نیلوفر مژدهی، خبرنگار: با توجه به پیشفصل پیروزمندانه و حضور قدرتمند تیم سپاهان در فصل نقل و انتقالات تابستانی کمتر کسی فکر میکرد این تیم با قهرمانی تا این حد فاصله بگیرد. سپاهانی که به نظر میرسید جدیترین کاندیدای قهرمانی است حالا کمترین شانس را در بین مدعیان دارد. این تیم در هفتههای ابتدایی نیز خوب پیش رفت اما کمکم از تصورات فاصله گرفت و حالا با وجود اینکه یک بازی از دیگر رقبا کمتر دارد با ۳۹ امتیاز در رده چهارم جدول قرار گرفته است. روزهای تیره و تار دست از سر سپاهان بر نمیدارد و حالا امید این تیم برای رسیدن به قهرمانی بسیار کم است.
آن تیم رویایی کجاست؟
سپاهان فصل را مقتدرانه آغاز کرد و موفق شد رقبایی چون تراکتور، ذوبآهن، استقلال و پیکان را شکست دهد. همهچیز برای سپاهان خوب پیش میرفت تا اینکه آن اتفاقات در لیگ قهرمانان آسیا و همچنین کسر ۴ امتیاز به دلیل استفاده از بازیکنان گرانقیمت در لیگ برتر رخ داد تا اردوی سپاهان بههم ریخته و همهچیز برخلاف انتظار پیش برود. سپاهانیها که هنوز انگیزههای زیادی داشتند سعی کردند بر مشکلات فائق شده و خیلی زود خود را از شرایط موجود خارج کرده و به نوعی احیا کنند. فرشید طالبی، پیشکسوت باشگاه سپاهان و کارشناس فوتبال در اینباره به خبرنگار «فرهیختگان» گفت: «سپاهان خود را برای یک وجه حرفهای آماده کرد و تمام تمهیدات را در نظر گرفت. شروع سپاهان طوفانی بود اما خواسته یا ناخواسته با حوادثی مواجه شد. بحث کسر امتیاز به میان آمد و تیم افت کرد. سپاهان تا آمد جان بگیرد ماجرای مجوز بازیکنان مطرح شد که درنهایت تاثیر روحی روانی را روی تیم گذاشت. فوتبال ما حرفهای است؛ هرچند هنوز به آن درجه از حرفهایگری نرسیدیم که بخواهیم ادعا کنیم در مقابل چنین حواشی کم نمیآوریم اما نتایج نشان داد این اتفاقات روی سپاهان تاثیری گذاشته که اصلا باورکردنی نیست.»
همه مقصرند
مورایس که تیم قدرتمندی ساخته بود اجازه نداد تا مشکلات آنها را از پای درآورد. رقابتهای لیگ قهرمانان و بازی با حریف نهچندان قدرتمندی چون آلمالیق بهانه خوبی بود تا سپاهان خود را احیا کند. همین اتفاق هم رخ داد. سپاهان دوباره به لیگ برگشت و در لیگ قهرمانان نیز از گروه خود صعود کرد. با این حال این تیم نتوانست آنطور که باید و شاید ثبات را حفظ کند و باز هم اسیر برخی نتایج ناگوار شد. درحالیکه تصور میشد بازگرداندن ۴ امتیاز کسر شده میتواند به سود سپاهان باشد اما محرومیت بازیکنان و شایعاتی از این قبیل بار دیگر اصفهانیها را از پای درآورد. آنها در این مدت از جام حذفی کنار رفتند و از زمستان گذشته تاکنون تنها سه برد در کارنامه این تیم دیده میشود. بدون شک این نتایج نمیتواند برای تیمی که در ابتدای فصل داعیه قهرمانی داشت مناسب باشد. طالبی به ما گفت: «در بحث میزبانی آسیایی تیم سپاهان که آن اتفاقات افتاد و با باز پسگیری این میزبانی و سایر اتفاقاتی که روی نیمکت رخ داد، به شکلی مشکلات سریالی برای این تیم به وجود آمد. مشکلاتی که اصلا شایسته لیگ برتر نبود. با این حال معتقدم هیچکسی در سپاهان حق ندارد خود را پشت سر دیگری قایم کند. از بازیکن، مربی و مدیریت گرفته تا سایر ارکان و حتی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ! از اینرو کسی نمیتواند ادعا کند در اتفاقاتی که برای سپاهان افتاد بیتقصیر است. سپاهان نتایج را در خانه به تیمهایی داد که در بدترین شرایط قرار داشتند. برای قهرمانی باید اتحاد وجود داشته باشد و هرکس باید بخشی از کار را در دست بگیرد. در اتفاقات بدی که برای سپاهان رخ میدهد همه افرادی که در چهار ضلع این برنامه هستند به یک اندازه مقصرند. همین باعث شده تا شالوده سپاهان بههم بریزد. من که سابقه دو، سه قهرمانی با سپاهان دارم، به یاد ندارم این تیم در هیچ زمانی هفت، هشت بازی پشت سر هم را واگذار کند! نمیگویم مسائل غیرفوتبالی دخیل نیست اما مسائل فوتبالی نیز در ناکامیهای تیم تاثیرگذار است. تیمهایی مثل سپاهان و تراکتور باید بدانند که نامها باعث قهرمانی نمیشوند. ورودی و خروجیهای این تیم فیلتر نشده بودند، مخصوصا در مورد بازیکنان خارجی! فقط بازیکن و مربی نیستند که مقصر این اتفاقاتند بلکه همه ارکان باشگاه مقصر مشکلات سپاهان هستند.»
سپاهان رهبرش را گم کرده
تیمهای پرستاره معمولا با چالش اختلافات درونتیمی روبهرو میشوند. برای سپاهان در زمان مربیگری محرم نویدکیا دقیقا همین اتفاق افتاد. در میان تمام بازیکنان بزرگ و اسمورسمداری که در سپاهان به میدان میرفتند، بازیکنی با قابلیت لیدری وجود نداشت. از اینرو این تیم هرگز به اتحاد لازم نرسید و درنهایت از هم فروپاشید. هنوز هم سپاهان با این معضل بزرگ روبهرو است. مدیران این باشگاه خرید بازیکنان نامی را خوب بلدند اما بعد از جذب، آنها را به حال خودشان رها میکنند. حلقه گمشده سپاهان همان لیدر و رهبری است که باید تیم را به اتحاد برساند. زمانی محرم نویدکیا این وظیفه را برعهده داشت و به خوبی نیز سپاهان را تا رسیدن به قهرمانی هدایت کرد اما حالا جای آن بازیکن بزرگ در میان تمام نامهای دهانپرکن خالی به نظر میرسد. طالبی نیز چنین عقیدهای دارد. او به «فرهیختگان» گفت: «بازیکنان در ناکامیهای تیم بهشدت مقصر هستند. این بازیکنان ادعای حرفهای بودن دارند و قرارداد حرفهای بستند. باید به جایی برسند که تیم را جمع کنند. به نظر من سپاهان درون زمین فوتبال از نبود یک لیدر که همه پیرامون او باشند بهشدت آسیب دیده است. تصمیمگیری در این تیم وجود ندارد. جمع کردن ستارهها به تنهایی به معنی مدیریت نیست بلکه مدیریت بعد از جمع کردن ستارهها آغاز میشود و بخشی از مدیریت نیز درون زمین اتفاق میافتد. این تیم بهشدت از وجود لیدری که همه بازیکنان پیرامونش باشند رنج میبرد. همه بازیکنان این تیم به اندازه کافی شاخص هستند. آنها آنقدر بزرگند که حتی بدون مربی هم نباید به برخی از تیمها میباختند. از اینرو معتقدم که همه مقصرند. بزرگی یعنی چه؟ یعنی اینکه بازیکن بزرگ تیم را جمع کند.»
شعار علیه مرد پرتغالی
سرمربی پرتغالی سپاهان در بازی اخیر این تیم مقابل نساجی نارضایتی هواداران را به چشم دید. شعارهایی که علیه این مربی سر داده شد نشان میداد که هواداران دیگر مورایس را نمیخواهند. مرد محبوب سپاهانیها حالا به یکی از چهرههای مورد انتقاد این تیم تبدیل شده است تا جایی که برایش شعار حیا کن، رها کن سر میدهند و خواهان جداییاش شدهاند. بدون شک برای تیمی مثل سپاهان که تا این حد پرنوسان ظاهر میشود و نمیتواند ثبات در موفقیتهای خود را حفظ کند مربی یکی از عمدهترین مقصران است. کارشناس فوتبال ما در این مورد گفت: «معتقدم سرمربی نیز به اندازه خود در این ناکامیها مقصر است. از نظر من سپاهان تیمی شکستخورده است؛ چراکه این تیم حرفهای هزینه میکند اما حرفهای رفتار نمیکند. آنهایی که در این تیم هستند نمیتوانند پشت یکدیگر قایم شوند. اخیرا میبینم که شاید خیلیها میخواهند مورایس و برخی اتفاقات را مقصر جلوه دهند. نمیگویم او مقصر نیست بلکه همه در باشگاه سپاهان و اندازه او مقصر هستند. فوتبال با قوانین نانوشتهاش زنده است. به خاطر دارم زمانی ۷ امتیاز از استقلال عقب بودیم و روز آخر دو امتیاز از این تیم پیش افتاده بودیم. از اینروست که میگویم فوتبال در قوانین نانوشته خلاصه میشود، به شرط آنکه عبرت گرفته باشید و مسیر را در جهت منفعت تیم تغییر دهید. من نمیبینم سپاهان عبرت گرفته باشد که اگر گرفته بودند، بعد از چند شکست متوالی شرایط را تغییر میدادند اما بعد از بازی با تراکتور و تساوی مقابل این تیم باز هم ناکامی به سراغشان آمد. این نشان میدهد که عزم و ارادهای برای تغییر وجود ندارد و بدتر از همه اینکه هیچکسی مسئولیت این شرایط را به عهده نمیگیرد و هر فردی با هر مسئولیتی سعی میکند خود را پشت دیگری استتار کند.