تصور آنچه در بیش از 180 روز گذشته بر مردم غزه گذشته فراتر از قدرت تخیل آدمی و استعاره‌های ادبی است. رنج و عذاب تحمیل‌شده بر مردمی محاصره در یک باریکه 40 کیلومتری که هدف سنگین‌ترین بمباران‌ها قرارگرفته‌اند و بحران حاد گرسنگی، فقدان امکانات اولیه بهداشتی درمانی و... را تجربه می‌کنند به هیچ‌کدام از تراژدی‌های معاصر ما شباهت ندارد.
  • ۱۴۰۳-۰۱-۲۵ - ۲۲:۵۱
  • 00
آگاهی تاریخی فلسطین و عبرتی مستدام از اسلو
آگاهی تاریخی فلسطین و عبرتی مستدام از اسلو

صادق فرامرزی، خبرنگار: 1. تصور آنچه در بیش از 180 روز گذشته بر مردم غزه گذشته فراتر از قدرت تخیل آدمی و استعاره‌های ادبی است. رنج و عذاب تحمیل‌شده بر مردمی محاصره در یک باریکه 40 کیلومتری که هدف سنگین‌ترین بمباران‌ها قرارگرفته‌اند و بحران حاد گرسنگی، فقدان امکانات اولیه بهداشتی درمانی و... را تجربه می‌کنند به هیچ‌کدام از تراژدی‌های معاصر ما شباهت ندارد. در میانه این تراژدی اما یکی از اعجاب‌برانگیزترین مسائل، جدانشدن پیوند میان فلسطینی‌ها با گروه‌های مقاومت است. بدیهی است که بخشی از هدف کلان رژیم‌صهیونیستی در کشتار سازمان‌یافته زنان و کودکان و شکنجه دسته‌جمعی مردم با محروم کردن آنها از دسترسی به نیازهای اولیه‌شان برای ایجاد یک پشیمانی جمعی از همراه شدن با گروهی همانند حماس است. هدفی که هیچ نشانه‌ای از تحقق آن را نمی‌توان پیدا کرد و تمامی افکارسنجی‌ها موید آن است که اکثریت مردم فلسطین(چه در غزه و چه در کرانه‌باختری) هنوز هم از عملیات طوفان‌ الاقصی در 7اکتبر 2023 حمایت می‌کنند. تحلیل‌ این حمایت اگر به ابزار تاریخ مسلح نباشد احتمالا به نتایج روانشناختی در مورد فلسطینی‌ها و نگاه‌شان به زندگی ختم می‌شود اما در عمل اگر 7اکتبر را نتیجه‌ تجربه زیست‌شده انسان فلسطینی در 70سال گذشته در نظر بگیریم احتمالا این انتخاب پرهزینه یک تصمیم عقلانی و برآمده از یک آگاهی تاریخی باشد.
2. سوژه فلسطین فراتر از شکل جنایات رژیم‌صهیونیستی و مواجهه فلسطینی‌ها با این جنایات، سوژه «انسانیت» و «موجودیت» است. اشغالگران در 7دهه گذشته سعی کرده‌اند از یک‌سو با بهره‌گیری از الگوی «انسان‌زدایی» استعمارگران غربی، بومیان و ساکنان را سوژه‌هایی شرور معرفی کنند که حذف یا مهار آنها بخشی از پروسه تمدن‌سازی در زمین‌های اشغال‌شده است و از سوی دیگر با «موجودیت‌زدایی» از واقعیت فلسطین در بستر زمان اساسا وجود این ملت را منکر شوند. مواجهه قدرت‌های جهانی نیز در این داستان تاریخی مواجهه‌ای مزورانه بوده است. آنها به رسمیت شناختن فلسطین را منوط به بی‌قدرت‌سازی این ملت کرده‌اند. به این معنا که ابتدا فلسطینی‌ها باید مقاومت (که در ادبیات آنها شرارت خوانده می‌شود) را کنار بگذارند تا پس از آن صلاحیت موجودیت سیاسی را دریابند. به همین خاطر دولت‌های غربی همواره در شرایطی که سلاح مقاومت بلند می‌شود بر لزوم تاسیس کشور فلسطین تاکید می‌کنند و حتی خود را در ظاهر امر مقابل دولت اسرائیل قرار می‌دهند. آنچنان که در 6ماه گذشته دولت آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی بار دیگر بر عزم جزم خود برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین به‌عنوان راه‌حلی برای حل بحران غزه تاکید کردند. در واقعیات میدانی نیز تشکیلات خودگردان حاکم بر 11درصد از کرانه باختری نیز نماد این نسخه است که پس از توافق اسلو در دهه90 میلادی مشغول اعطای امتیازات و کسب استانداردهای مدنظر از سوی کشورهایی است که «جهان آزاد» خوانده می‌شوند. بخشی از جامعه فلسطین نیز در مسیر پرتلاطم 7دهه اشغالی که از سر گذرانده به این مسیر دل بست و این تصور را پیدا کرد که راهکار موسوم به 2دولتی می‌تواند سرانجامی بر این زخم التیام‌نیافته باشد. مسیر طی شده درباره سرانجام این طرح اما خود به بخشی از آگاهی تاریخی فلسطین منتهی شد. ازجمله آنکه در آخرین اقدام برای پیشبرد این طرح روز پنجشنبه شورای امنیت سازمان ملل برای چندمین بار با درخواست عضویت کامل تشکیلات خودگردان در سازمان ملل مخالفت کرد. این درحالی است که در صورت موافقت نیز واقعیات میدانی تحمیل شده از سوی اشغالگران مانع از آن می‌شود که چیزی به نام «حاکمیت» در همان اراضی محدود نیز شکل بگیرد. تشکیلاتی بی‌سلاح، بدون کنترل بر اراضی یکپارچه، فاقد امکان ارتباط مستقل با بیرون مرزها و... در مقابل یک رژیم نظامی که به دنبال «موجودیت‌زدایی» از فلسطین است در منطق قدرت جایگاهی ندارد.
3. برخلاف روایتی که برخی به دنبال جا انداختن آن در مورد مساله فلسطین هستند و نقطه آغاز طوفان ‌الاقصی را در ساعت صفر آن عملیات در 7اکتبر جست‌وجو می‌کنند، انسان فلسطینی ماجرای سرزمین خود را در بطن یک نزاع تاریخی با گزینه‌های آزمون‌شده زیادی می‌بیند. واقعیتی که انسان فلسطینی می‌بیند آن است که دوری از مقاومت (یا آنچه قدرت‌های مسلط شرارت می‌خوانند) نه‌تنها یک موجودیت نیم‌بند را برای آنها به ارمغان نیاورده که بالعکس هربار سلاح مقاومت بلند شده است دیگران مجبور به صحبت درباره همان موجودیت نیم‌بند شده‌اند. شکست چندین‌باره تشکیلات خودگردان در عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل وجهی نمادین و البته تاییدآمیز در شکست خوردن نسخه‌ای بود که قدرت‌های جهانی سال‌ها با وعده آن به دنبال خلع سلاح فلسطین و منصرف کردن آنها از مقاومت می‌گشتند. احتمالا در این فضا بهتر بتوان راز مقبولیت گروه‌های مقاومت را در میان رنج‌های تحمیل‌شده به مردم فلسطین پیدا کرد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰