نیلوفر مژدهی، خبرنگار: اگر به انتهای جدول نگاهی بیندازیم حضور سه تیم خوزستانی به شدت توی ذوق میزند. آمار تاسفبرانگیز این سه تیم طی ۲۱ هفته اخیر برای خوزستان که مهد فوتبال به حساب میآید، بسیار نگرانکننده است. شاید در ظاهر تغییر مربی بهترین راهکار برای مدیران این باشگاه در جهت بهبود شرایط به حساب بیاید اما در واقع تفکرات موجود در باشگاهداری است که باعث شده این تیمها در سراشیبی قرار گرفته و هر سال شرایطی بدتر از سال قبل را تجربه کنند. چندی پیش نفت مسجد سلیمان هم در لیگ برتر حضور داشت اما با همین دستفرمان سقوط کرد و جالب اینکه حالا تیمهای صنعتنفت آبادان، استقلال خوزستان و حتی فولاد که برای خود قهرمانیهایی در کارنامه دارد همان راه را در پیش گرفتهاند.
ماموریت غیرممکن
شرایط بحرانی در آبادان از همان هفتههای اول کلید زده شد و در ادامه بیثباتی کمر این تیم را شکست. صنعت نفت دیگر به وضعیت ناپلئونی عادت کرده است. سالهاست هواداران این تیم رنگ خوشی را به خود نمیبینند. مدیران این باشگاه از اتفاقات فصل قبل درس نگرفتند و هرچند در ابتدای فصل با ویسی بنا را بر بهبود شرایط گذاشتند اما با توجه به اینکه تفکرات مدیران این باشگاه تغییر نکرد باز هم همان مسیر سقوط را طی خواهند کرد.
آبادان که با نخلهای سوخته همچنان مظلومیت خود را فریاد میزند حداقل میتواند یک تیم خوب در لیگ برتر داشته باشد اما هر سال شاهد آن هستیم که صنعتنفت دوستداشتنی بیشتر به سقوط نزدیک شده و شاید به زودی لیگ یک را تجربه کند. هرچند هنوز ۹ هفته باقی مانده اما تکرار شگفتی که ویسی فصل قبل در این تیم خلق کرد بعید به نظر میرسد. ویسی از ۸ مسابقه فصل گذشته ۱۳ امتیاز کسب کرد و باقی ماند و حالا نفتیها فکر میکنند شاید با فراز کمالوند در ۹ هفته باقیمانده هم معجزه کنند.
آبادانیها که از شفر، نویدکیا، الهامی و کمالوند به بختیاریزاده رسیدند، نهتنها به لحاظ فنی با این مربی کاری از پیش نبردند که بر حواشی آنها نیز افزوده شد. درگیری با هواداران و برخی لیدرها تمرکز تیم بختیاریزاده را به هم ریخت و آنها که تا پیش از این در رده چهاردهم قرار داشتند به انتهای جدول سقوط کرده و حالا با ۱۳ امتیاز شانزدهم هستند. بختیاریزاده در طول شش مسابقهای که هدایت صنعت نفت را بر عهده داشت فقط ۲ امتیاز به دست آورد و حتی در بازی حذفی مقابل استقلال ملاثانی از جام حذفی حذف شد و این تیر خلاص بود.
مدیران صنعت نفت که باید دلایل ناکامی تیم خود را در تصمیمات کلان و مدیریتی جستوجو کنند صورتمساله را پاک کرده و با تغییر مداوم سرمربی سعی دارند اشتباهات خود را نادیده بگیرند. با شرایطی که صنعت نفت دارد همان فصل قبل هم مشخص بود که مدیران این باشگاه راه را اشتباه میروند. تنها نماینده لیگ برتری وزارت نفت حالا نفسهای آخرش را میکشد و آنها امیدوارند با کمالوند شرایط را به نفع خود تغییر دهند. کمالوند در لیگ هفدهم سرمربی صنعت نفت بود و روزهای خوبی را با این تیم تجربه کرد. هواداران صنعت که در ابتدا مخالف حضور کمالوند در تیمشان بودند حالا برای بقای تیمشان به هر ریسمانی چنگ زده و او را به عنوان سرمربی پذیرفتهاند اما راه در ادامه برایشان بسیار سخت است. آنها بهزودی در آبادان میزبان سپاهان هستند و هفته بعد نیز بازی سختی با استقلال خوزستان، رقیب جدی خود در انتهای جدول دارند. بازی سوم صنعت نفت هم در خانه مقابل پرسپولیس است. شرایط در سه هفته پیش رو برای شاگردان کمالوند بسیار سخت به نظر میرسد و سقوط را در یک قدمی خود حس میکنند، مگر اینکه رقبا بلغزند و صنعت نفتی که در خانه هیچ بردی را تجربه نکرده مقابل دو تیم مدعی سپاهان و پرسپولیس برنده شود. آخرین پیروزی صنعتنفتیها ۱۱ هفته پیش مقابل مس رفسنجان بود؛ این نشان میدهد آنها بیش از هر فصل دیگری به سقوط نزدیک هستند؛ مخصوصا اینکه شرایط نسبت به نیمفصل اول بدتر شده است. این تیم از شش هفته ابتدایی مسابقات لیگ برتر حداقل یک برد و دو مساوی به دست آورده بود اما در شش هفته نیمفصل دوم موفق به کسب هیچ بردی نشده و با دو مساوی و چهار باخت فقط دو امتیاز به دست آورده است.
به نظر میرسد مدیران باشگاه صنعت نفت به جای تغییرات مکرر روی نیمکت تیمشان باید تفکرات باشگاهداری خود را تغییر داده و شیوه جدیدی را برای حفظ این تیم در لیگ برتر اتخاذ کنند.
خوششانسها در بهشت
هر مربی جای سیروس پورموسوی بود و این نتایج را کسب میکرد زودتر از اینها اخراج شده بود اما مدیران باشگاه استقلال خوزستان ترجیح میدهند تحت هر شرایطی او را حفظ کنند. شاید استقلال خوزستان هنوز نتوانسته توقعات را برآورده کند و با قرار گرفتن در جایگاه چهاردهم جدول ردهبندی شرایط بدی را تجربه میکند اما روند روبهرشد و البته کند این تیم آنها را امیدوار کرده است. پورموسوی هرچند خوب نتیجه نمیگیرد اما همچنان حمایت میشود؛ مدیران این باشگاه با نگاه به عملکرد بهتر تیم در نیمفصل دوم ترجیح دادند همچنان با پورموسوی ادامه دهند و حداقل ثبات را روی نیمکت خود حفظ کردند. با این حال برخی زمزمهها از شرایط سرمربی تیم استقلال خوزستان شایعات عجیبی بهوجود آورده است. اینطور که شنیدیم او به برخی دوستانش گفته از طرف برخی حمایت میشود و کسی نمیتواند او را برکنار کند. اینکه پورموسوی در خوزستان دوستانی دارد که به همکاری با او علاقهمندند شکی نیست اما کسب ۸ امتیاز از ۱۵ مسابقه در نیمفصل اول جای دفاعی برای او باقی نگذاشته بود.
از طرفی باید به مدیران این باشگاه برای حفظ پورموسوی در نیمفصل دوم حق داد؛ چراکه هرچند عملکرد این تیم در نیمفصل اول راضیکننده نبود اما با برخی تغییرات که در این تیم رخ داد آنها موفق شدند در شش هفته اخیر که از نیمفصل دوم سپری شده با دو برد و دو مساوی هشت امتیاز، یعنی دقیقا معادل ۱۵ مسابقه نیمفصل اول امتیاز کسب کنند. درحالیکه آنها در شش هفته اول نیمفصل اول فقط یک امتیاز به دست آورده بودند. به این ترتیب ممکن است پورموسوی مشکل تیم را پیدا کرده باشد و حتی میتواند در بازیهای باقیمانده شرایط را به نفع خوزستانیها تغییر دهد.
سرمربی تیم استقلال خوزستان در نقل و انتقالات زمستانی فهرستی بلند بالا به باشگاه ارائه داد و هفت بازیکن مسن این تیم را کنار گذاشت، در عوض چهار بازیکن داخلی و چهار بازیکن خارجی جذب کرد. با این تغییرات اوضاع برای آنها تغییر کرد و بهتر شد. تاثیر عملکرد بازیکنان جدید در نتایج این تیم کاملا مشهود بود و آنها که تا پیش از این قعرنشین بودند خود را بالا کشیده و حالا با ۱۶ امتیاز در رده چهاردهم قرار دارند. با این وجود مهر ناکامی به دلیل نتایج نیمفصل اول همچنان روی پیشانی این تیم خورده است و آنها با 25 گل خورده یکی از ضعیفترین خطوط دفاعی را به خود اختصاص دادند. در ادامه نیز ۹ هفته سخت در انتظار آنهاست و این تیم دو بازی سرنوشتساز مقابل صنعت نفت و نساجی که رقبای مستقیمش به حساب میآیند در پیش دارد. ضمن اینکه بازی با حریفان سرسختی همچون گلگهر، ملوان، سپاهان و پرسپولیس پیشروی آنهاست که شرایط را برای بقای این تیم سخت خواهد کرد. توقع میرفت استقلال خوزستان که سابقه قهرمانی لیگ برتر را یدک میکشد بازگشت شکوهمندی به این لیگ داشته باشد اما هنوز توقعات را برآورده نکرده است.
پنجمین ناجی
فولاد یکی از قدرتمندترین تیمهای لیگ برتر، با سرعت غیرقابل باوری از شرایط خوب خود فاصله گرفته و هیچ اثری از فولادی که زمانی نماینده فوتبال ایران در آسیا بود نمیبینیم. فولادیها نهتنها علاقهای به ثبات روی نیمکت خود ندارند بلکه در جایگاه مدیریتی نیز تغییرات پیاپی را تجربه میکنند به این امید که شاید به روزهای خوب خود بازگشته و جایگاه بهتری در جدول و ردهبندی پیدا کنند. این تیم که زمانی یکی از قدرتهای لیگ برتر به حساب میآمد حالا با سقوط فقط چهار پله دیگر فاصله دارد. این تیم خوزستانی فقط با ۲۰ امتیاز در جایگاه دوازدهم قرار دارد و بهشدت کاندیدای سقوط است. اصرار مدیران فولاد به حفظ منصوریان در ابتدای فصل درحالیکه با واکنشهای بسیار منفی از سوی هواداران روبهرو شده بودند تیم را به بحران برد. هواداران فولاد، منصوریان را نمیخواستند به همین دلیل نهتنها از او حمایت نکرده بلکه مخالفتهای مکررشان با این مربی باعث شد تا فولاد لیگ را در بحرانیترین شرایط آغاز کند. هواداران این تیم مربی بزرگ و خارجی میخواستند به همین دلیل مدیران فولاد را تحت فشار گذاشتند. مدیران نیز بعد از اینکه یک بازی را به گلادیسون سپردند سراغ مارتینز اسپانیایی رفتند اما او هم آنچنانکه باید نتوانست رضایت مدیران و هواداران این تیم را جلب کند و بعد از اختلاف نظر شدیدی که در نقل و انتقالات زمستانی با مدیران این باشگاه پیدا کرد بهصورت توافقی از آنها جدا شد و فولاد را ترک کرد. درحالیکه باز هم مدیران این باشگاه شعارهای مختلفی درخصوص مذاکره با مربیان خارجی یا همکاری با امثال یحیی گلمحمدی و محمد ربیعی را سر داده بودند ناگهان تیم به آلنعمه سپرده شد. آلنعمه نیز خیلی نتوانست دوام بیاورد و نتایج ناامیدکننده او بار دیگر مدیران این باشگاه را وادار کرد تا تیم را به فرد با تجربهتری بسپارند.
درحالیکه به نظر میرسد حالا شاید یک مربی خارجی هدایت فولاد را برعهده بگیرد اما ویسی بهعنوان پنجمین مربی تیم فولاد انتخاب شد. مدیران فولاد بهخوبی میدانستند که ویسی به لحاظ روحی و روانی تاثیرات مثبتی روی تیمهای تحت هدایت خود میگذارند و از طرفی شرایطی را که این مربی برای تیم صنعت نفت در فصل گذشته رقم زد به خاطر دارند؛ از این رو با این امید که او همانطور که فصل قبل ناجی صنعت نفت شد حالا ناجی فولاد میشود با او قرارداد امضا کردند. غافل از اینکه شرایط این دو تیم کاملا با هم متفاوت است و ویسی فولادی را تحویل گرفته که فقط با ۱۲ گل زده ضعیفترین خط حمله لیگ را در اختیار دارد.
چیزی که در این بین بیش از همه خودنمایی میکند از دست رفتن استعدادهای خوزستانی فوتبال ایران است. همین حالا و در شرایطی که نمایندگان فوتبال خوزستان اوضاع بد و تاسفبرانگیزی را سپری میکنند، هرازچندگاهی پدیدهای از جنوب ایران خودنمایی کرده و برای اینکه باور کنیم هنوز خوزستان مهد فوتبال ایران است بهانهای وجود دارد. در میان تمام استعدادهای جوان و نوجوان فوتبال خوزستان حزباوی یکی از نمونههای بارز آن است. انتقال حزباوی این امید را زنده میکند که شاید با یک کار اصولی بتوان از این صنعت مدرن در جهان فوتبال بهرهبرداری مالی هنگفتی کرد. بااین حال مدیریت غلط و تصمیمات کلان اشتباه درخصوص فوتبال خوزستان هر بار فوتبال را در این استان به سمت نابودی میکشاند اما غافل از اینکه استعدادها همچون ققنوسی از خاکستر برمیخیزند و فوتبال در این خطه مردنی نیست.