کرسی آزاداندیشی رسانهای با موضوع «نئولیبرالیسم و اقتصاد سینما» با حضور محمود اربابی معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی، مهناز رونقی کارگردان و عضو هیاتعلمی دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه (بهعنوان دبیر نشست)، مجید برزگر نویسنده، تهیهکننده و کارگردان، امیر پوریا منتقد و مدرس سینما و رقیه محمدزاده، مدیرگروه اقتصاد شبکه دو سیما و مدیر سابق فیلم و سریال مرکز نظارت در دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه واحد تهران مرکزی برگزار شد.
اربابی: اکثرا نگاه تفریحی به سینما دارند تا نگاه فرهنگی
به گزارش تسنیم، در ابتدای این نشست محمود اربابی، معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی با این بیان اینکه دو نوع رویکرد در نگاه به سینما وجود دارد، گفت: «یک نگاه به این صورت است که سینما را هنر فرهنگی میداند و دیگر اینکه سینما را صنعت و تجارت و سرگرمی قلمداد میکند. با توجه به نگاه فرهنگی کشورمان، بهطور طبیعی سینما را بهمثابه مجموعه فرهنگ میداند. این مساله شرایط خاصی را برای سینمای ایران فراهم میکند.»
سرپرست دفتر جشنوارهها و همکاریهای بینالملل با ارائه آمار در حیطه اقتصاد سینمای ایران و جهان گفت: «اقتصاد مالی سینمای جهان حدود 40 میلیارد دلار و تعداد سینما 180هزار است. اقتصاد سینمای ایران در سال گذشته 250 میلیارد تومان بوده است و متوسط تعداد فیلم ساخته شده حدود 100 فیلم در سال است که حدود 200 میلیارد هزینه دارد. سال گذشته 28 میلیون نفر به سینما مراجعه کردند. همچنین 550هزار پرده سینما در کشور وجود دارد.»
وی افزود: «در سال 90، گردش اقتصاد سینما 9 میلیون نفر با عدد 35 میلیارد تومان بوده است. این آمار سال 97 به 28 میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. اقتصاد سینمای ما در مقابل سینمای جهان قابلتوجه نیست. تعداد تیراژ فیلمهای مجاز خارجی بیشتر از فیلمهای ایرانی است و این نشان از علاقه مردم به فضای سینما دارد.»
اربابی با اشاره به اینکه اقتصاد سینما بستگی به نوع نگاه مخاطبان به سینما دارد، خاطرنشان کرد: «نگاه اغلب کشورهای جهان به سینما تفریحی است و تعداد کمتری نگاه فرهنگی به آن دارند. سینمای ایران مانند تمام دنیا مسیر مواجهه با مخاطب خود را پیدا میکند و براساس مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهمترین آییننامهها مثل صدور پروانه نمایش را دنبال میکنند.»
معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی در پاسخ به این سوال که «آیا وزارت ارشاد قبل از اکران و پس از آن نظارتی بر کیفیت فیلمها اتخاذ میکند یا خیر؟»، گفت: «سینما چهار معیار رعایت چارچوب فرهنگی کشور، تناسب با نیاز مخاطب، صلاحیت علمی و مدیریت اقتصادی را باید طی کند. ترکیب تولیدات سینمای ایران برعکس آنچه تداعی میشود، به این ترتیب است که سینمای اجتماعی، کمدی، کودک و دفاع مقدس درجات برتر سینمای ایران را تشکیل میدهند که فیلمهای کمدی به لحاظ فروش بیشترین سهمیه را به خود اختصاص میدهند.»
مهناز رونقی بهعنوان دبیر نشست سوال خود را مجدد تکرار کرد و اربابی در واکنش به اصرار او گفت: «در جایی که جامعه فشاری را تحمل میکند و برای تعدیل این فشار ما باید فضایی را ایجاد کنیم؛ خب به صورت طبیعی گاهی مشکلاتی ایجاد میشود.»
پوریا: سلیقه مردم در خندههای دنداننمای شبهکمدینها نهفته نیست
امیر پوریا، منتقد و مدرس سینما در ادامه این کرسی علمی گفت: «شخصی مثل علی معلم همواره این بحث را مطرح میکردند که نُنُر بار آوردن سینماگر و بهویژه سرمایهگذار و تهیهکننده توسط دولت و وامهایی که اعطا میشود و بازپرداختهایی که خواسته نمیشود و مالیاتهای اندکی که از آنان اخذ میشود، بخشی از چالشهای اقتصادی سینمای ماست. به این مساله در سینمای ایران توجه نشد که هر اندازه دولت حمایت مستقیم یا دست نوازشگر خودش را در سینما اعمال کند، نتایج بهتری خواهیم گرفت. وقتی این رویداد اتفاق افتاد که با مقداری کانالیزه کردن فیلمهایی که سینما حاضر به اکران آنها نیست و مخاطبان هم تمایل به تماشای این فیلمها ندارند، باید به سمت اکران هنر و تجربه حرکت کنند و درنهایت با وجود پردیسهای سینمایی که اکثرا مرکز خرید هستند و نشان از اقتصاد نئولیبرالیسم است، سینما بتواند خودش ارتزاق کرده و هزینه خود را تامین کند.»
وی افزود: «برخی سینماگران تصور میکنند سلیقه مردم در خندههای دنداننمای شبهکمدینها آن هم در فیلمهای فوقالعاده بیمزه نهفته است. ما نگران سینما هستیم. ما نگران غلط تصویب شدن مفهوم کمدی هستیم که همین مساله باعث میشود این نوع فیلمها را رد میکنیم. این عده مفهوم کمدی را بسیار سخیف جلوه میدهند، در صورتی که کمدی بسیار جدی است. کمدی مظهر و محمل طرح جدیترین مسائل اخلاقی، وجدانی، انسانی و سیاسی است. بنابراین آن قسمت از نئولیبرالیسم که حقانیتبخشی به گردش سرمایه خصوصی را منوط به پسند مردم میداند، اینگونه عوارض خطرناک را دارد و در چنین شرایطی باید تحمل کرده و دوره گذر از این جریان را طی کنیم. خیلی از این دست مسائل عوارض نامطلوبی دارد که ناچار باید از آن گذر کنیم.»
محمدزاده: ارائه مجوز به «رحمان1400» یعنی گیشه برایمان مهمتر از فرهنگ است
در ادامه این نشست رقیه محمدزاده در تعریف نئولیبرالیسم گفت: «وقتی از نئولیبرالیسم حرف میزنیم اگر به رقابتی شدن اقتصاد و کاهش حمایت دولت دقت کنیم، میبینیم که این معنی در ایران از اواخر دهه 60 اجرا شده و برخی حوزهها را شامل میشود. امروز دانشگاه و بسیاری از حوزهها پولی شده است.»
او با اشاره به اینکه سینمای ما به اندازه کافی در بخشهای مختلف مافیا دارد، گفت: «خلأ جدی سینمای ما حجم آثار ملودرام است که در مقابل دیگر ژانرها عملکرد ضعیفتری داشته است.» محمدزاده درباره نقش اقتصاد در فرآیند تولید گفت: «سینمای ما با توجه به تفاوتی که با سینمای جهان دارد، فراز و فرودی در مسائل اقتصادی خود داشته است. افزایش آگاهی سطح مخاطبان و گاهی تغییر ذائقه مردم باعث شده فیلمهای جشنوارهای در این چند سال اخیر مورد استقبال بیشتری قرار گیرد.»
مدیرگروه اقتصاد شبکه دو سیما با اشاره به تجربه پژوهشی خود در زمینه آثار سینمایی گفت: «15 سال آثار سینمایی ایران از لحاظ فیلمنامه، کارگردانی و ساختاری را پژوهش کردم. آثار سینمایی به لحاظ فیلمنامه دو رویکرد عمده دارند و شاید هیچکدام رویکرد بومی - ایرانی نیستند و متأثر از آثار سینمایی شاخص دنیا هستند، نه در ساختار بلکه در نحوه نگارش و پردازش.»
مدیر سابق فیلم و سریال مرکز نظارت افزود: «جناب اربابی میفرماید سالانه به 100 فیلم مجوز ساخت داده میشود، بهطور طبیعی مورد ارزیابی قرار میگیرند و هزینه هنگفتی تا مرحله اکران به آن تعلق میگیرد. اما وقتی فیلم به پرده میرسد و از یک منظر مورد اقبال عمومی قرار میگیرد، ناگهان متوقف میشود و از پرده پایین میآید. فیلم «رحمان1400» تقریبا 22 میلیارد تومان فروش کرده بود. اما اینکه این فیلم چرا میتواند از گردونه نظارتی وزارت ارشاد مجوز بگیرد جای تعجب دارد. فیلمی که وقتی آن را مشاهده میکنید، از لحاظ ساختاری ضعف دارد و از جهت محتوایی استانداردهای لازم را ندارد، چرا باید مجوز بگیرد و روی پرده بیاید؟ غیر این است که گیشه برایمان مهم است؟ یعنی فیلمی که قسمتی از هزینه آن را دولت پرداخت میکند، برای اینکه بتواند گیشه را جذب کند، با حداقلهایی غیرقابل دفاع برای اکران ارائه میشود و پس از توقیف هم طبیعتا هزینههایی را هم به سیستم تحمیل میکند.»
محمدزاده با تاکید بر اینکه اگر فیلمهای کمدی چند سال اخیر از لحاظ علمی مورد تحلیل قرار گیرند، از این منظر مسئولان امر باید پاسخگو باشند چگونه مجوز برای این دست فیلمها صادر میکنند، گفت: «قطعا کسانی که سازنده چنین کمدیهایی هستند، از یک مجموعه توانستهاند مجوز دریافت کنند. آن مجموعه کجاست؟ چطور این فیلمها تایید میشود که بعدا مجبور به توقیف آن شویم؟ هرچند فیلمی مثل «رحمان 1400» تصور میکنم از بخش رقابتی جشنواره هم بیرون آمد.»
پوریا: کمدیهای پیژامهپوشی دردی دوا نمیکند
در ادامه این نشست امیر پوریا با اشاره به اینکه یکی از معیارهای چهارگانهای که دکتر اربابی مطرح کرد، استانداردهای فنی و کیفی بود، گفت: «در دورههای مختلف حتی فیلمهایی با عبارت ضعف ساختار و بیان سینمایی مجوز اکران نگرفتند. در یک مرحلهای به نظر میرسید معاونت سینمایی نگران ابتذال و سخافت هم بود. حال باید پرسید چرا اکنون از جانب وزارت ارشاد چنین نگرانیای وجود ندارد؟ درباره فیلم «رحمان 1400» چرا به راحتی مجوز میدهد؟ علی معلم درباره چنین فیلمهایی از عبارت «کمدیهای پیژامهپوشی» استفاده میکرد. یعنی بامزهترین شوخی یک کمدین نمایان شدن با یک پیژامه و خنداندن مخاطبان با حرکتهای سخیف است. نمایش زندگی طبقات بالا آن هم با ادبیات کوچه و بازاری چه آوردهای برای مخاطب دارد؟»