از بنیاد فارابی تا شهرداری تهران؛
چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فجر را احتمالا می‌توان یکی از متفاوت‌ترین ادوار یکی دو دهه اخیر این رویداد سینمایی دانست. جایی که نهادهایی مانند بنیاد فارابی، حوزه هنری و سازمان اوج مثل چند سال گذشته فیلم داشتند و با اضافه شدن ارگان‌های قدیمی‌تر مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حتی نهادهای جدید مثل مجتمع مهوا، عملا به میدان رقابت ارگان‌های دولتی، نظامی و عمومی تبدیل شده بود.
  • ۱۴۰۲-۱۲-۰۳ - ۰۳:۴۵
  • 00
از بنیاد فارابی تا شهرداری تهران؛
ارگان‌ها در جشنواره فیلم فجر؛ قبول یا رفوزه؟
ارگان‌ها در جشنواره فیلم فجر؛ قبول یا رفوزه؟

چهل و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فجر را احتمالا می‌توان یکی از متفاوت‌ترین ادوار یکی دو دهه اخیر این رویداد سینمایی دانست. جایی که نهادهایی مانند بنیاد فارابی، حوزه هنری و سازمان اوج مثل چند سال گذشته فیلم داشتند و با اضافه شدن ارگان‌های قدیمی‌تر مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حتی نهادهای جدید مثل مجتمع مهوا، عملا به میدان رقابت ارگان‌های دولتی، نظامی و عمومی تبدیل شده بود. حالا و در شرایطی که حدود یک هفته از پایان این رویداد گذشته، احتمالا بهترین زمان برای ارزیابی عملکرد این نهادهاست که شاید سال آینده هم در کنار برخی دیگر از مجموعه‌های متصل به بودجه‌های عمومی، رقبای اصلی جشنواره چهل و سوم فیلم فجر را تشکیل دهند. در گزارش پیش‌رو به ۲۲ فیلمی پرداختیم که در این دوره جشنواره به شکل رسمی از سرمایه نهادها استفاده کرده بودند و تلاش کردیم نتیجه کار را بر اساس فضای کلی نظرات منتقدان، واکنش عموم تماشاگران و آرای داوران جشنواره بررسی کنیم.
۱۰ ارگان، ۲۲ فیلم
بر اساس اخبار منتشرشده درباره ۳۳ فیلم ایرانی حاضر در سه بخش سودای سیمرغ، نگاه نو و انیمیشن در این دوره از جشنواره فیلم فجر، ۲۲ فیلم از سرمایه نهادهای حاکمیتی استفاده کرده‌اند که این ۱۰ نهاد را شامل می‌شود: بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوج، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، شهرداری تهران، مجتمع مهوا، بنیاد شهید و امور ایثارگران، بنیاد روایت فتح، بنیاد بیان، بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی. در میان این ارگان‌ها، برخی مثل بنیاد فارابی و کانون پرورش فکری بیش از سه دهه سابقه حضور در جشنواره فجر دارند، برخی مثل سازمان اوج در سال‌های اخیر حضور چشمگیری در جشنواره پیدا کرده‌اند و البته در این میان نهاد جدیدی به نام «مهوا» وابسته به سازمان بسیج مستضعفین هم به چشم می‌خورد که به تازگی دست به فیلمسازی زده و برای نخستین بار در چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر حاضر شده است. وزارت میراث فرهنگی نیز که در دوره اخیر تمایل زیادی به فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی نشان می‌دهد، یک فیلم را به جشنواره فرستاد.
هزینه بالای فیلم‌ها
نکته‌ای که در میان فیلم‌های چهل و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر دیده می‌شد، حضور چشمگیر محصولاتی با پروداکشن بزرگ و هزینه بالاست. در شرایطی که ساخت فیلم‌های تاریخی، جنگی و انیمیشن به طور معمول هزینه بالایی می‌طلبد، در میان ۲۲ فیلم ارگانی این دوره، خیل فیلم‌های جنگی در کنار چند اثر تاریخی حضور داشته‌اند و با نمایش چهار پویانمایی بلند، از این جهت دوره چهل و دوم رکورددار شد. در میان این آثار، محصولاتی مانند «مجنون»، «آسمان غرب»، «بهشت تبهکاران»، «احمد» و «قلب رقه» احتمالا پرهزینه‌ترین فیلم‌های جشنواره لقب بگیرند. شنیده‌ها نشان می‌دهد ارقام تولید برخی از این فیلم‌ها به قدری بالاست که شاید بتوان با آن سریال خانگی ساخت. در این میان به ندرت بتوان آثاری کم‌هزینه مثل «صبح اعدام» یا «ظاهر» یافت. با وجودی که در برخی دوره‌های گذشته، گاه ارگان‌ها بودجه فیلم‌های خود را اعلام کرده بودند، ولی امسال با وجود گذشت حدود 10 روز از برگزاری مراسم اختتامیه، هزینه تولید هیچ‌کدام از فیلم‌های ارگانی به شکل رسمی اعلام نشده است.
شکست فیلم‌های فجر ۴۱
همه این هزینه‌های بالا در حالی است که سازندگان بسیاری از این محصولات، حتی امیدی به فروش ۲۰ میلیارد تومانی که بتواند نیمی از هزینه‌های تولید را هم جبران کند، ندارند، چه برسد به کسب گیشه‌ای که باید ۳ برابر هزینه‌های تولید باشد تا بتواند هزینه تولید یک فیلم را سربه‌سر کند. نگاهی به فهرست فیلم‌های اکران‌شده در طول سال نشان می‌دهد که تنها یک اثر شرکت‌کننده در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، پرفروش شده است؛ «بچه‌زرنگ» با گیشه ۶۲ میلیارد تومانی. بقیه آثار شامل «کت‌چرمی» با فروش ۱۴ میلیاردی، «غریب» با فروش ۱۰ میلیاردی، «جنگل پرتقال» با فروش ۳ میلیاردی، «سرهنگ ثریا» با فروش کمتر از ۲ میلیاردی، «بعد از رفتن» با فروش یک میلیاردی، «پالایشگاه» با فروش ۶۰۰ میلیونی، «پرونده باز است» با فروش ۵۸۰ میلیونی، «شماره ۱۰» با فروش ۵ میلیونی و «چرا گریه نمی‌کنی؟» با فروش ۴۰۰ میلیونی جمعا حدود ۳۰ میلیارد تومان فروخته‌اند. روشن است که هیچ‌کدام از این آثار حتی «کت‌چرمی» به هزینه تولید هم نرسیده‌اند، چه برسد به سودآوری. بنابراین شکست این ۹ فیلم جشنواره ۴۱ که اغلب‌شان محصولات ارگان‌ها بودند، نوید مناسبی از سینمای ایران در سال آینده نمی‌دهد.
تنها در اکران

حال این نکته مهم نیازمند توجه است که آیا ارگان‌ها در زمان نمایش عمومی فیلم‌ها روی پرده سینما نیز از سرمایه‌گذاری‌های چند ده میلیارد تومانی که از بیت‌المال انجام شده، مراقبت می‌کنند؟ اگر قرار باشد پاسخ یک کلمه‌ای به این پرسش داده شود، «بسیار کم» خواهد بود. یعنی ارگان‌ها به ندرت در زمان اکران عمومی محصولات سینمایی، برای بهتر دیده شدن فیلم‌ها هزینه و تلاش می‌کنند. تحلیل بدبینانه این وضعیت، آن است که مدیران ارگان‌ها می‌پندارند کار اصلی را در تولید و نمایش اولیه در جشنواره فیلم فجر انجام داده‌اند و بیلان کاری پر شده؛ بنابراین دیگر نیازی به تبلیغات برای نمایش موفق و گیشه پررونق فیلم‌ها نیست. به هر روی، علت هرچه که باشد، ضعف تبلیغات و اطلاع‌رسانی را در سینمای ایران نشان می‌دهد که بسیاری از محصولات سینمایی در نهایت در قاب تلویزیون به دست مخاطب می‌رسند، نه روی پرده سینما که جایگاه اصلی این فیلم‌هاست. پرسش اینجاست؛ اگر قرار بود فیلم برای نمایش تلویزیونی ساخته شود، چه نیازی به استفاده از تجهیزات گران‌قیمت سینمایی، عوامل درجه‌یک پشت دوربین و البته ستاره‌های سینما بود؟ اغلب این پروژه‌ها را می‌شود با هزینه‌هایی بسیار کمتر برای تلویزیون تولید کرد. این در حالی است که ارگان‌ها باید بدانند فیلم‌ها را نباید برای خوش‌آمد مدیران بالادستی، بلکه باید برای عموم تماشاگران ساخت. اگر هدف، روایت صحیح تاریخ معاصر یا معرفی قهرمانان ملی به نسل جوان است، طبعا مخاطب عام باید هدف قرار گیرد، نه مدیران و بولتن‌ها.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰