محمدرضا حاجیعبدالرزاق، خبرنگار گروه ورزش: تیم فوتبال هوادار در یک دیدار نسبتا جنجالی و در حالی که برادران شجاعی از روی نیمکت این تیم طی این دیدار اخراج شدند، در تهران برابر ذوبآهن در حالی که دو بر صفر عقب افتاده بود در دقایق پایانی نتیجه را برگرداند تا از این دیدار سخت و حساس یک امتیاز را دشت کرده باشد. بر همین اساس دقایقی با محمود شجاعی، دستیار و برادر سرمربی هوادار درباره اتفاقات این تیم و بازی برابر ذوبآهن به صحبت پرداختیم که متن آن را در زیر میخوانید.
چه اتفاقی بعد از حضور کادرفنی جدید در هوادار افتاد که این تیم تا این حد متحول شد؟
روزی که به هوادار آمدیم دو روز بعد با نساجی بازی داشتیم. بالطبع نمیتوانستیم کار فنی خاصی انجام بدهیم، بنابراین از لحاظ روحی و روانی با بچهها صحبت کردیم. این بچهها سالهای گذشته در تیمهای خود بازیکنان موثری به شمار میرفتند اما نمیدانم متاسفانه اینجا چه اتفاقی افتاده بود که از آن حالت خارج شده بودند. البته دوست ندارم به این موضوع بپردازم اما در اینجا در نیمفصل اول مثل تیمهای سابق خود موفق نبوده و کارایی لازم را نداشتند. در ادامه بعد از بازی نساجی، مقابل استقلال خوزستان این تیم را شکست داده و سپس به خاطر تعطیلات نیمفصل اردوی بسیار خوبی را در کیش برگزار کردیم. در این اردو روی کارهای بدنی کار کردیم و آن اتفاقی که میخواستیم در این اردو محقق شد و در ادامه در تهران در فرصتی که داشتیم روی کارهای تاکتیکی کار کردیم. در این مدت بچهها را همدلتر و نزدیکتر کردیم که این موضوع تا الان جواب داده و هدفمان این است فوتبالی را پیاده کنیم که اگر کسی بازی تیم ما را تماشا میکند لذت ببرد و حوصلهاش سر نرود. به هر حال ما به بچهها کمک کردیم و خودشان هم خواستند که این اتفاق بیفتد و فکر میکنم اکثرا به روزهای خوب گذشتهشان دوباره بازگشتهاند.
به نظر میرسد مسعود شجاعی با تجربهای که در کلاس مربیگری اخیر خود در اسپانیا به دست آورد، بازگشت موفقی را به فوتبال ایران در قامت سرمربی تجربه میکند. این چهره تا چه اندازه تجربه لالیگا را با خود به همراه دارد؟
مسعود کلاس کوتاهمدتی را در اسپانیا سپری کرد. به هر حال من معتقدم که سبک مربیگری هر مربی میتواند نشاتگرفته از دوران بازیگری او باشد و خیلی از کارشناسان فوتبال هم چنین نظری دارند. مسعود هم زمانی که خودش بازی میکرد به بازیسازی و بازی مالکانه علاقه داشت و الان هم این موضوع را در دوران مربیگریاش انتقال داده است. البته صددرصد هنوز به آن چیزی که مدنظرش هست نرسیده است اما امیدوارم با خواستن بچهها و تمریناتی که انجام میدهیم به آن چیزی که مدنظر مسعود و کادرفنی هست به طور تمام و کمال برسیم.
فکر میکنید بلندپروازیهای مسعود شجاعی در مربیگری تا کجا ادامه داشته باشد؟
انشاءالله اتفاقات خوبی خواهد افتاد. حداقل به شکلی بازی میکنیم که مخاطب فوتبال از دیدن بازیهای هوادار لذت ببرد.
با وجود این که خودتان هم فوتبالیست حرفهای بودید اما هیچگاه به اندازه برادرتان اسم و رسم به هم نزدید؟
من در تمام تیمهای ردههای سنی نفت آبادان بازی کردم و در امر مربیگری هم در ردههای سنی سابقه و تجربه مربیگری دارم. به هر حال یک اتفاقاتی هم برخی اوقات در زندگی ورزشی برخی بازیکنان میافتد و به آنجایی که باید برسند نمیرسند و ما هم جزء یکی از آنها بودهایم. البته در عرصه مربیگری امیدوارم و قطعا میدانم این اتفاق خواهد افتاد.
گفته میشود شما مغز متفکر نیمکت هوادار در کنار برادرتان هستید.
این لطف شماست اما کار ما در هوادار یک کار گروهی است. همه دوستان کمک میکنند و همه بچهها در این موفقیت تاثیرگذار هستند. من هم گوشهای از کار را گرفتهام، هرچند در راس همه ما سرمربی تیم، همه تصمیمات را میگیرد و ما هم تا آنجایی که بتوانیم به او کمک میکنیم.
به بازی جنجالی برابر فولاد برسیم. در این دیدار چه اتفاقاتی افتاد که با وجود اخراج از روی نیمکت، کامبک زده و نتیجه را برگرداندید؟
نمیدانم اما گویا قوانینی در سازمان لیگ وضع شده که در لیگ برتر هیچکس حق ندارد کوچکترین اظهارنظری درباره داوری داشته باشد. در این خصوص انگار باید همه دست به عصا باشند چون فورا محروم میکنند. اما چرا اینطور است؟ اگر کسی اشتباه کند چرا نباید دربارهاش اظهارنظر کنیم؟ مگر الان من در کار فنی اشتباه کنم، بقیه اظهارنظر نمیکنند؟ یک جایی باید باشد که حرفمان را بزنیم. داور 80 متر با من فاصله داشته و از آن فاصله میدود و به من کارت زرد میدهد! من کوچکترین حرفی نزده بودم و در یک سمت دیگر ایستاده بودم. بالاخره آدم یک جایی به هم میریزد. هر چقدر هم آدم صبوری باشید باید صبر ایوب داشته باشید تا یکسری مسائل که اتفاق نیفتاده اما برایش تصمیمگیری میشود و به شما نسبت میدهند را تحمل کنید.
فکر میکردید کامبک بزنید؟
بچههای ما به آن اعتماد به نفس رسیدهاند و خودشان را باور میکنند که میتوانند دست به کارهای بزرگ بزنند. ما در بازی با شمس آذر هم عقب افتادیم و به بازی برگشتیم. بازیکنان ما به قدری بزرگ هستند و این واقعیت را درک میکنند که با یک گل خوردن و عقب افتادن، به هم نریزند و بتوانند نتیجه را برگردانند.
این نقد به مسعود شجاعی وجود دارد که زود عصبی میشود و از کوره در میرود. به نظر میرسد داوران ذهنیت منفی به او پیدا کردهاند.
من از شما این سوال را مطرح میکنم که چطور میشود مسعود شجاعی سالیان سال در لیگهای مطرحی مثل لالیگا و سایر کشورهای دیگر چنین اتفاقاتی برایش رخ نداده و فقط در فوتبال ایران چنین مسائلی برایش پیش میآید؟ داور هموطن من چرا به مربی خارجی تیم حریف وقتی اعتراض میکند میگوید «مستر سیت داون پلیز»(آقا لطفا بشینید) اما 3 دقیقه بعد وقتی من اعتراض میکنم به من میگوید میشینی یا بندازمت بیرون؟! نمیدانم چرا با ادبیاتی که با مربی خارجی صحبت میکنند با ما صحبت نمیکنند. مگر میشود از برخی ادبیات سخیف استفاده کرد؟ نمیخواهم بیشتر از اینها درباره داوریها صحبت کنم و هرچقدر هم چیزی نگوییم بهتر است.
چشمانداز رتبه هوادار در پایان فصل را تا چه ردهای پیشبینی میکنید؟
زمانی که ما آمدیم از 13 هفته این تیم 10 امتیاز داشت اما الان 19 امتیاز داریم. اینکه چندم میشویم به هر حال فوتبال قابل پیشبینی نیست اما همه سعی و تلاشمان را میکنیم تا در نیمه بالایی جدول باشیم.