سینمای ایران در سال 96 پررونقترین روزهای چند سال اخیرش را تجربه کرد. فیلمهای سینمایی در این سال بیش از 22 میلیون و 700 هزار تماشاگر داشتهاند و درآمدی 180 میلیارد تومانی را کسب کردهاند. با احتساب سهم سینماداران و پخشکنندگان، به طور میانگین هر فیلم سینمایی در سال 96 کمتر از یک میلیارد تومان برای تهیهکنندگانش درآمد داشته است. البته با نگاهی به جدول فروش فیلمها در سال 96 میتوان متوجه شد که تنها 20 فیلم درآمد بیش از یک میلیارد تومانی در گیشه سینماها برای تهیهکنندگان داشتهاند و بیش از 50 درصد فیلمهای سینمایی در این سال از لحاظ اقتصادی شکست خورده محسوب میشوند.
سینمای ایران در سال 96 با میانگین 340 سالن فعال، در بهترین حالت قابل تصور تنها چهار درصد مردم ایران را توانسته مخاطب خود قرار دهد و از این نظر ضریب نفوذ بسیار کمی در بازار دارد. اما در سینمای جهان وضعیت چگونه است؟ با نگاهی به آمارها، سینمای آلمان و انگلیس بیشترین ضریب نفوذ سینما را در بین مردمشان دارند که حدود 29 درصد است. البته همانطور که قابل حدس است پردرآمدترین کشورهای جهان از فروش فیلمهای سینمایی، آمریکا و کانادا هستند. پس از آنها نیز چین در رتبه دوم قرار دارد. فروش سالانه سینمای آمریکا و کانادا در یک سال اخیر به رقم 11 میلیارد و 400 میلیون دلار آمریکا رسیده است. سینمای چین هم با فروش 6 میلیارد و 600 میلیون دلاری در سال اخیر، توانسته رشد 24 درصدی را نسبت به آخرین آمار رسمی در سال 2012 تجربه کند.
ژاپن با دو میلیارد و 170 میلیون دلار، انگلیس با یک میلیارد و 660 میلیون دلار، فرانسه با یک میلیارد و 540 میلیون دلار، هند با یک میلیارد و 480 میلیون دلار، کره جنوبی با یک میلیارد و 450 میلیون دلار، آلمان با یک و 113 میلیون دلار، استرالیا با 910 میلیون دلار و مکزیک با 790 میلیون دلار، پردرآمدترین کشورهای جهان از صنعت سینما هستند. این ارقام در حالی است که درآمد داخلی ایران در سال 96 تنها حدود 50 میلیون دلار بوده است. مجموع فروش فیلمها در ایران که بیش از هشت برابر امارات متحده عربی جمعیت دارد، کمتر از یکچهارم فروش فیلمها در این کشور است. البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که ایران بالاترین درصد را از نظر فروش فیلمهای تولید داخلی در سینماهایش دارد و کشورهایی همچون امارات متحده عربی این درآمد را از فروش فیلمهای خارجی به دست میآورند.
سینمای روسیه و ترکیه به عنوان کشورهای منطقه و همسایه ایران، در این سالها رشد قابلملاحظهای را تجربه میکنند، به طوری که ضریب نفوذ مخاطبان آنها به حدود 10 درصد رسیده است که با توجه به جمعیت این کشورها، عدد بزرگی به حساب میآید. پیشبینیها حاکی از آن است که این ارقام تا سال 2020 به 18 درصد خواهد رسید. با وجود اینکه ایران از سال 1996 تاکنون از لحاظ تعداد تولیدات فیلمهای سینمایی جزء یکی از کشورهای مهم منطقه بوده است اما نتوانسته به خوبی کشورهایی همچون ترکیه، روسیه و هند، به رشد سینمای خود از لحاظ اقتصادی بپردازد. سینماهای کشورهای منطقه کم کم در حال پیشی گرفتن از سینمای ایران هستند، این درحالی است که ایران ظرفیت بزرگی برای کسب درآمدهای ارزی از صادرات محصولات فرهنگی خود دارد. نقشه «شماره یک» که بر اساس اطلاعات سازمان یونسکو از تولیدات فیلمهای سینمایی در کشورهای مختلف رسم شده است، به خوبی نشان میدهد چگونه کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و ازبکستان در حال توسعه تولیدات سینمایی خود هستند و ایران در 20 سال گذشته در حال درجا زدن است. درحد فاصل سالهای 1996 تا 2003 سینمای روسیه کمتر از 20 فیلم سینمایی در سال تولید میکرده که این عدد در سال 2015 به بیش از 120 فیلم رسیده است. سینمای چین هم در این سالها رشد بزرگی را تجربه کرده و اکنون تعداد تولیدات سینمایی این کشور به بیش از 900 اثر رسیده است. تعداد تولیدات سینمایی کشورهایی همچون ارمنستان و آذربایجان نیز که در سال 1996 کمتر از انگشتان یک دست بوده حالا حدود 50 اثر در سال است.
نمودار «شماره 2» هم به خوبی نشاندهنده این واقعیت است که کشورهای در حال توسعه برنامه دقیقی برای گسترش تولیدات سینمایی خود دارند. این نمودار که به بررسی تولیدات سینمایی همه کشورهای جهان میپردازد، به خوبی نشان میدهد از سال 2006 تاکنون تعداد تولیدات سینمایی کشورهای در حال توسعه از حدود 2500 اثر در سال به بیش از 5500 اثر رسیده است. سینمای ایران در سالهای اخیر با رقم تولید بیش از 100 فیلم بلند سینمایی در سال، این تصور عمومی را شکل داده که حجم تولیدات سینمای ایران زیاد است. ولی این تصویر رقم بالای تولید فیلم سینمای ایران، شاید به دلیل ضعف در سیستم اکران سینمایی کشور باشد که مسالهای مثل فیلمسوزی را به چشم میآورد. اما با نگاهی به جدول تعداد تولیدات سینمایی داخلی در سالهای اخیر و مقایسه با آمارهای جهانی، میتوان گفت سینمای ایران نتوانسته است هم به لحاظ تنوع و هم به لحاظ تعدد آثار موفق عمل کند. با اینکه کارنامه افتخارآفرینیهای جهانی سینمای ایران نسبت به خیلی از کشورهای منطقه از جمله ترکیه که در حال توسعه زیرساختهای اقتصادی سینمای خود است، قویتر است اما سینمای ایران در بخش اقتصادی با بیتوجهی کامل مدیران فرهنگی کشور روبهرو است. علاوه بر ضعف بزرگ سینمای ایران در دارا نبودن زیرساختهایی مانند قانون حمایت از تولیدکنندگان، سالن سینما و ... مدیران مسئول نسبت به مساله صادرات این محصول فرهنگی و نمایش آن برای مردم جهان، هیچ توجهی ندارند. تاکنون تعداد کمی از فیلمهای سینمایی ایرانی این موقعیت را به دست آوردهاند که در خارج از ایران به صورت عمومی اکران شوند و ظهور و بروز سینمای ایران در سالهای اخیر در حد نمایشهای محدود و جشنوارهای راکد مانده است. البته برخی افراد یکی از دلایل مهم وارد نشدن سینمای ایران به بازار جهانی را جذاب نبودن فیلمهای ایرانی برای مردم کشورهای دیگر به واسطه عدماستفاده از المانهای خاص مثل برخی از آثار سینمای هالیوودی میدانند؛ ولی اکران خارجی برخی از آثار سینمای ایران مانند شاهزاده روم، فیلشاه، رنگ خدا و ... مثال نغزی برای این ادعاست. فیلمهایی که به خاطر محتوای انسانی و جذابی که داشتهاند، مورد توجه عموم مردم در اکرانهای جهانی قرار گرفتهاند. در آخرین مورد فیلشاه با فروش 500 هزار دلاری، یکی از پرفروشترین فیلمهای گیشه لبنان شد؛ کشوری که در گیشه سینمای خود محصولات زیادی از سینمای هالیوود را هم قرار داده است.
سینما ابزاری مهم و استراتژیک است که در حال حاضر، کشورهای مختلف با سرمایهگذاری روی آن تلاش میکنند به اهداف فرهنگی و اقتصادی مورد نظر خود برسند. با وجود اینکه همه کشورهای دنیا قابلیت تولید فیلمهای سینمایی به صورت انبوه را ندارند، اما اغلب آنها در تلاش هستند ابتدا با فروش فیلمهای دیگر کشورها به توسعه زیرساختهای سینمای خود بپردازند و پس از آن با تولیدات مشترک و بومی اهداف فرهنگی خود را محقق کنند. در این بین ایران با ظرفیت تولید بیش از 100 فیلم در سال، به خاطر عدم توجه مسئولان به بازارهای جهانی و تلاش اندک آنها برای توسعه زیرساختهای داخلی با استفاده از درآمدها و سرمایهگذاریهای خارجی و دلخوش بودن به جوایز جشنوارهای سینماگران، یکی از ضعیفترین اقتصادهای سینمای جهان را داراست.
«کاج سبز» مهمترین رقیب سینمای ایران در منطقه
از پالیوود پاکستان، بالیوود هند و سینمای چین و روسیه که بگذاریم، ترکیه یکی مهمترین رقبای سینمایی ایران در بین کشورهای منطقه است که صنعت سینمای خود را با لقب Yeşilçam یا کاج سبز به صورت وسیعی گسترش داده است و با جذب نیروهای انسانی منطقه که شامل ایران هم میشود، به سرعت توانسته خود را به عنوان بزرگترین قدرت حوزه تصویر منطقه غرب آسیا معرفی کند. ترکیه در سالهای اخیر به صورت گستردهای در حال جذب نیروهای متخصص ایرانی سینما در زمینههای مختلف است. در سال 2017، 148 فیلم ترکی و 235 فیلم خارجی در سینماهای ترکیه به نمایش درآمده است. در مجموع ترکیه در سال 2017 توانست در مجموع 383 فیلم اکران کند که حدودا پنج برابر تعداد فیلمهای اکران شده در مدت مشابه در ایران است. طبق گزارشهای سینمای ترکیه، تعداد تماشاگران این فیلمها در مجموع 71 میلیون نفر بودهاند که در مقایسه با سال 2016، تا 22 درصد رشد داشته است. فیلمهای ساخت ترکیه در این سال بیش از 40 میلیون تماشاگر داشتهاند که حدود دو برابر بینندگان فیلمهای سینمایی در ایران است. درآمد کل سینمای ترکیه از فروش فیلم حدود 184 میلیون دلار در سال 2017 در گیشه سینماها بوده که نسبت به سال گذشته 26 درصد افزایش داشته است. تخمین زده میشود که گردش مالی سینمای ترکیه در سال 2017 حدود 638 میلیون دلار بوده است.
در سالهای اخیر، سطح فنی فیلمهای ترکی به استانداردهای جهانی نزدیک شده است و جوانان تحصیلکرده زیادی از مدارس سینمایی این کشور فارغالتحصیل شدهاند. بودجه فیلمهای ترکی به مبالغ چند میلیون دلاری رسیده و تعداد مخاطبان آنها به شدت افزایش یافته است. سال 2004 و تصویب قانون شماره 5224 «حمایت از ارزیابی و طبقه بندی فیلم های سینمایی» در ترکیه، یکی از مهمترین نقاط عطف سینمای این کشور بوده که باعث شده است تعداد تماشاگران فیلمهای سینمایی از حدود 30 میلیون نفر در سال 2005 به بیش از 71 میلیون نفر در سال 2017 برسد. طبق آمار منتشر شده توسط سازمان یونسکو، کشور ترکیه در سال 2015 بیش از 2700 سالن سینما در اختیار داشته که حدود هشت برابر تعداد سالنهای سینمای ایران است. این آمار درحالی است که جمعیت ترکیه تقریبا با ایران برابر و وسعت این کشور نصف وسعت ایران است. بالا رفتن تعداد مخاطبان سینمای ترکیه در سالهای اخیر در حالی است که متوسط قیمت بلیت سینما در کشور ترکیه دو برابر متوسط قیمت بلیت سینما در ایران است.
بازارهایی که باید به آنها فکر کنیم
قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ترکیه، امارات، بحرین، افغانستان، عراق و دیگر کشورهای منطقه با حدود 350 میلیون نفر جمعیت مسلمان، از بهترین بازارها برای سینمای نجیب ایران به حساب میآیند که طی این سالها مورد غفلت قرار گرفتهاند. بازارهایی در دسترس که با اندکی سرمایهگذاری در آنها میتوان علاوه بر به دست آوردن منافع اقتصادی از طریق آنها به اهداف فرهنگی و سیاسی کلان کشور نیز دست یافت. هرکدام از این کشورها با توجه به نقاط مشترک تاریخی، سیاسی، فرهنگی و ... با ایران میتوانند به منبعی برای توسعه سینمای ایران بدل شوند. شاید وقت آن رسیده است که سازمان سینمایی با بازنگری در سیاستها و وظایف خود، گامهای موثرتری در زمینه تسهیل ارتباطگیری تهیهکنندگان با پخشکنندگان جهانی و توسعه زیرساختهای سینمایی کشور بردارد. تا زمانی که حضور در جشنوارهها و بازارهای جهانی منجر به اکران فیلمهای ایرانی در کشورهای متعدد و ورود سینمای ایران به چرخه اکران جهانی فیلمهای سینما نشود، نمیتوان به خبرهایی که گهگاهی در این زمینه منتشر میشود دلخوش کرد و نتیجه سرمایهگذاریهای عظیمی همچون تولید فیلم «محمدرسولا... (ص)» که قرار بود با اکرانهای بینالمللی خود، نقش مهمی در شکل دادن وجهه فرهنگی ایران در جهان داشته باشد، با شکست مواجه میشود.











