علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: نیاز امروز ما به درختکاری نیاز مهمی است؛ چراکه مهمترین راهبرد برای حفظ اقلیم است و حتی باعث ذخیرهسازی آب نیز میشود. در بررسیها مشخص شده اقدامات خوبی در این زمینه صورت گرفته است. این اقدامات توسط مشارکتهای مردمی انجام شده و بهگفته کارشناسان منابع طبیعی بهتر بود 25 سال پیش انجام میشد تا امروز ثمرهاش را ببینیم. هنوز هم زمان برای جبران وجود دارد و اقدامات قابلتوجهی درحال رخ دادن است. درختان نقش بسیار مهمی در وضعیت اقلیمی کشور دارند. بهگونهای که میتوان با بررسی آنها در بیرون از چهارچوبهای زیستمحیطی قدیم، به ابعاد مهم و بهروزش نیز توجه کرد. قانون کاشت یک میلیارد درخت در ابتدا از سوی رهبر انقلاب مطرح شد. ایشان به سازمان منابع طبیعی دستور دادند که تکلیف روی زمین مانده باید انجام شود. رهبر انقلاب اعلام کردند که هر ایرانی سه نهال درخت بکارد و ظرف چهارسال یک میلیارد درخت کاشته شود. در این زمینه و طی گفتوگویی با یوسف مرادی، مدیرکل دفتر آموزش، ترویج و مشارکتهای مردمی سازمان منابع طبیعی نکات جالبتوجهی از دل تبلیغات منفی علیه فضای طبیعی کشور بهدست آمد.
11 اقلیم بر ایران حاکمند
کشور ما از ۱۳ اقلیم شناختهشده دنیا دارای 11 اقلیم است و کمتر کشوری این شرایط را دارد. مرادی در توضیح این موضوع گفت: «این تغییرات اقلیم باعث شده رویشگاههای مختلفی در کشور وجود داشته باشد. ما در کشور پنج رویشگاه داریم؛ رویشگاه هیرکانی که شامل جنگلهای شمال از استان اردبیل تا شمال خراسان شمالی است. در فارس یک ناحیه دیگر داریم به نام ایران- تورانی که کلا از سیستانوبلوچستان، کرمان و یزد تا تهران، قم و کرج را شامل میشود. ناحیه دیگری هم داریم که خلیجفارس- عمانی است که شامل جنگلهای حراست. کل مساحت شهرها و روستاهای ما کمتر از یک درصد مساحت ایران است، یعنی 99.1 درصد از مساحت ایران شامل مراتع، جنگلها، بیابانها و رودخانهها هستند اما فکر میکنیم ایران همین شهری است که در آن زندگی میکنیم. از نظر پوشش گیاهی حدود ۱۴ میلیون از ۱۶۵ میلیون هکتار مساحت ایران را جنگلها تشکیل میدهند. حدود ۸۴ میلیون هکتار مرتع است، ۳۰ میلیون هکتار بیابان است و حدود 0.9 درصد شهرها و روستاها هستند و حدود ۱۲ درصد هم اراضی کشاورزی است.
طرح کاشت یک میلیارد درخت از کجا آمد؟
سال ۱۳۸۹ مجلس قانونی تحت عنوان قانون بهرهوری تصویب کرد. سرانه جنگلی ایران بهازای هر نفر ۱۷۰۰ متر بر هکتار است یعنی ۱۷ صدم درصد. درحالیکه در جهان ۶۰۰۰ متر در هکتار است. یعنی ما زیر یکسوم جهانی سرانه جنگلی داریم. ماده ۱۵ قانون بهرهوری کشاورزی میگوید از ۱۷ صدم درصد در هکتار برسد به ۲۵ صدم درصد در هکتار، یعنی سرانه جنگلی هر فرد برسد به ۲۵۰۰ متر در هکتار. طبق این قانون دولت ظرف ۱۰ سال مکلف است این اتفاق را رقم بزند، یعنی ظرف ۱۰ سال باید سه میلیارد درخت تولید میکرد و میکاشت اما متاسفانه دولت قبل در این زمینه ترک فعل کرد و کاری انجام نداد. نهالستانها همه مخروبه شدند؛ مثلا قانون هوای پاک میگوید سرانه فضای سبز شهری هر ایرانی باید حداقل ۱۵ متر باشد، متاسفانه دولت قبل در این مورد هم کاهلی کرد دولت جدید که روی کار آمد.
در 30 سال اخیر سهمیلیارد درخت میوه کاشتیم
مدیرکل دفتر آموزش، ترویج و مشارکتهای مردمی سازمان منابع طبیعی در ادامه به مساله قضاوتها درخصوص وضعیت منابع آبی و گیاهی کشور پرداخت. وی تشریح کرد: «سرزمین ایران از لحاظ پوشش گیاهی قدرت خیلی بالایی دارد. اگرچه تلاش زیادی میشود که ایران را سرزمینی ضعیف نشان دهند. مثلا میگویند از نظر آبی ورشکسته است و زمینهایش درحال فروریزی است. اینها عمدتا تبلیغات سیاسی و یک پروپاگاندا علیه ایران هستند؛ چراکه ایران از نظر منابع آبی سالانه ۴۰۰ میلیارد مترمکعب بارش سالانه دارد و کل آب مصرفی شهرها و مردم هشتمیلیارد مترمکعب است؛ یعنی ۲ درصد آن. مابقی این آب حدود ۷۰ درصد آن تبخیر میشود و حدود 100 تا ۱۱۰ میلیارد مترمکعب آب باقیمیماند. یکی از مواردی که در سرزمین ما به آن توجه نمیشود مساله آبخیزداری است. آبخیزداری نهتنها مانع از تبخیر آب میشود، بلکه باعث تولید آن نیز میشود. یکی از مصادیق آبخیزداری جنگلکاری است. دیگری گسترش پوشش گیاهیمان در مراتع است و درنهایت استفاده از سازههای مکانیکی است که میتواند از قسمت عظیمی از آبی که تبخیر میشود جلوگیری کند. از سال ۱۳۳۴ تا الان که اولین نقشه هوایی آمریکاییها از جنگلهای شمال ثبتشده تا اکنون، 100هزار هکتار از کل جنگلهای شمال از بین رفته، یعنی از دومیلیون و صدهزار هکتار به دومیلیون و چهارهزار هکتار رسیده است. درحالیکه عمدتا میگویند نصف جنگلهای شمال از بین رفته اما اینگونه نیست، یعنی طی ۷۰ سال اخیر خصوصا طی ۳۰- ۴۰ سال اخیر سازمان منابع طبیعی شروع به بازسازی جنگلهای تخریبشده کرد و ۷۰۰ هزار هکتار جنگلکاری کرد که الان به جنگلهای طبیعی تبدیل شدهاند. ما کلا در این ۳۰ سال اخیر دومیلیارد و 300 میلیون نهال جنگلی و سهمیلیارد درخت میوه در کشور کاشتیم. همچنین حدود دومیلیون هکتار بیابانزدایی داشتیم. این بیابانزدایی عمدتا از طریق کاشت درختان بیابانی صورت گرفت. کل جنگلکاری کشور قبل از انقلاب از سال ۱۲۸۶ که سازمان منابع طبیعی تاسیس شد تا سال ۱۳۵۷، ۴۲ هزار هکتار بود اما بعد از انقلاب فقط یکمیلیون و 500 هزار هکتار در این ۳۰ سال کار شده.»
زاگرس در مقابل 68 تن ریزگرد
چالشی که اخیرا زاگرسها درگیر خود کرده کشاورزی ژیراسکوب است. یوسف مرادی در توضیح این موضوع گفت: «کشاورزی ژیراسکوب به این صورت است که در زیر درختان زاگرس به میزان 2.5 میلیون هکتار از 6.5 میلیون هکتار کشاورزی صورت میگیرد. سموم کشاورزی باعث میشود که همه حشرات از بین بروند و آفاتی تولید شوند. همین باعث کاهش زادآوری زاگرس میشود. زاگرس ۴۲ درصد از آب ایران را تولید میکند. هر هکتار جنگلهای زاگرس ۶۸ تن ریزگرد و گردوغبار را کنترل میکند.»
امسال چهارمیلیون درخت حرا در ناحیه خلیجفارس- عمانی میکاریم. درخت حرا درختی است که در خود دریا کاشته میشود، یعنی هر ناحیه رویش درخت مخصوص به خودش را دارد. حرا را حتی یک متر آنطرفتر از دریا نمیشود کاشت، یعنی گاهی اوقات مرزهای اقلیمی به این اندازه کم است، مثلا بلوطی را که در زاگرس هست نمیتوان در یزد و اصفهان کاشت. درختی را که در هیرکانی هست نمیشود در زاگرس کاشت. به همین دلیل هر درخت را در نهالستان مخصوص خودش تولید میکنند، یعنی نهالستان زاگرس جداست ایران- تورانی هیرکانی جداست و خلیجفارس- عمانی هم جداست. اگر درختی را در جای دیگری بکاریم مشکلاتی به وجود میآورد؛ اولا که هزینه نگهداریاش خیلی بالا میرود و دائما باید به آن آب داد و نگهداری کرد. دوم اینکه اصلا نتیجه نمیدهد و کار بیهودهای است و حتی امکان دارد آن درخت آنجا به گونه مزاحم تبدیل شود، یعنی در آنجا باعث رخ دادن حالتهایی شود که به بقیه درختها ضربه بزند. به همین دلیل هر رویشگاهی درختان مشخصی دارد. درختان زاگرس گونههای طبیعی آن منطقهاند که با آب باران تغذیه میشوند. پس ما اگر در زاگرس بلوط بکاریم و کمی نگهداری کنیم بعد خودش رشد میکند نیاز به آب ندارد. چهارمیلیون درخت حرا در خلیجفارس میکاریم و هیچوقت به آنها آب نمیدهیم؛ چراکه وسط دریا هستند. تاغ را که در کویر میکاریم به آن آب نمیدهیم، چون این درخت برای آن زیستبوم است و خداوند آن را اینگونه آفریده.
ایجاد چهارمیلیون شغل با زراعت چوب
موضوع دیگری به نام زراعت چوب در طرح یکمیلیارد درخت هست که کاملا متفاوت است. مرادی درخصوص ابعاد این طرح گفت: «در زراعت چوب در ایران از دو گونه استفاده میشود. یکگونه اکالیپتوس است و یکگونه صنوبر ایرانی. اکالیپتوس برای مناطق گرمسیری است؛ چراکه سریعالرشد است و بازدهی زیادی دارد. اکالیپتوسی که ۷۰۰ گونه در دنیا دارد فقط یکگونهاش در ایران اجازه کاشت دارد آن هم توسط موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع انجام میشود.
زراعت چوب باید در اراضی مخصوص به خودش انجام شود. این نوع زراعت را نمیتوان در جنگل انجام داد؛ چراکه ممنوع است و فقط در جایی که آبش را وزارت نیرو تامین کند اجازه کاشت وجود دارد. کشور ما سالانه به ۱۶ میلیون تن چوب نیاز دارد، درحالی که تولیدمان زیر یکمیلیون تن است، بنابراین واردات انجام میدهیم. سال گذشته 12 میلیون تن چوب وارد کردیم. واردات اما علاوهبر اینکه ارزبری دارد، آفتهایی را نیز وارد کشور میکند. واردات چوب از روسیه صورت میگرفت اما این کشور امسال قانونی را وضع کرد که از این به بعد چوب را بهصورت خام صادر نمیکند و بهصورت محصول مانند مبلمان صادر خواهد کرد.
سرانه چوب ما در ایران یکسوم میزان جهانی است و خیلی پایین است. زراعت چوب نداریم و همین به جنگلهایمان فشار وارد میکند؛ بهخصوص جنگلهای شمال. برای تامین چوب بهسمت قطع درختان جنگلی میروند؛ چراکه ما زراعت چوب را گسترش ندادیم، از طرف دیگر مساله تامین زغال وجود دارد. اگر ما زراعت چوب داشته باشیم دیگر بلوطی را که ۲۰۰ هزار دلار ارزش زیستی دارد قربانی نمیکنیم که بتوانیم چند کیلو زغال تهیه کنیم.
ما میتوانیم در ایران 900 هزار هکتار زراعت چوب داشته باشیم. درحالیکه الان در تمام تاریخی که کار کردیم 100 هزار هکتار زراعت چوب داشتهایم. هر هکتار زراعت چوب، 10 شغل غیرمستقیم و سه شغل مستقیم ایجاد میکند. هر هکتار زراعت چوب سالانه بین 600 تا 800 میلیون تومان در سال درآمد دارد. درحالیکه تمام کشاورزیها بهطور متوسط سالانه 70 میلیون تومان درآمد و سود دارند، یعنی اگر فقط آن 300 هزار هکتاری که مصوب شده در خوزستان زراعت چوب داشته باشیم حداقل چهارمیلیون شغل ایجاد میشود. بهطورکلی زراعت چوب باعث تغییر آبوهوا و اقلیم میشود. عربستان سعودی میگوید میخواهم 40 میلیارد درخت بکارم، چون میخواهم اقلیمم را تغییر بدهم. چین 100 میلیارد درخت کاشته اقلیمش را تغییر داده، یعنی بیابانهایش را به علفزار تغییر داده است. بنابراین تغییر اقلیم را میتوان با درخت انجام داد و بدون آن چنین کاری ممکن نیست.»
10 مترمربع فضای سبز برای هر ایرانی
مرادی با تاکید بر اینکه هدف از طرح کاشت یک میلیارد درخت احیا و بهسازی جنگلهای تخریبشده در زاگرس و شمال و همچنین بیابانزدایی است، گفت: «از طرفی ۳۰ درصد مربوط به زراعت چوب و ۳۰ درصد هم مربوط به فضای سبز شهری است. فضای سبز شهری ما در ایران حدود ۱۰ تا ۱۲ متر است، درحالیکه استاندارد جهانی آن ۲۵ متر است. مثلا در رشت هر نفر دومترمربع فضای سبز دارد. در تهران و اصفهان وضعیت خوبی داریم اما در کل کشور وضعیتمان آشفته است در قانون هوای پاک، ماده ۲۲ آمده سازمان منابع طبیعی باید گونه کم آببر بومی تولید کند، شهرداریها آن را کاشت و نگهداری کنند و وزارت نیرو از طریق پساب شهری آب آن را تامین کند. اگر این طرح موفق شود سرانه فضای سبز ایران از سرانه فضای سبز جهانی خیلی بالاتر میرود.، یعنی حدود ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون درخت مربوط به فضای سبز شهری است.»
یک میلیارد درخت و ذخیره 2.5 میلیاردی آب
یوسف مرادی اعلام کرد کاشت یک میلیارد درخت باعث میشود 172 میلیون تن گردوغبار کنترل شود. مرادی تصریح کرد: «یک میلیارد درخت 152 میلیون تن کربن را از هوا میگیرد و اکسیژن میدهد. یک میلیارد درخت سالانه 2.5 میلیارد مترمکعب آب به ایران اضافه میکند، یعنی درختان آب را زیر زمین استحصال میکنند و نمیگذارند که تبخیر شود. 2.5 میلیارد مترمکعب به معنی آب شرب 12.5 میلیون ایرانی است. پس این برخلاف تصوری است که میگویند سفرههای آب زیرزمینی را از بین میبرد و دقیقا عکس این موضوع است. عربستانسعودی حتی یک رودخانه ندارد. ولی ایران این همه رودخانه دارد. آن وقت این رودخانهها کجا هستند؟ دقیقا جایی که جنگلها هستند؟ چرا؟ چون جنگلها هستند که آب را به داخل زمین میبرند و سفرههای آب زیرزمینی را سیراب میکنند وگرنه چرا در اصفهان و سیستانوبلوچستان وقتی این همه باران میبارد اتفاقی نمیافتد؟ هر جا جنگل وجود دارد آب و چشمه نیز وجود دارد. نصف جمعیت ایران در حاشیه جنوبی و شمالی البرز هستند. یعنی استانهای سمنان، مازندران، تهران و البرز. زیرا آبی که دارند را مدیون جنگلهای شمال هستند که این آب را وارد زمین میکنند و تبدیل به رودخانه میشود و بعد ما روی آن سد میزنیم. اصلا آن 30درصد درختی که ما در زاگرس میکاریم، آبی مصرف نمیکنند. ما آنها را میکاریم ولی خدا باران میزند و فقط سالی چند بار آب میخواهند. آن 30درصدی هم که در فضاهای شهری کاشته میشود، با پساب آب مصرف میکند. اصلا قانون وجود دارد و ممنوع است که شهرداری با آب شهری آبیاری کند. آن 30درصدی که برای زراعت است هم برای جاهایی است که آب وجود دارد مثل خوزستان. آن هم به شرطی که بتواند آبش را تامین کند و اگر نتواند آن را نمیکارد.»
هلالاحمر و سپاه 35میلیون درخت میکارند
یوسف مرادی به ساخت نهالستان برای هزاران مدرسه اشاره کرد. وی ادامه داد: «برای پیادهسازی طرح «هر ایرانی، سه درخت» 1160 تفاهمنامه طی یکسال با شرکتها، معادن، پتروشیمیها، دستگاههای دولتی، آموزشوپرورش، هلالاحمر، سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی امضا کردیم که آنها نیروهای مردمی را پای کار بیاورند. مثلا هلالاحمر امسال 5 میلیون درخت میکارد. سپاه قرار است تا 30 میلیون درخت بکارد و از بهمن این کار را شروع کرده است. آموزشوپرورش قرار است در تمام مدارس ایران نهالستان دانشآموزی ایجاد کند و به اندازه هر دانشآموز سه نهال درخت بکارد. ما برایشان نهالستان ایجاد میکنیم و آنها نگهداری میکنند. الان ما نهالستان هزاران مدرسه را طی دو ماه اخیر ایجاد کردیم. باید بگویم غوغا کردهایم اما نمیدانیم چرا رسانهها پوشش ندادند.»
2.5 میلیون دانشآموز همیار درخت شدهاند
مقام سازمان منابع طبیعی معتقد است بهترین زمان برای کاشت درخت 25 سال پیش بود. وی در این باره گفت: «اگر ما 25 سال پیش درختان زیادی کاشته بودیم الان بسیاری از مسائلمان حل شده بود. بهترین زمان برای تربیت یک نسل که وطنش را بشناسد همان 25سال پیش بود. ما در طرح یک میلیارد درخت وارد آموزشوپرورش شدیم تا در تمام مدارس انجمن همیار درخت ایجاد شود. درحالحاضر 2.5 میلیون دانشآموز همیار درخت در 116 هزار مدرسه ساماندهی شدهاند که در حوزه طبیعت فعالیت میکنند. ما با آموزشوپرورش به توافق رسیدیم که مطالب کتب درسی متناسب با هر سرزمین تغییر کند، یعنی بچههایی که در جنگلهای شمال زندگی میکنند با بچههایی که در جنگلهای زاگرس یا جنوب هستند نمیدانند که گونههای درختی که در اطرافشان است، چیست؟ وقتی هیچگونه گیاهی را نمیشناسند و درباره آن چیزی نمیدانند هیچ تعلق خاطری هم به آن ندارند. حتی خودمان یکبار از خودمان نپرسیدیم که این درختان چه هستند و به چه دردی میخورند؟»
زاگرس آماده کاشت 300 میلیون درخت
یکی از مسائلی که همیشه ذهن مردم را درگیر میکند نحوه نگهداری و بهخصوص آبیاری این درختان است. یوسف مرادی در پاسخ به این مساله گفت: «ما کاری به 30درصد این درختهایی که وجود دارد، نداریم یعنی ما نه میکاریم نه با آن کار داریم، بلکه برای مردم است. مثل درختهای میوه که برای باغبان است و اصلا درآمدش در نگهداری آن است. 30درصد دیگر درختها برای شهرداریهاست. طبق قانون، شهرداری موظف است به آنها رسیدگی کند. 30درصد آن هم بهعهده سازمان ماست. سازمان ما هم خوشبختانه در طرحهای قبلی موفق بوده و گزارش آن منتشر شده است. ما دو میلیارد و 300 میلیون درختکاری موفق داشتهایم. چون اصلا روتین کار ما این بوده که سالانه 80 میلیون درخت بکاریم و در 30 سال گذشته این کار را انجام دادیم. اما اینبار این کار را بین صنایع و نیروهای نظامی و قرارگاهها تقسیم کردیم و گفتیم باید مقداری درخت بکارند و موظف به نگهداری آنها هستند. خود ما هم در جنگلها نگهداری میکنیم. درحالحاضر برای اولینبار چهار میلیون درخت حرا کاشته میشود. در کل تاریخ ایران تا سال قبل سالی 100 هزار حرا تولید میکردیم. چون اصلا نمیتوانستیم اما میخواهیم این کار را انجام دهیم. البته اسم علمی این درخت «ابنسینا» است، اما به اسم محلی «حرا» صدا میشود. حرا در بین درختان بیشترین میزان تولید اکسیژن را دارد. این درخت بسیار دستاورد دارد یعنی در جنوب ایران و هر جایی که درخت حرا وجود دارد آنجا مردم پولدار میشوند. چون برای گردشگری مردم به آنجا میروند. هرجا حرا هست میشود عسل تولید کرد. اگر شما به قشم یا تالاب تیاب و خمین بروید، میبینید مردم چقدر آنجا را دوست دارند، بهخاطر حرا هم آنجا میروند و بینشان میگردند. این درخت اصلا جامعه محلی را دگرگون میکند. امسال از خرمشهر تا خلیج گواتر در پاکستان چهار میلیون حرا تولید شد و حتی یکی را هم ما تولید نکردیم، بلکه جامعه محلی این کار را انجام داد. در جاسک حوزه علمیهای وجود دارد که آنجا بهتنهایی خودش 100 هزار حرا تولید کرده است. در هرمزگان روستایی به نام تیاب وجود دارد که آن روستا خودش بهتنهایی با زنانش 500 هزار حرا تولید کرده است. آن وقت چه کسی پولش را میدهد؟ ما کاری که کردیم این بود که بین صنایع، پتروشیمیها و مردم واسطه شدیم و آنها پولش را دادند. فقط ما کار را جوری پیش بردیم که مشارکتی باشد، وگرنه طرح کاملا مردمی است. هنوز عکسها و فیلمهایش موجود است و ما ویرانههایی تحویل گرفتیم که باید میدیدید. باید بدانید ایران ظرفیت کاشت میلیاردها درخت در سال را دارد و این درحالی است که ما گفتیم 250 میلیون که کف کفش بود. زاگرس ظرفیت کاشت 300 میلیون درخت را دارد. زمانی در کشور ما در سالهای 71، 72، 250 میلیون نهال در نهالستانهای منابع طبیعی تولید میشد، اما متاسفانه این روند ادامه پیدا نکرد و بهطور مثال در دولت قبل بسیاری از این نهالستانها نابود شده و حتی برای فروش گذاشته شد و ما سعی کردیم و میکنیم که آنها را برگردانیم.»