صادق امامی، عضو شورای سردبیری: ناآرامیهای سال 1401، کاسبی پررونق اما کوتاهمدتی را برای اپوزیسیون، شبکهها و گروهکهای تروریستی شرق و غرب ایران به همراه داشت. شکست پروژه سرنگونی حکومت در ایران، به بخش قابل توجهی از حمایتهای مالی اپوزیسیون و گروهکهای تروریستی پایان داد و آنها را مجبور کرد بهدنبال اسپانسر دیگری بروند. زمان زیادی طول نکشید و اسپانسر اصلی، جلوی دوربین ظاهر شد. در میانه اسفند 1401، اسپانسر جدید، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیمصهیونیستی مصاحبه مفصلی با شبکه موسوم به «ایران اینترنشنال» داشت تا نشان دهد دیگر دربار سعودی حامی مالی این شبکه نیست و از این پس، اینترنشنال، بازوی رسانهای رژیم علیه ایران است. بوی کباب، کمتر از یکماه بعد به مشام رضا پهلوی، فرزند شاه مخلوع رسید و او اعلام کرد میخواهد به سرزمینهای اشغالی سفر کند. اسپانسر جدید چند ماه بعد در شهریور 1402 جمعی از خبرنگاران و روزنامهنگاران ضد انقلاب را جمع کرد تا دیداری با «گیلا گملیئل» وزیر اطلاعات رژیم داشته باشند. حمله تروریستی چهارشنبهشب در جنوب شرق ایران، نشان داد این حمایتهای مالی تنها محدود به رسانههای ضدایرانی و اپوزیسیون ایرانی نیست و بخشی از آن به گروهکهای تروریستی اختصاص دارد تا به توسعه اقدامات تروریستی در ایران دامن بزنند. این حمله تروریستی درست یک روز پس از آن انجام گرفت که ایران بهدنبال شهادت دو فرمانده ارشد نیروی قدس و پنج افسر این نیرو در ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق، وعده «مجازاتی پشیمانکننده» را به رژیمصهیونیستی داده بود. محکومیتهای بینالمللی در هدف قرار دادن اماکن دیپلماتیک، در کنار تهدید بدون زمان و مکان ایران، منجر به هراسی بیمانند در بین مقامات نظامی و سیاسی رژیم و همچنین صهیونیستها شد. درحالیکه همه تحلیلگران در انتظار انتشار خبر پاسخ تهران به این حملات بودند، گروهک تروریستی موسوم به «جیش العدل» که در ایران بهدلیل جنایتهایش به «جیش الظلم» مشهور است، دست به یک عملیات تروریستی در چابهار و راسک زد. پس از این عملیات که منجر به شهادت 10 نیروی انتظامی و نظامی و هلاکت 18 تروریست شد، این گروهک در بیانیهای که در آن تصویر اغراق شدهای از خود ترسیم کرده بود، تلاش بسزایی کرد تا مزدوریاش برای رژیمصهیونیستی را پنهان کند. در این بیانیه گرچه گروهک تروریستی پافشاری بر کلمات «مسلمان» و «بلوچ» کرده است اما جای تعجب دارد که نویسندگان و تنظیمکنندگان این بیانیه، تاریخ قمری آنهم در ماه مبارک رمضان را نیز بهدرستی ننوشتهاند و در ذیل برخی صفحات تاریخ قمری را 24 رمضان درج کردهاند و در صفحهای دیگر 26 رمضان! در انتهای نامه نیز بهقدری عجله به خرج داده شده است که بهجای «16 فروردین» تاریخ «62 فروردین» درج شده است. بههمریختگی تاریخها در بیانیه، بیانگر بههمریختگی در سازمان این گروهک تروریستی پس از ناکامی و شکست در عملیات است. تروریستهای موسوم به «جیشالعدل» که بهنظر میرسد در ارائه اعداد و ارقام -چه در تعداد افراد خود و چه در سایر ادعاهای موجود در بیانیه ازجمله اسکان چند میلیون نفر در سواحل بلوچستان- دچار مشکل هستند، ناخواسته اعتراف کردهاند که مخالف توسعه سواحل مکران هستند. در بیانیه مذکور، تروریستها هدف عملیات را ناکام گذاشتن «بخشی» از برنامه طرح موسوم به توسعه سواحل مکران اعلام کردهاند، اما چند پاراگراف بعد، در صفحه سوم صراحتا اعتراف کردهاند که «این عملیاتها برای متوقف شدن طرح توسعه سواحل مکران انجام خواهند شد.» مخالفت تروریستها و گروهکهای تروریستی با توسعه البته موضوعی نیست که نیاز به اعتراف آن در بیانیه باشد. این تقابل را یافتههای گسترده پژوهشگران در بازههای زمانی طولانیمدت نشان میدهد. بهعنوان نمونه نتایج یک پژوهش درباره اثر تروریسم بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در اسپانیا و یونان، نشان میدهد به ازای افزایش یک درصدی وقایع تروریستی، اسپانیا با 13.5 درصد و یونان با 11.9 درصد کاهش خالص سرمایهگذاری خارجی مواجه شدهاند. در سال 2004 بلومبرگ و همکاران در پژوهشی به بررسی پیامدهای کلان اقتصادی تروریسم در 177 کشور در دوره زمانی 2000-1968 پرداخت و ثابت کرد که تروریسم اثر منفی و معنیداری روی رشد اقتصادی و مخارج سرمایهگذاری دارد. واقعیت این است که تروریسم هزینههای نسبتا سنگینی را به کشـوری کـه در آن بـه وقـوع پیوسـته، اعمـال میکنـد. با این وجود اما وقتی این وقایع اهمیت دوچندان پیدا میکنند که در نقطهای به وقوع میپیوندد که میتواند نقش مهمی در کریدور شمال و جنوب ایفا کند و نیازمند سرمایهگذاری خارجی است. این دقیقا ویژگی بندر چابهار بهعنوان تنها بندر اقیانوسی و «نگین توسعه شرق ایران» است. در 15 آذرماه سال 1397 که گروهک تروریستی موسوم به «انصارالفرقان» با بمبگذاری انتحاری در چابهار دو نفر را به شهادت و ۴۸ نفر را زخمی کرد، یورونیوز در گزارشی با اشاره به اینکه با وجود تحریمهای همهجانبه آمریکا علیه ایران، چابهار میتواند یکی از تنفسگاههای تجاری و اقتصادی برای ایران به شمار آید، نوشت که «حملهکنندگان نیز این موضوع را خوب فهمیدهاند و احتمالا در پی ناامنسازی این منطقه هستند.» یورونیوز در بخشی از گزارش خود با طرح این پرسش که «چرا چابهار مورد حمله قرار گرفت؟» نوشت که «یکی از دلایل آن میتواند این باشد که بندر «شهید بهشتی» چابهار از تحریمهای آمریکا جان سالم بهدر برده است.» به نوشته یورونیوز چابهار برای هند، افغانستان، پاکستان و کشورهای آسیای میانه اهمیت ویژه اقتصادی دارد. ایران نیز از مسیر چابهار به بازارهای شرق آسیا با دو میلیون نفر، آسیای میانه، قفقاز و جنوب آفریقا دسترسی دارد. علاوهبر این پس از جنگ اوکراین، با توجه به وضع تحریمها علیه روسیه، این بندر که در مسیر کریدور شمال- جنوب قرار دارد، از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. وقـایع تروریستی پیامدهای اقتصادی همچون فرار سرمایه، منحرف کردن سـرمایهگذاری مسـتقیم خارجی، تخریب زیرساختها، هدایت وجوه سـرمایهگذاری عمـومی بـهسـمت تامین امنیـت یـا محدود کردن تجارت را در پی دارد.
مقابله با توسعه برای جذب تروریسم
در چند دهه گذشته عامل اصلی بروز اقدامات تروریستی در ایران، دخالت قدرتهای منطقهای و غربی بوده است. این دولتها با تجهیز تسلیحاتی و حمایتهای مالی از تروریستها سعی داشتهاند، ایران را از این طریق تحت فشار قرار دهند. اما برای پیوستن به گروهکهای تروریستی، باید انگیزهای وجود داشته باشد. این انگیزه را گروهکهای تروریستی با اقداماتشان ایجاد میکنند. آنها با حملات تروریستی، علاوهبر جلوگیری از توسعه مناطق، آن مناطق را تبدیل به کارخانه جذب تروریست هم میکنند. عدمتوسعهیافتگی، زمینهساز نارضایتیهای اقتصادی- اجتماعی، افزایش حس تبعیض و فاصله طبقاتی، واگرایی از مرکز و درنهایت پیوستن به گروهکهای تروریستی میشود. بهعنوان نمونه بررسی نیروهای عملیات تروریستی سال 1396 در تهران، نشان میداد که این افراد عمدتا از مناطق نابرخوردار و محروم کشور جذب داعش شدهاند. سیستانوبلوچستان نیز یکی از کمبرخوردارترین استانهای کشور است. البته در چند دهه گذشته اقداماتی برای توسعه و رفع محرومیت و همچنین انسجام ملی در این استان در دستورکار قرار گرفت، اما گروهکهای تروریستی که توسعه یافتن سیستانوبلوچستان را با فلسفه وجودی خود در تعارض میدیدند، به اشکال گوناگون و با توسل به عملیاتهای تروریستی تا حدی مانع از تحقق این برنامهها شدند. یکی از عملیاتهای گروهکهای تروریستی برای جلوگیری از توسعه استان، با ترور سردار نورعلی شوشتری فرمانده قرارگاه قدس سپاه پاسداران در مهرماه سال 1388 رقم خورد. سردار شوشتری طرحی را در استان سیستانوبلوچستان به اجرا گذاشت که دال مرکزی آن تامین امنیت استان توسط مردم محلی (بسیجیهای سیستانی و بلوچ) بود. او در کنار برقراری امنیت با کمک مردم بومی، طرحهای گستردهای را برای محرومیتزدایی در استان همچون احداث بیمارستانهای صحرایی، کمک به توسعه کشاورزی در روستاهای محروم و... را دنبال میکرد. تامین امنیت استان توسط مردم بومی، مانع بزرگی بر سر اقدامات گروهک تروریستی موسوم به «جندالله» به رهبری عبدالمالک ریگی بود. از همین رو، یکی از عوامل انتحاری گروهک ریگی، با انفجار خود در همایش وحدت سران طوایف بلوچ منطقه جنوب شرق کشور در شهرستان سرباز، سردار شوشتری و چندین نفر از سران قبایل را به شهادت رساند تا مانع از توسعه استان شود.
در عملیات اخیر، گروهک تروریستی «جیش العدل» تلاش کرده است تا مخالفتش با توسعه استان را به ادعاهای غیرواقعی همچون اسکان 7 میلیون نفر شهروند غیربلوچ در سواحل بلوچستان ربط دهد. این گروهک که به کلی با اعداد و ارقام بیگانهاند، مدعی شده که ایران بنا دارد 7 میلیون نفر را در سواحل بلوچستان اسکان دهد! در غیرواقعی بودن این عدد همین بس که براساس سرشماری سال 1395، حتی استان خراسان رضوی که دومین استان از حیث جمعیت در کشور است، کمتر از 7 میلیون نفر جمعیت دارد. این گروهک تروریستی در بخشی از بیانیهاش مدعی شده است که نیروهای فاطمیون و زینبیون نیز قرار است در این منطقه اسکان داده شوند. صرفنظر از هزینه غیرقابل محاسبه ساخت شهرهایی برای زندگی 7 میلیون نفر آنهم در سواحل سیستانوبلوچستان، مشخص نیست طبق محاسبات این گروهک، این جمعیت میلیونی چگونه قرار است به این مناطق منتقل شوند. جیش العدل با استفاده از تکنیک «ژوزف گوبلز»، وزیر تبلیغات دولت نازی هیتلر که میگفت «دروغ هر قدر بزرگتر باشد، باور آن برای تودههای مردم راحتتر است» استفاده کرده است. فلسفه حیات این گروهکهای تروریستی مزدور، ناامنی و عدمتوسعهیافتگی است. با این مزدوران رژیمصهیونیستی جز با زبان قدرت، نمیتوان سخن گفت.
پینوشت
1. بهزاد سلمانی، حسین پناهی و عذرا جمشیدی (1393) بررسی اثر شوکهای تروریسم بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای منطقه منا. اقتصاد و توسعه منطقهای. شماره 8. صفحه 187