ایمان عظیمی، خبرنگار: وقتی به تاریخ تلویزیون در دوران پس از انقلاب رجوع میکنیم درمییابیم که دست این رسانه در مواجهه با مفاهیم دینی و ارائه آن به مخاطب خالی بوده است. صداوسیما طی سالهای گذشته با توجه به مناسبتهای گوناگون دینی و مذهبی در کشور دست به تولید برنامههایی زده که پیشتر مسبوق بهسابقه نبوده است. شاید بتوان «محفل» را جزء مهمترین این برنامهها لقب داد که در قالب ساختاری نو، سیما را از شر صحنهپردازیهای ساده پیشین که در تولید برنامههای مناسبتی بهره میبرد، نجات داد و نگاه بسیاری را برای تماشای به خود جلب کرد. سوای مخالفتها و موافقتهایی که در رابطه با محفل وجود دارد باید به این مساله اشاره کنیم که این برنامه آیینی- مذهبی پدیدآورنده فرمی تازه در رسانه ملی است. قبل از تولید و روی آنتن آمدن محفل، غالب برنامههای اینچنینی بهشکلی بسیار ساده و گاه عبوس ساخته و به مخاطب ارائه میشدند و هیچ بداعتی در نحوه اجرای مجریان و مدل حضور میهمانان وجود نداشت و اگر تصاویر اماکن مقدس از طریق آنها پخش نمیشد کمتر کسی آنها را جدی میگرفت. اما محفل با انگشت گذاشتن روی جنبههای آیینی از دین و مذهب تشیع در قالب یک برنامه سرگرمکننده تلاش کرده نظر بسیاری از مخاطبان خاموش صداوسیما و حتی آن دسته را که نگاهی منفی به این رسانه دارند به خود معطوف کند.
«تصویر» برای مدیومی همچون تلویزیون مساله است و چون این جعبه جادو حامل و انتقالدهنده پیام به حساب میآید و حتی در کمترین حد خود نیز با مخاطبان میلیونی سروکار دارد از سینما در این بعد پیشی میگیرد و نقد و نظر اهل فن را بهسمت خود فرامیخواند. به همین واسطه سرگرمی برای تلویزیون تبدیل به غایت این رسانه میشود و برای انتقال مفاهیم مدنظر به بیننده نمیتوان نسبت به این اصل مهم و اساسی چشمپوشی کرد.
سوای نگاههای مثبت و منفیای که پیرامون برنامه قرآنی محفل وجود دارد باید گفت که بداعت سازندگانش در ارائه یک برنامه جذاب و مخاطبپسند که رنگوبویی دینی دارد بیش از هرچیز ارزش پیدا میکند. ما در دورانی زندگی میکنیم که غرب معرفتی بیش از هر زمان دیگری سعی دارد گسترده سیطره خود بر ذهن افراد را استمرار ببخشد و آنها را تحت انقیاد خود درآورد. به همین خاطر تولید برنامههای جذابی همچون محفل میتواند توجهها را از آنطرف گرفته و به ریشههای اینجایی خودمان جلب کند. این اتفاق غنیمتی است که در برهوت برنامهسازی در تلویزیون کشورهای اسلامی به چشم میآید.
دیکته نانوشته غلط ندارد و محفل هم در فاز اجرایی از گزند هیچ خطا و اشتباهی در امان نیست و نمیتوان بدون توجه به تجربههای آزمودهشده پیشین بدون لکنت دست به قلم برد و از بن و ریشه این برنامه را نواخت. کاری که محفل انجام داده این است که پیام دین و مذهب را به وادی رسانه کشانده و از بین مردم برای تماشای خود یارکشی کرده است. محفل مابهازا ندارد و میتواند نوع نگاهش به قرآن را به بیرون از مرزها نیز تسری دهد. این کتاب آسمانی منبع غنی معرفت دینی است و مسلمین برای شناخت حقیقت دین به آن پناه میبرند. رسالت برنامهای همچون محفل این است که علاوهبر پر کردن اوقات فراغت بیننده وی را به حضور در یک کلاس قرآنشناسی فشرده دعوت کند تا ایشان با حقیقت دین آشنا شوند و موانع و عوامل سیاسی، اجتماعی و حتی تاریخی را از سر راه خود بردارند.
البته نمیتوان تمام مفاهیم دینی را درون یک برنامه 90 دقیقهای به مردم عرضه کرد و محفل نیز چنین قصدی ندارد ولی باید اشاره کرد که این برنامه لااقل در طرح مسالهاش که جذب حداکثر مخاطبان بالقوه علاقهمند به دین بوده، بهخوبی عمل کرده است.
مود و لحن شوخ و شنگ این برنامه درکنار بهره گرفتن از داورانی همچون رضوان درویش که به مذهب تسنن تعلق دارند ازجمله نکات بارزی است که میتواند دیگر برنامهسازان را به الگو برداشتن از محفل ترغیب کند. محفل با انگشت گذاشتن روی نقاط وحدتآفرین امت اسلامی موفق بود و بهجای عمیقتر کردن حفرههای اختلافانگیز مذهبی به کمتر کردن هرچه بیشتر این شکاف پرداخته و از این منظر لایق احترام است.
مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر نیز تنها با اتکا بر مضمونی که حاملش بود توانست بیرون از مرزهای ایران شناخته شود و به حیاتش در حافظه جمعی امت اسلامی ادامه دهد وگرنه کیفیت سریال آنگونه که منتقدان عرصه تصویر از یک مجموعه الف ویژه انتظار داشتند نبود و توقعات را برآورده نکرد. اما حیات محفل اگرچه همچون سریال یوسف پیامبر به سرچشمه قرآن بند است اما بداعت در طرح آنچه میخواهد بگوید و به مخاطبش انتقال دهد را فراموش نمیکند و اسیر تفکرات جزمی و دگم که نگاهی واپسگرایانه به دین و مذهب در قالب برنامهسازی دارند هم نمیشود. این برنامه در ابتدای مسیرش قرار دارد ولی تا همینجای کار از پس هدفش -که همان آشنایی بیشتر مردم با قرآن است- برآمده و پا در مسیری گذاشته که میتواند افقهای تازهای را برای صداوسیما و دیگر مجموعهها در راستای تولید برنامههای دینی کشف کند.