امیر کریمی، آنالیزور فوتبال: دو باخت پیاپی با نتیجه سه بر یک مقابل الهلال باعث شد پایان تلخی در لیگ قهرمانان این فصل برای فوتبال ما رقم بخورد. ۶ گل خورده و تنها دو گل زده نشان از تفاوتها در سطح بازی دو فوتبال دارد. فوتبالی که هنوز روی استعداد و ظرفیتهای فردی تکیه دارد و برعکس، فوتبالی که روی برنامهریزی و دوراندیشی و سرمایهگذاری کلان حساب باز کرده است.
اولین اشتباه، آخرین اشتباه
به نظر میرسد varنیاز جدی فوتبال ما باشد. محمد دانشگر و سیاوش یزدانی درحالی در هر دو بازی اخراج شدند که تصمیم ابتدایی داور اخراج نبود. اما نکتهای که در همین اخراجها نهفته، این است که ظاهرا خطاهایی در فوتبال داخلی ما رخ میدهد که استاندارد تصمیمگیری داوران در مورد این خطاها در فوتبال ما، با فوتبال بینالمللی متفاوت است؛ چراکه نه محمد دانشگر و نه سیاوش یزدانی در نگاه اول ظاهرا اشتباه بزرگی را انجام نداده بودند. این سبک اشتباهات در بازی با تیمی مانند الهلال رسما امضای حکم شکست برای هر تیمی میتواند باشد.
حفظ نتیجه
جالبتر از موضوع داوری و استانداردهای دوگانه، پیش افتادن سپاهان در هر دو بازی بود. بردن الهلال خصوصا در اصفهان و حتی در زمین آنها دور از دسترس نبود. مهمتر اینکه تیم عربستانی بعد از گل خوردن و عقب افتادن بر ایده و نگاه خود در بازی اصرار داشت تا به نتیجه برسد. ایجاد فاصله کوتاه عمقی بین خط دفاع تا خط حمله در این تیم باعث شده بود بازیکنی مانند رامین رضاییان چندین بار بتواند دفاع این تیم را دور بزند اما فرصتها به گل تبدیل نشد و درنهایت سپاهان جریمه سختی شد. مساله حائز اهمیت در الهلال سبک یکسان بازی آنها در هر دو بازی و عدم تغییر تاکتیک یا ایده تیمی برای بازی دوم آن هم درحالی بود که بازی رفت را برده بودند.
تغییر در چینش
نبودن محمد دانشگر باعث شد برایان دابو، هافبک تنومند سپاهان یک خط عقبتر بازی کند و این خود جای سوال دارد که این تیم چرا در نقل و انتقالات به خط دفاعی خود بیتوجه بوده است. در هر صورت رفتن دابو به دفاع وسط زور جنگندگی سپاهان را کم کرد و تلفیق محمد کریمی، امید نورافکن و فرشاد احمدزاده ترجیح چاشنی تکنیک و سرعت بر قدرت در خط میانی این تیم در بازی برگشت بود. شاید اگر یک مدافع وسط کلاسیک در بازی برگشت در ترکیب سپاهان حضور داشت برایان دابو قابلیت حفظ نتیجه سپاهان را در زمان برنده بودن افزایش میداد. رامین رضاییان اولین هدف سپاهانیها برای دور زدن خط دفاع الهلال بود. جایی که با سرعت او قدرت و استایل سرزنی مغانلو، فرشاد احمدزاده با سرعت به این خط اضافه میشد و علیاصغر اعرابی ریزنقش نقش بازیکن سایه در نقاط کور را داشت تا احیانا توپهای برگشتی یا سردرگم داخل جریمه را به گل تبدیل کند. این حربه در چند صحنه موفق بود ولی گل نشدن توپها باعث شد تا این سپاهان باشد که درنهایت به عقب رانده شود و تحت فشار و اشتباه وحشتناک یزدانی بازی را واگذار کند. در بازیهای تیمملی در جام ملتها و بازی با الهلال موقعیتهای گل زیادی برای فوتبال ما از دست رفت. به نظر میرسد گلنزدنها ریشه در نداشتن اعتمادبهنفس، مخصوصا در فوتبال باشگاهی در سطح آسیا دارد تا صرفا مسائل فنی. نیاز فوتبال ما به مباحث روانشناسی بهخصوص با این شرایط نابرابر روزبهروز بیشتر میشود و بیتوجهی به این مساله همچنان ادامه دارد.