عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را باید از مهمترین مراکز جهت رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و نوجوانان دانست. یکی از گلوگاههای استراتژیک نظام تربیتی کشور که میتواند با طراحی فعالیتهای فرهنگی و هنری، نقش مهم و اثرگذاری در هدایت و شکوفایی استعداد دانشآموزان داشته باشد. کتابخانههایش فعال باشد، جمعیت 11 میلیونی دانشآموزی کشور، کانون را مدرسه دومشان بدانند و برای آنها برنامه تعریف شود. نمیخواهیم در این گزارش به فعالیتهای کانون بپردازیم اما صحبتهایی که حامد علامتی، مدیرعامل کانون پرورش فکری چند روز پیش درمورد ساخت دیزنیلند ایرانی- اسلامی انجام داد باعث شد تا به سراغ این موضوع برویم و در گزارشی به ماجرای ساخت این شهرجهانی کودک بپردازیم.
ماجرای ساخت دیزنیلند ایرانی چیست؟
حامد علامتی، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چند روز قبل در نشست خبری با اصحاب رسانه از اقدامات انجام شده برای ایجاد دیزنیلندِ ایرانی خبر داد و گفت: «ما به دنبال ایجاد شهر کودک هستیم و با توجه به ظرفیت و امکاناتی که داریم به دنبال ایجاد چیزی شبیه دیزنیلند هستیم و مهندسان هم تدابیری را اندیشیدهاند. این هدف، مصوبه هیاتمدیره و... را میخواهد که بخشی از آن صورت گرفته و وزیر هم دنبال آن است. در مدت ۲ تا ۳ سال، شهر جهانی کودک را ایجاد خواهیم کرد که شامل آموزش، فرهنگ و بازارچه کودک است. ۸ ماه است که کار را آغاز کردهایم و همه شرایط و ویژگیهای آن متناسب با زیستبوم ایرانی اسلامی خواهد بود.» علامتی از همکاری شهرداری تهران در این پروژه خبر داده بود. برای اینکه بیشتر از این پروژه بدانیم، پیگیریهایی را انجام دادیم و به یک تفاهمنامه در سال 1401 رسیدیم که شهرداری و کانون با هم امضا کرده بودند و هدف از انعقاد این تفاهمنامه مشترک، شناسایی اموال و داراییهای منقول و غیرمنقول(سرمایهای) کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در راستای مولدسازی، ساماندهی، سرمایهگذاری خلق ارزش و افزایش درآمدهای پایدار کانون بدون رشد نقدینگی و در راستای کاهش وابستگی به بودجه عمومی دولت و تامین بودجه غیرتورمزا عنوان شده است. همچنین در این تفاهمنامه هشتمادهای، همکاری و مشارکت در ساخت و بهرهبرداری مجموعههای خدماتی (فرهنگی، هنری، آموزشی، تفریحی، فراغتی، تجاری و فضای سبز و باز) برای رشد و پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای آنها براساس ارزشها و نظام تعلیم و تربیت اسلامی و همچنین همکاری و مشارکت در تولید واحد مسکونی در اراضی متعلق به کانون در مناطق شهرداری تهران مورد توجه قرار گرفته است.
این شهر جهانی کودک، قرار است در یکی از زمینهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در غرب تهران و در 3 طبقه ساخته شود. سیدمهدی هدایت، مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران در مورد ساخت این پروژه میگوید: «از چند دهه قبل حدود 4.5 هکتار زمین در این بخش از شهر تهران بلااستفاده مانده بود و در چنین زمین وسیعی فقط ساختمان نیمهکارهای بهعنوان انبار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مورد استفاده قرار میگرفت و همچنین یک کانون زبان وجود داشت. با توجه به این موضوع شهرداری تهران تصمیم گرفت تا با همکاری کانون پرورش فکری کودکان در این زمین اولین شهر جهانی کودک در کشور را احداث کند. شهر جهانی کودک پروژهای فراشهری است که دارای امکانات کمنظیر و بینظیری بوده و خدمات ویژهای به گروه سنی کودک و نوجوان ارائه میکند. مساحت اعیانی این زمین بالغ بر ۱۶ هزار مترمربع در ۴ طبقه است. درواقع این ساختمان در نیم هکتار باقیمانده از این زمین آن هم با هدف مولدسازی احداث خواهد شد. اصل طرح و پروژهای که قرار است اجرا شود شهر جهانی کودک است. چند هزار متر از این زمین که قرار است بهعنوان پروژه شهر جهانی کودک مورد استفاده قرار گیرد و پیش از این کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به صورت انتفاعی از آن استفاده میکرده است، با هدف مولدسازی و تامین هزینههای این کلانپروژه فرهنگی مورد استفاده قرار میگیرد. درحقیقت اتفاق اصلی که قرار است در آنجا رقم بخورد پروژه بزرگ شهر جهانی کودک با معماری فاخر ایرانی- اسلامی است که در آنجا تمام خدمات مورد نیاز کودکان و نوجوانان با دو رویکرد اصلی باغ ایرانی و باغ بازیهای اقوام ایجاد میشود. شهر جهانی کودک از بخشهای مختلفی مثل شهر علم، شهر ایرانشناسی، شهر رباتیک، شهر مشاغل، شهر آب، شهر زمین، اقوام ایرانی، کتابفروشی، کتابخانه، سالن نمایش و... تشکیل شده است که در نوع خود مجموعهای بینظیر محسوب میشود.»
نکته مهم بعد از شنیدن این صحبتها این است که الان نمونههای کوچکی از این مدل شهربازی را در تهران و دیگر شهرها داریم. طبیعی است که اگر اسمی از دیزنیلند را روی پروژه میگذاریم و میگوییم میخواهیم مانند آن را بسازیم باید ابتدا به فضای ساخت آن و گستردگی آن توجه کنیم، وگرنه در چند طبقه ساختن و عنوان شهر جهانی کودک یا دیزنیلند ایرانی اسلامی روی آن گذاشتن کار عجیبی است!
شخصیتهای انیمیشینیمان و تولید محصول
فارغ از هر نگاهی که برای کمپانی دیزنی وجود دارد، باید یک موضوع را مشخص کنیم. ما وقتی از این صحبت میکنیم که میخواهیم، دیزنیلند ایرانی – اسلامی داشته باشیم، آیا تا به این فکر کردهایم که چقدر شخصیت انیمیشنی داریم که بچهها آنها را میشناسند. اگر نگاهی به دیزنیلند داشته باشیم میبینیم که این مجموعه براساس شخصیتهای کمپانی دیزنی ساخته شده است. زمانی که خبر اعلام حامد علامتی برای ساخت دیزنیلند ایرانی- اسلامی پخش شد، محمد سرشار نویسنده کودک و نوجوان در واکنش به این خبر در کانال شخصیاش نوشت: «مدیرعامل کانون پرورش فکری گفته میخواهد در کمتر از ۳سال، پردیس جهانی کودک را شبیه دیزنیلند بسازد! به این کاری ندارم که مگر ما چقدر جهانهای انیمیشنی داریم که بتوانیم «تمپارک» بسازیم. فقط ۷سال طول کشید تا دیزنی با آن تجربه، در چین با آن امکانات، «دیزنیلند شانگهای» را بسازد! »
بارها در این صفحه گفتیم که کودکان و نوجوانان ما احتیاج به کاراکترسازی در حوزه انیمیشن دارند، باید برایشان این شخصیتها را بسازیم. البته موضوع دیگر بعد از کاراکترسازی این است که به تبلیغات دیگر که باعث میشود علاقه آنها به vسمت این کاراکترها ایجاد شود، نیاز داریم. در دنیا به این کار «مرچندایزینگ» یا بازارپردازی میگویند. صنعت انیمیشن ما به استراتژیهایی در بازار نیاز دارد تا پاسخهای مطلوبی را از بازار هدف خود تولید و بعد هم به کسب سود بپردازد. از اینرو تمام مفاهیم مربوط به بازاریابی و استراتژی بازاریابی برای محصولات این صنعت معنا مییابد، تا به کسب سود برسند.
همه اینها مقدمهای است برای اینکه کاراکترهای انیمیشنی ما به دست مخاطبان اصلیاش برسد و برای آنها آنقدر ارزشمند شود که از همه محصولاتی که در کنار این انیمیشنها تولید میشوند، استفاده کند و بعد از همه اینها برسیم به ساخت دیزنیلند ایرانی!
دیزنی همان رویای آمریکایی است
در میانه دهه 30 و 40 میلادی، والت دیزنی پس از بازدید از پارکهای تفریحی مختلف با دخترانش به نخستین ایده ساخت دیزنیلند رسید. او در ابتدا در نظر داشت تا یک مکان تفریحی در مجاورت استودیوهای خود در بربنک کالفیرنیا بسازد اما خیلی زود متوجه شد مکان پیشنهادی بسیار کوچک است. پس از تحقیقات مختلفی والت دیزنی سایتی در نزدیکی آناهیم در سال ۱۹۵۳ را خریداری کرده و ساختوساز پارک در سال ۱۹۵۴ آغاز شد.
«دیزنیلند شادترین مکان روی زمین است.» این جمله شعار معروفترین شهربازی جهان است که به گفته این کمپانی، تمامی افراد از پیر و جوان و کودک آرزوی گذراندن یک روز در محیط آن را دارند. دنیای بزرگ و کارتونی دیزنیلند طوری طراحی شده است که برای تمامی سنین جذاب بوده و تصویری از زیبایی دنیای کودکی را برای همه نمایش میدهد.
دیزنیلند مکانی برای تفریح و زندگی کردن در کنار شخصیتهای معروف کارتونهای دیزنی است که نمیتوان محدوده سنی خاصی برای آن تعیین کرد و از پیر تا جوان و کودک همگی شیفته فضای منحصربهفرد دیزنیلند هستند. این پارک مجموعهای از سرزمینهای مختلف با موضوعات و نامهای متفاوت است که در هر کدام دیزنی شما را به سفری به سوی هیجان و شادی دعوت میکند.
در یکی از قسمتهای پادکست رادیو مضمون به این موضوع پرداختیم که داستان شکلگیری کمپانی دیزنی از کجا شکل گرفت؟ دیزنی همان رویای آمریکایی است و گفتیم: «بهزودی سینما داشت رنگی میشد و فیلمها ناطق میشدن. رویای آمریکایی داشت متولد میشد و توی ۱۹۲۳، وقتی والت توی هالیوود بود، از نیویورک خبر رسید که یه کمپانی برای خریدن حقوق یکی از کارتونهای والت به اسم «کمدیهای آلیس» مشتاق شده. یه توزیعکننده به نام خانم مارگارت وینکلر واسه خرید هر حلقه مبلغ ۱۵۰۰ دلار پیشنهاد داد و با این پیشنهادش باعث تاسیس یه کمپانی شد به نام برادران دیزنی؛ با مدیریت روی و والت. داستان رویای آمریکایی از اینجا شروع میشه و سال ۱۹۲۳ به همین دلیل مهمه؛ تاسیس کمپانی دیزنی.»
آنها از شکلگیری شخصیتها تا حتی ساختن دیزنیلند یک رویایی را برای مخاطبان شان متصور بودند. رویایی که همه چیز را به شانس گره میزند، همیشه شاهزادهای با اسب سفید از راه میرسه یا فرشتهای با چوبه دستی جادویی. آمریکایی که با جنگ جهانی دوم ناگهان و بهطور تصادفی و معجزهآسا به ثروت رسیده بود، توی شرایطی بود که این چیزا رو باور میکرد. رویای آمریکایی همین بود؛ یه رویای کازینویی که غیرمولد بود و به کار و کوشش و خلاقیت تشویق نمیکرد.
آماری از وضعیت فعلی کانون پرورشی
زمانی که زمزمه تشکیل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیچید، هدفش را ساختن جایی برای بچهها عنوان کردند که بتواند آنها را تشویق به کتابخوانی کند، در پاییز 1344 چند تن از فرهنگیان و هنرمندان به دعوت دولت وقت گرد هم آمدند تا مقدمات تاسیس کتابخانه کودکان و تهیه مواد خواندنی آنان را فراهم سازند. تا قبل از آن پدیدهای به نام «کتابخانه کودک» وجود نداشت و شاید همین امر انگیزه اصلی بنیانگذاران کانون را تشکیل میداد. بههرحال تصمیمها گرفته و بنای یک ساختمان مجهز در پارک لاله آغاز شد. در فاصله ساختن و اتمام آن، با بررسیهایی که انجام شد معلوم شد که یک کتابخانه هیچگاه نخواهد توانست بهتمامی کودکانونوجوانان تهران امکان استفاده بدهد. درنتیجه فکر ایجاد کتابخانههای دیگر بهوجود آمد؛ کتابخانههایی که باید بهطور عمده در نواحی جنوب شهر ایجاد شود و برای کودکان آن نواحی خدمات ارائه کند.
حالا در سال 1402 حدود 58 سال از آن روزها میگذرد و شاید الان کانون با کانونی که ما میشناختیم و روزهای زیادی از کودکیمان را در آنجا گذراندیم متفاوت باشد، بیشتر این تفاوت هم به نسلهای جدید و علاقهمندیهای آنان برمیگردد. ولی مطمئنا از یک نهاد فرهنگی باسابقه مانند کانون انتظار میرود که فعالیتش را متناسب با نیاز روز بچهها برنامهریزی کند.
با توجه به اینکه کانون یکی از زیرمجموعههای وزارت آموزشوپرورش است میتواند با کمک گرفتن از این وزارتخانه دانشآموزان را به برنامههایی که برای این نسل جذابیت دارد، جذب کند. سال گذشته گزارشی درمورد عملکرد کانون نوشتیم و گفتیم به گفته بسیاری از مدیران کانون، عضویت در این مجموعه در سراسر کشور تا عدد پنج میلیون نفر اعلام میشود اما رقمهای دیگر نشان از کاهش روند عضوگیری در کانون دارد. این رقم تا حدود 150 هزار نفر در سراسر کشور است که به نسبت جمعیت دانشآموزی 11 میلیون نفره بسیار کم است. البته حامد علامتی در نشست خبریای که در ابتدای تابستان داشت از رشد اعضای کانون خبر داد و گفت: «اعضا و مخاطبان مستقیم کانون حدود نیم میلیون نفر و مخاطبان غیرمستقیم حدود ۲ میلیون نفر است.»
یکی از کارهای مهمی که کانون میتواند انجام بدهد، فعال کردن مراکزش در سراسر کشور است، در سال 1401 گفتیم مراکز کانون 1011 مرکز است که بین آنها مراکز غیرفعال زیادی وجود دارد. اما حامد علامتی در سال 1402 از فعالیت ۱۰۳۹ مرکز ثابت و سیار در ۳۱ استان و ۲۵۰۰ روستا خبر داد و گفت: «مساحت کتابخانههای ما در سراسر کشور ۴۰ هزار هکتار است و ۳ هزار عنوان کتاب در قالب ۹ میلیون کتاب در کتابخانههای کانون داریم.»
یکی از ایرادهایی که به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وارد است، ساختار سازمانی نامناسب و عملکرد جزیرهای واحدهای زیرمجموعه است که حتما باید مورد توجه مدیران این مجموعه قرار بگیرد. کمبود مربی از ایرادهای دیگر این مجموعه است که باعث شده تا تعدادی از مراکز فرهنگی و هنری نیمهتعطیل شوند و فعالیت آنچنانی نداشته باشند. البته فرسودگی بسیاری از مراکز را هم باید دلیل دیگری بر تعطیل یا نیمهتعطیل بودن آنها دانست و حتما میتوانند با استفاده از ظرفیت سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور به سمت بازسازی و تجهیز مراکز کانون در سطح کشور بروند.
انتشارات کانون یکی دیگر از مراکز مهم این مجموعه است، چون بخش زیادی از فعالیتهای کانون به کتابها و کتابخانههایش است، اما در چند سال اخیر بیشتر تمرکز کانون بر تجدیدچاپها است درحالیکه این مجموعه باید با توجه به تمرکزی بر حوزه کودک و نوجوان دارد به تولید کتاب با نویسندههایی که در گذشته هم ارتباط زیادی با کانون داشتند، بپردازد. توجه ویژه به نوجوانان نیز یکی دیگر از کارهایی است که باید بیش از این مورد توجه قرار بگیرد.