

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پس از تصویب طرح تشکیل فرماندهی نظامی ویژه آمریکا در آفریقا توسط کنگره، «جرج بوش» پسر، رئیسجمهور سابق آمریکا در فوریه سال 2007 رسما اجرایی شدن این طرح را اعلام کرد. فرماندهی نظامی آمریکا تمامی دولتهای آفریقایی به جز مصر را دربرگرفت؛ کشوری که تحت نظر فرماندهی مرکزی باقی ماند. پس از چندین تلاش ناکام برای استقرار مقر فرماندهی آمریکا در شمال آفریقا یا یکی از دولتهای ساحلی، مقر آن درنهایت در اشتوتگارت آلمان قرار گرفته و در اکتبر سال 2008 به فرماندهی ژنرال «ویلیام وود»، فرمانده نیروهای آمریکایی در اروپا (EUCOM) رسما آغاز به کار کرد. ویلیام وود گزارشهای خود درخصوص اقدامات انجام گرفته در مقر فرماندهی آمریکا را به وزیر دفاع این کشور و وزیر دفاع نیز به رئیسجمهور ارجاع میداد. «تریزا ویلان»، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور آفریقا در 9 فوریه سال 2007 در سخنانی تصریح کرد: «انگیزه آمریکا از تشکیل فرماندهی نظامی در آفریقا، اهمیت بسزای این قاره بود.» وی افزود: «فرماندهی نظامی ویژه در آفریقا مسیر همکاریهای نظامی میان آمریکا و دیگر دولتهای آفریقایی را هموار ساخته و در هماهنگی میان وزارت دفاع آمریکا و نیروهای آمریکایی و غیرآمریکایی مستقر در آفریقا بسیار موثر است.»
ناکامی در تحقق اهداف
پس از تکیه زدن «باراک اوباما» بر مسند ریاستجمهوری آمریکا، وزارت دفاع این کشور (پنتاگون) اعلام کرد که با توجه به مخالفت مقامات کشورهای آفریقایی با تاسیس مقر فرماندهی مرکزی در آفریقا و ناکامی آمریکا در جلب رضایت آنها، واشنگتن در زمینه تاسیس این مقر چون مقر فرماندهی مرکزی در خاورمیانه تجدید نظر میکند. روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» به نقل از یک مقام آمریکایی در وزارت دفاع این کشور نوشت: «تلاشهای واشنگتن برای زدودن شک و شبهات کشورهای آفریقایی در زمینه مقر فرماندهی مرکزی در این قاره با ناکامی مواجه شد.» با وجود اعلام این عقبنشینی، برخی فرماندهان نظامی آمریکا بر عزم خود برای تثبیت نفوذ نظامی این کشور در آفریقا تاکید کردند. این عقبنشینی در راستای کنار گذاشتن برخی برنامهها، اهداف و نقشههای به میراث مانده از دولت جمهوریخواه پیشین آمریکا به رهبری «جرج بوش» پسر و نومحافظهکاران دولت وی انجام شد.
تجدیدنظر در استراتژی ناموفق
خطرات و چالشهای پیش روی قاره آفریقا، ایالات متحده آمریکا را بر آن داشت تا در استراتژیهای خود در قبال کشورهای این قاره تجدید نظر کند. بر همین اساس، دولت آمریکا به ریاست باراک اوباما گروهی از افراد را برای همکاری برگزید که از نقش جدید این کشور در جهان به دور از سیاستهای سلطهطلبانه دولت «جرج بوش» پسر حمایت میکنند. دولت اوباما بر این باور بود که ایجاد تغییر اساسی در سیاست خارجی به دیپلماسی در مقابل گزینه نظامی فرصت بیشتری داده و همکاریهای چندجانبه با طرفهای مختلف نیز به ایالات متحده در حل و فصل منازعات بینالمللی کمک میکند. گرایشهای دولت اوباما ناشی از درک وی از دشواریها و پیچیدگیهای سیاست خارجی ایالات متحده و همچنین حماقت دولت سابق در پیگیری استراتژی آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 بود. همین استراتژی موجب بروز بسیاری چالشها و تهدیدات شده و منافع آمریکا در بسیاری از کشورهای آفریقایی را با مخاطره جدی مواجه ساخت. به این ترتیب دولت اوباما در اندیشه یافتن راهکارهای دیپلماتیک به جای استراتژیهای ماجراجویانه فرورفت.
