سارا طاهری، خبرنگار گروه دانشگاه: نظام آموزش عالی در ایران طی سال های اخیر درگیر چالشی اساسی است؛ یکی از همین چالشها بحران علوم پایه و کاهش اقبال داوطلبان ورود به دانشگاه به رشتههای فنی و مهندسی است. مسالهای که نیازمند موشکافی، تحلیل و تصمیمگیری از سوی مسئولان آموزش عالی کشور است. در این میان نباید از نقش رسانهها نیز غافل شد، زیرا آنها با ارائه گزارش و تحلیلها و پیشنهاد راهکار در این حوزه میتوانند در حد توان به رفع این چالش کمک کنند و فضای عمومی جامعه را به سمت مطلوب جهتدهی کنند؛ با این وجود برخی از رسانهها به دنبال گرفتن ماهی از آب گلآلود هستند و بدون در اختیار داشتن اطلاعات لازم و حتی جستوجویی ساده در اینترنت به نوشتن تحلیلها و گزارشهایی روی میآورند که نهتنها به حل این معضل کمک نمیکند بلکه نوعی آدرس غلط هم محسوب میشود. رسانه سازمان صداوسیما هم روز گذشته تلاش کرده تا به نوعی به این چالش آموزش عالی بپردازد اما در عمل به بیان چند گزاره نهچندان درست خبری اکتفا کرده و قدمی برای اصلاح برنداشته است تا جایی که به نظر میرسد صرفا تلاش داشته تا خلاف جریان حال حاضر و واقعیتهای امروز دانشگاه نقدی نوشته باشد.
گسترش کمی؛ پاسخی به نیاز پشت کنکوری
1.در گزارش روزنامه جامجم، نویسنده گسترش کمی آموزش عالی را سیاستگذاری اشتباهی میداند که دانشگاه آزاد «سردمدار» آن بوده و با گسترش کمی در دورافتادهترین مناطق، موجب تنزل جایگاه تحصیلات در سطح جامعه شده است. در حالی که کمتر کسی است که صفهای طولانی کنکور در دهه 60 را فراموش کرده باشد؛ داوطلبانی که حتی برای ثبتنام در کنکور هم مجبور به ایستادن در صف بودند و هر روز پاکت قهوهای کنکور جلوی چشمهایشان رژه میرفت. قبولی در دانشگاه در آن زمان به راحتی امروز نبوده و نیاز بود دانشگاهی تاسیس شود تا پاسخی به این نیاز داوطلبان برای تحصیل در دانشگاه باشد. «برقراری عدالت آموزشی در تمام نقاط کشور» همان هدفی بود که دانشگاه آزاد بر اساس آن ایجاد شد تا بتواند پاسخگوی نیازهای تحصیلی جوانانی باشد که در نقاط مرزی و محروم کشور از آن بیبهره بودند. هدفی که دانشگاه های دولتی و در راس آن وزارت علوم با وجود ارتزاق از بودجه دولتی از آن ناتوان بودند. «گسترش کمی» در ابتدای تاسیس دانشگاه آزاد امکان بزرگی را برای داوطلبان ورود به دانشگاه در آن زمان ایجاد کرد و حالا این دانشگاه به پهنه ایران گسترده شده و با عنوان «بزرگترین دانشگاه حضوری جهان» علم را حتی به نقاط مرزی ایران برده است. اقدامی که میتوان از آن به عنوان مصداق بارز تحقق «عدالت آموزشی» نام برد.
2. رشد 20 درصدی دانشجویان دانشگاه آزاد در سالهای اخیر
خالی بودن صندلیهای دانشگاهها و نبود تمایل از سوی کنکوریها به انتخاب رشته نیز معضل دیگر آموزش عالی است که نویسنده روزنامه جامجم به آن اشاره کرده و این معضل را به بحران در حوزه «علوم پایه و فنی، مهندسی» ربط داده و آن را هم به گردن دانشگاه آزاد انداخته است! نویسنده در این گزارش ادعا کرده «تزلزل در علوم پایه و فنیمهندسی» موجب شده «اقبال دانشآموزان و دانشجویان به این رشتهها کاهش پیدا کند و حتی دهه هشتادیها هم دستشان آمده از مدارک دانشگاهی بهخصوص مدارک دانشگاههای کماعتبارتری همچون دانشگاه آزاد «کار چندانی برنمیآید.» البته عدم تمایل جوانان به ادامه تحصیل در دانشگاهها، معضل امروز و دیروز نیست و مدت زیادی است که دانشگاهها با این چالش روبهرو هستند. گذشت آن زمانی که دانشگاههای کشور نسبت به تعداد زیاد دانشجو گلایه داشتند و نمیتوانستند پاسخگوی صف عریض و طویلی باشند که پشت در دانشگاهها صف کشیدهاند. امروز دیگر تب مدرکگرایی در جامعه سرد شده و مهمترین علت آن هم تغییر ترکیب جمعیتی در کشور است. ولی با نگاهی به آمارهای منتشرشده در سالهای اخیر میتوان به فاصله معنادار گرایش دانشجویان به تحصیل در دانشگاه آزاد نسبت به سایر مراکز آموزش عالی پی برد. رشد تعداد دانشجویان دانشگاه آزاد نشان میدهد که این ادعای نویسنده روزنامه جامجم ادعای درستی نیست. جمعیت دانشجویی دانشگاه آزاد از سال 93 تا سال 98 با شیب کاهشی مواجه شده بود ولی طی دو سال یعنی از سال 1398 تا 1400 تعداد دانشجویان دانشگاه آزاد از یک میلیون به یک میلیون و 200 هزار نفر افزایش داشته و این دانشگاه شاهد رشد 20 درصدی دانشجویان خود بوده است. این مساله نشان میدهد اقبال داوطلبان به تحصیل در دانشگاه آزاد نسبت به سایر مراکز آموزش عالی افزایش داشته است.
3. اجرای آمایش در راستای تقویت کیفیت دانشگاه
«کیفیت» در آموزش فاکتور دیگری است که در گزارش روزنامه جامجم به صورت تلویحی به آن اشاره شده است. در این گزارش نویسنده «بیاقبالی به رشتههای علوم پایه و فنی، مهندسی» را نتیجه تربیت «فارغالتحصیلان بیکار و فاقد مهارت» دانشگاه آزاد دانسته که نتوانستهاند در بازارهای کار جذب شده یا در رشته مرتبط با تحصیلات خود شاغل شوند. برای پاسخ به این ادعا میتوان از سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد و همچنین سند تحول آمایش کمک گرفت. دانشگاه آزاد بعد از گسترش کمی، گسترش کیفیت را به عنوان مهمترین کلیدواژه و شعار در طی سالهای اخیر دنبال میکند. دکتر طهرانچی، رئیس این دانشگاه وقوع تحول در دانشگاه آزاد اسلامی را یک «باید» میداند که میبایست دانشگاهیان آن را رقم بزنند. سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد نیز بر همین اساس سال 1400 رونمایی شد. این سند نقطه عزیمت دانشگاه آزاد از گام اول (دوره ۴۰ ساله اول) به گام دوم را مشخص کرده و در پایان هرسال میزان پیشرفت برنامههای کیفی در سطح واحدها، استانها و معاونتها را نیز مشخص کرده است. مهمترین هدف این سند نیاز امروز کشور در حوزه آموزش عالی است که ازجمله آن میتوان به ارتقای کاربردی بودن رشتههای تحصیلی بر اساس انطباق رشتهمحلها و نیازهای آمایشی، ارتقای روزآمدی رشتههای تحصیلی و محتواهای آموزشی، افزایش کیفیت و اثربخشی فرآیند آموزش مبتنیبر پرورش انواع استعدادها و نهادینهسازی قدرت ابتکار، خلاقیت و رویکرد حل مساله در فرآیند آموزش اشاره کرد.
سند آمایش دانشگاه آزاد را باید قدم دیگری برای افزایش کیفیت دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاه آزاد دانست. مسئولان دانشگاه معتقدند سیاستگذاری در امور مختلف آموزشی و پژوهشی دانشگاه باید با نیازهای جامعه تطبیق داشته باشد تا خروجی آن به بهرهوری از دانش و درنهایت اشتغال مناسب مبدل شود. بنابراین سیاستگذاری در حوزه آموزش عالی هنگامی میتواند با موفقیت انجام شود که اقتضائات هر منطقه از کشور مدنظر قرار بگیرد و با این حساب نمیتوان یک نسخه واحد برای تمام دانشگاههای آموزش عالی تجویز کرد. در راستای همین موضوع دانشگاه آزاد بحث سند آمایش را در دستور کار خود قرار داد و حالا مدتی میشود که اجرای آن شکل جدیتری به خود گرفته است. اتفاقی که پیش از این در دانشگاه آزاد شاهد آن نبودیم ولی امروز میبینیم رشتهها و جذب اساتید براساس آمایش سرزمینی اتفاق افتاده که اساس آن توجه به نیازهای مناطق مختلف، صنایع و وضعیت اقتصادی است. نکته دیگر اینکه بخشی از این سند نیز بر آینده سند ملی آمایش سرزمینی متمرکز است.
دانشگاه آزاد بحث اصلاح رشتهها و سرفصلهای دروس را نیز آغاز کرده است؛ چراکه مسئولان دانشگاه به خاموش کردن چراغ رشتههای کممتقاضی قائل نیستند و به غیر از اقبال اجتماعی، بحث مطلوبیت آمایشی که همان نزدیکی به بازار کار است نیز مورد توجه مسئولان قرار دارد. دیدگاه دکتر طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی درخصوص حذف رشتههای کممتقاضی با وزارت علوم، تفاوت دارد و اقبال اجتماعی را «کمیت» میداند و معتقد است «مطلوبیت اجتماعی» ضلع بعدی است که باید مورد توجه باشد و نمیتوان آنها را بهخاطر نداشتن «اقبال» تعطیل کرد زیرا کشور نیاز به تخصص دارد. «تغییر روش» در رشتههای مهم همان فاکتوری است که دکتر طهرانچی برای افزایش اقبال اجتماعی برای این رشتهها تجویز کرده و معتقد است رشتههایی که مطلوبیت نداشته و اولویت آمایشی ندارد نیز باید تغییر کنند. بر همین اساس دانشگاه آزاد، کل کشور را به ۹۱ ناحیه تقسیمبندی کرده که در این نواحی براساس موقعیتشان تصمیمگیری میکند. راهاندازی سامانه کاتب یا همان «سامانه کلاس استاندارد تکمیلی برنامهریزی درسی» را میتوان اقدام دیگر دانشگاه آزاد برای افزایش کیفیت دورههای تحصیلی دانست. اقدامی که عدالت آموزشی را در بین تمام دانشجویان دانشگاه برقرار کرده تا کل بدنه دانشجویی به محتوای آموزشی استاندارد دسترسی داشته باشند. در راستای اجرای سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد که مبنیبر پایش و ارزیابی کیفیت و کارآمدی دورههای تحصیلی و برنامههای آموزشی بوده سامانه کلاس استاندارد تکمیلی برنامهریزی درسی (کاتب) انجام شده و در راستای تحقق بسته کاری ارتقای کیفیت، کارآمدی دورههای تحصیلی بوده است.
4. تحقق مهارتآموزی در جریان آموزشی
در گزارش روزنامه جامجم، نویسنده به فارغالتحصیلان بیکار دانشگاهی اشاره کرده و سهم فارغالتحصیلان دانشگاههای غیردولتی و پولی را قابلتامل دانسته و تاکید کرده، بخش مهمی از دلایل بحران در گرایش به رشتههای علوم پایه و فنی، مهندسی، مرتبط با همین فارغالتحصیلان بیکار است. نویسنده ادعا کرده نتیجه این بیاقبالی، به رشد کمی واحدهای دانشگاهی بهخصوص دانشگاه آزاد و نگاه درآمدزایی، به مساله آموزش عالی بازمیگردد. مسالهای که موجب شده تا امروز با خیل فارغالتحصیلان بیکار مواجه شویم! این در حالی است که گویا نویسنده چندان با دانشگاه آزاد و اتفاقاتی که بهخصوص در چند سال اخیر در این دانشگاه افتاده، آشنایی ندارد. راهاندازی مدارس عالی مهارتی؛ دانشکدههای مهارتی، فعالیتهای کاربنیان، برگزاری رویداد صدرا و... ازجمله اقداماتی است که میتوان آنها را در همین مسیر تعریف کرد.
یک تیر و دو نشان مدارس عالی مهارتی: مهر سال 1398 نقطه عطف دانشگاه آزاد در حوزه مهارتی است؛ همان زمان که خبر رسید قرار است در دانشگاه آزاد مدارس عالی مهارتی همراه با دورههای کوتاه مهارتی راهاندازی شوند. چند ماه بعد و در اردیبهشت سال 1399 هم بخشنامه نحوه تاسیس و راهاندازی مدارس عالی مهارتی توسط دکتر طهرانچی، رئیس این دانشگاه ابلاغ شد. این مدارس بهعنوان حلقه واسط، علاوهبر ارائه آموزش مهارتهای لازم و ایجاد شرایط کارورزی، مهارتورزان را آماده ورود به بازار کار میکند. در حقیقت مدارس مهارتی با یک تیر دو نشان زدهاند؛ اول مهارت کافی را به مهارتآموزان آموزش میدهند تا آنها بتوانند بعد از فارغالتحصیلی برای خود شغلی ایجاد کرده و بیکار نمانند و در گام دوم مشکلات صنایع را حل میکنند.
تحصیل با یک حامی صنعتی در طرح پویش: سال 1398 اتفاق دیگری نیز در حوزه مهارتآموزی دانشگاه آزاد افتاد و طرحی به نام «پویش» آغاز شد. پویش همان طرح تحصیل دانشجو با یک حامی صنعتی است. در این طرح دانشجو مطابق با استاندارد صنعت تربیت میشود و در دوران تحصیلش مهارت خود را نیز افزایش میدهد. دانشجویان پویشی، تبدیل به همان نیروی توانمندی میشوند که صنعت بهدنبال آن است.
مهارتآموزی با طرحهای کاربنیان: یکی دیگر از اقدامات دانشگاه آزاد در حوزه مهارتآموزی ایجاد طرحهای کاربنیان است؛ همان طرحی که اصطلاحا در آن دانشجویان کار کردن را تمرین میکنند، یعنی در میدان و شرایط واقعی کار قرار گرفته و وضعیت خود را با این این شرایط ارزیابی میکنند. در فعالیتهای کاربنیان دانشجویان هم تحصیل میکنند و هم در محیط واقعی کار تجربیاتی را کسب کرده و با مسائل و مشکلات کار آشنا میشوند. نکته دیگر اینکه در حین انجام در این محیطها آموزشهای لازم را نیز فرا میگیرند، اقدامی که دانشجویان را یک قدم به کسب مهارت نزدیک میکند.
طرح صدرا مسیر میانبر اشتغال: طرح صدرا را باید نمونه دیگری از اقدامات دانشگاه آزاد در حوزه مهارتآموزی دانست. از دیماه 1401 رویداد صدرا با هدف معرفی دانشجویان به صنعت و بازار کار، به واحدهای دانشگاهی ابلاغ شد تا مسیر میانبری برای رسیدن دانشجویان به بازار کار باشد. تاکنون رویدادهای صدرا در بسیاری از واحدهای دانشگاه برگزار شده و زمینه حضور دانشجویان در صنایع را فراهم میکند تا از یکسو مهارت دانشجویان را تقویت کند و از سوی دیگر نیازهای صنایع را پوشش دهد.
اتصال دانشکدههای موضوعی به عرصههای واقعی: در تازهترین تصمیم امسال قرار است بحث مهارتآموزی در دانشگاه آزاد فراگیر و شبکهای از دانشکدههای موضوعی به عرصههای واقعی متصل شود تا کارآمادگی دانشجویان تقویت شود. نمونه همین اتفاق اکنون در فضای دانشکدههای تعلیم و تربیت اسلامی آغاز شده است. دانشجویان علوم تربیتی و سایر رشتههای مورد نیاز در فضای آموزش عمومی در خدمت مدارس سما قرار گرفتند تا ضمن فعالیتهای آموزشی و پژوهشی همچون دانشجویان پزشکی کار در محیط واقعی را تجربه کنند. تمام این اقدامات باعث شده هم مدل آموزش از نظری بهسمت علمی و مهارتی شیفت پیدا کند و هم زیستبوم آموزشی دانشگاه به جای اینکه صرفا در برگزاری کلاس خلاصه شود کارخانه را کنار خود داشته باشد که نتیجه آن را میتوان در بهبود وضعیت اشتغال و کارآمادگی دانشجویان دانشگاه آزاد دید.
5. آمار اشتغال کدام دانشگاهها بیشتر است؟
طبیعتا تصور بیشتر مردم این است که این که در کجا تحصیل کنند میتواند ضامن اشتغال آنها در آینده باشد. اکثرا هم فکر میکنند دانشگاههای دولتی مسیر امنتری برای رسیدن به آینده شغلی باشد. شاید حرف درباره اشتغال بین خروجیهای وزارت علوم، دانشگاههای پیامنور و فنیوحرفهای و دانشگاه آزاد تصور اشتباهی را نیز القا کند که فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد بیکار هستند. درحالیکه آمار چیز دیگری میگوید. طبق آمارهای موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در زمستان سال 1401 حدود 45 درصد دانشآموختگان دانشگاه آزاد سر کار رفتهاند. بهعبارت بهتر از میان 248 هزار و 623 فارغالتحصیل در بازه زمانی سال 96 تا 97 برابر با 110 هزار و 581 نفرشان در بازارهای کار مشغول شدهاند، تعدادی که معادل 44.48 درصد از جمعیت کل دانشآموختگان دانشگاه آزاد است. این آمار درحالی است که روزنامه جامجم با عنوان «سهم ۴۰ درصدی تحصیلکردهها از خیل بیکاران» بهصورت غیرمستقیم نقش دانشگاه آزاد در افزایش بیکاری فارغالتحصیلان را پررنگ نشان داده است.
6. سود فناوری جایگزین جدید شهریههای دانشجویی
در این میان نباید از رویکردهای جدید دانشگاه آزاد غافل شد. تا اواخر دهه 90 زمانی که دانشگاه آزاد بهلحاظ مالی در مضیقه بود، صحبت از کاهش اتکا به شهریه خندهدار به نظر میرسید اما حالا با بزرگ شدن کیک اقتصاد دانشگاه و تنوع بیشتر درآمد، کاهش اتکا به شهریه به یک واقعیت تبدیل شده است. درحالیکه سال 98 حدود 84 درصد درآمد دانشگاه متکی به شهریه دانشجویی بود، این رقم در سال کاری اخیر دانشگاه به 70 درصد تقلیل یافته و در سال کاری کنونی برای رسیدن سهم آن به 52 درصد تلاش میشود. شرکتهای دانشبنیان و فعالیتهای فناورانه درکنار افزایش ارائه خدمات علمی مثل خدمات آزمایشگاهی یا کارگاهی یا تقویت دورههای آموزشی ازجمله مواردی است که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و اکنون در فضای اقتصادی دانشگاه نقش پررنگتری ایفا میکند، مثلا تاسیس سراهای نوآوری که هم نقشآفرینی اساتید و دانشجویان در حوزههای فناوری را افزایش داد و هم نقش فناوری در اقتصاد دانشگاه. مسئولان دانشگاه آزاد خرداد 1398 تصمیم گرفتند ریل دانشگاه را به یک دانشگاه کارآفرین تغییر دهند. دی ماه سال 98، آییننامه جامع بازار فناوری و سرای نوآوری دانشگاه آزاد از سوی دکتر طهرانچی ابلاغ و تشکیل این سراها هدفمند شد. بازار فناوری و سراهای نوآوری، از مفاهیم سنتی و بومی بازار و همچنین سراهایی که در ساختار قدیم بازارهای کشور وجود داشت، گرفته شد. حالا نزدیک 60 سرای نوآوری در استانها حول واحدهای مختلف شکل گرفته که نقش اساسی در اشتغال فارغالتحصیلان ایفا میکند.
7. رسانه ملی کجای کار ایستاده؟
چالشهای جدی آموزش عالی مثل بیکاری فارغالتحصیلان یا خالی شدن رشتههای علوم پایه یا حتی کاهش اقبال به رشتههای فنی مهندسی که هرکدام بهنحوی برای کشور و آینده آن میتوان مساله ساز شود، بیش از آنکه مسائل مناسبی برای دستمایه یک نقد غیرفنی و سادهانگارانه به مجموعهای از آموزش عالی باشد نیازمند تحلیلهای جدی و موشکافی و صد البته مطالبهگری از مسئولان و دستگاههاست. اما بهنظر میرسد رسانه ملی یا لااقل ارگان رسمی آن بهجای کمک به آموزش عالی در جهت تعالی هرچه بیشتر که ضامن پیشرفت کشور است، ترجیح داده تا با اطلاعات ناکافی و مخدوش آدرسهای غلطی ارائه کند که تاثیر خاصی نه بر دانشگاهها خواهد داشت و نه بر حرکت کلی آموزش عالی. رسانه ملی چه در جهت فرهنگسازی و چه در جهت ارائه تحلیل و چه از جهت ارائه راهکار و مطالبهگری میتواند نقش متفاوت و متمایزی ایفا کند که صدحیف اینچنین نیست.