ایمان احمدی، کارشناس سینما و محمدتقی فهیم، منتقد سینما میهمان قسمت هفدهم از مجله تصویری «قاف» بودند تا در گفتوگو با اکبر نبوی، به جمعبندی فضای جشنواره فجر چهلودوم، اعم از محتوای فیلمها و طریقه برگزاری آن بپردازند.
آقای فهیم، ابتدا بفرمایید فیلمها را چگونه دیدید و ارزیابی کلیتان چیست؟
فهیم: جشنواره فیلم فجر تقریبا مثل سالهای دیگر فراز و فرود و ضعیف و قوی داشت، همچنین اجرای قابلنقد و آثار قابلحمایتی هم داشت. اما درمجموع از سه منظر به جشنواره نگاه میکنم؛ اول کلی بگویم که موضع من نسبت به جشنواره روشن باشد. یکی نگاه از منظر تولیدات سینمای ایران است که به سازمان سینمایی مربوط میشود و زیرمجموعهها، نهادها و ارگانها و آثاری که توسط سازمان سینمایی تولید شده و سیاستگذاریها و ریلگذاریهای آنها و از منظر سازمان جشنواره، گرچه سازمان نداریم، ولی بههرحال مجموعه جشنواره و مدیریتش را در بر میگیرد و از منظر درونمایه آثار و به لحاظ کمی و کیفی هم قضیه قابلبررسی است. اگر بخواهم از خود جشنواره شروع کنم، به نظرم جشنواره امسال یک پدیده بود؛ جشنوارهای که از لحاظ کمی اینجور قابلدفاع باشد، طی این سالها نداشتهایم، یعنی من 39 دوره جشنواره را حضور داشتم که از این تعداد 30 دوره را فعال بودهام و در حاشیه و متن جشنواره نقش داشتهام. اوایل خبرنگار بودم اما 30 دوره را تقریبا کارهایی کردهام و همراه بودهام. به جز دو، سه دوره جشنواره در اواخر دوره اصلاحات یا سال اولی که دولتی تغییر میکرد و میشود آنجا دو، سه دوره خاطرهانگیز اسم ببریم که فکر میکنم برای همه ما خاطره است و آثار خوب بودند و فیلمسازان خوبی در آن دوره بودند. بااینحال در همان دوران چیزی که قوت میدهد و ما را درگیر میکند و همچنان در حافظه جمعی ما مانده، حضور کارگردانان و فیلمسازان مهم بود، مثلا از فرهادی، حاتمیکیا، کیمیایی، بنیاعتماد، ملاقلیپور، حمیدنژاد و... آثاری حضور داشت و طیفی از فیلمسازان با نگاههای متفاوت و درواقع صاحبان فرم و سبکهای فیلمسازی متفاوت حضور داشتند، اما خود جشنواره فاقد تنوع بود، یعنی در همان دو، سه دوره فیلمها خلاصه میشدند در رویکردهای اجتماعی و گونه تینیجری.
منظور شما این است که فاقد تنوع ژانر بود؟
احمدی: به نظر من طبقهبندیای که آقای فهیم داشتند در بحث اینکه ما چه ارزیابیای میتوانیم از بخشهای مختلف یک جشنواره داشته باشیم، خیلی درست بود. یک بخش مدیریت و اجرای جشنواره، یک بخش هم فیلمها و محتوای جشنواره است و این میتواند نقطه شروع خوبی باشد برای اینکه ما به جشنواره امسال ورود پیدا کنیم اما کمی به نظرم تردید وجود دارد در ارزیابی موفق این جشنواره، حداقل من اینطور میبینم. درست است که ما میتوانیم بگوییم تنوع ژانرها خیلی خوب بوده و بعضی از مسائل دیگر وجود داشت که شاید سالها طی دورههای گذشته کمتر بوده اما این چه دستاوردی داشت؟ من الان هشتسال است که جشنواره فجر را بهصورت جدی دنبال میکنم و حداقل در این سالها کمو بیش هفت تا 10 فیلم از جشنوارهها را میبینم. یکسال همه فیلمها را دیدم، یکسال هفت، هشت فیلم و یکسال 10، 15 فیلم اما آن چیزی که امسال از جشنواره فجر سینمای ایران برداشت کردهام، بدون تعارف بخواهم عرض کنم، به معنای مطلق کلمه هیاهوی بسیار برای هیچ بود. این همه سروصدا و بالاخره تبلیغات و برو و بیا و خدم و حشم و از خیلی قبلتر در فضاهای رسانهای برای این ماجرا تبلیغات کردن را داشتیم، بعد به داخل جشنواره که رفتیم، روز اول دیدیم از منظر سینمایی تقریبا هیچ فیلم جالبی نبود. درست است خیلی چیزها که میتوانند در حاشیه قصه اتفاق بیفتند، مهم هستند اما از منظر سینمایی هیچ اتفاقی نیفتاد. روزهای دوم و سوم هم گذشت و من کمکم داشتم قاطی میکردم. روز اول شروع کردم در فضای جشنواره در پیج خودم استوری گذاشتن و گفتن که این فیلم را دیدم و آن فیلم را دیدم، بد نبود، بد نبود و روز چهارم یا پنجم دیدم من هیچ چیزی نمیتوانم بگذارم و احساس کردم خیلی غر میزنم، بعد به مرحلهای رسیدم که روزهای آخر دیدم شاید اشکال از من است و من فیلمها را نمیفهمم! قطعا اینطور است اگر شما هفت، هشت روز فیلم ببینید و تقریبا فیلمی نبینید که شما را تحتتاثیر قرار دهد یا از منظر کسانی که جدی به سینما نگاه میکنند، اینطور باشد که بگویند به تعبیر بونوئل چشم سفید سینما اتفاق افتاده. چشم سینما هیچ، متوسط جشنوارههای قبلی را هم نداشتیم که من حداقل بگویم خوب بود یا این فیلم واقعا ارزش آمدن و دیدن را داشت و تا به خانه برسم من را به فکر فرو برد. اصلا از این خبرها نبود، یعنی حتی در بدترین ادوار سینمای گذشته که حداقل من میتوانم بگویم، چون قدیمترها را من خیلی دقیق نگاه نمیکردم اما بههرحال بعدا ما فیلمها را میدیدیم که چه کارهایی به جشنوارهها میآیند و برای اولینبار نمایش داده میشود و عالمی که او دارد میسازد را بالاخره درک میکردم اما امسال واقعا چنین حسی نداشتم و به این نتیجه رسیدم که شاید مشکل از من است که واقعا دیگر فیلم را نمیفهمم، یعنی مختصات و موقعیتهایی ایجاد شد که من به بعضیها میگفتم، یک نفر به من میگفت تو غربزده شدی، چون در این مدت و بعد از ماجرایی که اتفاق افتاده تو نشستی فیلم نگاه کردی و ذائقهات عوض شده و واقعا من به این خیلی فکر کردم که احتمالا من ذائقهام عوض شده و چیزهایی که امسال دیدم، اگر بخواهم مقایسه کنم و نسبتی برقرار کنم به نظر این جشنواره از تلهفیلمهای ما پایینتر بوده، یعنی چند سال پیش که شما دوستان، داوران بخش تلهفیلم جشنواره سیما بودید احتمالا تلهفیلمهای صداوسیما که همگی با بودجه محدود و اکثرا با نابازیگر و تیم تولید حداقلی ساخته میشدند، چون سینماییها و سریالها داشتند کار خودشان را میکردند و کسانی که در فضای هنر- تجربهای بودند، داشتند تلهفیلم میساختند اما شما کارهای جدیتری میدیدید، چه به لحاظ تکنیک و فرم و چه به لحاظ محتوا، شما کار جدی میدیدید و بعد به این نقطه رسیدم که آیا اساسا سینما برای ما جدی است یا نه، سینما هم مثل بقیه شئون مسائل فرهنگی مملکتمان در حوزههای مختلف و چهبسا مسائل مختلف کشور در حوزه اقتصاد، سیاست و اجتماع است و انگار ما برایمان شوخی است و همهچیز را شوخی گرفتیم یا قرار است جشنوارهای برگزار کنیم و دور یکدیگر جمع شویم و دورهمی باشد و خوش بگذرد که البته چهبسا برخی نگاهشان این است و من هم مشکلی با این ندارم که ما به جشنواره اینطور نگاه کنیم اما نه با این سروصدایی که ما داریم. اگر شما میخواهید جشنواره برگزار کنید که دیگر اینقدر دادار دودور ندارد. درصورتیکه ما بعد میگوییم بالاخره سینمای ایران بهعنوان یکی از استراتژیکترین مسائل کشور ارزیابی میشود و چهبسا رهبری هم به چنین چیزی اشاره مستقیم داشتند که کلید پیشرفت کشور است. ما کجا در این فیلمها کلید پیشرفت کشور را میبینیم؟ در چه مختصاتی میبینیم؟ یا از بعد کلانتر نگاه کنیم، آیا اساسا ما برای این سینما که داریم در جشنواره میبینیم و عصاره تمام این تلاشها، پژوهشها و جلسات اینهاست، واقعا سند چشماندازی داریم و میدانیم چه کاری میخواهیم بکنیم؟ یا هر سال میگوییم امسال میخواهیم 30، 40 فیلم بسازیم و روی پرده اکران ببریم که دهان بقیه را ببیندیم و به خارجیها بگوییم این تعداد فیلم داریم، چون من شنیدم که امسال 106 فیلم به جشنواره آمده. در بحث اقتصاد جشنواره هم من حساب کردم و دیدم هر فیلم اگر 10 میلیارد هم با یک تلرانسی حداقل هزینه را داشته باشد که امسال ما رقمهای بالاتر از اینها شنیدیم، یعنی سینمای جشنواره فجر امسال بالای هزار میلیارد تومان حداقل گردش مالی داشته. خب این خروجیاش است؟