دور اول انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید اما به‌نظر می‌رسد بازار تحلیل و بررسی نتایج آن از منظر‌های گوناگون به این زودی به نقطه پایان خود نرسد. بسیاری تلاش می‌کنند برای این انتخابات برنده و بازنده پیدا کنند و در بررسی میزان مشارکت شهروندان براساس اهداف سیاسی از پیش تعیین شده تحلیل‌هایی ارائه دهند. اما بدون تردید حتی کسانی که قائل هستند این انتخابات برنده‌ای نداشته است، نمی‌توانند این حقیقت را کتمان کنند که اگر این انتخابات برنده‌ای نداشته ولی حتما بازنده بزرگی داشته است.
  • ۱۴۰۲-۱۲-۱۷ - ۰۲:۳۷
  • 00
دو روی یک انتخابات
دو روی یک انتخابات

جعفر درونه، تحلیلگر سیاسی: دور اول انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید اما به‌نظر می‌رسد بازار تحلیل و بررسی نتایج آن از منظر‌های گوناگون به این زودی به نقطه پایان خود نرسد. بسیاری تلاش می‌کنند برای این انتخابات برنده و بازنده پیدا کنند و در بررسی میزان مشارکت شهروندان براساس اهداف سیاسی از پیش تعیین شده تحلیل‌هایی ارائه دهند. اما بدون تردید حتی کسانی که قائل هستند این انتخابات برنده‌ای نداشته است، نمی‌توانند این حقیقت را کتمان کنند که اگر این انتخابات برنده‌ای نداشته ولی حتما بازنده بزرگی داشته است. بازنده بزرگ این انتخابات دشمنان رنگین‌کمانی انقلاب مظلوم و مقتدر اسلامی هستند که از ابتدای سال 1402 و به‌خصوص پس از ناکامی در به سرانجام رسیدن اهداف شوم‌شان در فتنه پاییز 1401 با قصد انتقام‌گیری از ملت بصیر و انقلابی در وهله اول می‌خواستند کاری کنند اولا تا جایی که امکان دارد انتخابات برگزار نشود و ثانیا اگر برگزار می‌شود نتایج مطلوب و معناداری برای مردم و نظام نداشته باشد.
آنها با به خدمت گرفتن و سوءاستفاده از بی‌بصیرتی برخی خواص و نیروها در داخل کشور در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات مشارکت 6 تا 7 درصدی را پیش‌بینی می‌کرده و این‌طور القا می‌کردند که نظام حتی حمایت هسته سخت طرفداران و حامیان خود را که همیشه پای کار انتخابات بوده‌اند، از دست داده و از به صحنه آوردن حامیان و بدنه سخت هواداران خود در پای صندوق‌ها نا‌توان شده است و این فرصت خوبی است که یا نظام را وادار به امتیاز دادن به ساختارشکنانی که کاسب‌کارانه روی موج فتنه 1401 سوار شده و با احیای سرمایه اجتماعی خود که به‌دلیل «تکرار» دولت درمانده و فشل و فرصت‌سوز روحانی از دست رفته بود، میدان و عرصه انتخابات را در دست گیرند و انتخابات در درون ساختار نظام را به انتخاباتی براندازانه تبدیل کنند یا با حربه تحریم خاموش و قهر کودکانه با صندوق رأی به بهانه‌های مختلف امکان تحقق راهبرد مشارکت پرشور در انتخابات را از بین ببرند و نظام را از پیش بازنده انتخابات معرفی کنند.
البته برخی از صاحب‌نظران آگاه از همان ابتدای سال 1402 و با توجه به مواضع جریان غیر‌انقلابی به این نکته پی برده بودند که این جریان که پس از اعتراضات دی‌ماه 1396 و طرح شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» ضربه سختی حتی بیش از اصولگرایان خورده بود و با بحران از دست رفتن سرمایه اجتماعی رو‌به‌رو شده بود، برای در دست‌گیری راهبری شورش بی‌رهبر «زن، زندگی، آزادی» اشتیاق وافری دارد. اما تجربه تلخ دوران حسن روحانی که حیات سیاسی خویش را با هدف تسلط بر کرسی‌های قدرت به آن گره زده بودند، وجاهت و اعتباری برای تحقق این خواست را برای آنها فراهم نمی‌کرد لذا به فرصتی برای انقطاع تاریخی به‌منظور فراموش‌سازی آن دوران در حافظه تاریخی ملت ایران نیاز داشتند و عدم‌شرکت فعال در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که حتی امیدی هم به اقبال اجتماعی به نامزدهای معرفی شده از سوی خود توسط مردم نداشتند، این فرصت را برای آنها فراهم می‌کرد که به‌جای «پاسخگویی» در قبال ناکارآمدی‌های دولتی که دهه زیانباری را برای اقتصاد و معیشت مردم رقم زد در کسوت «مطالبه‌گری» بنشینند و جای «متهم» و «مدعی» را در حافظه تاریخی ملت تغییر دهند. تقریبا از بهمن 1401 با بیانیه 15 ماده‌ای و بعد هم در راستای آن تغییر معنادار رئیس جبهه اصلاحات و کنار گذاشتن بهزاد نبوی و تحمیل چهره‌ای که برای پیشبرد این راهبرد انتخاب شده بود به‌راحتی قابل تشخیص بود که این جریان به هیچ عنوان قصد شرکت در انتخابات را ندارد. سیمای این حقیقت را در تصویر رأی دادن آقای بهزاد نبوی، رئیس قبلی جبهه اصلاحات و تحریم محترمانه انتخابات از سوی رئیس جدید و اعمال دیکتاتوری جبهه‌ای برای مقابله با هر گونه حرکت مشارکت‌جویانه احزاب و گروه‌ها و تشکل‌های منتسب به اصلاح‌طلبان قابل مشاهده است، اما صحنه انتخابات روی دیگری هم داشت.
کم نبودند مردمی که علی‌رغم گلایه‌مندی از برخی ناکارآمدی‌ها، مشکلات معیشتی و اقتصادی و خون دلی که از اخبار فساد می‌خوردند به دو دلیل مهم تصمیم به حضور و مشارکت در انتخابات گرفتند: 1. حمایت از رهبری 2. مقابله با دشمن و کور کردن چشم طمع دشمنان.
هنر مردم این بود که در یک جنگ شناختی که دشمن درصدد بود القا کند نظام به‌دلیل کاهش سرمایه اجتماعی به‌دنبال مشارکت حداقلی است، به ندای رهبر آگاه خود که صادقانه «مشارکت پرشور» را به‌عنوان راهبرد اصلی انتخابات مطرح کردند لبیک گفته و برای تحقق آن به‌رغم تلاش‌های دشمنان و بدخواهان، فوق طاقت خود کوشیدند.
بسیاری از این مردم که در انتخابات شرکت کردند در این دوره فقط مشارکت و رأی دادن خود را تکلیف ملی، دینی و انقلابی نمی‌دانستند، بلکه از آن بالاتر به صحنه آوردن حتی یک نفر دیگر و اقناع او برای مشارکت در انتخابات را نیز وظیفه دینی و ملی خود می‌پنداشتند و انصافا فارغ از نتایج این نوع اقدامات حق مطلب را به‌خوبی ادا کردند.
آنها حتی وقتی با برخی دل‌نگرانی‌ها نسبت به وجود برخی از اسامی در لیست‌های تشکل‌های همسوی خود مواجه شدند برای آنکه شوق شرکت در انتخابات در میان افرادی که پذیرفته بودند در انتخابات شرکت کنند، فروکش نکند مبادرت به تهیه لیست‌های ترکیبی کردند تا اصل شرکت در انتخابات مورد غفلت قرار نگیرد. نکته‌ای بسیار امیدوار‌کننده در تهیه این لیست‌های ترکیبی توجه به خاستگاه رد و قبول کردن اسامی مختلف در لیست‌ها بود. لیست‌های ترکیبی از سوی مردم غالبا خاستگاه وفاداری به آرمان‌ها و شعارهای اساسی انقلاب اسلامی داشت. کسی را که رد می‌کردند درست یا غلط او را در مسیر تحقق یا وفاداری به آرمان‌ها نمی‌‌دیدند و آنهایی را که جایگزین می‌کردند، می‌پنداشتند نسبت بیشتر و قوی‌تری با آرمان‌ها و شعارهای اساسی انقلاب دارد.
از این مهم‌تر نامزدها نیز برای باز کردن جای خود در دل مردم کمتر به وعده‌ها و شعارهای بی‌اساس و مبتذل روی آوردند. آنها نیز مزاج مردم را شناخته بودند و می‌دانستند آنچه زمینه رأی‌آوری آنها را بیشتر فراهم می‌کند، اعلام وفاداری صادقانه به ارزش‌های انقلابی و سلوک انقلابیون صدر انقلاب و بازآفرینی خاطرات صدر انقلاب و ترجیح شوق خدمت بر میل به قدرت و باورپذیر ساختن آن در افکار عمومی است.
برخلاف آنچه دشمنان و بدخواهان می‌خواستند و اراده کرده بودند، صحنه انتخابات شد صحنه دو‌سر برد انقلاب اسلامی. آنچه انتظار می‌رود تداوم این منش و روحیه چه از سوی مردم و چه از سوی منتخبان مردم در مجلس دوازدهم است. مردم انتظار دارند از کرسی‌های سبز رنگ مجلس گل خدمت بروید. مردم خصوصا مردم انقلابی دوست می‌دارند نمایندگان‌شان چنان عمل کنند که حتی آنانی که به هر دلیل در این انتخابات شرکت نکردند از عدم شرکت خود افسوس بخورند و نه اینکه شادمان شوند.
مردم مانند رهبران این انقلاب به تأسی از مشی امیرالمومنین‌علی(ع) می‌خواهند نمایندگان‌شان چتر پدری خود و انقلاب اسلامی را بر سر آحاد جامعه بگسترانند. با دست رد زدن به امتیازهای ناروا در غم محرمان و مستضعفان شریک باشند و بکوشند این بار سنگین را از دوش آنان بردارند.
مردم انتظار دارند نمایندگان‌شان برای کسانی که به آنها رأی نداده یا حتی در انتخابات شرکت نکرده‌اند، هم پدری کنند و صدای مطالبات به‌حق آنان باشند و با برقراری ارتباط صمیمانه با اقشار مختلف مردم صدای انقلاب را به دل و جان کسانی که در کوران جنجال‌آفرینی رسانه‌ها و تریبون‌های دشمنان امکان شنیدن صدای انقلاب را ندارند، برسانند.
نمایندگان باید بدانند مهم‌ترین فراکسیونی که باید در آن فعال باشند «فراکسیون ملت» است. فراکسیونی بی‌توجه به هرگونه وابستگی سیاسی و جناحی و تنها براساس رضایت خدا و مردم و با هدف سرعت‌بخشی به پیشرفت کشور. آری به‌درستی رهبر فرزانه و حکیم انقلاب حرکت مردم در این انتخابات را «جهاد» نامیدند و باید اذعان کرد بخش عمده و قابل تأملی از مردم با اعتقاد راسخ و «علی بصیره» حق این جهاد را ادا کردند، لذا نمایندگان باید بدانند الان این پرچم را ملت به دست آنان داده‌اند تا با روحیه جهادی و با رعایت مصالح اصلی انقلاب و منافع ملت به سوگندی که در کسوت نمایندگی می‌خورند، وفادار باشند و آنها نیز مانند ملت «حق جهاد» آن هم جهاد خوش فرجام خدمت بی‌منت را ادا کنند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱