مربیانی که می‌توانند فلسفه جدید داشته باشند چه ویژگی‌هایی دارند؛
فدراسیون فوتبال قرارداد امیر قلعه‌نویی را تمدید کرد. تمدیدی در عین شایستگی اما از جنس شک و تردید. اینکه در بسیار از معیارها قلعه‌نویی مربی شاخصی در داخل است شکی نیست. باثبات‌ترین سرمربی لیگ‌ برتر و به نقل از خودش تنها مربی که هزار امتیاز و شاید هم بیشتر در بازی‌های داخلی کسب کرده و همیشه در تیم‌های بزرگ داخلی با بازیکنان بزرگ و چالش‌های آنها دست‌وپنجه نرم کرده است و از این دست دلایلی که بخشی از آنها قابل اعتنا از سوی کارشناسان شناخته شده است و قسمی دیگر از آن هم قابلیت پرداختن و جای بحث دارد.
  • ۱۴۰۲-۱۱-۲۳ - ۰۲:۲۹
  • 00
مربیانی که می‌توانند فلسفه جدید داشته باشند چه ویژگی‌هایی دارند؛
جوان‌گرایی با امیر ممکن است؟
جوان‌گرایی با امیر ممکن است؟

امیر کریمی، آنالیزور فوتبال: فدراسیون فوتبال قرارداد امیر قلعه‌نویی را تمدید کرد. تمدیدی در عین شایستگی اما از جنس شک و تردید. اینکه در بسیار از معیارها قلعه‌نویی مربی شاخصی در داخل است شکی نیست. باثبات‌ترین سرمربی لیگ‌ برتر و به نقل از خودش تنها مربی که هزار امتیاز و شاید هم بیشتر در بازی‌های داخلی کسب کرده و همیشه در تیم‌های بزرگ داخلی با بازیکنان بزرگ و چالش‌های آنها دست‌وپنجه نرم کرده است و از این دست دلایلی که بخشی از آنها قابل اعتنا از سوی کارشناسان شناخته شده است و قسمی دیگر از آن هم قابلیت پرداختن و جای بحث دارد. به هر صورت نمی‌توانیم به این زودی فراموش کنیم‌ که امیر قلعه‌نویی اگرچه از فلسفه سنتی، بازی با قدرت‌بدنی بالا و توپ‌های بلند در تیم‌های خود در این چند فصل اخیر سعی کرد فاصله بگیرد و خود و ایده‌های تیم‌های زیرنظرش را با حضور مربیان به‌روزشده، نو و تقویت کند اما در همین بازی با قطر در بزنگاه لازم باز هم به همان شیوه قدیمی خود پناه برد تا ثابت کند هنوز مرغ او یک پا دارد. اما نکته‌ پررنگ ماجرا در تمدید او آنجاست که توجیهی به نام عدم نتیجه‌گیری مربیان‌ خارجی در فوتبال ملی در محافل ورزشی و رسانه‌های ما مطرح می‌شود. اینکه یک شخص خارجی به هر دلیلی نزدیک به یک دهه سکاندار تیم‌ ملی ایران باشد و با کلی هزینه و خرج و مخارج فوتبال ما را بدون هیچ دستاورد یا شاخصی ترک‌ کند نمی‌تواند توجیه مناسبی برای عدم نتیجه‌گیری مربیان دیگر خصوصا مربیان بومی باشد و اتفاقا در جایگاه خود، جای سوال از تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان را مهیا می‌کند.
در هر صورت یک مقایسه ساده دوران پساکی‌روش در فوتبال را می‌توان با قطر انجام داد. جایی که این تیم، کارلوس‌ کی‌روش را از سرمربیگری خلع کرد و به یک مربی اسپانیایی اطمینان کرد و در این جام حاضر شد و درنهایت منجر به نتیجه‌ای می‌شود که با آن روبه‌رو هستیم. حذف فوتبال ایران به دست قطر و دومین حضور متوالی این تیم در فینال جام ملت‌های آسیا و درنهایت قهرمانی. در دوران پساکی‌روش البته در فوتبال ما، مارک ‌ویلموتس و دراگان اسکوچیچ هم بر سر کار آمدند که یکی به دلیل شاهکار ویلموتس‌‌گیت و دیگری هم با کج‌سلیقگی فدراسیون‌نشینان از این سکان کنار رفتند تا بار دیگر کی‌روش سرمربی تیمی شود که در جام‌جهانی حضور خواهد داشت. حالا اما نوبت به یک مربی شناخته شده وطنی رسیده اما ما همچنان در عطش حداقل یک فینال در آسیا می‌سوزیم، حضوری که به نظر حق طبیعی فوتبال ماست. باختن در فوتبال شاید یک اتفاق باشد اما نمی‌توان چشم‌ها را روی نداشتن طرح و برنامه چه در داخل زمین و چه در بیرون آن بست. تمدید با امیر قلعه‌نویی تا جام‌جهانی شاید از جهت شناخت فرهنگ و شرایط داخلی فوتبال ما یک فرصت ویژه به او و جریان همراه او باشد اما نمی‌توان فراموش کرد که ما نیاز به یک خون تازه در شریان‌های کلی فوتبال کشور داریم. یادمان باشد که رسیدن به جام‌جهانی دیگر آمال و آرزوی فوتبال ما نیست و حالا تنها نتیجه‌گیری در آن می‌تواند اقناع‌کننده افکار عمومی فوتبال‌دوستان باشد.

مربی خارجی یا ایرانی؟ سوال این است
سال‌ها پیش در زمان قهرمانی ایران در بازی‌های آسیایی پکن، علی‌پروین نقل قول معروفی داشت که «تیم‌های آسیایی‌ با سرعت هواپیمای‌جت در حال پیشرفت هستند و ما با شتاب موتورگازی.» تبلور این سخن را در این سال‌ها در همه ابعاد فوتبال کشورهای آسیایی می‌بینیم. پیشرفت در همه زمینه‌ها، نه صرفا سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نشان می‌دهد که ما نیاز به یک جریان تازه در فوتبال خود داریم. خون جدیدی که پمپاژ آن می‌تواند سنت‌گرایی را از فوتبال ما کم‌وبیش پاک کند و البته که در این راه زمان و همراهی و در اولویت اول، انتخاب یک شخص مناسب به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی بسیار اهمیت دارد.

تغییر تفکر
برای ایجاد تغییرات در شالوده فکری و ذهنی فوتبالی که نتیجه‌گرایی در آن بیداد می‌کند نیاز به یک برنامه‌ریزی مدون کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت است. البته که قبل از همه اینها باید به این مطلب پرداخت که ما چه فلسفه‌ای را در فوتبال دنبال می‌کنیم و در ادامه به دنبال چه سبکی از بازی در سطح ملی هستیم تا براساس این دانش به انتخاب‌های درست و تاثیرگذار در راس امور و خصوصا کادر فنی تیم‌ ملی دست بزنیم. به نظر می‌رسد برای فوتبال ما که تاروپود آن با حرکات رو به جلوی زیبا عجین بوده و همیشه ذهنیت تهاجمی داشته، هیچ‌گاه نگاه ماشینی یا تدافعی برای اذهان و افکار عمومی آن دلنشین نخواهد بود. این فوتبال در تمام انتخاب‌ها و سمت‌ها نیاز به یک دگردیسی در بینش خود دارد تا در جایگاه اصلی خود قرار گیرد.

انتخاب راه
انتخاب راه به این معنی که یک برنامه‌ریزی برای فوتبال که حتی در سطح داخل و باشگاهی به سمت و سوی آن حرکت کنیم. پرواضح است که مربیگری در تیم‌ ملی شرایط متفاوتی نسبت به باشگاهی دارد و مربیانی که در این مقام استفاده می‌شوند شرایط جداگانه‌ای را برای آماده‌سازی تیم خود در نظر خواهند‌ گرفت. بنابراین برای پیشرفت در یک فلسفه فوتبال حتی نیاز به همراهی تیم‌های باشگاهی هم هست تا در آوردگاه‌های قاره‌ای و جهانی شاهد موفقیت باشیم.

مربیان خارجی
بررسی حضور مربیان خارجی در شرایط فوتبالی کشورها می‌تواند جالب توجه باشد. مربیانی که متاثر از فلسفه‌های گوناگون سعی به ارتقای سطح فوتبال تیم‌های ملی در قاره آسیا داشته‌ و دارند. این موضوع از این‌جهت حائز اهمیت است که این حضور را نمی‌توان به یک زمان و یک کشور خاص ربط داد بلکه در تمام این تیم‌ها رشد و پیشرفت به دلیل حضور این مربیان دیده می‌شود؛ چراکه در همین جام‌ملت‌ها هم بروز و ظهور چنین مربیانی که به آنها می‌توان حکم مربیان مولف را هم داد، دیده شد.
فیلیپ تروسیه: سرمربی ویتنام در این جام بود. شاید به جرات بتوان گفت بنای فوتبال به‌روزشده ژاپن، در دو دهه پیش توسط این مربی گذاشته شد جایی که ژاپنی‌ها با اعتماد به او حتی فوتبال پایه و تربیت مربیان خود را هم دگرگون کردند. البته که در ادامه راه حضور زیکو و زاکه‌رونی هم بی‌تاثیر در فوتبال این کشور نبودند و حالا مربیان بومی سکان هدایت تیم ملی این کشور را در دست دارند. حضور مرد فرانسوی در ویتنام هم تاثیرات خود را خواهد گذاشت، هرچند بستر فوتبال در این کشور کوچک کاملا متفاوت از ژاپن دو دهه پیش است.
فیلیکس سانچز: مرد اسپانیایی که با تیم‌ ملی جوانان قطر شروع کرد و با قهرمانی در جام ملت‌ها کار خود را تمام کرد. در دوره قبل قطر را قهرمان جام ‌ملت‌های آسیا کرد و تاثیرات حضور او را همچنان در تیم ملی قطر می‌بینیم. توجه کنیم که قطر کشوری با جمعیت نهایتا پنج میلیون نفر شرایط بروز استعداد و رشد را به معنای واقعی ندارد و کمپ اسپایر جور خیلی از این نداشته‌ها را می‌کشد. پس توجه به فوتبال پایه و رشد بازیکنان با یک سرمربی آگاه، هوشمندانه‌ترین انتخاب برای فدراسیون قطر بوده است.
هکتور‌ کوپر: مرد نایب‌قهرمانی، که بنای حملات سریع را در فوتبال اروپا با والنسیا، ویارئال و چند تیم دیگر گذاشت. دو فینال اروپایی او با والنسیا و دفاع بتنی‌اش از یادها نخواهد رفت. حضور او در تیم‌ ملی سوریه تاثیرات خود را هم گذاشته است. سوریه هم بنا بر سبک بازی خود و تعاریف از حریفان قدر آسیایی، به دنبال سرمربی با فلسفه فوتبالی متناسب رفت که بتواند در معیارهای مختلف سطح کیفی این تیم را ارتقا دهد. نتیجه این حضور برای سوریه هم حضور در یک‌هشتم نهایی و حذف شدن صرفا در ضربات پنالتی بود.
روبرتو مانچینی: حضور مانچینی در فوتبال عربستان حکایت از تغییر ذائقه این کشور در سبک بازی خود دارد. روبرتو مانچینی یکی از متخصصان و پیشروها در چینش سه‌نفره دفاعی است که در فوتبال مدرن در حال استفاده شدن است. اگرچه مانچینی مانند خیلی از مربیان بزرگ این جام موفق نبود اما مطمئنا در آینده تاثیرات شگرفی در شکل فوتبالی عربستان خواهد گذاشت. حضور چنین چهره‌هایی در فوتبال آسیا و تفکرات آنها در هر شرایطی به نفع فوتبال این قاره تمام خواهد شد.

فوتبال داخلی
در چند سال اخیر ردپای مربیان مولف و تاثیرگذار در فوتبال داخل ما دیده شده است که البته به دلایل متعدد شرایط گاهی آن‌طور که باید پیش نرفته است. برانکو ایوانکوویچ، آندره‌آ استراماچونی، مورایس و خمز ازجمله مربیانی هستند که از هر جهت به ارتقای فوتبال ما کمک کرده‌اند. فراموش نکنیم مفهوم گیگن‌پرس را با استقلال شفر درک کردیم و بازی با دو هافبک دفاعی را با برانکو. استراماچونی ما را با فوتبال برپایه سه دفاعه نوین آشناتر کرد و همین الان پاکو خمز با ظرافت فوتبال مدنظرش را در فوتبال داخلی اجرا می‌کند. حضور مربیان خارجی توانمند در سطح باشگاهی و تیم‌ملی با داشتن یک نقشه راه درست در فوتبال ما که از لحاظ بستر سخت‌افزاری سال‌ها از تیم‌های آسیایی عقب‌تر هستیم می‌تواند منشأ خدمات شایانی باشد، به شرطی که در کنار آنها مربیان مستعد داخلی هم به کار گرفته شوند و ارتقا پیدا کنند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰