معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: مهناز افشار در مصاحبه تازهاش که از یوتوب پخش شد، در پاسخ به سوالهای تکراری میزبان برنامه جوابهای بهظاهر سادهای داد. ولی اگر با دقت به حرفهایش توجه کنید، متوجه تناقضهای عجیبی در بیان او میشویم که با واقعیت سازگاری ندارد. در مورد اظهارنظرها او سه سوال مطرح میشود.
افشار اگرچه در طول مصاحبه با جزییات از خصوصیترین روابطش در ایران حرف میزند اما از پرداخت به اتهاماتی که درباره او و همسر سابقش یعنی یاسین رامین مشهور است، پرهیز میکند. باید پرسید که چرا در هیچجای این گفتگو درخصوص ارتباط یک شرکت پوششی تحت مدیریت آرمین با ماجراهای شیرخشکهای وارداتی آلوده سخن نمیگوید؟
این بازیگر اکنون بازنشسته در ابتدای مصاحبه افرادی که همچون او نمیاندیشند را به دو دسته «دیندار» و «مذهبی» تقسیم میکند. او برای دسته اول -که مادرش را نیز جزوی از آنهاست- در ظاهر احترام قائل است چون آنها را آدمهای مؤمنی میداند که ضمن عمل به اصول و فروع دین تفاوتها با دیگری را محترم میشمرند و کاری به کار امثال افشار ندارند اما دسته دوم مذهبیهای طرفدار جمهوریاسلامی هستند که زندگی را برای او تبدیل به جهنم کردهاند! اما درست پس از بیان این حرفهاست که او از یکطرف به خط قرمزهای سفتوسخت اخلاقی مادرش و لزوم رعایت بایدها و نبایدهای او در زندگی میگوید و از طرف دیگر به روابط آزاد اخلاقیاش در محیط کاری میگوید که همان مذهبیها برایش ایجاد کردهاند! اگر زندگی در بهشت دینداران برای مهناز افشار رضایت بههمراه میآورده چرا حضور در برزخ مذهبیها را به جان خریده تا زجر سالها محبوبیت و شهرت را تحمل کند!؟
مهناز افشار از وجود سانسورهای گاهوبیگاه در ایران شکایت میکند امّا بیان نمیکند که چرا در دوزخ داخل بیش از ۳۰ فیلم بازی کرده ولی از زمانیکه پا به بهشت دنیای آزاد گذاشته سهمی بهجز مصاحبه و خاطرهبازی از ایام حضور پرفتوح حضورش در کشور نصیبش نشده است؟
نقض غرض در صحبتهای مهناز افشار آنقدر واضح است که با بازی گرفتن احساسات مخاطب هم نمیتوان سرپوشی بر روی آن گذاشت. حضور بیثمر این شخص در خارج از کشور نشان داد که آنهمه هیاهو و کفزدنهای ممتد تنها بهخاطر شباهت ظاهری او به گوگوش بوده و در این بین دلیل مازاد دیگری برای عرضه نداشته است. افشار حتی نمیتواند نقش یک کاراکتر مذبذب و دروغگو را بهخوبی در واقعیت ایفاء کند. ولی از زمین و زمان شاکی است که جوانیاش را از دست داده است!