مرتضی نواب، تحلیلگر سیاسی:
در منابع جامعه‌شناسی، مشارکت انواع متعددی مانند مشارکت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد. در هر کدام از این مفاهیم اصل بر حضور عامه مردم در تصمیم‌سازی‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، اجرا و انجام وظایف و... است. اما آنچه تغییر می‌کند، حوزه‌ای است که مردم در آن حضور یافته و اقدام جمعی می‌کنند.
  • ۱۴۰۲-۱۱-۲۵ - ۰۱:۲۱
مرتضی نواب، تحلیلگر سیاسی:
مشارکت اجتماعی بن‌مایه‌ دیگر انواع مشارکت
مشارکت اجتماعی بن‌مایه‌ دیگر انواع مشارکت

مرتضی نواب، تحلیلگر سیاسی: در منابع جامعه‌شناسی، مشارکت انواع متعددی مانند مشارکت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد. در هر کدام از این مفاهیم اصل بر حضور عامه مردم در تصمیم‌سازی‌ها، تصمیم‌گیری‌ها، اجرا و انجام وظایف و... است. اما آنچه تغییر می‌کند، حوزه‌ای است که مردم در آن حضور یافته و اقدام جمعی می‌کنند. چهارچوب‌های نظری و تجارب داخلی نشان از آن دارد که مشارکت اجتماعی، پایه‌ هرگونه مشارکتی است. یعنی اگر بخواهیم جامعه‌ای را به‌سمت مشارکت‌جویی چه در طرف مردم و چه در طرف نظام حکمرانی سوق دهیم، باید از نقطه مشارکت اجتماعی آغاز کنیم. مشارکت اجتماعی عموما به فعالیت داوطلبانه‌ای اشاره دارد که افراد را در موضوعات تعاملی یکدیگر و نیازهای اجتماعی دخیل می‌کند. این مشارکت می‌تواند اشکال و درجات متفاوتی مانند تعاون، همکاری، همیاری، همبستگی، انطباق، سازگاری، پذیرش، انقیاد و... داشته باشد. پژوهشگران معتقدند ریشه مشارکت اجتماعی، عقاید افراد و نگرش آنان به موضوعات و مسائل اجتماعی است تا آنها را به اهداف خود برساند. با این تعاریف مشخص است مشارکت در عرصه‌هایی مانند سیاست، باید ابتنای بر مشارکت اجتماعی داشته باشد. درواقع جامعه باید خود را دخیل در امور جاری بداند و این مداخله نیز توسط نظام حکمرانی، هم مشروع دانسته شود و هم تقویت شود تا بعد سیاسی هم مشحون حضور مردمی شود.
مهم است دقت کنیم، مشارکت اجتماعی خود را در قالب‌های مختلف بروز می‌دهد. شکل‌های سازمان یافته که در قالب انواع سازمان‌های مردم‌نهاد بروز می‌کند، بخشی از این موضوع است که ذیل نظام حکمرانی و با تایید آن صورت می‌گیرد. گرچه اساس و پایه این نوع از مشارکت هم همان داوطلبانه بودن است اما قالب آن، میزانی از رسمی بودن همراه با یک‌سری قواعد مانند اساسنامه تشکل و جمع سازمان‌یافته مربوطه را دارد. همچنین میزان فعالیت در این شکل و قالب، معمولا منظم و ساختاریافته است. نظارت حاکمیتی در این قالب نیز در بیشترین حالت خود قرار دارد.
اما شکل دیگری از مشارکت اجتماعی نیز وجود دارد که سازمان‌یافته نبوده ولی افراد را دخیل در امور اجتماعی می‌کند. وجود مجموعه‌های فراوان اجتماعی مبتنی‌بر روابط دوستی، محلی و... که اساسا به‌گونه‌ای سازماندهی نشده و غیررسمی، با رویکردی داوطلبانه پیرامون مسائل اجتماعی کشور درحال فعالیت هستند، از‌جمله این موارد مهم و اساسی است. نکته دیگر در این زمینه تفاوت شکل‌ها و قالب‌های مشارکت اجتماعی در کشورهای مختلف است. باید در‌نظر داشت صورت‌بندی هر جامعه برای مشارکت اجتماعی و فرهنگی، با جوامع دیگر گاهی متفاوت است. برای مثال وجود قالب هیات‌مذهبی یا مسجد، یکی از دیرپاترین قالب‌های مشارکت اجتماعی و فرهنگی و در برخی برهه‌ها مانند انقلاب اسلامی در ایران بوده است. در همین مثال‌ها بازهم مشخص است مشارکت اجتماعی آغازگر مسیر مشارکت در انواع دیگر آن به‌ویژه مشارکت سیاسی بوده است.
در دهه اخیر نیز قالب‌های جدید و منحصربه‌فردی برای مشارکت اجتماعی به‌وجود آمده که مغتنم است. برای مثال در نوع سازمان‌یافته مشارکت، می‌توان به شکل‌گیری گروه‌های جهادی اشاره کرد که با استقبال خوبی از سوی جوانان و دانشجویان روبه‌رو بوده است. و در نوع غیرسازمان‌یافته نیز می‌توان مشارکت عمومی مردم و خصوصا جوانان در شبکه‌های اجتماعی و گفت‌وگوی چندطرفه درباره مباحث مختلف را مورد توجه قرار داد. بر این اساس می‌توان گفت مشارکت اجتماعی در ایران، تضعیف نشده، بلکه شکل و قالب آن تغییر یافته است. گرچه این تغییر ایرادات خود را دارد. یکی از مهم‌ترین ایرادات وجود اخبار و اطلاعات بعضا غیردقیق و نادرست در این شبکه‌ها و درونی شدن گروه‌ها و خرده‌فرهنگ‌های اجتماعی است. یعنی به‌جای آنکه مردم با هم گفت‌وگو کنند و مشارکتی با اکثریت جامعه داشته باشند، در فضایی از دوستان و هم‌فکران خود گفت‌وگو می‌کنند و در‌نتیجه مشارکت اجتماعی به همبستگی اجتماعی بیشتر منجر نمی‌شود. همچنین اشکال دیگری که در این زمینه می‌توان ذکر کرد عدم‌وجود اطلاعات و آمار کمی از این گونه‌های جدید مشارکت در کشور است. خلاصه اینکه مشارکت اجتماعی به‌عنوان پایه و مبنای مشارکت در کشور و همچنین نقش ممتازی که در جامعه‌پذیری افراد، خصوصا جوانان برعهده دارد باید بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران و مجریان قرار گیرد. همچنین باید توجه داشت تقویت انواع دیگر مشارکت همچون مشارکت سیاسی را، باید از مشارکت اجتماعی آغاز کرد و این آغاز هم باید با نگاهی به ساختارهای بومی و تغییرات جدید و روندهای شکل گرفته در یک‌دهه اخیر انجام شود تا در نگرشی کل‌بین، بتواند کار را پیش ببرد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران :