مصطفی قاسمیان، خبرنگار: مجموعه نمایش خانگی «گناه فرشته» که این روزها به قسمتهای پایانی رسیده و احتمالا در پایان همین هفته به پایان خواهد رسید یکی از سریالهای پربیننده اواخر سال 1402 بود که البته درنهایت، سرانجام خوبی نداشت و چندین قسمت است که در هر اپیزود با انتقادات فراوان تماشاگران مواجه میشود و با این روند شاید حتی در پایانبندی نیز نتواند با نظرات مثبت کاربران فیلیمو بدرقه شود. این در حالی است که جدیدترین سریال حامد عنقا در قسمت نخست توجهات بسیاری را به خود جلب کرد و با یک شروع بسیار خوب نوید اثری چشمگیر و تماشایی را میداد اما بعد از چند قسمت روی دور تکرار افتاد و پیچیدگی فراوان قصه که به ابهام انجامیده بود کار خودش را کرد تا در نهایت این اثر به عنوان محصولی پربیننده، ولی ناموفق در کارنامه فیلیمو ثبت شود. این نکته جالب و در عین حال تأملبرانگیزی است که دو سریال پیدرپی این پلتفرم در جمعهها (که زمان پخش بهترین آثار فیلیموست) با بیننده زیاد و نارضایتی بالا مواجه شود؛ چراکه گناه فرشته نیز سرنوشتی مشابه «زخم کاری: بازگشت» یافت.
پیچیدگی یا سردرگمی؟
روشن است که در مدیوم سریال، قصه در بالاترین اولویت قرار میگیرد و البته گناه فرشته نیز بیش از هر چیز از همین مساله ضربه خورد. فیلمنامه گناه فرشته که در ابتدا با تعلیق ویژهای آغاز شد و بسیاری را امیدوار کرد، تا پیش از این یکی دو قسمت آخر، به شکلی جذاب، پیچیده به نظر میرسید؛ تا جایی که انتظار جالبی را در میان تماشاگران برای گرهگشایی ایجاد کرده بود. با این حال پیچیدگی گناه فرشته به اندازهای رسید که دیگر نه به عنوان یک مزیت، بلکه به عنوان یک نقطه ضعف مطرح شد و بیشتر از آن که مخاطب خود را سرگرم کند، مخاطب را سردرگم کرد. اکنون بهراحتی میتوان تماشاگران بسیاری را یافت که چندین قسمت است تماشای این اثر را کنار گذاشتهاند و این امر نه فقط به علت تکرار یک دور باطل، بلکه به علت سردرگمی آنهاست. کاراکترها حتی در همین قسمتهای آخر (که بهتدریج زمان گرهگشایی فرا رسیده) تندتند به قصه اضافه میشوند و درحالیکه روشن نیست تا پیش از این در کجای قصه قرار داشتهاند ناگهان در گرهگشایی مهم به نظر میرسند. اینگونه رودست زدن به تماشاگر به وسیله شخصیتهایی که پیش از این به او معرفی نشدهاند گشایش گره یک معما نیست، بلکه سرهمبندی است. فیلمساز قصهای نوشته که حالا مجبور است آن را با کاراکترهایی قدرتمند از ناکجاآباد اصطلاحا جمع کند. طبیعی است که تماشاگر چنین اثری را پس بزند. موتیف کاراکتری که بدون دلیل مشخص، مورد احترام همگان قرار دارد، پس از «آقازاده» که در کاراکتر حاجرضا تهرانی با بازی زندهیاد امین تارخ متجلی شده بود، در گناه فرشته نیز در کاراکتر پدر حامد با بازی بهروز رضوی دیده میشود، اما همو نیز با تهدید شخصیتهایی نامشخص مواجه میشود که به نظر میرسد سرنخ اصلی وقایع را در دست دارند.
تزریق هیجان دروغین
فیلمساز جز این حیله از یک تمهید دیگر نیز استفاده کرده تا جذابیت کاذب به محصول خود بدهد. این امر در قسمت 16 که با انتقادات فراوانی نیز همراه شد وجود داشت؛ چراکه حدود نیمی از این قسمت به رویای پرهیجان و دروغین فرشته اختصاص داشت و ذوق کاربری که فکر میکرد در حال تماشای یک صحنه هیجانانگیز است، ناگهان با پریدن این شخصیت از خواب، کور شد. در قسمتهای اخیر همچنین اعتراف فرشته باعث شد گناهکاری این کاراکتر اثبات شود. این در حالی است که فرشته از ابتدا توسط فیلمساز بیگناه معرفی شده بود؛ به وسیله چندین بار روایت سکانس قتل عشیری که از جانب فرشته، به عنوان حقیقت ماجرا تصویر شده بود. آنچه حامد عنقا در این مجموعه انجام داد، نه ایجاد یک گره و تعلیق، بلکه فریب مخاطب بود. این از اصول اولیه ژانر معمایی است که فیلمساز میتواند بخشی از ماجرا را از دید مخاطب پنهان کند ولی نمیتواند به او دروغ بگوید. گناه فرشته، از این اصل تخطی کرد و مخاطب خود را با تصویرسازی از دروغ فرشته به عنوان یک حقیقت، گمراه کرد.
یک کارگردانی پراشکال
در کنار فیلمنامه سریال که در عین داشتن برخی امتیازات یک ضعف بسیار بزرگ دارد، اجرای اثر اما حتی از آن نیز در سطحی پایینتر قرار میگیرد. کارگردانی اثر به اندازهای ضعیف است که نیازی به چشم مسلح ندارد و عموم مخاطبان متوجه اشتباهات در قاببندی و فضاسازی میشوند. این امر البته در حالی است که در اثر استفاده از گروه بازیگران باتجربه و حرفهای -حتی برای نقشهای مکمل و فرعی- ضعف اجرا در زمینه هدایت بازیگران کمتر به چشم میآید؛ چراکه اغلب هنرپیشهها با حداقل هدایت، گلیم خود را از آب بیرون میکشند و شهاب حسینی در نقش اصلی، نقشآفرینی بسیار خوبی دارد که او را در جایگاهی بالاتر از وضعیت کلی مجموعه قرار میدهد. مجموعه ایرادات ذکرشده خصوصا اشکالات قصه، ذهن را بیش از هرچیز به سهلانگاری در نگارش فیلمنامه میرساند؛ گویی فیلمساز در اثر موفقیتهای قبلی در «پدر» و آقازاده گمان کرده هرچه تحویل مخاطب دهد، حلواحلوا خواهد شد. گناه فرشته درحالیکه میتوانست با قصهای حسابشدهتر به اثری ماندگار تبدیل شود در نهایت محصولی هدررفته و ناموفق لقب گرفت.
بیشتر در «فرهیختگان» بخوانید؛