هومن جعفری، مترجم:توضیح: پل دیلن-انیس مدرس کالج بازرگانی، کالج دانشگاهی دوبلین و نویسنده کتاب «ضرورتهای مطلق اتریوم» است که در این مطلب، به بحث هفتههای قبل طرفداران اتریوم پرداخته. بحثهایی پیرامون آینده این رمزارز که با اظهار نظر خالق اتریوم، جنجالی و وایرال شد و حالا این استاد دانشگاه به تفسیر آن پرداخته است.
جامعه اتریوم درباره قدرت و مسئولیتهای بنیاد اتریوم بحث میکند که برخی فکر میکنند با پیشنهاد تغییراتی در فرمول صدور اتر، نقش بانک مرکزی را بازی خواهد کرد.
چه زمانی بحث در مورد منحنی صدور جوایز سهام در اتریوم، واقعا بحث درمورد منحنی صدور جوایز سهام در اتریوم نیست؟ وقتی واقعا درمورد حاکمیت اتریوم و سیاست پولی این رمزارز صحبت میشود! این چیزی است که این نویسنده در موردش توضیح داده. آینده مالی اتریوم از دید مالکان آن.
برای آنها که از بازار ارز دیجیتال شناختی ندارند، این فرصت مناسبی است تا این رمزارز قدرتمند را معرفی کنیم.
اتریوم پساز بیتکوین بهعنوان دومین رمزارز جهان ازنظر ارزش بازار شناخته میشود. این پروژه یکی از مهمترین و جذابترین و البته کاربردیترین بلاکچینهای جهان محسوب میشود که بهعنوان پایه و اساس بسیار از پروژههای رمزارزی دیگری مورد استفاده قرار میگیرد.
اگر از جنبه معاملات و خرید ارز دیجیتال فاصله بگیریم، ازنظر فنی یکی از جذابترین پروژهها در دنیای رمزارزها، اتریوم (Ethereum) است. اتریوم بلاکچینی غیرمتمرکز و متن باز است که از قابلیت قرارداد هوشمند پشتیبانی میکند. اتر (ETH) رمزارز بومی این بلاک چین است. پس از بیتکوین، اتر دومین رمزارز بزرگ از نظر ارزش بازار و بلاکچین اتریوم پراستفادهترین بلاکچین دنیا است. برخلاف بیتکوین و سایر رمزارزها که فقط بهعنوان روشی برای مبادله و ذخیره ارزش درنظر گرفته میشوند، اتریوم خود را شبکهای محاسباتی غیرمتمرکز مینامد که براساس تکنولوژی بلاکچین ساخته شده است. حالا برویم سراغ مطلب این استاد دانشگاه که لایههای حاکمیتی اتریوم را باز میکند. اتریوم یک جامعه غیرمتمرکز یا تمرکزگریز است که اجازه میدهد تمام کاربران در آن شریک و اثربخش باشند.
با انتشار یک محتوا در انجمن تحقیقات اتریوم، توسعه دهندگان و محققان پروتکل اتریوم بحث را درمورد بهترین راهحل برای آن آغاز کردند، با تغییر کلیدی که بر فرمول پاداش صدور جدید متمرکز است که باعث میشود گذر از یک نقطه خاص جذاب نباشد.
آنچه منتشر شد سرشار بود از چیزهای هیجانانگیز! به جز واکنش در رسانههای اجتماعی که کمتر بر روی جزئیات فنی این پیشنهاد متمرکز شد و بیشتر به ایده تغییر سیاست پولی اتریوم چسبید!
یک وقت فکر نکنید اتفاق ویژهای رخ داده و محبوبیت اتریوم به خطر افتاده. مردم، به ویژه آنهایی که با بنیاد اتریوم مرتبط هستند، در سطح مناسبی در این بحثها شرکت نکردند. آنچه در این مبحث ارائه شد نظرات «اجماع تقریبی» از مجموعه گستردهتری از سهامداران بود که طبیعتا همه از منظر حرفهای و تخصصی، ماهیت اتریوم را به صورت کامل درک نمیکنند.
منتقدان تمایل دارند اتریاییهایی(سفیران اتریوم) باشند که با خردهفرهنگ «پول فوقالعاده سالم» مرتبط هستند که امیدوارند این رمزارز را به عنوان پول سالم ترویج کنند (به روشی مشابه که مردم بیتکوین را پول سالم میدانند). برای آنها، تغییر منحنی انتشار یک خط قرمز است، زیرا یادآور سیاستهای پولی بانکهای مرکزی است که دائما در حال تغییر دادن هستند.
این سهامداران گستردهتر چه کسانی هستند؟ در مطالعه من، اکوسیستم اتریوم شامل کاربران روزمره، اپراتورهای گره (یا کسانی که از سیستم خود به استخراج و گسترش شبکه کمک میکنند)، اعتباردهندهها/استیکرها، رسانهها و پادکستهای اتریوم و سازندگان داپها (یا نرم افزارهای غیرمتمرکز) میشود. حداقل در دو مقاله اخیر رسانهای، از این ذینفعان به عنوان جامعه یاد میشود و جامعه یا «این ایده را در آغوش گرفته است» یا مخالف این پیشنهاد است.
البته توسعهدهندگان اصلی بخشی از آن جامعه هستند اما واضح است که آنها نسبت به سایر ذینفعان تاثیر زیادی بر پروتکل دارند. علاوه بر این، آنچه ما واقعا در اینجا درمورد آن صحبت میکنیم، محققان مختلفی هستند که توسط بنیاد اتریوم حقوق میگیرند. بنیاد اتریوم یکی از معدود سازمانهایی است که به افراد پول میدهد تا روی تحقیقات پروتکل تمرکز کنند.
اینجا تفاوتهای ظریفی را میبینیم که اهمیت دارند؛ به خصوص که ما در دورهای از تئوریهای توطئه واقعی درمورد بنیاد اتریوم زندگی میکنیم، به عنوان مثال؛ دنیای مضحک «دروازه اتریوم»!
[تئوری اتریوم گیت در واقع ایدهای است که به اتریوم امکان میدهد به عنوان یک دروازه عمل کند و بلاکچینها و ارزهای دیجیتال مختلف را به هم متصل کند. این دروازه، به بلاکچینها امکان میدهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار و اطلاعات و داراییها را تبادل کنند. از این رو، تئوری اتریوم گیت به عنوان یک پل نوآورانه عمل میکند که بلاکچینها را به یکدیگر متصل میکند و امکان تعامل بین آنها را فراهم میسازد. این ایده، محبوبترین نظریه توطئه بین طرفداران این رمزارز است.]
به عنوان یک محقق حاکمیت اتریوم، نظر من این است که بنیاد اتریوم، «کنترل» اتریوم را ندارد. همچنین شایان ذکر است که بنیاد اتریوم درگیر فرآیندی است که آن را تفریق مینامد و به تدریج خود را کنار میگذارد. در حقیقت، تعداد زیادی از برنامهنویسان هستهای وجود دارند که کاملا مستقل از بنیاد اتریوم هستند و این امر به ویژه زمانی صادق است که تیمهای نرمافزاری مستقلی را در نظر بگیریم که خود مشتریان این رمزارز هستند.
با این حال، برای من نیز واضح است در حالی که تاثیر بنیاد توسط منتقدان اغراقآمیز میشود، مدافعان آن نیز آن را دستکم گرفتهاند. ما میدانیم که فقط 10 نفر مسئول 68 درصد از کل پیشنهادات بهبود اتریوم (EIP) هستند؛ و اگر اصلا توسعه پروتکل اتریوم را دنبال کنید، احتمالا میتوانید اسامی آنها را حدس بزنید. هارد فورکها (بهروزرسانی در شبکههای مبتنیبر فناوری زنجیره بلوکی) از طریق وبلاگ بنیاد اعلام میشوند. بنابراین، درک اینکه چرا برخی افراد این تصور را دارند که بنیاد اتریوم این بازی را اداره میکند، سخت نیست.
من استدلال میکنم که این واقعا یک مشکل ارتباطی است. همانطور که تیم بیکو، توسعهدهنده اتریوم اشاره میکند، اکثر توسعهدهندگان هستهای، انجمن جادوگران اتریوم و انجمن تحقیقاتی اتریوم را مکانهایی برای بحث و گفتوگو درباره تحقیقات در حال انجام میدانند، اما بسیاری در جامعه گستردهتر آن را بهعنوان مکانی میشناسند، که «تحقیقات نهایی در آن انجام و به اشتراک گذاشته میشود، و همه باید آن را بپذیرند.»
اما همانطور که بیکو اشاره میکند، تلاشهایی از سوی دو نویسنده در بنیاد اتریوم (کاسپر و انسگار) صورت گرفت که پیشنهاد کردند سرعت انتشار پیامها را کاهش دهند و همچنین حضور در پادکستهای رسمی را. متاسفانه، مردم تمایل دارند بر روی X (توییتر سابق) تمرکز کنند که گویی رسانهای برای بحث حاکمیت اتریوم است.
جالب است که در پاسخ به پست هاسو، انسگار خاطرنشان میکند که آنها میتوانستند کار بهتری انجام دهند، اما همچنین فکر میکند که واکنشهای منفی نشانهای از تمرکززدایی قوی اتریوم در کار است. که درست هم هست. جامعه اتریوم صدای خود را دارد و توانایی رقابت با تحقیقاتی که دوست ندارد (حداقل در شکل فعلی) را هم داراست.
پس چگونه میتوان این ایده را از بین برد که «حاکمیت اتریوم پشتوانه و نگهدارنده بنیاد اتریوم است»؟ یک مسیر همان چیزی است که ما میبینیم لایه 2 شروع به درگیر شدن بیشتر خود در حاکمیت کرده است، مانند تلاشهای لایه 2 «رول کال» برای ایجاد استانداردهای مشترک. یا سازندگان نرمافزارهای غیرمتمرکز برای EIPها (ایدهپردازان بهبود اتریوم)لابی میکنند.
چیزی که این ذینفعان به آن توجه کردهاند این است که حاکمیت اتریوم در اصل برای هر کسی باز است. هیچ چیز مانع از نوشتن تحقیقات خود در انجمن انجمن جادوگران اتریوم و انجمن تحقیقات اتریوم نیست. هیچچیزی نمیتواند شما را از حمایت از EIPهای خود باز دارد.
زاویه دیگری که نادیده گرفته شده است، اهمیت ناظران مستقل از طریق پادکستهای تخصصی است. پادکست «دیلی گوی» از ساسانو و «جنگل بینهایت» از کریستین کیم هر دو از نزدیک حاکمیت پروتکل را پوشش میدهند و به نظر من به عنوان مدافعان مستقل مهم عمل میکنند. یک مثال عالی اخیر کریستین کیم در جشنواره اتریوم دنور است که از توسعهدهندگان میپرسد که چرا آنها بیشتر بر روی تجربه کاربر و توسعهدهنده تمرکز نمیکنند.
با بزرگتر فکر کردن، ممکن است زمان آن رسیده باشد که مکانیسمهایی را برای بازخورد جامعه در نظر بگیریم. چیزی که من قبلا پیشنهاد کردهام، مجمع سالانه اتریوم است که در آن سهامداران مختلف در اکوسیستم گستردهتر اتریوم میتوانند نگرانیهای خود را در مورد هر ایده جدیدی بیان کنند. اما مردم تمایل دارند فکر کنند که این میتواند یک نیروی متمرکزکننده باشد، بنابراین شاید ممنوع باشد.
از طرف دیگر، بررسی ایده مکانیزم بازخورد آنلاین ممکن است جالب باشد. شاید یک پنجره یکماهه در سال که در آن هر کس دیگری میتواند نگرانیها یا مسائل خود را درمورد مسیرهای تحقیقاتی جدید، هاردفورکها، نقشه راه، و...، ارسال کند. فکر میکنم این به برخی از مسائل رسیدگی میکند که در غیر این صورت از بین نمیروند.
در پایان، بدون چنین مکانیسمی برای بازخورد، «لایه اجتماعی» اتریوم به X محدود میشود، که یک پلتفرم متخاصم است و تمایل دارد بدترین رفتارهای ما را تشویق کند.
منبع: کوین دسک دات کام