قاسم تبریزی- یکی از رجال سیاسی معاصر دکتر شاپور بختیار، فرزند رضاخان سردار فاتح، نواده صمصام السلطنه است و که از فعالان سیاسی از سال 1324 تا 1370 بوده است. او در ایل بختیاری متولد شده و تحصیلات اولیه را در زادگاهش پشت سر گذاشت. دوره دبیرستان را در اصفهان گذراند. او در ادامه به بیروت رفت و در مدرسه لاییک فرانسوی ها همراه پسرعمویش سرلشکر تیمور بختیار تحصیلاتش را آغاز کرد. پس از پایان دوره متوسطه در بیروت عازم فرانسه شد که همان موقع خبررسید پدرش به دست رضاخان پهلوی در 1314 کشته شده است. از این رو به ایران آمده و برای دو سال در کشور اقامت گزید. بختیار طی دو سالی که در ایران بود امورات پدر را سر و سامان داد و سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه مراجعت کرد و تحصیلاتش در فلسفه و علوم سیاسی را به پایان رسانید. در این اثنا او با یک دختر فرانسوی ازدواج کرد و وقتی هم که جنگ جهانی دوم آغاز شد به ارتش فرانسه پیوست و در قالب عضو «نهضت مقاومت ملی فرانسه» رهسپار جبهه های جنگ شد. پس از پایان جنگ تحصیلاتش را تا مقطع دکتری ادامه داد و در سال 1324 به همراه همسرش به ایران بازگشت. بختیار در بدو ورود با محمدرضا پهلوی دیدار کرد و پس از مذاکره با او کارمند وزارت کار شد. در آن دوره احزاب مختلف اعم از چپ،راست و ناسیونالیست وجود داشتند که یکی از این احزاب «حزب ایران» بود.
این حزب با شعار «ناسیونالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی» توسط اللهیار صالح، دکتر کریم سنجابی و دکتر سیدعلی شایگان و طیفی که عمدتا تحصیل کرده های غرب بودند تاسیس شده بود. بختیار به این حزب پیوست و از طرف وزارت کار برای مدت کوتاهی به عنوان مدیر کل به اصفهان و بعد به خوزستان رفت، درست در زمانی که نهضت ملی شدن نفت که از سال 27 مبارزات آن آغاز شده بود در دوران اوج خود به سر می برد. در همین دوره بود که ارتباط او با محافل انگلیسی آغاز شد. در اسناد «خانه سدان» (اسناد و مدارک جاسوسی انگلیس در جریان ملی شدن صنعت نفت) همکاری های او با دولت انگلستان مطرح شده است. اما علی رغم اینکه این اسناد در همان زمان منتشر شد، او نه تنها از حزب ایران اخراج نشد بلکه با تاسیس «جبهه ملی» به این تشکیلات پیوست. بلافاصله از خوزستان به تهران منتقل شد و در وزارت کار به عنوان مشاور و معاون وزیر مشغول به کار شد. شاپور بختیار همچنین در آذر 1331 و در دولت دکتر مصدق به ارتباط مخفیانه اش با سفارت ایالات متحده(لانه جاسوسی) را آغاز کرد. بر این مبنا در مجموعه اسناد لانه جاسوسی 22 سند درباره شاپور بختیار داریم که اولین آن مربوط میشود به آذر 1331 که بر اساس این اسناد این ارتباط تا دی ماه 1357 ادامه یافت.
از نظر ایالات متحده شاپور بختیار فردی است قدرت طلب و شهرت طلب که اینها در اسناد لانه نیز آمده است. در جلد دوم مجموعه اسناد لانه جاسوسی که در سال 62 به چاپ رسیده است 22 سند درباره شاپور بختیار به ترتیب آمده است. در سند شماره 4 بختیار اینطور معرفی می شود:«... طبق گفته منبع، بختیار مدیری ضعیف و فرصت طلبی سیاسی است...» همچنین «توطئه چین واقعی» عبارتی است که منبع سفارت آمریکا در این سند درباره بختیار به کار میبرد.
در سند شماره 5 لانه جاسوسی به تاریخ 11/3/1340 درباره نظریات بختیار آمده است که « او (بختیار) گفت اگر وی به نخست وزیری منصوب شود اولین اقدام او این خواهد بود که احترامات شخصیش را به مصدق در دهکدهاش ابلاغ کند. مصدق متعلق به دوره دیگری بود و هیچ نقش فعالی در اداره مجدد کشور نخواهد داشت...» در سند ششم اسناد لانه جاسوسی که مربوط به بیوگرافی بختیار می شود از قول یک منبع داریم که «... او خوب لباس میپوشد و تمایل دارد که اروپایی به نظر برسد تا ایرانی. ظاهر بختیار با اخلاقش تکمیل میشود. اخلاق و رفتار او اغلب اروپایی هستند....» در بخش دیگر از همین سند از زبان بختیار آمده است که«ما عقب افتاده هستیم ولی ما بدون منبع ثروت نیستیم، کمک خارجی ضروری است و مطلوب... ما به آنها(آمریکاییها) احتیاج داریم. ما باید آنها را داشته باشیم. آنها ترسی برای غرور ملی ما در بر ندارند... آنها مثل دکتری هستند که برای شفا دادن شخصی می آیند که سالم نیست...» ادامه دارد...











