زهرا شمیرانی، تهیهکننده رادیو مضمون: نشر به سرشت خود فرهنگپرور، رویدادآفرین، فضاساز، دانشگستر، آگاهیپراکن، اطلاعزا و مهارتافزاست و درعینحال به جامعه یاری میرساند که خویشتنشناس و خویشتنیاب باشد. کاستن از سیطره نادانی و افزودن بر هیمنه دانایی از معمولترین کارکردهای نشر آفرینشگر است و همین ویژگیها سبب میشود که با همه بخشهای جامعه و با همه عرصههای فرهنگ پیوند مستقیم داشته باشد؛ و بهرغم همه اینها گویی که نشر در جامعه ما اکنون از کانون توجه واقعی یکسره بیرون مانده است. ناشران چه بخواهند و چه نه، چه بدانند و چه نه، در سیر رویدادهای فرهنگی تاثیر میگذارند و البته ژرفا و پهنای این تاثیر به هدف، همت، تلاش، سرمایه، برنامهریزی و سازماندهی آنها در نشر و نیز عاملهای دیگر دخیل در کار بستگی دارد. جایگاه ناشر بزرگ، ناشری که بستر فرهنگی میسازد، جریان فرهنگی به راه میاندازد، فضای فکریاحساسی میآفریند و اوقات فراغت علاقهمندان را با زایاترین رسانه، زیباترین هدف و زیبندهترین روش پر میکند؛ در کنار و همتراز معماران فرهنگی جامعه است. در تاریخ نشر ایران با وجود آنکه صنعت فرهنگی نشر کتاب، از واپسماندهترین و بیرمقترین شاخههای صنعتی کشور بوده است و نیز با وجود همه مانعها و مشکلهایی که بر سر راه نشر آزادانه کتاب قرار داشته است؛ میتوانیم از ناشرانی نام ببریم که تاثیر خدمات آنها در نشر از تاثیر بزرگترین طراحان و مدیران مراکز عالی آموزشی و از تاثیر نامدارترین ترویجگرایان فرهنگ کمتر نبوده است. اگر جایگاه ناشر بزرگ را درست نشناختهایم و درست تعریف نکردهایم، خبط و خطایی است که باید به آن اعتراف و در کوتاهترین زمان ممکن به تصحیح آن، اقدام کنیم.
قصد اصلی این یادداشت آن است که نشر فقط به تولید کتاب محدود نمیشود. گستره نشر بسیار درازدامن است و رسانههای انبوهی از ابزارهای نشر به شمار میروند. نشر زنده و کارآمد برای بقا و بهبود ناگزیر باید به عرصه رویدادهای نو پا بگذارد. با تغییر رسانههای جدید که همهنگام قوه شنیدن یا دیدن را فعال میسازند و گاهی جانشین خواندن میکنند، نشری مورد توجه قرار خواهد گرفت که به نیازهای چندگانه مخاطب پاسخ دهد. در این مسیر گاهی ناشران کتاب، رسانههایی دیگر برای خود دست و پا میکنند، گاهی اما شمایل نشر، تغییر میکند و در لباسی نو هویت خود را تعریف میکند. پادکستها از گونه دوم هستند.
در ایران ما همانند سایر دنیا، از چند سال گذشته تاکنون، پادکستها یکی از اصلیترین و موثرترین بازوهای بازار نشر شدهاند. پادکستها را میتوان ناشران دیگرگونه سپهر فرهنگ دانست که بسته به افق فکری و پشتوانه تجربی تهیه و تولیدکنندگانشان ماندگار و پایدار خواهند شد.
من هرگز نگاهی جز این به چنین صحنه دشواری نداشتهام. رقابتی واقعی و نفسگیر اما سخت دلپسند و امیدآفرین. و اکنون که در آستانه سومین سال انتشار پادکست «رادیو مضمون» هستیم، پس از پشتسرگذاردن 10 پرونده و انتشار بیش از 7200 دقیقه برنامه مداوم، با پشتوانه هفتهزاروسیصد نفرساعت پژوهش متنی و شنیداری و با تکیه بر تعداد پرشمار مخاطب رادیو مضمون که درمجموع از 50 هزار نفر عبور کرده است؛ بر باور نخستین خود استوارتر شدهام. دستیابی به شنوندگان و دنبالکنندگانی که ساعتهای طولانی ما را بشنوند و در انتظار انتشار هر قسمت حتی با ما تندی کنند و خواهان محصول ما باشند، برای رادیو مضمون سرمایه گرانقدری است. رادیو مضمون چند قدم مانده به نوروز 1403 عدد معنادار 630 هزار دانلود را پشتسر گذاشته است. این اعداد اما ابزار مانور و نمایش نیست، بلکه گواه روشنی است از درستی مسیر و صدالبته که باری است سنگین به دوش ما. فصل تازه رادیو مضمون که از نوروز به گوش شما خواهد رسید، درقالب گفتوگو با خوشنامانی چون رضا امیرخانی، منصور ضابطیان، یلدا ابتهاج، ایوب آقاخانی، احمد دهقان و دیگرانی است که بنا دارند هر یک از زاویهای و با زبانی از کتاب و نشر و چگونه بهگزین کردن کتاب بگویند؛ که بهگزینی مقدمه بهخوانی است.
این سلسله گفتوگوها در بهترین حالت باید چندین نسل را در بر بگیرد؛ نسل پیشگامان و پیشکسوتان، بزرگان و راهگشایان، سنتشکنان و سنتپیشگان، محتاطکاران، گذشتهگروان و واپسنگران، اهالی دوره گذار، آیندهخواهان، پویاگروان و ایستامسلکان و خلاصه از همه سنخ و از هر صنف در عرصهها و زمینههای گوناگون و با هر مکتب و مشرب و سلیقه و ذوقی که دارند تا با هر دید و بینشی، فرضیات، ادعاها و استدلالهای رنگارنگ خود و منتسبان خود را آیینهگی کنند.