بررسی اطلاعات منتشرشده در مورد نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 15 تا 24 ساله که بهتازگی از سوی مرکز آمار ایران ارائه شده، نشان میدهد که نرخ مشارکت اقتصادی مردان نزدیک به پنج برابر نرخ مشارکت زنان در کل کشور است.
نرخ مشارکت اقتصادی ازجمله شاخصهای کلیدی بازارکار در سطح جهان محسوب میشود و نوسان آن بیانگر جایگاه اقتصادی هر کشور در سطح بینالمللی است. آنگونه که از اطلاعات ارائهشده مرکز آمار ایران، مربوط به پاییز امسال بر میآید؛ مردان در مقایسه با زنان، در کل کشور، در نقاط شهری و حتی در نقاط روستایی بیش از زنان در فعالیتهای اقتصادی مشارکت داشتهاند. اما استثناهایی نیز وجود دارد، چنانکه در بخشهایی چون کشاورزی سهم مشارکت اقتصادی زنان بالاتر از مردان بوده است. در حالی که در بخش صنعت سهم مردان بیش از زنان و در بخش خدمات نیز سهم زنان بیشتر بوده است. از سوی دیگر آمارهای ارائه شده مرکز آمار ایران حاکی است در بخشهای خصوصی مردان و در بخش عمومی زنان جلودار فعالیتهای اقتصادی بودهاند. همچنین براساس این آمارها، سهم مردان در دو بخش کشاورزی و صنعت در نقاط شهری بیش از زنان بوده است، در حالی که سهم زنان در بخش خدمات بیش از مردان بوده است. در بخشهای خصوصی، مردان و در بخش عمومی زنان سهمی بیش از مردان داشتهاند.
نکته قابل توجه دیگر این است که در نقاط روستایی زنان سهم بیشتری در بخش کشاورزی داشتهاند و در واقع کشاورزی در روستاها، بیشتر یک کار زنانه بوده است. اما در بخش صنعت، سهم زنان و مردان مساوی و در بخش خدمات نیز سهم مردان بیشتر بوده است. در نقاط روستایی، در بخش خصوصی مردان و در بخش عمومی زنان جلوتر از مردان بودهاند.
کل کشور
بررسیها نشان میدهد در پاییز امسال نرخ مشارکت اقتصادی مردان در کل کشور 1/ 69 درصد و نرخ بیکاری در مردان 7/ 8 درصد بوده است. این در شرایطی است که نرخ مشارکت اقتصادی در جمعیت زنان کشور 9/ 12درصد و نرخ بیکاری این گروه 3/ 20 درصد بوده است.
مرکز آمار ایران عنوان کرده است که بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی مردان بین سنین 15 تا 24 سال، در استان اردبیل و پایینترین آن در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
در حالی که بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی در میان زنان در استان خراسان شمالی و کمترین نرخ در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. گزارش مرکز آمار ایران از نرخ مشارکت اقتصادی در کل کشور در شرایطی اعلام میشود که سهم اشتغال در میان مردان و زنان نیز در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت، خدمات و بخشهای خصوصی و دولتی در کل کشور نیز اعلام شده است. سهم اشتغال مردان در بخشهای کشاورزی 5/ 16درصد، صنعت 8/ 35 درصد و خدمات 7/ 47درصد بوده است. همچنین سهم اشتغال مردان در بخشهای خصوصی وعمومی به ترتیب 9/ 84 درصد و 1/15درصد است. سهم اشتغال زنان در بخش کشاورزی 3/ 18 درصد، صنعت 26درصد و در بخش خدمات 7/ 55 درصد بوده است. همچنین سهم زنان در بخشهای خصوصی و عمومی به ترتیب 9/ 71درصد و 1/ 28 درصد بوده است.
نقاط شهری
اما اگر در کل کشور، زنان نرخ مشارکت پایینتری داشته باشند؛ طبیعی است که در شهرها نیز، این روال ادامه داشته باشد.
نرخ مشارکت اقتصادی مردان در نقاط شهری 6/ 67 درصد و نرخ بیکاری مردان 4/ 9 درصد بوده است، درحالی که نرخ مشارکت زنان در نقاط شهری 7/12 درصد و نرخ بیکاری زنان، 2/ 24درصد بوده است. همچنین گفته میشود بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی در میان زنان در استان خراسان شمالی و کمترین آن در استان مرکزی است. اما اعلام بالاترین و پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در نقاط شهری در شرایطی است که بالاترین این نرخ در میان مردان در استان آذربایجان غربی و پایینترین آن در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است.
همچنین طبق بررسیهای انجامشده سهم اشتغال مردان در نقاط شهری در بخش کشاورزی 2/ 5 درصد، در بخش صنعت 3/ 38 درصد و در بخش خدمات 4/ 56 درصد بوده است.
سهم اشتغال در بخشهای خصوصی و عمومی نیز به ترتیب 4/ 81 و 6/ 18درصد بوده است.
سهم اشتغال زنان نیز در نقاط شهری، در بخش کشاورزی 4/ 2 درصد، در بخش صنعت، 6/ 24درصد و در بخش خدمات 73 درصد بوده است. در بخش خصوصی و عمومی نیز به ترتیب زنان سهم 6/ 62 و 4/ 37 درصدی داشتهاند.
مرکز آمار درباره نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران میگوید که بسیاری از افراد این گروه، خود را به ماموران سرشماری «خانهدار» (جمعیت غیرفعال) معرفی میکنند، در حالی که بخش مهمی از جمعیت زنان از طریق انجام کارهایی در خانه به درآمد خانوار کمک میکنند، اما این موارد را به ماموران آمارگیر اعلام نمیکنند. در صورتی که این موضوع پذیرفته شود که نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران بالاتر از آنچه مرکز آمار ایران اعلام کرده است، باشد باز هم این نرخ نسبت به توانمندی زنان ایرانی که هماکنون گرایش بیشتری به تحصیلات عالی نسبت به مردان دارند، پایین است.
بخش خدمات که گنجایش بیشتری برای جذب زنان نسبت به دیگر بخشهای اقتصادی دارد، میتواند بستر مناسبی برای حضور بیشتر زنان در عرصه فعالیتهای اقتصادی باشد، اما بیتردید توسعه بخش خدمات منوط به توسعه دیگر بخشهای اقتصادی مانند صنعت و کشاورزی است.
توسعه بخش خدمات بدون توسعه دیگر بخشهای اقتصاد یک کشور، در واقع به معنای رشد دلالی و واسطهگری است که منجر به اشتغال پایدار نخواهد شد.











