سیدمهدی طالبی، دبیرگروه جهانشهر: رژیمصهیونیستی به وضعیتی دچار شده که از هرطرفی گام بردارد، در چاه میافتد. تمام مسیرها بر روی رژیم بسته و «هزاران قفل» بر دست و پای آن زده شده که هرگونه حرکت تلآویو را دشوار یا ناممکن ساخته است. ارتش به امید کسب گشایش در تضعیف حماس و آزادسازی اسرا جنگ را برای 6 ماه طول داد اما در نتیجه مشکلات جنگی شنبه شب بدون دریافت امتیازی از حماس، به شکل یکجانبه بخشهای وسیعی از نوار غزه را ترک کرد. ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی رژیمصهیونیستی روز گذشته (دوشنبه) بنیامین نتانیاهو نخستوزیر را که فرماندهی کل قوا را برعهده دارد تهدید کرد اگر تصمیم بگیرد بدون حمله به رفح به جنگ علیه غزه خاتمه ببخشد، دیگر نخستوزیر این رژیم نخواهد بود. روزنامه «اسرائیل هیوم» نیز گزارش کرده بتزلل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم نیز در نامهای فوری به نتانیاهو از وی خواسته تا کابینه سیاسی و امنیتی را با توجه به گزارشهای پایان جنگ، فورا تشکیل دهد. اسموتریچ علاوه بر وزارت دارایی در توافق با نتانیاهو دومین مقام بلندپایه در وزارت دفاع به حساب میآید. با این وجود او و متحد نزدیکش بنگویر علیرغم مسئولیتهای امنیتی، نقش مستقیمی در اداره جنگ ندارند.
نتانیاهو پس از حمله 7 اکتبر دولتی اضطراری با حضور برخی از جناحهای اپوزیسیون تشکیل داد و تصمیم گرفت کابینه کوچکی در دل دولت برای اداره جنگ تشکیل دهد که تنها پنج نفر عضو آن هستند. نتانیاهو به لحاظ سیاسی تحت فشار اپوزیسیون است که از حمایت دولت دموکرات آمریکا برخوردارند و در داخل ائتلاف دولتی هم با راستگرایان افراطی مواجه است. این تحولات درحالی رخ دادهاند که ارتش و نهادهای امنیتی به دلیل بحران در میدان جنگ به نافرمانی نزدیک شدهاند. 28 روز قبل بود که فرمانده لشکر ۹۸ ارتش رژیمصهیونیستی در اقدامی غیرمنتظره در بیانیهای ویدئویی که در قالب سخنرانی در غزه انجام شد به شدت به دولت و نهادهای امنیتی تاخته و به طور ویژهای بنیامین نتانیاهو را هدف قرار داد. لشکر او به همراه تعدادی از یگانهای دیگر، 26 روز بعد به طور کامل از جنگ خارج شدند. مقامات صهیونیست تلاش کردهاند این خروج را ناشی از یک تصمیم تاکتیکی بدانند اما مساله آشکارتر از آن است که قابل پنهان کردن باشد. به گزارش ایسنا روزنامه عبریزبان هاآرتص به نقل از افسران ارشد ارتش اشغالگر گزارش کرده که عقبنشینی ارتش از مواضع جنگی در نوار غزه به دلیل خستگی رزمی بوده نه به نشانه حسننیت نسبت به مذاکرات مبادله اسرا. بر اساس این گزارش حتی فشارهای آمریکا نیز عامل موثری در این تصمیم نبودهاند. این نکته نشانگر برخورد و اصطکاک شدید منافع واشنگتن و تلآویو در خلال جنگ است. ابعاد جنگ در فلسطین اشغالی و تنشها در منطقه به اندازهای توسعه یافتهاند که آمریکا و رژیم علیرغم پیوندها، تاریخ طولانی روابط و هماهنگی سطح بالا دچار گسست شده و هرکدام به دنبال نجات خود از مخمصه حتی به قیمت زیان قابلتوجه طرف دیگر هستند. در همین راستا یک نشریه آمریکایی اعلام کرده دموکراتها نگران تاثیر حمایتهای جو بایدن از رژیمصهیونیستی بر انتخابات ۲۰۲۴ بوده و سعی دارند اشتباهات رئیسجمهور را در مدت باقیمانده اصلاح کنند. به گزارش پالتیکو، بایدن در زمان آغاز به کار خود وعده دورهای «سرشار از شفافیت اخلاقی» در حوزه روابط خارجه را داده بود تا وجههای متمایز از دوران ترامپ را به نمایش بگذارد اما اتفاقات جنگ غزه وضعیت را تغییر داده است.
این گزارش تاکید میکند جنگ غزه «ذکاوت و هوشیاری» و همچنین «شرافت و نوعدوستی» رئیسجمهور آمریکا را زیر سوال برده است. پالتیکو آورده است حمایت تمامقد بایدن از نتانیاهو با وجود تلفات فراوان جنگ غزه، نهتنها خشم جهانیان را برانگیخته، بلکه همحزبیهای بایدن در حزب دموکرات را هم به انتقاد واداشته است، به گونهای که چهرههای برجسته مستقل و همچنین اعضای حزب دموکرات و ترقیخواهان آمریکا در مقابل او ایستادهاند؛ جبههای که افرادی مانند برنی سندرز و تیم کین که هر دو عضو مجلس سنای ایالات متحده هستند در آن حضور دارند. این وضعیت منافع دموکراتها را در تقابل با راستگرایان صهیونیست در فلسطین اشغالی قرار داده است. دموکراتها اگر بخواهند قدرت را در دست خود نگاه دارند باید قدرت را رسما یا عملا از دستان حزب لیکود و نتانیاهو خارج کنند.
پایان جنگ غزه چه میشود؟
پس از تماس تلفنی بایدن و نتانیاهو در پنجشنبه گذشته که منجر به اعلام بازگشایی گذرگاهها شد و همچنین خروج شنبهشب رژیم از مناطقی در غزه، امیدهایی درباره توافق آتشبس ایجاد شدند. بااینحال منبعی در مقاومت فلسطین اعلام کرده تاکنون هیچ پیشرفتی در مذاکرات آتشبس در غزه حاصل نشده است. این منبع روز گذشته اعلام کرد: «تا به این لحظه پیشرفتی در مذاکرات آتشبس در غزه حاصل نشده است. تمام طرحها و تلاشهای میانجیها برای معامله تبادل اسرا با لجبازی و مخالفت رژیم اشغالگر روبهرو شدند.» دبیرکل مقاومت لبنان نیز دیروز در جریان سخنرانی خود به این نکته اشاره کرد و گفت: «نتانیاهو تلاش خواهد کرد در روند مذاکرات مخفیانه مانعتراشی کند، زیرا آتشبس بهمعنای پایان کار وی (نتانیاهو) بههمراه بن گویر و سموتریچ و حزب لیکود خواهد بود.» مواضع و نحوه تعاملی که نتانیاهو با راستگرایان افراطی در پیش گرفته، نشان میدهد آنها اجازه پایان جنگ را بهگونهای که به نفع رژیم باشد، نمیدهند. بن گویر و اسموتریچ، نتانیاهو را بر سر خروج نیروهای زمینی از مناطقی در غزه به شکل حداکثری تهدید کرده و گفتهاند وی را از نخستوزیری خواهند انداخت. این تهدید حداکثری جای کمی برای مانور طرفین حاضر در ائتلاف ازجمله نتانیاهو ایجاد میکند. از این رو نخستوزیر رژیم با وجود موافقت دستگاههای نظامی- امنیتی و فشارهای آمریکا برای حصول توافق آتشبس، تلاش میکند با ترفندهایی از آن بگریزد. حضور در جنگ امان رژیم را بریده اما اگر صهیونیستها پایشان را از جنگ بیرون بگذارند، راستگرایان امان نتانیاهو را خواهند برید. اگر شرایط به همین منوال باشد و نتانیاهو برای حفظ آینده سیاسی خود از توافق دائم یا بلندمدت برای آتشبس خودداری کند، آزادسازی تمام اسرای صهیونیست نیز میسر نخواهد بود. در این صورت معترضان همچنان در خیابان میمانند و تحرکات خود را خشنتر خواهند کرد؛ روندی که تاکنون طیشده این پدیده را نشان میدهد.
هزاران قفل چگونه ایجاد شدهاند؟
صهیونیستها با نسخهبرداری از اقدامات محور مقاومت علیه خود که بر مبنای محاصره استراتژیک و وارد آوردن هزاران ضربه به رژیم بود، اعلام کردند سیاست «هزارانخنجر» را علیه ایران به کار خواهند گرفت. بااینحال آنها از لایه دوم طراحی محور مقاومت غافل مانده بودند. پیامدهای محاصره فلسطین اشغالی و هزاران ضربهای که به صهیونیستها وارد میشوند، پدیده جدیدی را ایجاد کردهاند. صهیونیستها امروزه نهتنها شاهد تداوم فرود آمدن خنجرها هستند، بلکه قفلهای متعددی را نیز بر دست و پای خود میبینند. بهعبارتی دیگر، پدیده «هزاران قفل» محصول و نتیجه پیگیری مجدانه سیاست محاصره و «هزاران ضربه» محور مقاومت علیه رژیم بوده است. امروز درهای حل مساله بازگشت آوارگان به نوار غزه و مرزهای شمالی قفل است. درهای پیروزی در غزه و جبهههای دیگر از لبنان تا یمن قفل است. بهدلیل وجود عنصر تونلها، درهای استفاده از فناوری و قدرت آتش برای غلبه بر تاکتیکیهای نظامی مقاومت غزه قفل است. بهدلیل ناکامی صهیونیستها در جنگ روابط آنها با کشورهای منطقه قفل شده و متحدان آنها نیز در منطقه قفل کردهاند. روابط کشورهای غربی بهویژه در اروپا با رژیمصهیونیستی تیره شده و حتی در روابط محور آنگلوساکسونی بهعنوان اصلیترین حامی صهیونیستها در غرب با تلآویو سختتر شده است. رژیم در زمین، هوا، دریا، داخل، بیرون، قارههای مختلف، عرصه سیاست داخل، سیاست خارجی، افکار عمومی، دیپلماسی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی خط دو، عرصههای اقتصادی مانند جذب سرمایه، صادرات، واردات، تامین زنجیره کالا، مهمات، تعداد و کیفیت نیروهای نظامی، امنیت نظامی و امنیت داخلی و دهها صحنه کلان و خرد دیگر به شکل خاص با قفلهای بزرگ مواجه است که کلید هیچ کدامش را نیز در جیب ندارد.
این پدیده مناسبات درونی یهودیان را نیز با مشکل مواجه کرده، بهگونهای که یهودیان آمریکا- که تعدادشان تقریبا با یهودیان حاضر در سرزمینهای اشغالی برابر است- درصدد فاصلهگذاری با رژیم هستند. هرچند برخی از این یهودیان صادقانه از جنایتهای رژیم به خشم آمدهاند اما عدهای دیگر نگرانند در سایه کشتاری که تلآویو به راه انداخته است، خشم جهانی باعث رشد سریع و قدرتمند «یهودیستیزی» شود. این گروهها که نقش بزرگی در حمایت از موجودیت رژیم ایفا میکنند، امروزه با صحنهای وحشتناک مواجهند. شهروندان غربی بر نظرات منفی خود نسبت به آنها افزودهاند، مسلمانان غربی که جمعیت قابلتوجهی دارند فعال شده و محیط فعالیت یهودیان با تهدید روبهرو شده است. این یهودیان اگر در غرب به مشکل برخورد کنند نمیتوانند امیدی به سرزمینهای اشغالی داشته باشند، زیرا به شکل سنتی این ساکنان فلسطین اشغالیاند که برای دریافت حمایت چشم به یهودیان ساکن سرزمینهای غربی دارند.