زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: در میان اصلاحطلبان و با گذر از انتخابات سال 98 و 1400 حالا به وضوح مشخص شده است که اصلاحطلبان اکنون دچار شکاف و دودستگی درون خود شدهاند، این روزها و همزمان با نزدیک شدن به انتخابات مجلس نیز این شکاف در حال عمیقتر شدن است. در میان اصلاحطلبان حتی برخی معتقدند طیف تند اصلاحطلبی اکنون از اصلاحات عبور کرده است. امری که محمدعلی وکیلی فعال سیاسی اصلاحطلب نیز به آن تاکید و اشاره کرد که ما نیز از اصلاحطلب رفتاری به اصلاحطلب رویکردی تغییر مسیر دادیم، اما در آن سمت برخی اصلاحطلبان از ساختار اصلاحطلبی عبور کردند. این اختلاف البته خود را در جریان عملکرد اصلاحطلبان در مجلس دهم نیز نشان داد، موضوعی که وکیلی نیز به آن اشاره کرد و گفت برخی از ما توقع داشتند مثل مجلس ششم به اصطلاح زیر میز بزنیم. به بهانه نزدیک شدن به انتخابات مجلس و در ادامه سلسله گفتوگوها با نمایندگان احزاب و گروههای سیاسی، به سراغ محمدعلی وکیلی فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیرمسئول روزنامه ابتکار رفتیم و به مسائل مختلفی مثل بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان، اتفاقات سال 88 وکنش اصلاحطلبان در انتخابات پرداختیم. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*اصلاحطلبان مجلس دهم به مراتب بیش از مجلس ششم بود اما دوستان ما انتظار کار چریکی و پلیسی و زدوخوردی داشتند و میخواستند ما به اصطلاح زیر میز بزنیم، چون فرضشان این بود، میگفتند مجلس دهم مجلس ساکت و سازگار و ناکارآمدی است. در جریان اصلاحطلب ما به یک تکثر غیرقابل اجماع رسیدیم، معنایش این است جریان اصلاحطلب در فرآیند زمان دچار انشقاقهای زیادی شده است. برخی که تا دیروز اصلاحطلبان ساختاری بودند و اصلاحات ساختاری مطالبه میکردند، از این مرحله هم عبور کردهاند.
*در بخش نخبگانی چیزی تغییر نمیکند و ما درجا میزنیم یعنی با حرفدرمانی اجازه نمیدهیم تغییرات بهنفع بالندگی رخ دهند. اگر این باشد، مهاجرت اتفاق نمیافتد و گرنه سیل مهاجرت به راه میافتد و زبان گفتمان محفلی این میشود که بهجای اینکه بگویند تلاش کنیم، میگویند چه فایده؟! بقیه چه کردند و چه تاثیری دارد؟! اینها محصول تصلب بر وضع موجود است. چه اشکال دارد شورای نگهبان اعلام کند من رویکردم را تغییر دادم. اتفاقا در دیدار اخیری که به ابتکار رئیسی، دبیران کل احزاب داشتند، وی چهرههای سیاسی را دعوت کرده بود و جلسه درباره انتخابات برگزار شد. من آنجا دیدم، رئیسی خودش بهصراحت حرف دیرپای ما را تکرار میکند. او گفت نظر بر مبنای رهبری اصل بر این است که همه دارای صلاحیت هستند یعنی براساس تعبیر رئیسی، رهبری هم معتقدند وظیفه دستگاههای نظارتی احراز عدمصلاحیت است، نه احراز صلاحیت.
* با وجود اینکه در سال 98 مشارکت پایین بود اما باید برای اینکه نشان دهند در میدان انتخابات جوانمرد هستند و نباید سبد رایشان را از دست دهند، در بازی انتخابات وارد میشدند. در 1400 به این ترتیب و الان هم به همین ترتیب. مشروط به اینکه انتخابات حتما باید مشارکتی باشد تا ما هم احساس کنیم نتیجه دلخواهمان است، نوعی فرصتطلبی تابع نتیجه دلخواه است. گویا نتیجه دلخواه اصلاحطلبان در نتیجه بالاست و نتیجه دلخواه اصولگرایان در انتخابات با مشارکت پایین است. این از هر دو سو فرصتطلبی است اما آن چیزی که تامینکننده منافع ملی کشور است، برگزاری یک انتخابات خوب است، فارغ از اینکه نتیجه چه باشد، الان دغدغه مجریان و ناظران نتیجه دلخواه است، نه انتخابات خوب.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.