زهرا طیبی- زینب مرزوقی- علی ملکی، گروه نقد روز: جنس راهپیمایی روز قدس 1403 با تجمعها و راهپیماییهای سال گذشته فرق داشت. علاوهبر اینکه حضور در این راهپیمایی بعد از آغاز 7 اکتبر معنا و اهمیت خاصی داشت، حمله صهیونیستها به کنسولگری ایران نیز بر اهمیت این راهپیمایی افزوده بود. چند روز مانده به آخرین جمعه ماه رمضان، صهیونیستها کنسولگری ایران در دمشق را هدف قرار دادند و هفت فرمانده ایرانی در این حمله به شهادت رسیدند تا راهپیمایی روز قدس امسال با تشییع شهدای این حمله همراه شود. درواقع شأن حضور مردم در تجمع امسال تنها بهخاطر ظلم صهیونیستها به مردم فلسطین نبود. مردم ایران روز جمعه با خشمی که از حمله صهیونیستها به کنسولگری و شهادت فرماندهان ایرانی داشتند در این تجمع شرکت و پیکر آنها را تشییع کردند. شاید بتوان گفت حالا مساله صهیونیستها دیگر تنها در فلسطین باقی نمانده است، اگرچه کانون این اتفاقات و جنایتها غزه بود و هدف فشار به مردم این باریکه است اما حالا خیلی جدیتر از گذشته، خطر اسرائیل تبدیل به مساله تمام سرزمینهای اسلامی شده است. تفاوت دیگر تجمع امسال، پررنگتر شدن وجهه مردمی این راهپیمایی بود. این امر بهوضوح مشخص بود که در میان حضور پرشور مردم افرادی حضور پیدا کردند که تصویری از آنها در راهپیماییهای سالهای گذشته در این تجمع منتشر نشده بود. در این راهپیمایی همچنین تبلیغات خیلی جدی برای حضور مردم نیز صورت نگرفت و بیشتر مردم بهصورت خودجوش در این تجمع شرکت کردند و حتی پلاکاردهایی با دستنوشته خودشان در دست گرفتند. حضور گروههای متنوعی از سایر کشورها ازجمله نیجریهایها نیز وجهه جهانی این تجمع را پررنگ کرد، مواردی که تجمع روز قدس 1403 را متفاوتتر از سالهای گذشته کرد.
فریاد آزادی پس از آزادی
یکی از موضوعات داغ چند روز اخیر ماجرای دستگیری مجید نوری، فرزند حمید نوری در سوئد بود. از زمان دستگیری بیدلیل حمید نوری در سوئد فرزند او یکی از موثرترین چهرههایی بوده که برای آزادی پدرش تلاش کرده است. علیرغم تلاشهای مختلف حقوقی و رسانهای کشورمان اما دولت سوئد در یک اقدام سیاسی حکمی ناعادلانه حبس ابد را برای حمید نوری صادر کرده تا جنایتی دیگر بر مجموع جنایاتی بیفزاید که تاکنون علیه این شهروند ایرانی داشته است. این دولت برای خوشایند منافقین پروندهسازیهای این گروهک تروریستی علیه مجید نوری را بهرسمیت شناخته بود حتی اقدامات رسانهای فرزند وی را نیز برنتابیده و پس از آنکه به او بابت تلاشهای رسانهایاش معترض شده بود، نهایتا در سفر اخیر او به سوئد وی را دستگیر کرده و موجبات نگرانی مردم کشورمان را بهوجود آورده بود. نهایتا خبر خوش این بود که دستگیری او پایان یافته و دولت سوئد او را آزاد کرده است. تصویر حضور مجید نوری در راهپیمایی روز قدس مهر پایانی بود بر تمام نگرانیهایی که بابت سلامتی او وجود داشت.
ستاره داوود زیر پای داوود کیم
کیم جای یا داوود کیم که اخیرا با حضور در برنامه محفل در بین مردم ایران بیشتر شناخته شده، خواننده و یوتیوبر معروف کرهای است. او در ۸ آوریل ۱۹۸۳ در سئول متولد شده و در سال ۲۰۱۹، به دین اسلام روی آورده و مسلمان شده است. کیم جای، معروف به Jay یکی از ستارههای کیپاپ کرهای است که عضو گروه TraxX و همچنین عضو گروه SM The Ballad بوده است. او پیش از این در اینستاگرام خود گفته بود دوست دارد به ایران بیاید و ایران را از نزدیک ببیند. کیم در اولین روز حضور خود در ایران به دیدار احسان یاسین رفت. کیم با انتشار یک استوری در صفحه شخصی خود در فضای مجازی درکنار حامد شاکرنژاد نوشت: «من با او در برنامه محفل برای ماه رمضان حضور خواهیم داشت، بیصبرانه منتظر آن هستیم، گوش به زنگ باشید. حضور در برنامه محفل آخرین کنش رسانهای این خواننده کی پاپ نبوده است. او یک روز پس از آنکه تصاویر پذیراییاش از روزهداران در میدان فلسطین بازنشر یافت در روز راهپیمایی روز قدس نیز حضور یافت تا تجربهای بینظیر از یک اجتماع معنوی سیاسی را بهخاطر بسپارد.»
همه مردم از اسرائیل متنفرند
مثل تمام این سالها اما در دوسال اخیر، دشمنان اسلام و ایران باز هم بهدنبال تفرقه، اختلافافکنی و ایجاد دوقطبی میان ملت ایران بودند. در این بین برخیها هم در بازی دشمن شریک شدند و در حد وسع خودشان، آتش اختلافات را بیشتر کردند. اما بعضی مفاهیم و اعتقادات همانگونه که بود، باقی ماند و همچنان نقطه اشتراک ملت ایران است. مفاهیمی که انسان معاصر مانند بدیهیات میتواند برایشان شهادت بدهد. مثل خوب بودن وفاداری یا بد بودن قتل و آدمکشی. مظلومیت فلسطین و تنفر از اسرائیل با هر رنگ، نژاد، عقیده سیاسی و جهانبینی دیگر برای انسان معاصر امری بدیهی است. برای ما ایرانیها اما انگار بدیهیتر است. جایی نوشته بود به فرزندانتان «شنا، سوارکاری و تنفر از اسرائیل را بیاموزید.» انگار واقعیت جامعه ایرانی نیز همین است. همه خانوادههای ایرانی، فارغ از بغضشان از برخی مسائل کشور اما خلط موضوع نکردهاند و تنفرشان از اسرائیل را از کودکی به فرزندانشان آموختهاند. تنفر از اسرائیل و ایستادن درکنار مردم مظلوم فلسطین در این سالها فارغ از پوشش و موضع سیاسی پیش گرفته شد و امسال اما برای ملت ایران این اعلام حضور به دلیل اتفاقات و جنگ7 اکتبر جدیتر بود. شاید چهرههای حاضران از دور چهرههای عجیبی باشد اما تصویر واقعی جامعه ایرانی دقیقا عین فرمهای منتشرشده از روز قدس امسال است. با چادر، بدونچادر، با کروات یا بدون کروات همه آمده بودند تا مرگ بر اسرائیل را فریاد کنند.
یک تصویر ناب از آرمان مشترک مردم ایران
در تجمعهایی که در کشورها و شهرهای مختلف با موضوعات مختلف برگزار میشوند مهمترین اتفاقی که آن اعتراض یا تجمع را در مرکز توجه قرار میدهد تعداد افرادی است که در آن اجتماع حضور پیدا کردند. در واقع این صدای جمعیت است که بلند میشود و به گوش جهان میرسد. این موضوع در کشور ما و در تجمعاتی که با مناسبتهای مختلف برگزار شده مورد توجه قرار داشته است، کلانشهرهایی که مردم در میدانهای اصلی آن حضور پیدا کردند و حرفشان را کنار هم میزنند. اما شاید چیزی که کمتر در این اجتماعات مورد توجه قرار گرفته جمعیتهای کوچکی است که در برخی از نقاط کشور در مناسبتهایی مثل جشن پیروزی انقلاب دور هم جمع میشوند و در عین سادگی راهیپمایی برگزار میکنند. حالا در میان تصاویری که از برگزاری تجمعات در روز قدس در شهرها برگزار میشود انتشار تصاویری از تجمع مردم در روستاها با جمعیتهای کم و پلاکاردهای دستنوشته خودشان، جنسش با بقیه تجمعها فرق میکند. در مواجهه با چنین تصاویری ردی از در نظرگرفتن تمهیدات ویژه برای برگزاری تجمع در این روستاها دیده نمیشود. شاید نتوان هیچ تصویری مثل تجمعها در روستاها پیدا کرد که مردمی بودن این دست تجمعها را اثبات کنند اما تظاهرات در یک روستای کوچک جایی کنار کوه و تصویربرداری اهالی روستا از این تجمعها به روش خودشان صفر تا صدش مردمی است و اینجا همان حس و حال و دغدغه مردم روستاست که آنها را دور هم جمع میکند. از طرف دیگر تجمع روز قدس با دیگر مناسبتها فرق دارد، اینجا پای آرمان فلسطین در میان است. حالا برگزاری این تجمعهای بیتکلف و کوچک این گزاره را تایید میکند که موضوع فلسطین و مخالفت با ظلم اسرائیل امری است که در جامعه ایرانی نهادینه شده است و جامعه ایرانی مخالفت با این ظلم جهانی را امر مشخصی میداند، حتی در دورافتادهترین روستاها از کلانشهرها نیز میتوان ردپای این آرمان را پیدا کرد.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.