پیشنهادهای پنجگانه ولایتی در مورد برجام هرچند که هیچ تعارضی با مفاد برجام نداشت و به عبارت معروف، نه ناقض روح برجام بود و نه جسم آن اما واکنشهای گستردهای بهویژه در میان جریان حامی و نزدیک به دولت داشت، واکنشهای منتقدانه برای تغییر فاز از موضوع مشخص برجام به موضوعات حاشیهای.
واکنشهای عجیبوغریب به چند پیشنهاد و چند انتقاد
شاید مهمترین حرفی که بتوان زد این باشد که دولت و حامیان برجام انتظار نداشتند که علی اکبر ولایتی به عنوان چهره ای که هم سابقه حضور در راس وزارت امور خارجه و هم سابقه حضور در چند دوره مذاکرات مهم بینالمللی را دارد و در منطقه و جهان چهرهای شناخته شده است اینگونه وارد میدان شود و از برجام هم انتقاد کند و هم پیشنهادات گستردهای را برای ادامه کار به دولت ارائه کند. همین علت هم ظاهرا کافی بوده تا به جای استقبال، انتقادهای سیاسی و به دور از منطق نصیب این اظهار نظر شود، انتقاداتی که تقریبا هیچ کدامشان نه ربطی به برجام دارد و نه مذاکره و نه حتی نحوه اداره کشور.
توئیت حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور درخصوص پنج پیشنهاد ذیل مفاد برجام، نشان داده که نهتنها دولتیها بدون موضع نیستند بلکه در این خصوص واکنشهای منفی جدی هم دارند اما بنا بر مصالحی صلاح نمیدانند که در بستر برجام و بندهای آن اظهارنظر کنند. آشنا در اظهارنظر توئیتری خود ترجیح داد به جای محتوای این پیشنهادات، شخصیت پیشنهادکننده را مورد نوازش قرار دهد و بر همین اساس در پستی با بیان اینکه نباید جای مباشر و مشاور عوض شود، نوشت: «تفاوت مشاور با مباشر در فرآیند سخت تصمیمسازی مشخص میشود. مشاور، فرد مستقلی است که نظر خود را به تصمیمگیرنده منتقل میکند. مباشر، آلت فعل است، نه صاحب رای. او ولایتی بر خود ندارد؛ گوش به فرمانی است که آنچه را جانان پسندد، میپسندد و آنچه ارباب ازل گفت بگو، میگوید. حاکمان، هم مشاور میخواهند و هم مباشر؛ فقط نباید جای این دو را عوض کنند.»
این اظهار نظر البته بلافاصله پس از انتشار با صدها واکنش مواجه شد، از اینکه «چرا مقابل دلسوزی دیگر مسئولان میایستید؟» تا « خب، حالا مشاور باید در دفتر کارخود #جاسوس داشته باشد یا مباشر؟!» و حتی «تفاوت #مشاور با #مُزَوِّر (اهل تزویر و نیرنگ) هم میدونید چیه؟ مشاور همونه که شما میگی؛ ولی مزوّر ظاهرا «آشنا»ی خودیهاست ولی در موارد متعددی عملاً در جهت منافع غریبهها(دشمن) تصمیمسازی میکنه!»
محمدتقی فاضل میبدی از حامیان سرسخت حسن روحانی هم اظهاراتی از این دست را باعث دوچندان شدن مشکلات اقتصادی و تشدید فشار تحریمها دانست و گفت: «این فشار به امثال آقای ولایتی وارد نمیشود، بلکه به مردم که درآمدشان در گرو درآمد روزمره و تورم است، وارد میشود.»
عبدا... ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، دیگر فردی است که ترجیح داد «ما قال» را نادیده بگیرند و به ارزیابی «من قال» بپردازد و البته در میانه این اظهارات هم منتقدانه ماجرا را سیاسی کند، به جای اینکه در چارچوب برجام به مضمون پیشنهادات مطرح شده بپردازد. او می گوید: «اگر همه اصولگرایان هم پشت آقای ولایتی قرار بگیرند، ایشان در جامعه پذیرشی ندارند و نمیتوانند یک جامعه رای را برای خود دستوپا کنند. آقای ولایتی در میان اندک اصولگرایان سنتی هیچ رایی دیگری ندارد؛ یعنی اگر فرض کنید آقای لاریجانی هم به همراه ایشان در رقابت باشند همان رای اصولگرایان سنتی را هم آقای لاریجانی از ایشان خواهند گرفت.»
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه نیز دیگر فردی است که بدون استدلال سخن میگوید: «ولایتی اگر در دیکتهنویسی نمره خوبی میگیرد اما در درس انشا بسیارضعیف است و نمره مردودی شامل حالش میشود.»
البته در این بین واکنشهایی هم در پاسخ به این اظهار نظرها نشان داده شد. جایی که خیلی ها از جمله منتقدان نزدیک به سعید جلیلی با استقبال از پیشنهادات ولایتی آن ها را سازنده و روبه جلو خواندند و تاکید کردند که دولت امروز نیازمند این دست اقدامات است.
مخالف مذاکره نبودم ولی منتقد برجام هستم
محمدجواد لاریجانی، معاون اسبق وزارت امور خارجه و کسی که علت جدا شدنش از این وزارتخانه را اختلافنظر با وزیر امور خارجه وقت، عنوان کرده بود هم انتقادات تیز و تندی نسبت به برجام دارد. او البته ضمن تاکید بر اینکه باید در فضایی فراتر از جناحبندیهای سیاسی راجع به برجام بحث کرد، میگوید: «مخالف مذاکرات هستهای نبودهام و نیستم، اما منتقد برجام بودهام و هستم.»
این کارشناس مسائل بینالمللی طی اظهاراتی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری، با اشاره به تحریمهای ثانویه آمریکا گفت: «عمدتا آمریکاییها بعد از اینکه از برجام خارج شدند مکانیسم تحریمهای ثانویه را به صورت زنجیرهای شدیدتر میکنند. برخی از تحریمهای ثانویه بیشترین ضربه و هدفگیری را بر منافع ما دارند که شامل بانکها و کمپانیهایی میشود که با ایران معامله میکنند.»
وی بیان کرد: «دایره مذاکرهای که دیپلماتهای کشور ما آن را دنبال میکنند باید فراتر از سه کشور اروپایی باشد؛ چراکه منافع مشروع کشور ما مورد هدف قرار گرفته است.»
لاریجانی ادامه داد: «دولت ما باید دولت مساله حل کن باشد و شب و روز باید کار کند. ما نباید از تحریمها بترسیم، یکسری مشکلات در مذاکرات قبلی بوده که باید اصلاح شود. »
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه همچنین پیش از این با حضور در برنامه جهانآرا گفت: «برجام موضوعی مهم و مربوط به منافع ملی کشور ماست. حقش این است که در فضایی فراتر از جناحبندیهای سیاسی راجع به آن بحث شود، اما موانعی جلوی طرح بحث برجام را چه در زمان مذاکرات و چه الان میگرفت.»
معاون بینالملل قوه قضائیه یکی از موانع طرح موضوعی برجام را «برهان استیصال» یاد و خاطرنشان کرد: «مثلا وقتی از آقایان پرسیده میشود چرا در مذاکرات نحوه ماشه را پذیرفتید یا چرا در مورد موشکها جا پا درست کردید، پاسخ میدهند از این بهتر نمیشد و اوضاع کشور در آن مقطع قفل بود. متاسفانه چنین سیگنالهایی به طرف مقابل داده میشد.»
وی موکدا گفت: «مخالف مذاکرات هستهای نبودهام و نیستم، اما منتقد برجام در پیشفرض، استراتژی، تاکتیک و سندنویسیاش بودهام و هستم.» لاریجانی خارج از بحث رقابتهای سیاسی، مواضع روحانی را دارای اشکالات اساسی و فنی دانست و مثال زد: «روحانی گفته است این قرارداد بین ما و پنج کشور است. در حالی که باید دید مشارالیه آن کدام است، زیرا وقتی آمریکا از برجام خارج شد لااقل 10 صفحه و ۶، هفت بند این توافق که راجع به تعهدات آمریکاست، پریده است.»
وی تصریح کرد: «به نظرم از برجام چیزی نمانده است و باید جلوی خسارتهای آیندهاش را بگیریم.» دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تصریح کرد: «این ژانر مدیریتی تئوری استیصال را پیش میکشد و میگوید نمیشود کاری کرد و قفل است. روحانی باید بلافاصله ژانر مدیریتی برجامی را عوض کند، چون دیگر کارآیی ندارد.»
معاون بینالملل قوه قضائیه مطرح کرد: «اولین پاتک ما در مقابل تحرکات آمریکا تعلیق مدتدار تعهداتمان است تا معلوم شود چقدر از برجام مانده است. همین مساله آنها را وادار به تلاش میکند.» دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تصریح کرد: «باید بلافاصله تعهدات هستهایمان را تعلیق کنیم. هر روز تاخیر در تعلیق برای ما ضرر است، چون این تعهدات تثبیت و کف انتظارات از ما خواسته میشود.»
لاریجانی افزود: «معطل صحبت با اروپاییها نشویم و در مسیر درست با آنها گفتوگو کنیم. نه اینکه آنها بگویند چقدر میتوانید تعهد بدهید، بلکه ما باید بگوییم آمریکاییها دارند این چند تا کار را میکنند، شما در مقابلش چهکار میخواهید بکنید. چنین مذاکرهای طول هم بکشد اشکالی ندارد.»
راز ناخرسندی دولتیها
شرایط امروز برجام به دلایل مختلفی از جمله عملکرد غیرمنطقی و به دور از تعهدات قانونی دونالد ترامپ رپیس جمهور آمریکا به گونه ای شده که هر آن ممکن است به طور کامل فرو بریزد. مذاکرات هسته ای با جدیت دو طرف یعنی یک سو ایران و سوی دیگر ۳ کشور اروپایی در حال انجام است اما با پافشاری بیش از پیش ایران برسر منافع خود و همچنین سستی اروپا در اقدام قاطع برای حفظ برجام و ایستادگی در مقابل تحریم های آمریکا احتمال آن می رود که هر آن این موافقتنامه از دستور کار طرفین خارج شود. در این شرایط همه ارکان کشور به دنبال این هستند تا به دولت کمک کنند تا ایده مهم دولت برای اداره کشور حفظ شود و دولت بتواند از این شرایط بیرون برود.
یکی از این اقدامات برای کمک به دولت قطعا پیشنهادهایی است که کارشناسان و مسئولان می توانند در دایره برجام ارائه دهند. پیشنهادهایی از جمله نظرات علی اکبر ولایتی وزیر سابق امور خارجه و عضو کنونی هیات نظارت بر برجام. پیشنهادهایی در چارچوب برجام ارائه شده اما حالا به جای استقبال مورد نقد سیاسی حامیان دولت قرار گرفته است.
آنطور که از برآیند این واکنشها بر میآید، به نظر میرسد اظهارات عضو هیات نظارت بر برجام و پیشنهادهای مطرح شده از سوی او، خاطر دولت و نزدیکانش را بیش از آنچه تصورش میرفت، مکدر ساخته است و فحوای منتقدانه اظهاراتی که در بالا از قول فعالان این جریان ذکر شد، همین مساله را تایید میکند. در واکاوی این همه ترشرویی هم میتوان اینگونه استنباط کرد که دولتیها احتمالا انتظار نداشتند از زبان کسی که تاکنون به هیچ روی در زمره منتقدان کلاسیک برجام جای نمیگرفته این انتقادات و پیشنهادات مطرح شود. آنها احتمالا طرح مواردی از این دست در شرایط کنونی، در کنار بیان پارهای از واقعیات آن هم از جانب یک شخصیت حقوقی مرتبط با برجام را اینگونه تفسیر کردهاند که اگر در شرایط کنونی افرادی مانند ولایتی بخواهند از برجام انتقاد کنند یا پیشنهادهایی را ارائه کنند که با بستر ذهنی دولتیها همخوانی نداشته باشد، آنگاه جامعه هم بیش از پیش جمعبندی منفیای از عملکرد دولت خواهد داشت و ممکن است به این برسد که در فرآیند طی شده در مذاکرات خطاهایی راهبردی صورت گرفته و منافع جامعه دچار مخاطره شده باشد.
این تفسیر نزدیکان دولت در مورد اظهارات ولایتی البته پیشینههایی هم دارد. چراکه مورد مشابه در مورد برجام قبلا در مورد مذاکرات ابتدایی دهه 80 هم واقع شده بود. علی لاریجانی سالها پیش و همزمان با مذاکرات ایران با اروپا، پیرامون مفاد معاهده پاریس در جملهای که بعدها حسابی هم معروف شد گفته بود: «هیچ آدم عاقلی در غلتان را با آبنبات عوض نمیکند.»
او البته بعد از پایان دوره ماموریتش در شورای عالی امنیت ملی در سال 86 بار دیگر در جمع دانشجویان در پاسخ به پرسشی درخصوص جمله معروفش گفت: «در آن زمان که آقای روحانی مسئول مذاکرات مسائل هستهای ایران بودند از راههایی استفاده میکردند که راههای صحیحی برای مذاکره نبود و من مکررا به آنها درخصوص عواقب اینگونه مذاکرات هشدار داده بودم که هنوز هم معتقدم در آن زمان«دٌر غلتان را دادیم و آبنبات گرفتیم.» صحبتهای امروز عضو هیات نظارت بر برجام را شاید بتوان برگردانی از همین جمله تاریخی علی لاریجانی دانست.
البته این را هم نباید از یاد برد که دولت در همین ایام هم تجربه مشابه دیگری دارد که به هیچ عنوان نمیخواهد این تجربه بر سر برجام هم تکرار شود.
در بحبوحه شرایط نامساعد اقتصادی در زمستان گذشته مجلس در اقدامی بیسابقه کلیات بودجه پیشنهادی دولت را با ایرادات متعدد رد کرد تا پالس مهمی از سوی مجلس به ریاست علی لاریجانی که در این سالها همواره همراه دولت بوده به جامعه صادر شود و جامعه بیشتر به این جمع بندی برسد که اقدامات و تصمیمات اقتصادی دولت هم اشتباه بوده است.
میتوانیم جان تازهای به صنعت هستهای بدهیم
حسین آبنیکی، معاون سابق سازمان انرژی اتمی است. او که از همکاران مصطفی احمدیروشن بوده و تجربه گستردهای در جریان پیشرفتهای هستهای در دهه 80 و ابتدای دهه 90 به دست آورده و امروز ایدههایی برای متمرکز کردن پتانسیلهای علمی کشور در حوزه هستهای دارد. او در گفتوگو با «فرهیختگان» ارائه پیشنهادهای فنی به دولت در جریان مذاکرات با اروپا در خصوص آینده برجام را مورد بررسی قرار داده است که مشروح آن در ادامه از نظر میگذرد.
در حالی که مذاکرات با اروپا پیگیری میشود، پیشنهادهایی از سوی برخی مسئولان و کارشناسان ذیل برجام به دولت ارائه شده مانند راهاندازی UF6 ، طراحی و به کارگیری موتورهای نیرومند هستهای برای کشتی، زیردریایی، استفاده از ایزوتوپهای پایدار، به کارگیری الیاف کربن و کار تحقیقاتی روی IR6 و IR8 . از منظر علمی ارزیابی شما از این پیشنهادها چیست و دولت باید چه واکنشی نسبت به آنها داشته باشد؟
یکسری فعالیتهایی که ما میتوانیم امروز آنها را اجرایی کنیم، فعالیتیهای جدی و اساسی در صنعت هستهای هستند و با وجود تعهدات برجامیمان قابلیت پیگیری ویژه دارند. یکی از اینها، بحث الیاف کربن است؛ الیافی که در روتور ماشینهای سانتریفیوژهای نسلهای بالا مورد استفاده قرار میگیرند. باید بدانیم که روتور ماشینهای سانتریفیوژ نسلهای بالاتر همه الیاف کربنی هستند از این رو باید روی الیاف کربن کار شود. ما در مذاکرات برجام در مورد خرید و واردات الیاف گفتوگو کردیم و طرف غربی با آن موافقت نکرد که به ما داده شود، در نتیجه از داخل تامین کردیم. لذا اگر ما بتوانیم روی الیاف کربن کار کنیم، به این معناست که میتوانیم روتور ماشینهای نسل بالاترمان را بهسادگی تولید کنیم و بسازیم. ضمن اینکه الیاف کربن در سایر صنایع کاربردهای خیلی وسیعی دارد.
در مورد ماشینهای IR6 و IR8 صحبت شده بود، آنها دو ماشینی هستند که در حال انجام تحقیقات روی آنها هستیم و حالا میتوانیم این تحقیقات را تسریع کنیم و سرعت کار را بالاتر ببریم و تستهایمان را جدیتر جلو ببریم. در این مورد هم باید تاکید کنم که اصولا اینها به طور اساسی با برجام منافاتی ندارند و میتوانیم بدون خدشه به تعهداتمان این اقدام را انجام دهیم.
بحث ساخت موتورهای هستهای که قبلا هم صحبت آن در مجلس مطرح شده بود، بیان شد. حرکت در این مسیر هم به واقع در چارچوب برجام است و مشکل خاصی را ایجاد نمیکند و میشود این موضوع را خیلی جدیتر در کشور پیگیری کرد.
استفاده از کارخانه UCF اصفهان و تولید UF6 که در واقع اورانیوم طبیعی است و منتها به شکل گازی آن مورد بعدی است. ما میتوانیم کیک زرد را که در حال حاضر در کارخانه تولید میکنیم یا از خارج وارد کردهایم تبدیل به UF6 بکنیم.
این اقدامات میتواند تحولی در برنامه هستهای امروز کشور در چارچوب برجام ایجاد کند؟
از دیدگاه من باید ذیل برجام و در چارچوب آن تمامی اقداماتی که میتوانیم انجام دهیم تا انرژی هستهای ما فعالتر شود. زیرا طرف غربی به خصوص آمریکاییها در جریان مذاکرات و بعد از آن مداوم فشار آوردهاند که ما ورای تعهدات برجامی خود اقدامات علمی و صنعتی را متوقف کنیم.
به طور مثال محدودیتی که به فعالیتهای موشکی و و فعالیتهای فضایی در این چند سال برجام دادهایم از دیدگاه من ورای برجام بود، ولی ما این محدودیت را اعمال کردهایم. لذا پیشنهادهای اخیر میتواند کارگشا باشد و ما میتوانیم این فعالیتها را در صنعت هستهای هم جلو ببریم و خود را از محدودیتهای بیجا برهانیم.
یعنی از این دست پیشنهادها و ایدههای دیگری هم وجود دارد؟
بله، یک نمونه دیگر فعالیتهای صنعت هستهای در حوزه کشاورزی است که میتوان به شکل جدی آنها را جلو برد. فراتر از این دست اقدامات میتوانیم خیلی جدیتر و اساسیتر کار رآکتور اراک را پیش ببریم. ما میتوانیم تحقیقات خوبی چه در مورد راکتور قدیمی که قلبش را نابود کردیم و چه در مورد راکتور جدید داشته باشیم.
بنابراین مجموعهای از فعالیتها- که برخی مسئولان عنوان کردند و برخی از آنها در مجلس مصوبه دارد و در حال پیگیری است- را میتوانیم به شکل طبیعی دنبال کنیم. میتوان اینها را پیگیری کرد و به هیچوجه نقض و مشکلی در چارچوب برجام نخواهد داشت.
یکی دو شبهه در این بین مطرح میشود؛ موتورهای نیرومندی هستهای برای کشتی و زیردریایی، چه نیازی از کشور را مرتفع میکنند و آیا اینها نیازهای فرا برجامی ندارند؟
اول اینکه در حال حاضر در چارچوب برجام فقط مدت محدودی متعهدیم که غنیسازی را بالای 3.5 نبریم و این مطالعات گسترده میتواند نیازهای آینده را مرتفع کند، دوم اینکه این موتورها، موتورهایی هستند که میتوانند با سوختهای پایینتر هم کار کنند و حتما نیاز به اورانیوم با غنای بالا ندارند، سوم اینکه ما برای کار طراحی و ساخت خود این موتورها زمان قابل توجهی را نیاز داریم و لذا باید هرچه سریعتر مطالعاتمان را برای رفع نیازهای آتی کشور آغاز کنیم، بنابراین مستقل از اینکه بخواهیم سوخت آن را تولید کنیم در حال حاضر میتوانیم مطالعات این اقدامات را انجام دهیم یا نمونههای تحقیقاتی آنها را بسازیم. این اقدامات هیچمحدودیتی در چارچوب برجام برای ما ایجاد نخواهد کرد.
دقت کنید ساختن راکتورهای خیلی کوچک اما پیشرفته که در مصارف مختلف مثلا در بستر کشتی یا زیردریایی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد، منعی ندارد. این اقدامات تکنولوژی راکتور هستهای ما را به شدت ارتقا میدهد و متخصصان صنعت هستهای ما را به کار میگیرند و توانشان را توسعه و ارتقا میدهند و جان دوبارهای به این صنعت خواهد دمید. اتفاقاتی از این دست در چارچوب برجام میتواند تعریف شود و جلو برود و به هیچوجه منعی ندارد.











