با وجود آنکه روز گذشته شاخص بورس ۷ هزار واحد ریخت اما رشد خیرهکننده این بازار در ۶ ماه گذشته در شرایط رکود حاکم بر سایر بازارها مانند ارز و مسکن سبب توجه صاحبان سرمایه و ورود سیل نقدینگی به این بازار شده است. جدا از آنکه رشد بورس در اقتصاد یک گزاره مثبت تلقی میشود، اما مقایسه رشد اقتصادی کشور با رشد شاخصها در بورس یا رشد سهام شرکتهایی که صورت مالی آنها دلیلی برای رشد قیمت سهام نیست نشاندهنده پیچیدگیهای تحلیل بازار سرمایه ایران است. در این زمینه بررسی فرصتها و تهدیدهای ورود حجم گسترده نقدینگی به این بازار میتواند دولت را در استفاده حداکثری از این ظرفیت بهنفع اقتصاد بهرهمند سازد. نکته دیگر آنکه دولت نیز باید ضمن رصد و تحلیل بازار سرمایه با ورود فعالانه به این بازار ضمن جلوگیری از سفتهبازی و دلالی، نقدینگی را بهنفع عمق بخشیدن به بازار سرمایه، افزایش کیفیت بازار سرمایه و افزایش سرمایه شرکتها هدایت کند.
فرصتها و تهدیدهای دولت در بازار سرمایه
فعالان و کارشناسان بازار سرمایه دلایل متفاوتی را برای رشد خیرهکننده این بازار بیان کردهاند که ازجمله آنها میتوان بهجا ماندن رشد بازار سرمایه از سایر بازارها مانند دلار، طلا و مسکن در سال97، تورم بالا و فشار تقاضا نام برد. دلیل هرچه باشد اما بسیاری از کارشناسان معتقدند قیمتها بیش از آنچه باید رشد کند، شافزایش یافته است و این تحلیل سبب شده برخی از بالارفتن قیمت سهام به افزایش حبابگونه تعبیر کرده و خطر سقوط آن را در آینده پیشبینی کنند. در همین زمینه کارشناسان معتقدند دولت میتواند با عرضه شرکتهای زیرمجموعه خود و همچنین پالایشگاهها با افزایش عرضه اولیه آنها در بورس ضمن مدیریت فشار تقاضا به عمق بخشیدن در بازار سرمایه کمک کند. در این رابطه دولت با این اقدام میتواند با یک تیر چند نشان بزند و علاوهبر موارد مذکور، با فروش شرکتهای دولتی بخشی از کسری بودجه خود را جبران کند. درواقع با توجه به حجم بیسابقه تقاضایی که در بورس شکل گرفته، فرصتی تاریخی برای دولت به وجود آمده است تا ضمن واگذاری شرکتهای خود در آن علاوهبر تعمیق بازار سرمایه، درآمد قابلتوجهی از این مسیر به دست آورد.
دستورالعملها بهنفع سهامداران
یکی از مشکلاتی که در یک سال گذشته در بازار سرمایه به وجود آمد، ورود دلالان و سفتهبازان در بازار پایه بود. با توجه به آنکه در بازار پایه آزادی عمل بیشتری در خرید و فروش سهام و همچنین نوسان قیمت وجود داشت، این امر سبب ورود دلالان و سفتهبازان در این بازار شده بود. علاوهبر آن به علت آنکه در این بازار شرکتهایی با استانداردهای پایین و صورتهای مالی مخدوش اجازه حضور داشتند، ورود سیل نقدینگی به این بازار نگرانیهایی را برای سیاستگذاران اقتصادی به وجود آورد و در تابستان سال جاری با تغییر دستورالعمل بازار پایه، جلوی سوءاستفادهها در این زمینه گرفته شد. همین امر را تا حدودی میتوان به بازار بورس تعمیم داد. درواقع سازمان بورس و اوراق بهادار میتواند با تغییراتی در دستورالعمل بازار بورس امتیازات بیشتری برای شرکتهایی که صورت مالی منظم ارائه میدهند و افزایش سرمایه داشتهاند در مقابل شرکتهای بینظم و زیانده ارائه دهد. این امر با توجه به آنکه متقاضیان خرید سهام را به سمت شرکتهایی با کیفیت بالاتر هدایت میکند، به تشویق شرکتها به ارائه منظم صورت مالی و شفافیت فعالیت و همچنین تشویق آنها به افزایش سرمایه و بهرهوری کمک خواهد کرد.
در گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین خزلیخرازی، فعال بازار سرمایه مطرح شد
3 پیشنهاد برای تعادلبخشی به بازار سهام
اگر میانگین کل وضعیت بازار را در نظر بگیریم واقعا جای نگرانی نیست چون همانطور که در یکسال گذشته ارزش جاری بازار رشد کرده، تقریبا به همان نسبت سود شرکتها رشد کرده است، خصوصا سود شرکتهای بزرگ؛ بنابراین با نگاه کلی به کلیت بازار نمیتوانیم بگوییم حباب وجود دارد. در این زمینه برای نمونه نسبت ارزش جاری بازار تقسیم بر سود شرکتها یعنی همان نسبت P روی E کل بازار تقریبا همان نسبت پارسال است. با وجود این اما بعضی شرکتهای کوچک و شرکتهایی که زیان انباشته داشتهاند شاهد رشد قیمت سهام بودهاند. اخیرا اقدامی که مقام ناظر و سازمان بورس انجام داد مقداری به رشد آندسته از شرکتهایی که نباید رشد میکردند کمک کرد مانند تغییر قوانین بازار و اعمال محدودیت نوسان برای شرکتهای کوچک، زیانده و شرکتهایی که اطلاعات نمیدادند.
در طول 20 سالی که در بورس فعالیت داشتم چهار، پنجبار این پدیده را که این روزها اتفاق میافتد دیدهام یعنی رکود و نزول بازارهای موازی و هجوم مردم به بازار سرمایه؛ اما عددهایی که اینبار شاهد آن هستیم عددهای بینظیری هستند که هیچگاه در تاریخ اقتصاد ایران و بورس اتفاق نیفتاده است، یعنی حجم معاملات بالای سههزار میلیارد تومان در روز که در برخی مواقع به چهارهزار میلیارد تومان هم رسید. همچنین تعداد دفعات بالای یکمیلیون و 100 هزار در روز و ارزش بازار ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان. این سه عدد رکوردهای بینظیری هستند که هیچوقت اتفاق نیفتاده بود. در این شرایط فرصت بسیار مناسبی است که شرکتهای بزرگی را که هنوز خارج از بورس و سودآور هستند بهسرعت به بورس بیاوریم و در دومین اقدام شرکتهای خوب، بزرگ و سودآوری که در بورس هستند افزایش سرمایه دهند و سرمایههای جدید را از مردم جذب کنند. سومین کار این است با توجه به اینکه طبق قانون بورس همه شرکتها حداقل باید ۲۰ درصد سهام شناور آزاد داشته باشند؛ (سهام شناور آزاد یعنی حداقل ۲۰ درصد سهام باید دست عموم مردم باشد) و هنوز بسیاری از شرکتهای بزرگ و سودآور که در بورس هستند، سهام شناور آزادشان زیر ۲۰ درصد و بعضی از آنها 2 یا ۳ درصد است الزامی به وجود آید تا همه آنها سهام شناورشان را به 20 درصد برسانند.
درواقع باید به این نکته توجه کرد که اگر پول جدید وارد بورس شود و صرف خرید سهام جدید نشود منجر به رشد قیمتهای فعلی میشود و شاهد افزایش شتاب قیمت سهام خواهیم بود. بنابراین ما باید سهام و شرکت جدید در بورس بیاوریم. آوردن شرکت و عرضه سهام جدید در بورس نیز طبق همان سه روشی است که عرض کردم؛ 1- پذیرش شرکتهای جدید، 2- افزایش سرمایه شرکتهای موجود و 3- افزایش سهام شناور آزاد؛ اگر این سه کار انجام شود نقدینگیای که وارد بورس میشود صرف بزرگ شدن بازار از منظر افزایش تعداد سهام و عمق بخشیدن به بازار شده و در این شرایط نگرانیها پیرامون رشد حبابی قیمت سهام و سقوط آن در آینده کمتر میشود. به هر حال هر صعودی ممکن است بعدش توقف یا نزول داشته باشد.
بنابراین ما طبق این سه پیشنهاد باید تلاش کنیم بازارمان را بزرگ کنیم و این سرمایهها و نقدینگی جدید را که وارد بورس میشود طوری مدیریت کنیم تا آرامآرام و در سالهای متعدد سود کنند. متاسفانه در هر پنجبار در 20 سال گذشته شاهد این پدیده بودهام که این کار یا انجام نشد یا خیلی کم انجام شده است. برای مثال از اول سال که نگاه میکنید فقط پتروشیمی نوری شرکت بزرگی بود که در عرضه اولیه وارد شد و ۵ درصد سهامش را فروخت و حدود ۹۰۰ میلیارد تومان عرضه اولیه را جذب کرد.
هماکنون علاوهبر دولت، تامین اجتماعی، صندوقهای بازنشستگی، نهادهای شبهدولتی، نیروهای مسلح و بخش خصوصی شرکتهای بسیار بزرگ و سودآوری را در خارج از بورس دارند که میتواند بهعنوان عرضه اولیه در بورس عرضه کنند و بورس در این شرایط میتواند به مجوز افزایش سرمایه شرکتها سرعت دهد و شرکتها با افزایش سرمایه پولها را به سمت تولید، فروش بیشتر و طرحهای توسعه ببرند و از آنطرف سازمان بورس باید الزام کند شرکتهایی که زیر ۲۰ درصد سهام شناور دارند در این شرایط سهامهایشان را عرضه کنند که سهام شناورهای آزاد به استاندارد جهانی برسد.
در گفتوگوی «فرهیختگان» با علی حیدری، فعال بازار سرمایه مطرح شد
تازه واردها از صندوقهای سرمایه گذاری شروع کنند
تحلیل شرایط امروز بازار سرمایه را میتوان در سه بخش مطرح کرد؛ تغییرات سهام، عملکرد دولت و نقش مردم. اولا درمورد سهام آنچه هماکنون در حال رخ دادن است و از اول سال نیز مشهود است، فقط نتیجه تورمی است که در اقتصاد جامعه وجود دارد و این تورم ناشی از ضعف مدیریتی است و میتوان انتظار داشت این رشدهای صعودی کماکان ادامه داشته باشد. از طرفی چون در جامعه رویکرد درست اقتصادی وجود ندارد امکان سرمایهگذاری نیز از بین رفته است. بنده سیاستهای اقتصادی و سیاستهای پولی بانک مرکزی را قبول دارم اما از این به بعد این سیاستها بهنظر من تبدیل به سیاستهای پلیسی میشود و بانک مرکزی باید انعطاف بیشتری از خود در بازارهای دیگر نشان دهد. درواقع علت عمده رویآوردن نقدینگی به بازار سرمایه، عدم سوددهی در بازارهای موازی و همچنین تورم بالای جامعه است. یعنی بسیاری برای حفظ ارزش داراییهای خود به بازار سرمایه روی میآورند و این مساله تا زمانی که تورم وجود دارد فعلا ادامه خواهد داشت.
اما درمورد نقش مردم در بازار سرمایه آنچه اتفاق افتاده آن است که ورود به بازار سرمایه درواقع بهدلیل ترس از کاهش ارزش داراییهاست. این مساله را از نگاه تاریخی میتوان در همه کشورها مشاهده کرد و در ایران نیز اتفاق افتاده است. در نتیجه هر بازاری که رشد داشته باشد سرمایههای ریز و کلان به آن بازارها گسیل خواهد شد. با این حال با توجه به لزوم شناخت بازار سرمایه و ورود گسترده مردم به این بازار پیشنهاد میکنم اگر کسی علم به بازار سرمایه ندارد، حداقل از صندوقهای سرمایهگذاری یا مشاورههای مورد تایید سازمان بورس استفاده کند. البته انتقادها از ورود گسترده مردم به بازار منصفانه نیست چون در شرایط کنونی سوددهترین بازار همین بازار سرمایه است. سیاستگذاران بازار سهام بهراحتی میتوانند با عرضههای اولیه شرکتهای بزرگ و فاندامنتالهای قوی مانند پالایشیها و فولادیهای بزرگ به جذب سریعتر نقدینگی و جلوگیری از افزایش بیدلیل برخی سهامها کمک کنند. این کار را سازمان بورس میتواند با مشورت و همراهی وزارت اقتصاد انجام دهد و شرکتهای بزرگ را بهصورت عرضههای اولیه وارد بورس کرده و نقدینگیهای خوبی را جذب کند. نکته آخر آنکه افراد باید از صندوقهای سرمایهگذاری و مشاوران مورد تایید کمک بگیرند یا درنهایت از هر ابزار تحلیلی که میتوانند در آن بهره بگیرند.











