بدون مقدمه برویم سر اصل مطلب. اگر یک بار دیگر به تابستان 1379 بازگردی باز هم بعد از جدایی از پرسپولیس، به استقلال می‌روی؟
نه یک بار که حتی اگر تاریخ صد بار دیگر به عقب برگردد این قرارداد را امضا می‌کنم و استقلالی می‌شوم.

خیلی قاطعانه جواب دادی. چرا؟
چون در حال حاضر پدر و مادرم دارند راحت زندگی می‌کنند. چون در حال حاضر آرامش دارم. شما بروید از مهندس محلوجی، مهندس عابدینی و محمود خوردبین سوال کنید. من آن زمان حاضر بودم نصف پیشنهاد استقلال را از پرسپولیس بگیرم تا در این تیم باقی بمانم اما پرسپولیسی‌ها قبول نکردند.

به آن همه دردسر و حاشیه که بعدا برایت درست شد می‌ارزید؟
شک نکن که می‌ارزید. من دچار مشکلات فراوانی شدم. بارها و بارها مورد حمله اراذل و اوباشی قرار گرفتم که به این حرکت من معترض بودند. بارها و بارها به خانواده من توهین شد. ماشینی که پنج میلیون تومان خریده بودم را چنان بلایی بر سرش آوردند که توانستم فقط یک و نیم میلیون تومان بفروشم. اما این اتفاقات و مشکلات به هر حال بعد از مدتی کمرنگ شد. در بلندمدت این انتقال به نفعم شد و از این کار پشیمان نیستم.

به هر حال تو در پرسپولیس بازیکن محبوب و متعصبی بودی...
تعصب یعنی چه؟ هر کسی در هر تیمی که بازی می‌کند باید نسبت به لباس آن تیم تعهد داشته باشد فرقی هم نمی‌کند استقلال و پرسپولیس باشند یا سایر تیم‌ها. من خیلی بلد نبودم ادا دربیاورم که مثلا این تعداد بخیه تو پرسپولیس خوردم و از این حرف‌ها. محبوبیت هم که جز دردسر چیزی برایم نداشت. خیلی‌ها شاید ناراحت می‌شدند که مهدی هاشمی‌نسب قبل از همه توسط هواداران در ورزشگاه تشویق می‌شود. پس اینها مانعی برای رفتن من نبود که من را یاغی خطاب کردند. هرچند این واژه یاغی را که به من اطلاق می‌شود دوست دارم.

برای این انتقال جنجالی با کسی مشورت نکردی؟
در بین پرسپولیسی‌های آن دوره متعصب‌تر از مجتبی محرمی که دیگر نداشتم که الگوی خود من هم بود. وقتی موضوع را با مجتبی در میان گذاشتم گفت اصلا تردید نکن و فکر آینده خودت باش.

روند قراردادت با استقلال چگونه طی شد؟
باور کنید به 20 دقیقه هم نرسید. من به آنها پیشنهاد 120 میلیونی دادم که درنهایت با صحبت‌هایی که با عمو نصی انجام دادم با 100 میلیون قرارداد نهایی شد.

از وقتی تاریخ دربی دور رفت لیگ 80-79 اعلام شد در تمرینات استقلال برای هواداران در سررسیدهایشان صفحه مربوط به تاریخ 9 دی را امضا می‌کردی. یک جورهایی کری خواندن را زودتر شروع کرده بودی نه؟
این شاید برمی‌گشت به اعتمادبه‌نفسی که آن زمان داشتم و یک‌جورهایی مطمئن بودم از گلزنی در بازی اول برابر پرسپولیس. یک‌سری چیزها به آدم الهام می‌شود و شاید به همین خاطر از گلزنی جلوی پرسپولیس آنقدر مطمئن بودم.

قبل از دربی 9 دی برابر پرسپولیس چه حسی داشتی؟
واقعا خیلی استرس داشتم که با آن اتفاقاتی که برای من افتاد یک امر طبیعی بود. شما ببین قبل از شروع بازی همه طرفداران پرسپولیس با من بدترین رفتار را داشتند. همه به یاد دارند که به من پول نشان می‌دادند. باور کن از دقیقه 10 عضلات دوقلوی پای من گرفته بود و من با این شرایط داشتم بازی می‌کردم آن هم در پست غیرتخصصی.

مثل اینکه خیلی هم مایل نبودی قبل از بازی به سمت علی پروین بروی.
نه باور کن مشکلی نبود. من دوتا دسته گل همراه خودم آوردم. اول می‌خواستم به هواداران گل بدهم بعد به سمت علی آقا بروم.

چطوری با این شرایطی که داشتی از گلزنی مطمئن بودی؟
یه جاهایی آدم کمک خدا را کاملا حس می‌کند. من در چهار دربی پشت سرهم برای پرسپولیس گل زدم. قبل از هر کدام از خدا می‌خواستم که در آن دربی‌ها کمکم کند که کرد. تو اولین بازی جلوی پرسپولیس هم شرایط مهیا شد و دست به دست هم داد. من مدافع به دستور منصورخان پورحیدری در خط حمله به کارگرفته شدم. علی‌رغم گرفتگی عضلاتم و موقعی که منصورخان می‌خواست من را تعویض کند از ایشان خواهش کردم که در زمین بمانم.

و تو هم کار خودت را کردی.
من می‌گویم کمک خدا برای این است که در آن شرایط عابدزاده مرتکب چه اشتباهی شد تا موقعیت نصیب من بشود و بتوانم دروازه پرسپولیس را باز کنم. من می‌گویم خدا کمک کرد تا مهدی هاشمی‌نسب در بزرگ‌ترین بازی سال به پرسپولیس گل بزند.

به نظرت چه فرقی بین هواداران استقلال و پرسپولیس وجود دارد؟
قطعا فرق زیاد است اما می‌خواهم این موضوع بماند برای خودم.

بعد از این رفتنت به استقلال بازیکنان دیگری هم بین این دو تیم جابه‌جا شدند. کسی از بین آنها از تو مشورت نخواست؟
خیلی حضور ذهن ندارم ولی فکر می‌کنم علیرضا نیکبخت وقتی می‌خواست به پرسپولیس برود با من مشورت کرد.
 
چرا الان دیگر نسبت به آن موقع در نقل و انتقال بازیکن بین استقلال و پرسپولیس حساسیتی وجود ندارد؟
این اتفاق بستگی به بازیکنی دارد که بین دو تیم جابه‌جا می‌شود. الان متاسفانه دیگر آنچنان ستاره‌ای وجود ندارد که رفتنش به تیم رقیب حساسیتی ایجاد کند. رفتن من هم اگر این همه حساس شد به خاطر گل‌هایی بود که برای پرسپولیس در برابر استقلال به ثمر رسانده بودم.

حتی با همین شرایط اگر الان بازیکنی از این دو تیم برای رفتن به تیم رقیب با تو مشورت کند، او را منع می‌کنی؟
صددرصد. چون هر جای دیگه هم برود بازی کند زندگی‌اش تامین می‌شود. چه کاری است که همان اندک دردسر را هم برای خودش به‌وجود بیاورد. من شرایطم خیلی فرق می‌کرد چون غیر از استقلال از هیچ تیم دیگری پیشنهاد نداشتم. اصلا مدیران تیم‌های دیگر به ذهن‌شان هم خطور نکرده بود که شاید هاشمی‌نسب بخواهد از پرسپولیس جدا شود.

به نظرت چرا دربی‌های این چند وقت اخیر دیگر حساس نیست؟
قطعا دلیل اولش به این نکته برمی‌گردد که در استقلال و پرسپولیس دیگر ستاره‌ای به آن معنا وجود ندارد. در ضمن واقعا کیفیت بازی‌های این دو تیم مقابل هم خیلی پایین آمده است و دیگر خبری از آن جنگندگی سابق نیست. ترس از باخت هم یکی از دلایل بی‌کیفیت شدن دربی و عدم حساسیت در این مسابقه است و اگر هنوز هم مقداری حساسیت وجود دارد به خاطر سابقه‌ای است که از قبل در این دوتیم وجود داشته است.

قبل از دربی چیز خاصی هم به شماها می‌گفتند که در سایر بازی‌ها نگفته باشند؟
نه. مثلا به بازیکنان باتجربه‌ای مثل عابدزاده، زرینچه، محمود فکری، نادر محمدخانی، بختیاری‌زاده، شاهرودی و... چه می‌خواستند بگویند با این همه تجربه؟ همه آنها ماشاءالله استاد بودند.

علی پروین در اولین دربی جلوی استقلال که هنوز کم‌تجربه بودی هم هیچ صحبتی نکرد؟
وقتی ترکیب اعلام شد و اسم من را به‌عنوان بازیکن اصلی خواند، به من گفت این هم شانس، برو در زمین و حقت را بگیر، اما مگر می‌شد با این همه ستاره در زمین من حقم را بگیرم؟