خاکریز من در عملیات وعده صادق؛
مطالبه انتقام باید وحدت ملی را تقویت کند. ضرورت انتقام و برخورد قاطع و فوری را رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌صراحت بیان کردند و تردیدی در آن نیست. سخن اصلی در مواجهه فعلی ما با صحنه افکار عمومی است.
  • ۱۴۰۳-۰۱-۲۹ - ۰۱:۲۱
  • 00
خاکریز من در عملیات وعده صادق؛
نوبت فعالان فرهنگی است که عملیات را تکمیل کنند
نوبت فعالان فرهنگی است که عملیات را تکمیل کنند

عبدالله محمدی، عضو هیات‌علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: اگر دستاوردهای طوفان الاقصی را چند سال پیش در قالب فیلم و رمان تعریف می‌کردیم، متهم به خیال‌پردازی می‌شدیم. دشمن زبون نه‌تنها لطمات نظامی و اقتصادی فراوان دیده، بلکه سرمایه اجتماعی‌اش بیش از هر زمان دیگر سقوط کرده است. اختلافات داخلی اسرائیل، انزوای آمریکا در مواجهه با یمن مقتدر مظلوم و... در تاریخ بی‌سابقه بوده است. اکنون دشمن ناکام در صحنه سیاسی و نظامی، به ترور، آن هم در کشورهای دیگر روی آورده است تا قدری از فشار افکار عمومی خود آسوده شود.
حمله به ساختمان مرتبط با سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و شهادت شماری از بهترین سرداران سپاه خشم انقلابی امت و فریاد انتقام را زنده کرد. مطالبه انتقام باید وحدت ملی را تقویت کند.
ضرورت انتقام و برخورد قاطع و فوری را رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌صراحت بیان کردند و تردیدی در آن نیست. سخن اصلی در مواجهه فعلی ما با صحنه افکار عمومی است. مسلمین آزاده جهان به‌درستی مطالبه انتقام دارند. اصل انتقام‌خواهی نشانه زنده بودن جامعه و فراتر رفتن از روزمرگی چرب و شیرین دنیاست لیکن نوع این مطالبه‌گری نیازمند رعایت ملاحظاتی بود تا این فرصت ارزنده به تهدید علیه جبهه مقاومت تبدیل نشود:
1.در منظومه فکری اسلام شور انقلابی گسسته از عقلانیت و حکمت نیست. همان‌طور که عقلانیت به معنای محافظه‌کاری و ترس نیست، شور انقلابی هم به معنای برخورد هیجانی و ندیدن چشم‌انداز راهبردی و بازی کردن در زمین دشمن نیست.
2. در یک نگاه دقیق دشمن در حال انتقام گرفتن از ماست، ضربات اصلی را مدت‌هاست زده‌ایم. ابتکار عمل چندین ماه است که در دست جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی است، بدون آنکه بهانه‌ای به دشمن داده باشیم.
 فریاد انتقام، گاه از سر انفعال است و گاه علامت اقتدار. برای آنکه بدانیم کدام شکل انتقام‌خواهی مقتدرانه و کدامیک منفعلانه است لازم است طرح دشمن را بشناسیم. هدف دشمن فقط کشتن انسان‌های بی‌گناه نبوده است. 3.بهره اصلی این اقدامات کور، بهره‌برداری‌های روانی و رسانه‌ای پس از آن است. دشمن به دنبال ایجاد شکاف بین مردم، بی‌اعتمادی مردم به حاکمیت، القای ناامیدی و بدبینی، فراموش کردن موفقیت و احساس ضعف، کورکردن غرور ملی و... است.
4. نباید استفاده از روش نابجا یا زمان نامناسب سبب تقابل نیروهای انقلابی با نیروهای نظامی و امنیتی شود. سال‌های قبل دشمنان میلیاردها دلار هزینه کردند تا عموم مردم را به سپاه و نیروهای نظامی بدبین کنند. مبادا نتیجه نقد و مطالبه‌گری ما بدبینی نیروهای انقلابی به خادمان امنیت کشور باشد.
5. طبیعتا اقدام آشکار و مقطعی نظامی همه ما را خرسند می‌کند، ولی سخن حاج قاسم در انتقام از حاج عماد را فراموش نکنیم. اگر انتقام را محدود به تعدادی موشک به نقاط استراتژیک دشمن تفسیر کنیم هم رسالت مقاومت و هم ارزش خون شهدا را تنزل داده‌ایم.

   فتح‌الفتوح غزه
فرمانده انتظامی ایران پس از عملیات طریق‌القدس که شهر بستان و هفتاد روستای اطراف آن را از محاصره عراق نجات دادند، پیام تبریکی به امام خمینی(ره) ارسال کردند. امام در پاسخ ایشان پس از تشکر فرمودند: «فتح‌الفتوح اصلی، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌طلبی این عزیزان است که در دو جبهه ظاهر و باطن سرافراز بیرون آمده‌اند.» امام(ره) به‌خاطر این رزمندگان عاشق و قدرتمند به مردم ایران تبریک گفتند. معنای این عبارات آن است که منطق محاسبه فتح و شکست را نباید منحصرا به تصرف خاک و تعداد کشته‌های دشمن تقلیل داد. تربیت و تقویت اراده‌های مومنانه که از سخت‌افزار پرطمطراق دشمن نترسند و بتوانند اراده الهی را در جامعه محقق کنند، هدف بالاتر است.
ماه‌هاست که حماسه شگفتی‌ساز حماس ادامه دارد. اینکه چگونه این میزان پهپاد و موشک در شدیدترین کنترل‌های امنیتی اسرائیل تولید شد؟چگونه حماس به ارتش اسرائیل نفوذ کرد و این ضربه سنگین به دستگاه اطلاعاتی صهیونیسم وارد شد؟ و ده‌ها چگونه دیگر ما را متعجب و خرسند کرده است، اما اگر مرحوم امام(ره) می‌خواست به حماس تبریک بگوید چه چیزی را فتح‌الفتوح عملیات طوفان می‌دانست؟
- شاید تربیت جوانانی که باور کردند هزینه سازش بیش از مقاومت است و اطرافیان خود را با این باور همراه کردند.
- شاید تربیت امتی که باور کرد می‌تواند فلاخن را به موشک تبدیل کند.
- شاید انتقال روحیه مقاومت تا سطح شهادت‌طلبی از سطح سرداران به نوجوانانی که با افتخار دم از شهادت می‌زنند، آن هم نه در استودیو و زیر گریم و نمایش؛ بلکه کنار پیکر پدران و برادران‌شان.
- شاید بلوغ امتی که شهدایشان را ازدست‌رفته نمی‌پندارند، بلکه به‌دست‌آمده می‌بینند.
- شاید امت عزاداری که تحت‌تاثیر رسانه سست نمی‌شود.
و... .
- این رشد اراده‌ها که در درون قلوب امت اتفاق افتاده بسیار مبارک‌تر از اتفاقاتی است که در خارج از جان‌ها رخ داده است.
- اگر ده‌ها برابر این موشک‌ها را ایران یا حزب‌الله به اسرائیل می‌زد، اینقدر خوشحال نبودیم. صدای خرد شدن اسرائیل از اینجا واضح‌تر از سامانه‌های پرتاب موشک به گوش می‌رسد.
کدام کشور در مقام کنش است و کدامیک در حال واکنش؟ طراحی صحنه و ابتکار عمل در دست کیست؟ ساده‌لوحانه است که گمان کنیم اسرائیل مبتکرانه این ترور را طراحی کرده است و پاسخ فعلی جمهوری اسلامی معیار عزت و شجاعت اوست. کنش و ابتکار عمل در دست جمهوری اسلامی است و این ترورها واکنش از سر استیصال اسرائیل است. جبهه مقاومت حلقه محاصره را هر روز تنگ‌تر کرده و تهدید انگشت‌های روی ماشه مدت‌هاست عملی شده است. جمهوری اسلامی بدون آنکه بهانه به کسی داده باشد، در حال تنگ‌تر کردن حلقه محاصره است.
هر انسان غیوری از انتقام سریع و پشیمان‌کننده خرسند می‌شود. لیکن چند کلام با کسانی که در این چند روز با ادبیات گزنده نه‌تنها فرماندهان و مسئولان را متهم به ترس و انفعال کردند، بلکه مفاهیم اصیل انقلاب مانند «صبر انقلابی» و «همراهی شجاعت و حکمت» را به سخره گرفتند: مطالبه انتقام سوخت موشک است، لیکن این مطالبه باید از سوی عموم مردم باشد، نه‌فقط نیروهای انقلابی و فعالان مجازی ایتا؛ و این امر نیازمند جهاد تبیین است که بنده و شما مدعی علمداری آن هستیم.
از جماعتی که از پشت لپ‌تاپ و موبایل دیگران را متهم به ترس از جنگ و انفعال می‌کنند، می‌پرسیم چقدر در ترویج فرهنگ استکبارستیزی در عموم مردم تلاش کردند؟ چقدر در تثبیت این اصل کوشیدند که مقابله با نظام سلطه نه‌فقط امری ایدئولوژیک و الهی بلکه حتی منطبق بر اهداف دنیوی ماست و سازش با دشمن، برای دنیای ما نیز هزینه دارد؟ هنوز شمار نه‌چندان اندکی، نظام را متهم به دخالت و ماجراجویی می‌کنند. نگرانی از میزان تاب‌آوری مردم در شرایط جنگی امری واقعی است؛ چه کسی باید این فرهنگ را در لایه‌های مختلف امت احیا کند؟ چه کسی باید در فضای مجازی تنفر از اسرائیل را زنده نگه دارد؟ اگر افکار عمومی آماده هزینه دادن برای ارزش‌ها نباشد، نه انتقام، بلکه هیچ رسالت تمدنی به نتیجه نخواهد رسید و این وظیفه ما و مدعیان فعالیت فرهنگی است. از خودمان نیز به اندازه دیگران مطالبه‌گر باشیم. مطالبه انتقام سوخت موشک است و این مطالبه با سروصدا و هیجان محقق نمی‌شود، بلکه نیازمند جهاد تبیین ماست.
نمی‌توانم باور کنم کسی غیرت انقلابی حقیقی و باورمندانه دارد و دائما فریاد انتقام سر می‌دهد، ولی برای فراهم کردن مقدماتش هیچ تلاشی نمی‌کند. ای کاش به جای منتشر کردن ویروس ناامیدی و بدبینی، با جهاد تبیین مقدمات تقابل با نظام سلطه را فراهم می‌کردیم.
آنچه فرماندهان شجاع سپاه در عملیات «وعده صادق» نشان دادند، حاصل سال‌ها مجاهدت و تقدیم شهدای فراوان بود که ناگفته‌های آن ده‌ها برابر گفته‌هاست. قلب ملت ایران و تمام مستضعفان جهان از این فتح بی‌نظیر خرسند است، اما مومنان آموخته‌اند که در هر نقطه‌ای از تحولات اجتماعی نسبت خود را با آن تعیین کنند؛ یعنی به جای تماشاچی بودن، بازیگر فعال میدان باشند.
برهمین اساس نخستین پرسش در این مقطع آن است که وظیفه الهی ما در قبال این عملیات چیست؟ تقویت روحیه تضرع جمعی و همگانی به درگاه خداوند را قرآن کریم به مومنان آموخته است. نیاز ایشان به تضرع در شرایط فتح کمتر از نیاز ایشان در دوران ضعف نیست. جنگ حنین با وجود برتری نظامی، نتیجه مطلوب مسلمین را نداشت؛ چراکه مسلمین به امکانات و تجهیزات خویش دلبسته بودند: «یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئا» (توبه: 25) اما در جنگ بدر به دلیل فقر وجودی بیشتر از نصرت الهی بهره‌مند شدند «وَلَقَدْ نَصَرَکمُ اللَّه بِبَدْرٍ وَأَنْتُمْ أَذِلَّةٌ»(آل‌عمران:123) هر اندازه برنامه‌های تضرع و توسل؛ جمعی‌تر، آشکارتر و همگانی‌تر باشد تاثیری افزون در جامعه و ملکوت هستی خواهد داشت.
استمرار فضاسازی، یعنی تا دیگران موفق به تنقیص این فتح عظیم نشده‌اند باید در روایت عظمت این فتح بکوشیم. مبادا خاطره تلخ کم‌اهمیت شمردن عین‌الاسد تکرار شود. به رخ کشیدن ابعاد مختلف این عملیات برای توده‌های مردم که شاید اطلاع کمتری داشته باشند باور به وعده‌های الهی و نیز احساس غرور ملی ایشان را تقویت می‌کند. باید فضای عمومی جامعه و به‌ویژه رسانه‌ها پر از هیاهوی جشن حماسی باشد و احساسات و هیجانات به این سمت جهت‌دهی شوند تا راه برای جولان دشمن باز نشود. مدیریت پیش‌دستانه افکار عمومی در دفع شبهات عملیات روانی می‌تواند پیروزی را شکست جلوه دهد و برعکس؛ دشمنی که در جبهه نظامی شکست خورده در جبهه رسانه و شبهات فکری بیکار نخواهد نشست.
جبهه فرهنگی انقلاب می‌تواند پیش‌دستانه مدیریت افکار عمومی را به دست گیرد. شبهات و ترس‌افکنی‌های دشمن را دفع کنیم نه رفع. اگر میدان افکار عمومی از مدیریت جبهه انقلاب خالی شود دیگران آن را جهت‌دهی خواهند کرد. هر اندازه مأموریت دوم (فضاسازی عمومی) قوی‌تر باشد راه برای مأموریت سوم (پیشگیری از تحریف و شبهات) بازتر می‌شود و برعکس. حساسیت نسبت به حواشی و دوقطبی‌های کاذب دشمن برای انحراف افکار عمومی نیاز به حاشیه، دوقطبی‌سازی و... دارد. همه باید مراقب باشیم بهانه به دست دشمن ندهیم و به موضوعات کم‌اهمیت ضریب رسانه‌ای ندهیم. نظامیان غیور رسالت خود را انجام دادند، اکنون نوبت فعالان فرهنگی است که عملیات را تکمیل کنند. اهمیت این ایام از تبلیغات انتخاباتی کمتر نیست. باید برخیزیم و شیرینی فتح نظامی را با توفیق در جهاد تبیین و تکمیل کرده و استمرار ببخشیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰