با آسیبشناسی دقیق متوجه میشوند که راهبردها باید در چه راستایی باشد.
مساله دیگر، جریان مساله و ماموریتمحور کردن دانشگاهها است. یکی از عیبهای اساسی که دانشجویان بسیجی بعد از فارغ شدن از فضای تشکلی، با آن مواجه میشوند این است که فرد هویت خاصی ندارد و برای ماموریت و مساله خاصی در تشکیلات تربیت نشده است. بهطور مثال دانشگاههای ما خروجیای ندارند که سیاست یا اقتصاد را کاملا بلد باشد. البته تا حدی در بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان به این سمت حرکت کردیم، یعنی افرادی را تربیت کردیم که متناسب با فضای ماموریتی خودشان بتوانند حرکت کنند. اما سایر دانشگاهها آیا دورنمایی داشتند که نسبت به مسائل اساسی جامعه فردی را تربیت کنند؟
یکی دیگر از نکاتی که مقاممعظمرهبری نیز روی آن تاکید کردند، تربیت مبانی دینی و انقلابی بود. فردی میتواند در مسیر انقلاب انسان قوی باشد که بتواند با مبانی قوی خود را استوار نگه دارد. اگر قرار باشد فرد به نسبت بسیاری از چالشها بنیان قوی نداشته باشد، به مشکلات جدی برمیخورد. فرد باید بتواند مبانی فکری خود را قوی کند. باید با صحبتهای مقاممعظمرهبری مانوس باشد. در کنار این مساله روحیه مبارزهای که امام روی آن تاکید داشتند نیز باید مدنظر قرار بگیرد. افراد باید دائما خود را در میدان مبارزه ببیند؛ چراکه اینگونه افراد روزبهروز در تکاپوی این مساله هستند که بتوانند چالشهای کف میدان را حل کنند. ما به چنین دانشجویانی نیاز داریم. اگر با این نگاه به اقدامات بسیج نگاه کنیم میفهمیم بسیاری از اقدامات ما سطحی بوده و کمک خاصی نکرده است. اگر ما این مدل را نگاه کنیم مجبور میشویم در تحلیل سیاسی نگاه دقیقتری داشته باشیم. دانشگاه باید خود را کمکحال نظام ببیند تا چالشهای نظام را بهدرستی حل کند. در کنار این مساله روحیه مجاهدانهای که باید تزریق شود بسیار مهم است. ساختار ما باید این مساله را به افراد برساند که اینجا بسیج دانشجویی است.
نکته دیگر تطبیقبخشی خواستههای امام جامعه و حرکتهای بسیج است. باید دید تا چه حد مسئولان بسیج دانشجویی به این نکته توجه کردند که خواستههای رهبری از بسیج دانشجویی چیست و چقدر این موضوعات را عملی کردند و چه راهبردهایی اتخاذ کرده است؟ ابعاد نظارتی در بسیج دانشجویی با ابعاد نظارتی در سپاه متفاوت است. اگر بخواهیم با روحیه نظارتی زیادی به بسیج دانشجویی نگاه کنیم و آنها را عنصری سپاهی ببینیم و با این شاخص آنها را بسنجیم دچار خطا میشویم. عنصر بسیجی باید آزادی در فعالیت داشته باشد. نیروی بسیحی در دانشگاه نیاز به حریت دارد تا بتواند اتفاقاتی که به جامعه کمک میکند را حل کند. در کنار این مساله نیاز به انگیزه دادن به بدنه دانشجویان بسیجی در کف دانشگاهها داریم، به این صورت که دانشگاههایی که در روند برگزاری برنامههای خود اتفاقات عمیقی را رقم زدند، الگو شوند. ما باید با الگوسازی اتفاقات خوب در دل دانشگاهها، انگیزه را در بدنه زیاد کنیم.
بسیج دانشجویی وارد درگیریهای جناحی نشود
امیرمحمد کولانی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: اصلی که از بسیج دانشجویی همیشه انتظار میرود، طبق روحیه انقلابی و ولایی خودش است. یعنی این تشکل نباید وارد درگیریها و جناحهای سیاسی شود و در دوره جدید هم باید این مساله ملاک عمل قرار بگیرد. این تشکل باید به جذب حداکثری و تعامل خود با سایر تشکلها اهتمام داشته باشد.