نویسنده: علیرضا خباززادهرضایی، روزنامهنگار و مترجم
توماس مایکل اسکنلن Thomas Michael Scanlon فیلسوف معاصر، استاد سابق دانشگاه پرینستون و استاد ممتاز دانشگاه هاروارد و عضو انجمن فلسفه آمریکاست. حوزه مطالعاتی او منطق ریاضی، اخلاق و فلسفه سیاسی است. «چه چیزی را به یکدیگر مدیون هستیم What we owe to each other(1998) دشواری تساهل The difficulty of olerance(2003)، وجوه اخلاقی: وجه جوازی، وجه معناداری، ملامت و قصور Moral dimensions: permissibility, meaning, blame(2008) و «چرا نابرابری طرح میشود؟ Why does inequality matter » از جمله آثار او بشمار میروند. اسکنلن از جمله فیلسوفانی است که «قراردادگرایی»Contractualism را در فلسفه اخلاق معاصر احیا کرده است. از پروفسور اسکنلن درباب وجوه اخلاقی و قانونی ترور ژنرال قاسم سلیمانی توسط دولت ایالات متحده پرسیدهایم. گرچه اسکنلن لفظ ترور و تروریسم دولتی را برای این اقدام خوش نمیدارد، اما به وضوح بر آن است که اقدام علیهژنرال سلیمانی، قابل توجیه و دفاع نیست. اسکنلن وظیفه مردم ایالات متحده را اولا درک غلط بودن چنین اقداماتی و ثانیا تلاش در جهت ایجاد تغییر در دولت ایالات متحده دانست و ترجیح داد از وظیفه اخلاقی شهروندان ایالات متحده در قبال این ترور، بیش از این چیزی نگوید. متن مصاحبه «فرهیختگان» با توماس مایکل اسکنلن را در ادامه میخوانید.
درباره ترور ژنرال قاسم سلیمانی، از نظرگاه اخلاقی چه فکر میکنید؟ همچنین درباره وجوه اخلاقی و قانونی آن چه میاندیشید؟
ایالات متحده و ایران در جنگ نیستند و [حتی] قتل ژنرال سلیمانی اقدامی برای «دفاع از خود» یا «استفادهای مشروع از زور در راستای بازداشت و محاکمه» نبود، بنابراین از نظر اخلاقی [ترور ژنرال سلیمانی] کاری غیرقابل توجیه و دفاع بود.
این اولین بار بود که دولت ایالات متحده مرتکب تروری میشد و سپس صراحتا اعلام و اعتراف میکرد که «ما مرتکب آن شدیم.» نظرتان درباره «تروریسم دولتی» ایالات متحده چیست؟
اگرچه [ترور ژنرال سلیمانی] مسلما غلط بود، اما من آن را «تروریسم» نمیخوانم، چراکه هرکار خطایی مصداق تروریسم نیست و البته مطمئن نیستم که این اولین باری باشد که آمریکا دست به چنین اقدامی زده است [شاید تنها اقدام اخیر مشابه آن] قتل اسامه بن لادن باشد.
آیا چنین اقدامی یک بدعت [در سیاست خارجی ایالات متحده] محسوب میشد؟ میشود گفت برخی سیاستهای دیگر - مانند تحریمهای دارویی مستقیم و غیرمستقیم علیه مردم ایران- را بتوان تروریسم خاموش خواند و بنابراین چنین «اعلانی»، صرفا یک اعتراف است و این روند جدیدی نیست. پس به طور کلی، ترور تنها سیاستی مختص به ترامپ یا یک سیاست تازه محسوب نمیشود.
نمیخواهم بگویم که این یک بدعت بود و در هرصورت - چه بدعت بوده باشد چه نه- به نظرم در حد این فکت و واقعیتِ ساده واجد اهمیت نمیرسد که این [کار] بهلحاظ اخلاقی خطا بود. همچنین فکر میکنم که تحریمها علیه ایران نیز غیرقابل توجیه و دفاع است، گرچه جنایت یا ترور محسوب نیست.
وظیفه اخلاقی مردم آمریکا راجعبه ترور ژنرال سلیمانی چیست؟ آیا اصلا وظیفهای دارند؟
بهلحاظ اخلاقی وظیفه داریم که غلط بودن آنچه رخ داده را [چنانکه باید] دریابیم و مهمتر آن است که بکوشیم تا تغییری در دولتمان پدید آوریم.