یافته‌های یک پژوهش پاسخ می‌دهد؛
خودروهای برقی به‌واسطه ملاحظات کربن‌زدایی (کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی)، توجه فزاینده‌ای را در چندین بازار بزرگ دنیا ایجاد کرده است. اروپا، چین و ایالات‌متحده در مجموع بیش از ۹۰ درصد ناوگان خودروهای برقی جهان را تشکیل می‌دهند، با وجود این با توجه به اینکه بسیاری از راه‌حل‌های سیاستی سابق در کشورهای عضو سازمان‌های همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) کارکرد خود را از دست داده‌اند.
  • ۱۴۰۲-۱۲-۱۰ - ۰۰:۲۶
  • 00
یافته‌های یک پژوهش پاسخ می‌دهد؛
حمل ونقل عمومی جهان چه زمانی برقی می‌شود؟
حمل ونقل عمومی جهان چه زمانی برقی می‌شود؟

موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی اخیرا در گزارش مفصلی با عنوان «اقتصاد حمل‌ونقل عمومی برقی گزارش نخست: حمل‌ونقل برقی، بایدها و سیاست‌ها» به بررسی وضعیت استفاده از خودروهای برقی در جهان پرداخته است. براساس این گزارش، خودروهای برقی به‌واسطه ملاحظات کربن‌زدایی (کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی)، توجه فزاینده‌ای را در چندین بازار بزرگ دنیا ایجاد کرده است. اروپا، چین و ایالات‌متحده در مجموع بیش از ۹۰ درصد ناوگان خودروهای برقی جهان را تشکیل می‌دهند، با وجود این با توجه به اینکه بسیاری از راه‌حل‌های سیاستی سابق در کشورهای عضو سازمان‌های همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) کارکرد خود را از دست داده‌اند. خودروهای برقی به‌عنوان راه‌حلی جدید برای کربن‌زدایی بخش حمل‌ونقل می‌تواند به شمار‌ آید. اگرچه تا امروز خودروهای برقی برای مسافران در کشورهای با درآمد پایین و متوسط پدیده نادری قلمداد می‌شده اما اکنون به امری مرتبط و بایسته تبدیل شده است. در برخی بازارهای پیشرو مانند برزیل، هند و اندونزی وسایل نقلیه برقی کمتر از 0.5 درصد از کل فروش خودرو را تشکیل می‌دهند. اما امروز نشانه‌هایی دال بر تغییر این وضعیت قابل‌مشاهده است. برزیل، شیلی و هند با معرفی شیوه‌های نوآورانه تامین مالی و بهبود روش‌های تدارکات و خرید در برقی‌سازی ناوگان اتوبوسرانی در بزرگ‌ترین شهرهای خود پیشرو هستند. طرح‌های تعویض باتری در کشورهای آسیایی و آفریقای شرقی با هدف کاهش قیمت اولیه خودروهای دو و سه چرخ درحال پیگیری است که نتایج نشان می‌دهد اهداف سیاستی برای توسعه خودروهای برقی نظیر جایگزینی ۳۰ درصد از خودروهای سواری جدید به خودروی برقی تا سال ۲۰۳۰ برای بسیاری از LMIC ها (کشورهای با درآمد کم و متوسط) تحت طیف وسیعی از سناریوهای ممکن به خواهد بود. باید توجه داشت که مزایای بالقوه خودروی برقی برای LMIC ها فراتر از منافع حاصل از کربن‌زدایی است. خودروی برقی برای مسافران در LMIC نه‌تنها فواید کربن‌زدایی قابل‌توجهی را به همراه دارد، بلکه این پتانسیل را نیز دارد که بر چندین برنامه‌های مهم توسعه به‌ویژه حمل‌ونقل فراگیر، کیفیت هوا، امنیت انرژی و سیاست صنعتی اثرگذار باشد.
ترویج حمل‌ونقل فراگیر
هزینه‌های چرخه عمر برخی انواع وسایل نقلیه برقی پایین‌تر از هزینه‌های مرتبط با گزینه‌های متداول است. علاوه‌بر این با گسترش به‌کارگیری وسایل نقلیه برقی دو چرخ و سه چرخ مقرون به صرفه میزان دسترسی اقشار کم‌درآمد به حمل‌ونقل نیز افزایش خواهد یافت. خودروی برقی دو و سه چرخ درحال‌حاضر در بسیاری از بازارهای کم درآمد برای حمل‌ونقل مردم و کالا از محبوبیت برخوردار است در مناطق روستایی موتورسیکلت‌های برقی ارزان قیمت همراه با با سیستم‌های فتوولتائیک خورشیدی وابستگی به بنزین گرانقیمت را کاهش می‌دهد و دسترسی به بازارها و سایر فرصت‌ها را تسهیل می‌کند. همچنانکه وسایل نقلیه برقی به سمت برابری هزینه سرمایه با همتایان مرسوم خود حرکت می‌کنند این مزایا برجسته ترخواهد شد.
بهبود کیفیت هوا
بدتر شدن کیفیت هوا به‌عنوان یک مشکل جدی بهداشتی در بسیاری از شهرهای بزرگ، مسئول مرگ سالانه حدود هفت میلیون نفر در سطح جهان است. گذار به وسایل نقلیه سواری برقی از انتشار زیانبارترین ذرات به میزان ضریبی از مسافت طی‌شده توسط یک وسیله نقلیه در هر کیلومتر جلوگیری می‌کند.
بهبود امنیت انرژی بسیاری از کشورها برای تامین سوخت خودروهای بنزینی و دیزلی همچنان به محصولات نفتی وارداتی متکی هستند. واردات سوخت نه‌تنها مستلزم صرف سهم قابل‌توجهی از ارز خارجی است، بلکه اغلب تراز پرداخت‌ها را دربرابر شوک‌های قیمت نفت آسیب‌پذیر می‌سازد. به میزانی که کشورها از انرژی‌های تجدیدپذیر یا حتی سوخت‌های فسیلی بومی، برق تولید می‌کنند معرفی خودروی برقی می‌تواند مزایای قابل‌توجهی را از حیث امنیت انرژی و انعطاف‌پذیری کلان اقتصادی مرتبط با آن به ارمغان آورد، به‌عنوان مثال کشورهایی مانند اتیوپی و نپال که سوخت وارد می‌کنند اما تقریبا به‌طور کامل می‌توانند از نیروگاه‌های آبی بومی برق تولید کنند و با‌گذار به خودروی برقی وابستگی خود به نفت را کاهش دهند.
دموکراتیک ساختن صنایع کارخانه‌ای
ساخت وسایل نقلیه موتوری براساس موتورهای احتراق داخلی نسبتا پیچیده بوده، لذا در سطح جهان گسترده نیست، به‌طوری‌که تنها پنج کشور ۶۰ درصد از تولید جهانی را در اختیار دارند. اگرچه ساخت باتری برای وسایل نقلیه برقی نیز در سطح جهانی بسیار متمرکز است اما به‌واسطه سهولت و عدم پیچیدگی ساخت وسایل نقلیه برقی و همچنین تجاری‌سازی قابل‌توجه بسیاری از قطعات، کلیدی امکان تولید داخلی یا حداقل (مونتاژ) آن در بسیاری از LMIC ها وجود دارد. دلالت اولیه این امر ظهور استارتاپ‌های نوآوری است که در کنیا، رواندا و اوگاندا جایگزین‌های مقرون به صرفه برای دو چرخ‌های برقی عرضه کرده و درحال کاوش گزینه‌های کم‌هزینه برای اتوبوس‌ها و کامیون‌های برقی هستند.
علی‌رغم مزایای بالقوه فوق ‌گذار به خودروهای برقی انتخاب‌ها و پرسش‌های سیاستی پیچیده‌ای را تداعی می‌کند که بسیاری از آنها هرگز از حیث LMIC ها مورد توجه قرار نگرفته‌اند. بخش عمده ادبیات نظری سیاستگذاری خودروهای برقی، کشورهای با درآمد بالا را لحاظ کرده، درحالی‌که چهارچوب سیاستی حمل‌ونقل در LMIC ها از حیث تفاوت سنی عملکرد و ترکیب ناوگان وسایل نقلیه پایه به‌شدت با کشورهای با درآمد بالا متفاوت است.
هزینه‌های استفاده از خودروهای برقی
سیاستگذاران سوالات زیادی درمورد اهمیت خودروهای برقی دارند. برخی از مهم‌ترین این سوالات و پاسخ‌های یافته شده برای آنها به شرح ذیل قابل بررسی است. سوال اول این است که آیا هزینه سرمایه بالاتر خودروهای برقی با هزینه‌های چرخه عمر کمتر این وسیله جبران می‌شود؟
تفاوت قیمت وسایل نقلیه برقی اگرچه قابل توجه اما در حال کاهش است. خودروهای سواری برقی به‌طور قابل توجهی گران‌تر از خودروهای با موتور احتراق داخلی مرسوم است. این تفاوت قیمت بسته به نوع خودروی برقی متفاوت است. از اوایل سال ۲۰۲۰ بیشترین پرمیوم (در حدود ۸۰ درصد) مربوط به خودروهای برقی چهارچرخ و دوچرخ بوده درحالی‌که نرخ مربوطه برای اتوبوس‌های برقی حدود ۶۰ درصد است. حدود ۳۰ درصد از هزینه خرید یک وسیله نقلیه برقی به باتری آن اختصاص دارد. با توجه به پیشرفت سریع فناوری هزینه باتری‌ها سالانه به‌طور متوسط هفت درصد کاهش یافته است. در نتیجه پیش‌بینی می‌شود که اضافه قیمت مربوط به وسایل نقلیه برقی تا سال ۲۰۳۰ به محدوده ۲۵ تا ۴۰ درصد کاهش یابد و درنهایت به صفر برسد. با این وجود روند قیمت باتری توام با نااطمینانی بوده؛ چراکه قیمت باتری با میزان دسترسی و قیمت مواد خام حیاتی مانند لیتیوم و کبالت که در ساخت آن به کار می‌روند ارتباط نزدیکی دارد.
زیرساخت شارژ یکی دیگر از هزینه‌های سرمایه‌ای مرتبط با وسایل نقلیه سواری برقی است. اگرچه می‌توان دوچرخ‌های برقی را تا حد زیادی با سوکت‌های برق معمولی شارژ کرد اما دیگر خودروهای برقی به زیرساخت‌های شارژ تخصصی‌تری نیاز دارند. این زیرساخت‌ها شامل نقاط شارژ خصوصی، چه در منزل یا محل کار و امکانات عمومی است تا از شارژ به‌موقع وسایل نقلیه برقی در حین استفاده اطمینان حاصل شود. بیشترین سرمایه‌گذاری‌ها به اتوبوس‌های برقی اختصاص داشته زیرا با توجه به نیاز بیشتر به انرژی، به زیرساخت‌های شارژ گسترده‌تری نیاز دارند به‌طور کلی توسعه زیرساخت‌های شارژ به سرمایه‌گذاری در حدود ۲۵۰۰ دلار آمریکا به ازای هر وسیله نقلیه چهارچرخ و ۲۵هزار دلار به ازای هر اتوبوس برقی نیاز دارد. پس از خرید استفاده از وسایل نقلیه برقی به‌واسطه موتورهای ساده‌تر و کارآمدتر آن به مراتب ارزان‌تر است. از آنجا که وسیله نقلیه برقی نسبت به خودروهای دیزلی به‌مراتب کمتر دچار اختلال می‌شود، تعمیر و نگهداری آن ساده‌تر بوده و با صرفه‌جویی معادل ۵هزار دلار آمریکا در طول چرخه عمر یک وسیله نقلیه معمولی چهارچرخ همراه است. از طرفی وسایل نقلیه برقی هزینه کمتری دارند زیرا نسبت به همتایان متعارف خود کم‌مصرف بوده و پس‌اندازی معادل ۱۰هزار دلار آمریکا در طول چرخه عمر یک وسیله نقلیه معمولی چهارچرخ را به همراه دارد. این مزیت‌های اقتصادی زمانی برجسته‌تر می‌شود که بدانیم بسیاری از LMICها بر بنزین مالیات وضع کرده‌اند درحالی‌که به برق یارانه می‌دهند که این امر جویی مالی بیشتری برای مالکان خودروهای برقی به همراه دارد. علاوه‌بر این، پیامدهای خارجی مثبت ناشی از کاهش انتشار کربن و آلاینده‌های مختلف گاهی می‌تواند عامل تعیین‌کننده‌ای برای توسعه حمل‌ونقل برقی باشد. این مزایا ارزش اقتصادی معادل ۵هزار دلار در طول عمر یک وسیله نقلیه به همراه دارد. برای تعداد قابل توجهی از کشورها، حمل‌ونقل برقی صرفا به دلیل پایین‌تر بودن هزینه‌های عملیاتی جذابیت دارد، حتی بدون در نظر گرفتن پیامدهای خارجی مثبت با این حال با احتساب این مزایا تعداد کشورهایی که حمل‌ونقل برقی از نظر اقتصادی برای آنها جذابیت دارد به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد.
استطاعت مالی خریداران
سوال دوم می‌تواند این باشد که آیا مصرف‌کنندگان استطاعت مالی تفاوت هزینه سرمایه مرتبط با وسایل نقلیه برقی را دارند؟ به نظر می‌رسد تا زمانی که وسایل نقلیه برقی به برابری هزینه سرمایه برسند هزینه‌های خرید بالاتر مانع پذیرش آنها خواهد بود. در بسیاری از کشورها اضافه قیمت خودروهای دوچرخ و چهارچرخ خصوصی تنها ۱۰ درصد از درآمد ناخالص ملی سرانه را تشکیل می‌دهد. این امر حاکی از آن است که می‌توان این خودروها را با اعمال شیوه‌های تامین مالی مصرف‌کنندگان مقرون به‌صرفه کرد. با این حال در تعداد قابل‌توجهی از کشورها اضافه قیمت خودروهای چهارچرخ برقی بسیار بالاست - بین ۲۰ تا ۵۰۰ درصد درآمد ناخالص ملی سرانه - که به‌طور بالقوه یک مانع صعب‌العبور برای بسیاری از مصرف‌کنندگان است. بسیاری از کشورهای سازمان همکاری و توسعه تلاش کرده‌اند تا هزینه‌های سرمایه‌ای بالاتر را با یارانه خرید خودرو جبران کنند اما مکانیسم‌های تامین مالی راه‌حل بهتری برای کشورهای در حال توسعه ارائه می‌کنند. یارانه خرید وسایل نقلیه برقی، عمدتا چهارچرخ در بسیاری از بازارهای پیشرو شایع است. اما این یارانه‌ها بسیار پرهزینه هستند حدود ۱۲هزار دلار آمریکا به ازای خرید هر وسیله نقلیه. علاوه‌بر این، با توجه به اینکه وسایل نقلیه برقی چهارچرخ گران‌قیمت بوده و عمدتا توسط مصرف‌کنندگان با درآمد بالاتر خریداری می‌شوند این یارانه‌ها کارایی چندانی ندارند. در نتیجه نمی‌توان این یارانه‌ها را یک رویه کارآمد در بودجه عمومی در LMICها تلقی کرد آنچه برای LMICها می‌تواند مقرون به‌صرفه‌تر و مقیاس‌پذیرتر باشد توسعه مکانیسم‌های تامین مالی برای مصرف‌کنندگان است تا بتوانند هزینه‌های سرمایه‌ای بالاتر وسایل نقلیه برقی را در طول زمان تقسیط کنند. این مکانیسم‌ها می‌تواند شامل خطوط اعتباری مصرف‌کننده یا مدل‌های لیزینگ خودرو یا باتری شود. به‌عنوان مثال در هند دولت یک طرح تضمین اعتباری جزئی فرست لاس را به موسسات مالی ارائه کرده تا به این ترتیب میزان دسترسی به اعتبارات بانک‌های تجاری را با نرخ‌های ترجیحی برای خرید خودروهای برقی دو و سه‌چرخ افزایش دهد.
لیزینگ خودروهای برقی می‌تواند در کاهش ریسک مالکیت که مصرف‌کنندگان با آن مواجه هستند موثر بوده و آنها را به شرکت‌های لیزینگ که در مدیریت ریسک خبره‌ترند، منتقل کنند. «باتری به‌عنوان یک سرویس» یکی از مدل‌های کسب‌وکار در حال ظهور است که در آن خرید باتری - پرهزینه‌ترین جزء وسایل نقلیه برقی - از خود خودرو تفکیک می‌شود و ترکیبی از لیزینگ و تعویض باتری باعث کاهش هزینه پیش‌پرداخت خودرو که مانعی کلیدی برای پذیرش خودروهای برقی توسط اقشار کم‌درآمد است، می‌شود. این مدل در چین هند تایلند و به‌طور فزاینده‌ای در آفریقا مشاهده شده است. طرح‌های لیزینگ مشابهی برای افزایش جذابیت اتوبوس‌های برقی معرفی شده‌اند. در شیلی مدل کسب‌وکار برای اتوبوس‌های برقی ارائه خدمات را از مالکیت ناوگان جدا می‌کند و شرکت برق به مالک دارایی و سرمایه‌گذار تبدیل می‌شود که اتوبوس‌ها را به اپراتورها اجاره می‌دهد «استفاده از مدل‌های حمل‌ونقل به‌عنوان یک سرویس» در زمینه وسایل نقلیه برقی بار هزینه‌های سرمایه‌ای بالا را به شرکت‌هایی که دسترسی آسان‌تری به اعتبارات دارند منتقل کرده و به این ترتیب مصرف‌کنندگان می‌توانند به‌صورت تدریجی به ازای هر سفر یا از طریق اشتراک ماهانه هزینه‌ها را تقبل کنند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰