ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:«گاج تعطیل شد.» این تیتر خبری بود که دو روز پیش حسابی در فضای رسانهای کشور منتشر شد و تقریبا هر شخص و رسانهای نسبت به آن موضعگیری داشت. خبری که احمد محمودزاده، معاون وزیر آموزشوپرورش با حضور در برنامه «فرامتن» شبکه افق آن را اعلام کرد و گفت: «موسسه آموزشی گاج به دلیل جهتگیری در اغتشاشات سال گذشته تعطیل شد. در این خصوص به رئیس سازمان صداوسیما نیز نامه نوشتیم و گفتیم نباید گاج را تبلیغ کنید؛ چراکه به دلیل تخلفی که داشته، آن را تعطیل کردهایم. در زمان اغتشاشات و جمعهروزی، در سوالات امتحانی درس ادبیات، جهتگیریاش به سمت اغتشاشات بود لذا وقتی این موسسه را تعطیل کردیم دیگر صداوسیما نباید آن را تبلیغ کند و در این خصوص به رئیس سازمان نامه زدیم.» راستش را بخواهید، هم آن شعر در خاطرم هست و هم آن حواشی که در گیرودار غائله سال گذشته با آن شعر علیه موسسه گاج به پا شد. منتها خیلی ناراحت بودم که خبر تعطیلی این موسسه با این دلیل و استدلال رسانهای شد. موسسهای که مالک و مدیر اصلی آن یعنی ابوالفضل جوکار یکی از پرحاشیهترین و پراتهامترین مدیران اقتصادی کشور بود و حالا سالهاست که به دلایل متعددی دیگر در ایران هم نیست. هرچقدر آن شعر و آن اتفاق، بد و نیازمند واکنش بود، این کجسلیقگی در بیان علت تعطیلی گاج به جای اینکه حواسها را متوجه اتهاماتی کند که حول ابوالفضل جوکار و موسسات و شرکتها و فعالیتهای متعدد اقتصادی پر ایرادش وجود دارد، از او برای بخشی از مردم قهرمان ساخت! کاری که متاسفانه و به کرات و در مواجهه با موارد مشابه تکرار میشود و جای اینکه باری از روی دوش سیستم بردارد و نمایش کارآمدی باشد، هزینه تحمیل میکند و گاهی به سمت ناکارآمدی هم میل میکند. القصه اینکه من فارغ از این اشتباه، بدون روتوش درباره ابوالفضل جوکار، برند گاج و تمامی حواشی پیرامون آن مینویسم. حواشیای که از چهره فرهنگی ساختهشده از مدیرگروه آموزشی جوکار دور و به ابوالفضل جوکار بهعنوان یک چهره اقتصادی پرحاشیه نزدیک است.
هم دیر هم بد
دی ماه سال 97 بود که تصمیم گرفتم در ادامه گزارشهایی که در حوزه عدالت آموزشی مینویسم، بعد از پرداختن به مدارس غیردولتی و شبکه عظیمی که موتور بیعدالتی در حوزه آموزش را تغذیه میکند، سراغ سایر بازیگران آن بروم؛ بازیگرانی که از همان موقعها تا همین الان از آنها بهعنوان مافیای کنکور یاد میشود. اما خب راستش را بخواهید نه همان وقتها نه الان من اعتقادی به این ترکیب جذاب رسانهای نداشتم و ندارم. چون همیشه آنقدر آب نظام آموزشی در ایران گلآلود بوده که نیازی به هیچ مافیابازیای حداقل در این حوزه نیست و اتفاقا خیلی عیان، خیلی قانونی و خیلی راحت بیعدالتی شارژ میشود و مسیرش را طی میکند. خلاصه اینکه در مسیر جدید، بعد از مدارس سراغ موسسات آموزشی رفتم و اول از خجالت گاج و مشخصا شخص ابوالفضل جوکار و بعد از آن قلمچی درآمدم و نوشتم که وضعیت موجود و این کاسبی عظیم و گردش مالی هنگفت از یک عقل آموزشی و فرهنگی نشات نگرفته و بالاغیرتا از امثال ابوالفضل جوکار و رفقا و شرکایش، چهره فرهنگی نسازیم و در این همایش و آن جشنواره و آن یکی مراسم، بهعنوان چهره فرهنگی و کارآفرین و دغدغهمند تقدیر نکنیم. البته این ارج و منقبتها محدود به تقدیر و تشکر هم نبود، حتی اینها به واسطه همین تصویر ساختهشدهای که قرابت چندانی با اصل فعالیتهای اقتصادی و مالی عظیمشان نداشت، بهخاطر همان چند کتاب عجیب و خوشرنگ و لعاب کنکوری که بچه پولدارها پای ثابت چاپ جدیدشان بودند، شأن سیاستگذاری هم پیدا میکردند و خاطرم هست در جلسهای که شورایعالی انقلاب فرهنگی برای آینده کنکور و نظام آموزشی کشور برگزار کرده بود، جوکار و الباقی مدیران موسسات آموزشی و مدیران مدارس پولی دور هم، به عمیقتر شدن فاصله و شکاف در حوزه آموزش اضافه هم کردند. اینها را گفتم تا هم بنویسم بلایی که این موسسات و تفکر گردانندگان و مدیرانشان به سر نظام آموزشی کشور و مساله عدالت آوردند، در وهله اول جنسی غیر از اتهامات و حواشیشان دارد و اصلا آن شعر و همجهتی با جریان اغتشاش در برابر اینها، چیزی نیست. بهعلاوه اینکه در همان سال 97 و در گزارش «امپراطوری گاج» پرده از کارتل اقتصادی ابوالفضل جوکار برداشتم و با اطلاعاتی که نزدیکان و همکاران مالک گاج در اختیارمان گذاشتند و جستوجوهایی که هرچند زمان زیادی هم از من گرفت و انجام دادم، نوشتم که ابوالفضل جوکار نه یک مدیر کارآفرین و نه یک چهره فرهنگی، بلکه یک چهره اقتصادی پرحاشیه است که روزی میتوان از مسیری که طی کرده، اتهاماتی که علیهاش وجود دارد و خلاصه کارهایی که کرده، سریالی تمامنشدنی ساخت. ولی خب چه کنیم که انگار نیاز بود تا غائلهای راه بیفتد و گاج هم خبط و غلطی بکند تا کرکرهاش را پایین بکشند و البته همچنان هم برای کسی مهم نباشد که جوکار، فقط گاج نیست و ریشههای این تعطیلی و البته غیبت سه سال ابوالفضل جوکار در ایران و زندگی در آلمان عمیقتر از چند کلمه و همجهتی با یک جریان زننده و بیسر و ته است. در گزارش سال 97 نام 18 شرکت و موسسه و... که منتسب به جوکار بود ردیف کردم و در گزارش بعدتر که عنوانش «امپراتور ضعیف» بود پرده از حواشی و اتهامات بیشتری برداشتم که ختم به شکایت این موسسه از من و روزنامه شد و علیرغم تبرئه نگارنده و روزنامه در همان مراحل ابتدایی رسیدگیهای قضایی، بهخاطر اعتراضات متعدد جوکار تا دیوان عالی کشور هم پیش رفتیم و سر آخر، روسیاهی با تبرئه ما بر او ماند.
حالا و بعد از اخبار و حواشی اخیر و ماجرای تعطیلی گاج که البته با تکذیب این موسسه هم همراه بوده محمد جوکار، برادر ابوالفضل جوکار که در غیبت سهساله ابوالفضل جوکار مسئولیت مدیریت این مجموعه را دارد خبر از ادامه فعالیتهای گاج میدهد. شسته رفتهتر و مفصلتر سراغ شبهات و اتهامات پیرامون این چهره تاثیرگذار اما کمترشناختهشده یعنی ابوالفضل جوکار رفتم و چیزهای جدیدتر، جذابتر و مهمتری را آماده کردم که فعلا در حد اشاره است و بعدا در صورت لزوم و به شرط حیات، مفصل رسانهای خواهد شد تا ببینیم برخلاف تصور ما صرفا با یک چهره فرهنگی اتوکشیده مواجه نیستیم و نبودیم. در ادامه چندین مورد از اتهاماتی که متوجه ابوالفضل جوکار است و در نهادهای مختلف در حال پیگیری است و به نتایجی هم رسیده با هم مرور میکنیم.
ماجرای ملک میدان انقلاب
ماجرای این ملک از این قرار است که سه دانگ از آن بهنام همسر اسبق ابوالفضل جوکار بوده و سه دانگ دیگر هم در اختیار یکی از نهادهای حاکمیتی با شبهاتی پیرامون نقل و انتقالات متعدد آن به نهادهای مختلف ازجمله موسسه مالی مولیالموحدین و...، تغییر کاربری آن، وجود شبهاتی در قیمتگذاری، دریافت عجیب و غریب مفاصا حساب مسکونی برای ملک تجاری-اداری و... . ناگفته نماند ملکی که عوارض شهرداری آن حدود 10 میلیارد تومان بوده، حدود 2 میلیارد و 800 میلیون تومان معامله شده است.
ماجرای تهاتر 450 میلیاردی ملک 9 میلیاردی خیابان انقلاب
ساختمانی در نزدیکی دانشگاه تهران به قیمت 4-3 میلیارد تومان خریداری میشود و بعدتر طی تهاتری با سازمان ص. س به قیمت 450 میلیارد تومان منتقل میشود. بازرسیهایی هم توسط نهاد مذکور صورت میگیرد اما بهصورت عجیبی روند بازرسیها متوقف میشود و هیچ گزارش و اعلامی هم صورت نمیگیرد.
ماجرای ملک جردن-اسفندیار
شبهات متعدد و اتهاماتی پیرامون تبانی با م. ح و شبهه جعل یک مبایعهنامه برای فرار از پرداخت مالیات و ارائه آن به دارایی. لازم به ذکر است نام م. ح که هیچ نسبت سازمانی خاصی با ابوالفضل جوکار ندارد و در سازمان دیگری مشغول به کار است در موارد متعددی از معاملات جوکار وجود دارد و املاک و اموالی بین این دو رد و بدل شده است که محور اتهام و شبهاتی است.
پنتهاوس دیباجی
یکی از موارد عجیب در معاملات جوکار دریافت تسهیلات و شبهه تطمیع کارشناسان در کارشناسی قیمت اموال و املاک است. درمورد دیباجی تنها با ارائه کپی سند و بدون وجود اصل سند، تسهیلاتی از بانک دریافت شده و مبلغ مذکور هم جهت اقدامات و فعالیتهای جوکار در خارج از کشور به خارج از ایران منتقل شده است. از این اسناد نیمبند و بدون اطلاع اداره ثبت جهت تضامین هم بهرهبرداریهایی میشده است.
از شبهات مالیاتی تا ایجاد شرکتهای صوری
ایجاد شرکتها و موسسات و برندهای متعدد جهت دریافت تسهیلات و مساعدتها یکی از اتهاماتی است که متوجه جوکار و مجموعههای تحت مدیریتش بوده است. انتشارات بینالمللی گاج، انتشارات کلاغ سپید، جواهر زمستان، آرتمیس ویستا، چاپ و نشر ویستا ویژن قلم، رفاه امداد هشت بهشت ایرانیان، تعاونی توسعه مدارس کارآمد ایرانیان، موسسه توسعه مدارس کارآمد، بازرگانی وین، گروه صنعتی وین، رشد توسعه و عمران قهرود، مجتمع رفاهی مارال ستاره، مجتمع رفاهی نخل میاندشت، مجتمع رفاهی ترنج زعفرانیه، مجتمع رفاهی نخل بیاض، مجتمع رفاهی نخل ستاره شهرضا، مجتمع رفاهی مهتاب سلطان، نامآوران صنعت گردشگری کریمه، هتل کنسول بن آلمان، کافه و رستوران TAKE TWO BONN آلمان، شرکت BAHAM آلمان و... برخی از مجموعهها، موسسات، شرکتها و... است که تحت مالکیت و مدیریت ابوالفضل جوکار بوده است که اکثر قریب به اتفاق آنها مشمول ابهامات و شبهات مالیاتی است.
ملک خیام و ماجرای کارشناسیهای عجیب
یکیدیگر از اتهاماتی که به ابوالفضل جوکار وارد است و بر معاملات او سایه انداخته کارشناسیهای عجیب و غریب املاکی است که تحت مالکیت او بوده است. یکی از اینها ملک خیام است که با اعداد عجیب و غریب به بانک س واگذار شده است و بعد از گذشت مدتها از این اتفاق همچنان این ملک مشکلات جدی با شهرداری دارد و صاحبان سرقفلیها و تجاریها، در گیر و دار مشکلات قضایی هستند. علاوهبر ملک خیام، 5 واحدی ولنجک، تجاری کاشان، واحدهای کیش، ملک شهرک غرب، انبار کهریزک، واحد میرداماد و... هم بین جوکار و بانک «س» تهاتر شده است که اغلب مشکلدار بودهاند.
تهاتر با صندوق بازنشستگی سازمان ص. س و باز هم کارشناسیهای عجیب
زمین ورامین، چاپخانه خوانسار، ملک خیابان انقلاب، زمین آبعلی و... مواردی هستند که با نقشآفرینی ح. م از مدیران سابق سازمان ص. س و آقای ن بین جوکار و آن سازمان با قیمتهای عجیب و غریب و غیرواقعی تهاتر شده است و ناظر به اسناد و اطلاعات موجود عایدیهای عجیبی را هم برای دستاندرکاران این تهاتر به همراه داشته است.
قصه پرغصه واگذاری کفش وین
جوکار بهمنظور راهاندازی چرخ این مجموعه قدیمی و ایجاد اشتغال در یک فرآیند غیرشفاف برنده مزایده واگذاری کفش وین میشود و با مبلغی ناچیز مالک این مجموعه میگردد. بعد از این مسیر انحطاط کفش وین تندتر طی میشود. ابتدا با واردات کفشهای چینی و فروش چند برابری و بعد از آن هم فروش املاک و داراییهای این مجموعه که یکی از آنها بیش از 80 مغازه و ملک در سراسر کشور بوده که درنهایت این تعداد به 15 عدد میرسد و همانها را هم به ع. ا معروف میفروشد. م. ح که در موارد بالا هم اشاره شد، در زمینه این واگذاریها و روندهای خصوصیسازی، اقدامات زیادی در جهت منافع جوکار انجام داده است.
مارال ستاره قم و الباقی مارالها
طبق اطلاعات موجود تمام مجموعههای بینراهی مارال که تحت مالکیت ابوالفضل جوکار هستند شبهاتی دارند اما مارال ستاره قم از بقیه پرشبهه و ایرادتر است. از استفاده از رنگهای تقلبی در غذاهای طبخشده در رستورانهای این مجموعه گرفته تا اجاره غرفهها با مبالغ هنگفت و استفاده از دستگاههای پوز به نام افرادی غیر از مالکان آن مجموعه و مغازهها برای فرار از مالیاتی که ناظر به درآمد بالای این مجموعهها عدد قابلتوجهی میشود.
گاج فقط گاج نبود
نشر کادر، نشر معلمیار، نشر بههمین سادگی، نشر تاج، نشر کلاغ سپید، نشر زنبور، نشر دنیای ریاضی، نشر خانه آموزش، نشر ویستا ویژن قلم و... بخشی از نشرها و اسامیای است که برای دریافت تسهیلات و مساعدات اعم از کاغذ یا ایجاد جو رقابتی و... توسط جوکار ایجاد و خب سبب ایجاد برخی اتهامات در حوزههای مختلف علیه او شد. حتی شبهاتی پیرامون فروش کاغذهای دولتی در بازار آزاد، پروندهسازی علیه برخی رقبای واقعی بازار نشر و... هم در مورد او وجود دارد. پروندههایی که توسط ا. ر پیش برده میشد.
پروندهسازی برای مطلعان
یکی دیگر از اتهاماتی که متوجه ناشر خارج از وطن یعنی ابوالفضل جوکار است، همکاری و تطمیع افرادی از جمله ا. ر جهت پروندهسازی علیه افرادی است که به برخی اقدامات و اطلاعات جوکار پی برده بودند و پاپیچ او میشدند. این رویه توسط برخی نهادها بررسی هم شده و عدهای هم که اجیرشده او بودهاند به این مسائل اقرار کردهاند.