عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: «حضور ملت ایران در انتخابات انجام وظیفه اجتماعی و تمدنی و یک جهاد بود»، جملهای است که رهبر انقلاب در حاشیه مراسم هرساله درختکاری درباره یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی به کار بردند و از رای مردم در این انتخابات به مثابه یک «جهاد» یاد کردند. تعبیری که نشان میدهد رای 40درصدی مردم ایران به انتخابات بیرمق 11 اسفندماه همتراز با حرکت بزرگی چون «جهاد» است که میتوان هم آن را نوعی از خودگذشتگی و هم حرکتی مهم و ایدئولوژیک برای بیرون راندن دشمن تعبیر کرد.
به کار بردن کلمه جهاد برای رای دادن مردم را میتوان از منظرهای مختلفی بررسی کرد. وضعیت نابسامان اقتصادی چه در مسکن، چه در اشتغال و چه در تورم، روزهای خوبی را برای مردم به همراه نداشته است. قیمت دلار در روز انتخابات مرز 60 هزارتومان را رد کرد. طلا و سکه قیمتهای تازهای را رو کردند. وضعیت اشتغال در کشور علیرغم وعده وعیدهای سیاسی چندان مطلوب نیست. هیچکدام از جریانهای سیاسی هیچ فعالیت ایجابی و برنامه راهبردی برای اداره کشور و حتی قانونگذاری از خود ارائه نکردند و فقط چندماه مانده به انتخابات دورهمیها و گعدههای سیاسی با اسامی تازه تشکیل دادند تا از دل آن چند اسم بیرون بیاید. نهایتا هم پای دعواهای درونحزبیشان به رسانهها باز شد و حذف و اضافهها تا روزهای آخر ادامه پیدا کرد. طیف سیاسی اصلاحطلب که ترجیح داد هیچ کنش سیاسی در انتخابات نداشته باشد و حتی در فضاهای داخلیشان چنددستگی ایجاد شد و درنهایت رهبران سیاسی آن در انتخابات شرکت نکردند و اسم این حرکت را همراهی با مردم گذاشتند. لیست صدای مردم نیز که سعی میکرد مانیفست سیاسی خود را در اعتراض به وضع موجود دولت و مجلس تعریف کند و رای منتقدان را با خود همراه کند با بیمهری رسانهها و احزاب نزدیک به خود همراه شد، بهطوریکه حتی برای برگزاری کنفرانس مطبوعاتی خود به خبرگزاری اصولگرای تسنیم رفت.
اصولگرایان با چهار لیست رسمی و غیررسمی در شب انتخابات به میدان رقابت آمدند که آنها هم با اظهارنظرهای رهبران سیاسی خود مثل پاجوش خواندن آنان، حسابی به دعواهای داخلی مشغول شدند. افشاگری از کاندیداهای اصولگرا و سرلیستهایشان تا روز آخر ادامه داشت و ضربه سیاسی سختی به آنان و البته اعتماد افکارعمومی زد تا مردم بیش از پیش مطمئن شوند انتخابات پیشرو برایشان هیچ چشمانداز مثبتی ندارد. چشماندازی که حتی رسانه ملی و تلویزیونیها نیز با ادعای تحولشان طرحی برای آن نداشتند و تلویزیون تنها در یکی دو روز آخر با همان ترفند قدیمی پخش موسیقیها و ترانههای ملی مذهبی همچون سالار عقیلی و محمد معتمدی برای انتخابات برنامهسازی کرد و مجریهای کت و شلوار پوشیده و ریش آنکادر کردهاش را با شعارهای گلدرشت روی آنتن فرستاد. مجریانی که طبق پروتکل کلیشهای هرساله با ولخرجی کردن از خون شهدا و ارزشهای ملی مردم و وسط کشیدن فتاوای مراجع و تحریک عرق ملی، مردم را پای صندوقهای رای بکشانند. مردمی که علاوهبر دستوپنجه نرم کردن با مسائل اقتصادی و معیشتی شاهد تصویر «فول اچدی» از اختلافات بین سران قوای خود و زورآزمایی آنها در رسانهها بودند و هرباره با افشاگریهای تازهای از فسادهای مالی و کوتاهیهای مسئولان یکبار در چای دبش و یکبار در کوروش کمپانی و... ضربه سختی به اعتمادشان خورده است. اما این بار حتی به جهت بیلانکاری نیز شاهد هیچکار لحظهای از سوی مسئولان برای تشویقشان به انتخابات نبودند. بهگونهای که در ماه انتخابات یارانه مردم به جای بیستم، سیام پرداخت شد.
وضع اینترنت کشور و فیلترینگ گستردهای که سال گذشته حتی اشتغالشان را مورد حمله قرار داد، این بار با مصوبه شورای عالی فضای مجازی وارد فاز تازهای شد. در مصوبه شورای عالی فضای مجازی که در رسانهها منتشر شد همه کسانی که از فیلترشکن یا به قول خود شوراییها از «پالایش شکن» استفاده کردند، مرتکب جرم شدند و با این حساب حالا مردم نهتنها از یک اینترنت استاندارد برخوردار نبودند، بلکه مجرم هم شده بودند.
اگر جنبشهای «رای بیرای» پیش از این از سوی رسانههای فارسیزبان ضدایرانی در خارج از مرزها دنبال میشد، این بار مردم با رهبران سیاسی و حتی مسئولان سابقی در انتخابات طرف بودند که از داخل خود مرزها مردم را تشویق به رای ندادن میکردند و رای ندادن را کنشی سیاسی برای رساندن پیام به حکمرانی عنوان میکردند. با این حال بیش از 40 درصد مردم در انتخابات بیرمق 11اسفندماه شرکت کردند و رای خود را در صندوقها ریختند. رایی که رهبری از آن به مثابه جهاد یاد کردند، چون گویا در این دوره از انتخابات با این لیست از منوهای ارائه شده از سوی جریانهای سیاسی رای و انتخاب به مثابه جهاد بود. همانطور که عدهای نتوانستند از این منوها انتخاب کنند و فقط حاضری خود را زدند تا بگویند هرچند در این چهارچوب تعریف میشوند اما در وضعیت موجود نمیتوانند انتخابی داشته باشند.