عطیه همتی، دبیرگروه نقد روز: دوربینهای تلویزیونی هرسال تلاش میکنند در روز راهپیمایی 22بهمن تصاویر خیابانهای پایتخت و شهرهای بزرگ را نشان دهند و از حضور جمعیت میلیونی در خیابانها بگویند. من اما دلم گیر روستاهای کوچک با خانوادههای چند 10 خانواری است که راهپیمایی 22بهمن برایشان حکم نمازی را دارد که در هر کجای جهان باشند نباید قضا شود. من انقلاب خمینی را در روستاهای محرومی جستوجو میکنم که زنان و مردانش توی کوچههای محروم روستا پرچم جمهوری اسلامی ایران را بلند میکنند و با شعارهای ساده دوستش دارند. هیچ غزل سیاسی در کار نیست. مداح مشهوری نیامده مجلس را گرم کند. بچهها کاغذ و مقواهایشان را از توی کمدشان بیرون آوردهاند با ماژیک و خودکار سادهای روی آن شعار نوشتهاند و دستشان گرفتهاند تا دوربین موبایل ادمین کانال روستا ازشان فیلم بگیرد. زنها چادرشان را به دندان گرفتهاند، دستی به چادر و دستی از زیر چادر مشت کردهاند و بلندبلند شعار میدهند که انقلاب خمینی در 45 سالگی خودش توی روستایشان زنده است و زنده خواهد بود.
دوربینهای تلویزیونی دنبال جمعیت شهرهای بزرگ میگردند. دنبال خانمهای کمحجابی که عکسها و شعارهای انقلابی دستشان گرفتهاند. دنبال تراکم جمعیت. دنبال پوشش شعرخوانی سیاسی. دنبال بازتابها. دنبال شیک و شکیلترین شعارها. دنبال جملات کوبنده راهپیمایان. دنبال بازیهای دوربینی. دنبال برنامههای ارگانی. دنبال چهرهها و مسئولان چپ و راستی که به خیابان آمدند. دنبال شکار سلبریتیها، ورزشکارها و هنرمندان شرکتکننده در 22بهمن.
اما از من بپرسی آنچه انقلاب 57 را روی پا نگه داشته باور همان مردان و زنان روستایی است که برای به خیابان آمدن نه لنگ برنامههای ارگانی بودهاند و نه کسی برایشان هلیکوپتر میفرستد و حتی کسی نیست نازشان را بخرد. آنان که در کوچههای گلی و خاکی روستا دهتا دهتا بیرون میزنند و با همان شعارهای ساده دیروز به عهد قدیمیشان پایبندند. هیچ مسئول و سلبریتی دوروبرشان نمیپلکد. جمعیتشان حماسهساز نیست. مردمی که دوربینی دنبالشان نمیگردد تا توی اخبار نشانشان دهد. مصاحبه تلویزیونی در کار نیست. حتی وقتی مسئولی روی کار میآید توی وعدههای انتخاباتیاش هم جایی ندارند. بار محصولشان حتی بسیاری اوقات زمین میماند. اما نمیگذارند 22بهمنشان قضا شود.