فاطمه طاریبخش، خبرنگار گروه دانشگاه: در تمام دنیا سیستمهای مختلفی برای تامین مالی دانشگاهها در نظر گرفته میشود که مزیتها و معایب خود را دارد. سیستم تامین مالی و سرمایهگذاری دانشگاههایی با رنک بالا میتواند با درنظر گرفتن شرایط و مزیتهای علمی کشور الگوی خوبی برای تکمیل ریل منابع مالی در دانشگاههای کشور باشد. با بررسی این سیستمها میتوان به نکات مهمی درباره نحوه سرمایهگذاری، نحوه هزینهکرد، مهمترین ارکان تامین مالی و... رسید که پیش از این امتحان خود را پسدادهاند. در این گزارش بهمرور ارائه امیرحسین مزینی، نویسنده مقاله «ضرورت حرکت نظام آموزش عالی به طرف کسب درآمدهای اختصاصی پایدار» پرداختیم که در ادامه میخوانید.
ارائهام را با مقدمهای آغاز میکنم. در سالهای اخیر بسیاری از شئون زندگی جهانی هرچه بیشتر تحتتاثیر ملاحظات اقتصادی قرار گرفتند (یعنی ابعاد مالی و اقتصادی اهمیت بیشتری پیدا کرده) و به همین دلیل حاکمیت دولت را در بخشهای مختلف تغییر داده است. درواقع هرچه بیشتر در مباحثی مانند سلامت، بهداشت و هنر ابعاد اقتصادی اهمیت پیدا کرده، دولت نیز سیاستهای خود را بهگونهای دیگر مدیریت کرده است، مثلا اگر ورزش بهسمت اقتصادی شدن رود، دولت در این بخش به نوع دیگری سیاستگذاری خواهد کرد.
در این بین باید به نسلهای مختلف دانشگاهها هم اشارهای کرد که معیارهای مختلفی برای آن وجود دارد؛ نسل اول دانشگاه روی آموزش تاکید داشت و پلهپله و بهآرامی، پژوهش به آن اضافه شد، بعد از آن ورزش و مکان ورزشی، ملاحظات محیطزیستی و... نیز وارد دانشگاهها شدند. در شرایط موجود اگر قرار باشد دانشگاه در خدمت یک اقتصاد و منطبق بر تحولات علمی و محیطی و تکنولوژی باشد، نیاز به الزاماتی خواهد داشت. این الزامات بهصورت ناگریز، دانشگاه را به موجودی تبدیل میکند که خودگردانی، نوآوری، تنوعگرایی دارد و حتما باید نتیجهگرا باشد. درواقع باید آموزش به سمتی برود که ویژگیمحور شود.
مساله دیگر اینکه در دانشگاههای نسل پنجم، تفکر کارآفرینی در اکثر دانشگاه وجود دارد؛ چراکه دانشگاهها در متن اقتصاد و کسبوکار حضور دارند، یعنی با استفاده حداکثری از فضای مجازی و هوش مصنوعی این تغییرات ایجاد میشود، یعنی دانشگاه تعیینکننده این نیست که جامعه به چه چیزی نیاز دارد، بلکه تنها میتواند ارتباط لازم را برای تحقق مساله ایجاد کند. در اینجا برند دانشگاه اهمیت پیدا میکند و کمکهای خیرخواهانه به دانشگاهها جدی گرفته میشود. دنیا در حوزه موقوفات دانشگاهی برنامههایی را دارد و در این موضوع بحث سیاستهای تشویقی که حاکمیتها انجام میدهند، بسیار بااهمیت است. درواقع دانشگاهها و جامعه رویکردی دوطرفه دارند یا بهعبارتی دانشگاهها از جامعه فیدبک میگیرند که نکته بسیار مهمی است. در این نسل از دانشگاه درهای دانشگاه روی جامعه باز شدهاند و تعاملات بین این دو بسیار شایع است.
مهمترین منابع درآمدی دانشگاهها در دنیا به چند دسته تقسیم میشوند. بودجههای دولتی، موقوفات و هدایا، شهریه و درآمد دورههای آموزشی و دورهها تکمیلی و بازآموزی، درآمد حاصل از مشارکت در تحقیقات و ثبت اختراع استارتاپ و شرکت دانشبنیان ازجمله این منابع درآمدی هستند. در این مساله بحثی که بسیار جدی است، درآمد حاصل از سرمایهگذاری است. دانشگاهها بهعنوان یک نهاد اقتصادی و با توجه به داراییها که مشهود یا نامشهود است سرمایهگذاری میکنند. طبیعتا داراییهای مشهود شامل زمین، امکانات، آزمایشگاه و تجهیزات شده ولی داراییهای نامشهود میتواند بسیار متنوع باشد. از برند دانشگاه گرفته تا رتبه اساتید و تخصص آنها و دانشی که در دانشگاه وجود دارد، همگی در زمره داراییهای نامشهود است. در این میان حتما منابع کپیرایتی در دانشگاهها وجود دارد نیز اثرگذار است. تمامی موارد ذکرشده مبنای کسب درآمد دانشگاه در گزارشها و مستندات در دنیا هستند.
دانشگاه هاروارد مانند نهادی اقتصادی رکود و صعود دارد
در این بخش به ترکیب درآمد دانشگاهها هم اشاره میکنم و تاکیدی بر مقوله سرمایهگذاری در این دانشگاهها خواهم داشت. در همین راستا به بررسی چند دانشگاه خصوصی و دولتی بهصورت نمونه میپردازم.
در دانشگاه استنفورد چند مورد بسیار پررنگ است؛ یکی سهم درآمدها در حوزه بهداشت و درمان است. درواقع دانشگاههایی که دانشکده علوم پزشکی دارند، ترکیب درآمدیشان متفاوت است، یعنی سهم درآمدهای حوزه بهداشت، در دنیا قابلتوجه است که این مهم در استنفورد نیز وجود دارد. درکنار این درآمد، سهمی هم برای سرمایهگذاری داریم، با وجود اینکه اندک است دانشگاه مانند نهاد اقتصادی فعالیت میکند.
دانشگاه بعدی دانشگاه ییل است که دانشگاه خصوصی مطرحی در آمریکا تلقی میشود. در اینجا اوقاف درآمد قابلتوجهی دارد و باز هم سلامت پزشکی سهم 29درصدی مختصری از این سبد درآمدی داشته، اما همچنان این بخش جای سرمایهگذاری دارد، یعنی کماکان درکنار این منابع، دانشگاه سرمایهگذاری را بهعنوان یک نهاد اقتصادی انجام میدهد. دانشگاه MIT دانشگاه بعدی است، آن را بررسی میکنیم که بازگشت سرمایهگذاران را دارد. البته طبیعی است که با توجه به شرایط میتواند ماهیت سرمایهگذاری متفاوت باشد.
ترکیب سرمایهگذاری دانشگاهها را هم بررسی کردهایم. در این بخش به بررسی ترکیب سرمایهگذاری دانشگاه ییل در سهدهه اخیر میپردازیم. این دانشگاه در بخشreal estate یا املاک و مستغلات سرمایهگذاری دارد، همچنین در بحث عایدیهایی- که بهصورت مطلق است- سرمایهگذاری دارد. درواقع مانند یک نهاد مالی در این حوزهها سرمایهگذاری و کسب درآمد میکند. دانشگاه براون آمریکا را هم داریم که اوراق عمومی را میخرد و بخشی را بهصورت نقد نگهداری کرده و برخی را در درآمد ثابت سرمایهگذاری میکند. اوراق خصوصی را نیز خریداری میکند.
همچنین ما دو نکته از صورتهای مالی دانشگاه هاروارد را استخراج کردهایم که نکات بسیار مهمی دارد. این صورتهای مالی نشان میدهد دانشگاه مثل نهاد اقتصادی با اقتصاد بالا پایین میشود، یعنی اگر اقتصاد وارد رکود میشود، درآمد دانشگاه رکودی میشود. در مقابل زمانی که اقتصاد رونق پیدا میکند، درآمد دانشگاه رونق میگیرد که این بررسی نشان میدهد دانشگاه مانند بخشی از نهاد اقتصادی کار میکند. درواقع متوسط ریترن (بازگشت مالی) سرمایهگذاری دانشگاه هاروارد ۷ درصد و ارزش داراییهای موجود حدودا ۴۲ میلیارد دلار بوده است. این وضعیت در سال 2020 و یکسال بعد (2021) که در پیک کرونا بود، بهبود پیدا کرد، بهطوریکه ارزش داراییها از ۴۲ به ۵۳ میلیارد دلار رسید و این اتفاق بهدلیل رونقی که در اقتصاد وجود داشته است. نکته جالب اینکه عایدی این دانشگاه به 34 درصد رسیده، همچنین در برخی حوزهها ضرر میکنند، یعنی درآمدشان منفی است که بعدا مثبت میشود.
دانشگاههای معتبر ترکیب درآمدی ثابتی دارند
درمورد دانشگاه براون، ارزش بازاری داراییهای موجود سرمایهگذاری صعودی است. درواقع به این معناست که تمام دانشگاهها خودشان را گسترش میدهند. در بحران 2008-2007 و زمانی که اقتصاد به رکود میرود، درآمد دانشگاه رکودی میشود. طبیعتا سیاستهای دانشگاه نیز متفاوت میشوند. اگر یافتههای حاصل از دانشگاههای دولتی را خلاصه کنیم، تقریبا میتوانیم به این موارد اشاره کنیم که دانشگاههای معتبر دنیا ترکیبی از درآمدها را دارند که ثابت است و درواقع خدمات بهداشتی، مراقبتی و آزمایشگاهی سهم عمدهای در این درآمدها دارند، همچنین اوقاف سهم غالبی دارد. میدانید که ارزش دارایی موقوفات چنین دانشگاههایی بالای 40 میلیارد دلار است. همه این دانشگاهها، سهم درآمدی از سرمایهگذاری و شهریههای آموزش را دارند، البته در اقتصادهای مختلف ترکیب سرمایهگذاریها متفاوتند.
در این بین به چند مورد از دانشگاههای دولتی اشاره میکنم. زمانی که میگویم دولتی، منظور موردی است که در این سیستم بهعنوان بودجه سالانه دولتی به دانشگاهی تعلق میگیرد. دانشگاه ملبورن نیز درآمدهایی حاصل از سرمایهگذاری دارد، یعنی حتی دانشگاه دولتی که از منابع نهادهای دولتی استفاده میکند، یکی از رسالتهای خود را افزایش استقلال در بحث سرمایهگذاری میداند.
دانشگاههای دولتی اکثرا در صورتهای مالی خود سرمایهگذاری دارند. میشیگان آمریکا در سال ۲۰۲۱ حدود پنجمیلیارد دلار سرمایهگذاری داشته که البته افزایش شدیدی نسبت به سال مالی قبلی داشته، همچنین در این بین دانشگاه نیوکاسل در انگلستان، سیدنی استرالیا و دانشگاه تاسمانی استرالیا مورد بررسی قرار گرفتهاند. تقریبا مطالعات موردیای که انجامشده و همچنین منابع و مقالاتی که در این حوزه چاپ شده و مطالعات تجربی که وجود دارد، نشان میدهد دانشگاههای دولتی به این سمت میروند که وابستگیشان را به منابع دولتی کم کنند و منابع تامین مالی خصوصی داشته باشند. البته باید روی این موضوع تاکید کنم پیشرفت دانشگاه بهسمت نسلهای بالاتر، الزاما خوب نیست و بسیاری از دانشگاهها میتوانند در نسل ۲ بمانند، یعنی الزامی وجود ندارد که دانشگاهها بهسمت نسل بالاتر بروند، البته این تحولی است که وجود دارد. در نتیجه آن یافتن منابع تامین مالی جدید رسالتی برای دانشگاهها میشود و با توجه به سهمی که دانشگاهها در وضعیت کنونی کشور دارند، بهنظر میرسد یکی از موتورهای رشد جامعه هستند و حتما باید به این مقوله فکر کنند.
قدرت خرید اعتبارات دانشگاهها کاهش داشته است
ما در وضعیت مشابهی از صورتهای مالی دانشگاههای کشور هم ارزیابی داشتهایم، البته این کار با تاکید بر دانشگاه تربیت مدرس انجام شده و نتیجه آن قابلتوجه است. در دوره شش، هفتسال اخیر، تقریبا قدرت خرید اعتبارات دانشگاههای ما کاهش داشته، یعنی اعتبارات افزایش داشته اما بهدلیل تورم، قدرت خرید کاهش داشته است. درواقع قدرت دانشگاهها کاهش پیدا کرده، اما سهم درآمد اختصاصی که از محل پژوهش و فناوری تامین میشود، تقریبا ثابت بوده است و دانشگاهها سعی کردهاند این درآمد را حفظ کنند و طبیعتا در این حوزه قدرت خریدشان نیز حفظ شده است. اما قدرت خرید از منبع درآمدی دانشگاه بهشدت کاهش داشته و در مقابل سهم بودجه اعتباری آنها افزایش داشته است. در اینجا باید به این مساله اشاره کرد که بخش عمدهای از بودجه صرف حقوق و مزایا میشود، به همین دلیل سرمایهگذاری در حوزه آزمایشگاه و بحثهای پژوهشی با کاهش مواجه بوده است. ضمن اینکه بخشی از بودجه عمرانی نیز اوراق خزانه است و به همین دلیل وابستگی به دولت کماکان وجود دارد و این آسیبی است که باید به آن پرداخته شود. مساله نهایی اینکه سرمایهگذاری ضرورت است و دانشگاهها باید بهدنبال چنین مباحثی با تاکید بر مزیتهای علمی یا محلی و منطقهای خودشان باشند.
راهاندازی سازمانهای توسعه و سرمایهگذاری؛ راه چاره برای مولدسازی دانشگاههای ایران
نکته مهم این است که در این حوزه چه باید کرد؟ بهنظر میرسد یکی از اقدامات خوبی که انجام شده، تصویب قانون جهش تولید دانشبنیان است که از اردیبهشت ۱۴۰۱ شروع شد اما این را که تا امروز چقدر از این قانون اجرایی شده در جریان نیستیم. واقعیت این است که این قانون با دید مثبت نوشته شده و یکی از آیتمهای خوبی که در آن لحاظ شده ماده ۱۴ است. در این ماده به دانشگاه و نهادها اجازه داده شده که سازمانهای توسعه و سرمایهگذاری راهاندازی کنند، بهنظر میرسد این کار اقدام مثبتی است، یعنی عملا به دانشگاهها اجازه داده شده این بستر را ایجاد کنند و با توجه به پتانسیل خودشان به بحثهای سرمایهگذاری ورود کنند.
البته اجرای چنین قانونی چندان راحت نیست و در این میان شبهاتی وجود دارد که ازجمله آن میتوان به این مساله اشاره کرد که اساسا داستان سهام این شرکتها چه میشود؟ وضعیت اموال و دارایی دانشگاهها نسبت به شرکتهای تابعه چه میشود؟ نکتهای که در این زمینه بسیار به چشم میآید، بند آخر است. واقعیت این است دانشگاهها از نظر دارایی و سرمایه بسیار محدودند و باید به آنها کمک شود. در اصل وضعیت دانشگاههای کشور با بسیاری از دانشگاه معتبر دنیا چه خصوصی و چه هیات امنا و... قابلمقایسه نیستند. به نظر میرسد باید درکنار اقدام بسیار مثبتی که انجام شده، در زمینه تامین دانشگاهها و فعالیت در حوزه سرمایهگذاری نیز برنامههای جدی صورت گیرد.
درنهایت و برای نتیجهگیری باید به اقداماتی اشاره کنم که دانشگاهها میتوانند در این بین انجام دهند، ازجمله آنها ورود و مشارکت در مولدسازی داراییهاست. این موضوع بحثی است که چندسالی در کشور مطرح شده و به نظر میرسد بستر مناسبی است. تقریبا از نیمه دوم دهه ۹۰ این بحث شروع شده، هرچند بهرهوری این داراییها بسیار پایین بوده است. واقعا لازم بود چنین اقدامی صورت بگیرد. اقدام و مصوبات بعدی نیز در شهریور ۹۹ توسط شورای عالی هماهنگی سران قوا صورت گرفت که آییننامه آن ۱۴۰۱ نگارش و ابلاغ شد. بهنظر میرسد بستر مناسبی است که دانشگاهها به این جریان مولدسازی وصل شوند. نهایتا محرکهای کنونی استقلال مالی دانشگاهها و جهش تولید دانشبنیان و سازمان توسعه سرمایهگذاری هستند که میتوانند مولدساز باشند. از سمت دیگر تحقق این مساله هم مشکلات خاص خودش را دارد، یعنی همزمان که مقوله مولدسازی میتواند در خدمت دانشگاه قرار بگیرد، این امکان هم وجود دارد پتانسیلی که در حوزه اقتصادی در دانشگاه هست، در زمینه مولدسازی تشویق و تقویت شود. بهنظر میرسد اقدامات خوبی در این حوزه انجام شده، مثلا در دانشگاه تربیت مدرس- که تقریبا اساسنامه این دانشگاه هم در حال نهاییسازی است- میتواند اتفاقات خوبی رقم بخورد. نکته مهم اینکه آییننامه معاملاتی بسیار مهم است و دست دانشگاهها از این طریق باز گذاشته میشود. این سازمان در دانشگاه تربیت مدرس به تصویب هیاتامنا رسیده و انشاءالله بستری خواهد شد برای اینکه بخشی از نیازهای مالی این دانشگاه تامین شود.