اولین سوال کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم؛
سعید آجورلو، فعال سیاسی در صفحه ایکس(توئیتر) خود نوشت:«اولین سوال کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم می تواند این باشد که چرا در این سال‌ها سینمای ایران فیلم خوب نداشته و چرا به این میزان افول کرده است؟ اگر این سوال تثبیت و گسترده شود، می توان به عبور از وضع موجود امیدوار بود.»
  • ۱۴۰۳-۰۱-۰۷ - ۱۴:۵۳
  • 00
اولین سوال کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم؛
چرا فیلم خوب نداریم؟
چرا فیلم خوب نداریم؟

سعید آجورلو،  فعال سیاسی در صفحه ایکس(توئیتر) خود نوشت:«اولین سوال کمیسیون فرهنگی مجلس دوازدهم می تواند این باشد که چرا در این سال‌ها سینمای ایران فیلم خوب نداشته و چرا به این میزان افول کرده است؟ اگر این سوال تثبیت و گسترده شود، می توان به عبور از وضع موجود امیدوار بود. در این رشته توییت کمی درباره افول سینمای ایران بحث می‌کنیم. در میانه جنگ بزرگ رسانه ای و تبلیغاتی، متاسفانه سینمای ایران به دلیل فقدان ایده مرکزی در سطح سیاست گذاری در چرخه ای از نزول محتوا و معنا قرار گرفته و امکان ایفای نقش سیاسی و اجتماعی خود را تا حدود زیادی از دست داده تا جایی که شوربختانه به سختی در آن فیلم خوب پیدا می شود.

در چند سال اخیر از سینمای پس از انقلاب اسلامی که همواره مثل یک آیینه بازتاب جامعه و‌ سیاست ایران بوده، یک دوگانه ویرانگر میان سینمای زرد و سینمای سیاه باقی مانده است. تثبیت دوگانه فسیل/برادران لیلا، موجب شده سینمای زنده و مسئولیت پذیر ۴ دهه ای، نحیف تر از همیشه شده باشد. از کرخه تا آژانس، از عروس تا چهارشنبه سوری و از زیر نور ماه تا فروشنده، فیلم های زمانه خود بودند و هر یک بخشی از تاریخ ۴ دهه ای را به داستان تبدیل کردند. سینمای ایران پر از فیلم های خوب و جدی بود که وسط معرکه سیاست و جامعه نقش ایفا می کردند؛ سینمایی مسئول، نجیب و اخلاقی.

 سینمای ایران در چند سال اخیر در موقعیتی ناتوان تر از ۴۰ سال گذشته قرار گرفته. تماشاگر دارد اما فیلم خوب ندارد.گردش مالی دارد اما یا مساله ندارد و یا مساله اشتباهی دارد. مسئول دارد اما ایده ندارد.و این گونه است که از فیلمی که پس از سالن سینما هم برای مخاطب ادامه یابد،خبری نیست. سینمای خالی از مساله و خالی از فیلم خوب، ضربه ای بزرگ به سیاست و جامعه ایرانی هم هست. چرا که در سایه دلخوشی به فروش هزار میلیاردی بخش های مهمی از تاریخ چند سال اخیر در سینما غایب است که می تواند بزرگ ترین فرصت برای روایت های عنادآمیز بیرون کشور در این جدال بزرگ محتوایی باشد.

 سینمایی که پس از دوم خرداد، آژانس ساخت، در زیر نور ماه تصویر واقعی روحانیت را روایت کرد، در ابد درباره فقر فریاد زد و در نیمروز، تاریخ سیاسی گفت، در مخمصه فیلم های سیاه توقیفی و سینمای زرد بی خیال قرار گرفته. مدیران فرهنگی به این سوال پاسخ دهند که آن سینمای افتخارآمیز کجاست؟ سینمایی که حرفی برای زدن نداشته باشد،جامعه ای که فیلمی برای توصیف خود نبیند، در گفت و گو درباره مساله و مشکل و ایجاد حس جمعی برای یافتن راه حل دچار مشکل می شود. ما متاسفانه در چنین موقعیتی هستیم. موقعیت بی معنایی، بی اصولی و بی محتوایی؛ موقعیت سینما برای فکر نکردن.

 اکنون به جای بازگشت به سنت ۴۰ ساله که از افتخارات انقلاب اسلامی است، گرفتار سینمای بذله گو و افسرده شده‌ایم. سینمای ما نیاز به بازگشت به خویشتن دارد. سینمایی که اعتراض کند، نقد کند اما سیلی نزند و اگر تاریکی یک تونل را تصویر می کند، نور انتهای تونل را سانسور نکند. سینمای ما پس از انقلاب این افتخار را داشته که همواره بازتابی از مسائل و مشکلات جامعه بوده و کنار مساله ایستاده، واقعیت ها را سانسور نکرده و از چنان ظرفیتی برخوردار بوده که بزرگ ترین چالش ها و جدی ترین حرف ها را تصویر کرده و بسیاری از اوقات از زمانه خود پیش افتاده است.

این سینما باید به خودش بازگردد؛ تا از درون سینمایی جدی و چالشی یک قدرت نرم داخلی برای حضور در کارزار بزرگ رسانه‌ای و محتوایی ایجاد شود. دولت و مجلس به اندازه ای که نسبت به اقتصاد و معیشت مردم مسئولند نسبت به احیای سنت ۴۰ ساله سینمای ایران با سیاست گذاری درست هم مسئول هستند.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰