سجاد عطازاده، مترجم: عقیلشاه، دانشیار دانشگاه جورج تاون ایالات متحده و نویسنده کتاب «ارتش و دموکراسی: سیاست نظامی در پاکستان» در مقالهای با عنوان «قربانی جدید پاکستان، چگونه اخراج افغانیها از سوی اسلامآباد میتواند نتیجه معکوس داشته و سبب تقویت طالبان گردد»، که در وبسایت فارنافرز منتشر شده، به بررسی اختلافات جاری موجود بین طالبان افغانستان و دولت پاکستان پرداخته است و بر این باور است که اخراج بیش از یک میلیون افغانستانی از خاک پاکستان که با هدف اعمال فشار روی طالبان افغانستان برای مقابله با گروههای ضد دولت پاکستان انجام میگیرد، احتمالا راه بهجایی نبرده و شاید سبب تقویت طالبان افغانستان نیز شود. دولت پاکستان بهطور بدنامی در عادات و وظایف حاکمیتی خود شهره به بیتفاوتی است؛ اما در ماههای اخیر با قدرت شگفتانگیزی دست به عمل زده است. در ماه اکتبر، دولت موقت تحت حمایت ارتش این کشور اعلام کرد که همه «اتباع غیرقانونی»- اشارهای نهچندان پنهانی به میلیونها پناهجوی افغان که در پاکستان زندگی میکنند - باید تا اول نوامبر این کشور را ترک کنند و در غیر این صورت با دستگیری و اخراج مواجه خواهند شد. البته روی کاغذ این دستور حداقل در حال حاضر، مشتمل بر همه پناهجویان افغان نمیشود؛ یک میلیون افغان دارای مجوزهای قابل تمدیدی هستند که به آنها اجازه تداوم اقامت در پاکستان را میدهد. 800 هزار نفر هم کارت موسوم به «شهروند افغانستانی» دارند که به آنها حق موقت اقامت میدهد؛ البته این افراد از همه مصونیتهای مربوط به پناهندگان در حقوق بینالملل برخوردار نیستند. با این حال، حدود 1.7 میلیون افغانستانی فاقد مدارک مورد نیاز حتی برای اقامت موقت هستند. این گروه که شامل بیش از نیم میلیون نفری میشود که پس از بازپسگیری قدرت توسط طالبان در اوت 2021 از افغانستان گریختند، اکنون در تیررس مقامات پاکستانی قرار دارند.
از زمان سپری شدن ضربالاجل ماه نوامبر، مقامات محلی و پلیس سرکوب بیسابقهای را در سراسر کشور آغاز کردهاند. آنها افغانها را به شمول افراد دارای مدارک قانونی، مورد آزار و اذیت و بازداشت غیرقانونی قرار داده و اموال آنها را نیز ضبط و تخریب کردهاند. این کارزار بیامان هزاران پناهجوی افغانستانی را مجبور کرده است که زندگی زیرزمینی بیابند. تخمین زده میشود که 450 هزار افغانستانی از بیم امنیت خود، به افغانستان و سرنوشت نامعلوم خود در کشوری که روزی از آن گریخته بودهاند، بازگردند.
این سرکوب ارتباط چندانی با مهاجرت غیرقانونی یا میزبانی تعداد زیادی از پناهندگان ندارد و در حقیقت نمودی از اختلاف فزاینده بین اسلامآباد و رژیم حاکم در کابل است. از سال 2021، پاکستان با موجی از حملات گروه موسوم به «تحریکطالبان» (که از آن بهعنوان طالبان پاکستانی یا تیتیپی نیز یاد میشود) روبهرو شده است. این گروه شبهنظامی اسلامگرا و متمایز اما مرتبط با طالبان افغانستان، بیش از 15 سال است که با استفاده از پناهگاههای امن در داخل خاک افغانستان به اهدافی در پاکستان حمله میکند؛ روندی که از سال 2021 هم شدت یافته است. پاکستان بیهوده تلاش کرده تا طالبان افغانستان، متحد سابق خود را وادار کند تا تیتیپی را مهار کند؛ اما طالبان با آنها بهطور کامل همکاری نکرده و در عوض از اسلامآباد خواسته است که با تحریکطالبان پاکستان مذاکره کند و به خواستههای این گروه توجه کند.
در حقیقت تهدید تروریسمی که پاکستان با آن روبهرو است زاده یکی از تصمیمات نسنجیده خود آن برای حمایت از طالبان افغانستان است؛ آن هم در شرایطی که نیروهای این کشور در نبرد با نوع پاکستانی طالبان بودند. اسلامآباد که دیگر مستأصل شده است، اکنون افغانستانیها را بیرون میکند تا بحران انسانی جاری در آن سوی مرزها را تعمیق کند و کابل را تحت فشار قرار دهد؛ اما این سیاست ممکن است برای دولت پاکستان نتیجه معکوس به همراه آورد و تنها ثمره آن ایجاد هرجومرج بیشتر باشد؛ آن هم درحالیکه انسانها به یک توپ فوتبال سیاسی تبدیل میشوند و به آن سوی مرزها پرتاب میشوند.
استقبال سرد
هنگامی که شوروی در سال 1979 به افغانستان حمله برد، بسیاری از افغانستانیها به پاکستان (و ایران) گریختند. بسیاری دیگر نیز زمانی که طالبان برای اولین بار در دهه 1990 به قدرت رسیدند به پاکستان پناه آوردند. آخرین موج نیز پس از بازگشت طالبان به قدرت در سال 2021 رخ داد. اگرچه پناهجویان افغان در ابتدا در پاکستان مورد استقبال قرار گرفتند، اما نگرش عمومی نسبت به آنها در طول زمان بدتر شده است؛ بهویژه در مراکز شهری مانند کراچی که بزرگترین کلانشهر این کشور به شمار میرود؛ جایی که تمرکز آنها سبب ایجاد اضطراب اقتصادی بیپایه و بیم از جایگزینی فرهنگی شده است. این باور گسترده که افغانها باید همیشه قدردان سخاوت پاکستان باشند و کلیشههایی که پناهندگان را بهعنوان جنایتکاران غیرمتمدن، «تروریست «، «قاچاقچی» و «قاچاقچی مواد مخدر» معرفی میکند، روزانه باعث ایجاد سوءظن، خصومت و تبعیض نسبت به آنها میشود. بسیاری از افغانهایی که در پایان سال 2023 از پاکستان اخراج شدند، هرگز به افغانستان نرفته بودند. آنها در کشوری به دنیا آمده و بزرگ شده بودند که خانوادههایشان را از هرجومرج آن سوی مرزها پناه داده بود.
آنچه سبب تأسف است این است که پناهجویان افغانستانی در بین دو دولت درگیر گرفتار شدهاند. پاکستان، رژیم طالبان در افغانستان را به پناه دادن به گروه تحریکطالبان پاکستان متهم کرده است؛ اتهامی که طالبان قویا - هرچند بهصورت غیرقابل قبول- آن را رد میکند. پاکستان که از انفعال کابل مضطرب شده و قادر به مقابله با حملات تحریکطالبان نیست، برای جبران شکستهای خود افغانستانیهای ساکن در پاکستان را هم قربانی و هم مهره میبیند و بنابراین آنها را اخراج میکند. انور الحق کاکر، نخستوزیر موقت پاکستان در رابطه با اخراج پناهجویان اظهار داشته است: «پس از عدم همکاری دولت موقت افغانستان، پاکستان تصمیم گرفته است که امور را به دست خود بگیرد و اقدامات اخیر اسلامآباد نه غیرمنتظره و نه تعجبآور هستند.» چند روز بعد، نماینده ویژه پاکستان در افغانستان، آصف درانی، طی مصاحبهای پا را از این هم فراتر گذاشت و با اتمام حجت با کابل، اظهار داشت: «بین پاکستان و تیتیپی یکی را انتخاب کنید.» دولت پاکستان نسبت به گروههای قومی ساکن در مناطق مجاور با افغانستان، بهویژه پشتونها، سوءظن ریشهداری دارد. پشتونها که توسط یک مرز دوران استعماری معروف به خط دیورند به دو قسمت تقسیم شدهاند، یک اقلیت قابل توجه در پاکستان به شمار رفته (بیش از 18 درصد کل جمعیت این کشور) اما اکثریت را در افغانستان تشکیل میدهند و در بیشتر تاریخ این کشور نیز مسند حکومت در دستان آنها بوده است. پس از استقلال پاکستان در سال 1947، افغانستان از به رسمیت شناختن این مرز خودداری و با ورود پاکستان به سازمان ملل نیز مخالفت کرد. این مناقشه مرزی و البته ترس اسلامآباد از حمایت کابل از اهداف ناسیونالیستی پشتون در پاکستان، مدتهاست که اعتماد بین دو کشور را تضعیف کرده است. طنز ماجرا آنجا است که حتی طالبان افغانستان - گروهی که از لحاظ تاریخی روابط قوی با تشکیلات نظامی پاکستان داشته است – این مرز را به رسمیت نمیشناسند. پس از تهاجم ایالاتمتحده به افغانستان در سال 2001، ولسوالیهای تحت مدیریت ضعیف در سمت پاکستان مرز به پناهگاه امنی برای طالبان و القاعده تبدیل شدند. این مناطق مرزی نفوذپذیر همچنان با گذشت بیش از دو دهه نقطه اشتعال به شمار میروند.
میوه تلخ
هنگامی که طالبان در سال 2021 به کابل حمله کرد رهبران نظامی و غیرنظامی پاکستان بازگشت به قدرت متحد دیرینه خود را جشن گرفتند. حاکمیت طالبان نشاندهنده پیروزی سیاست پاکستان مبنیبر ایجاد «عمق راهبردی» در افغانستان و ممانعت از یافتن جای پا برای هند در این کشور بود؛ اما شادی اسلامآباد دیری نپایید. پیروزی طالبان افغانستان باعث الهام و احیای تحریکطالبان پاکستان شد؛ گروهی ستیزهجو که با وعده سرنگونی دولت «کافر» پاکستان تاسیس شده است.
این گروه که در سال 2007 تشکیل شده است، در سال 2009 یک عملیات تروریستی طولانی را آغاز کرد که باعث کشته شدن هزاران غیرنظامی و پرسنل امنیتی گردید. پنج سال بعد، یک حمله وحشیانه از سوی این گروه به مدرسهای که توسط ارتش در پیشاور اداره میشد، باعث کشته شدن بیش از 130 نفر گردید که بیشتر آنها کودک بودند. مردم خشمگین پاکستان از حمله تلافیجویانه ارتش علیه تحریکطالبان حمایت کردند؛ عملیاتی که موفق شد پایگاه عملیاتی این گروه را در پاکستان از بین ببرد و در نتیجه بسیاری از رهبران این گروه به افغانستان گریختند؛ اما در سال 2021، طالبان، پیروز افغانستان هزاران جنگجوی تحریکطالبان پاکستان ازجمله فرماندهان ارشد این گروه را که از سوی دولت سابق افغانستان زندانی شده بودند، آزاد ساخت. گروه تحریکطالبان پاکستان از آن زمان دوباره سازماندهی شده است و اکنون کادری متشکل از 7 تا 10 هزار جنگجوی باتجربه دارد.
این گروه تحت رهبری مفتی نور ولی محسود، در حال حاضر از هدف قرار دادن کورکورانه غیرنظامیان خودداری میکند تا مبادا با واکنش گستردهتری روبهرو شود. تی تی پی حتی از هدف کلان خود، یعنی سرنگونی دولت پاکستان نیز چشمپوشی کرده و به جای آن بر ایجاد یک امارت اسلامی در امتداد مرز با افغانستان متمرکز شده است. یکی از خواستههای اصلی تحریکطالبان پاکستان این است که اسلامآباد وضعیت خودمختار ویژهای را که این منطقه تا زمان الحاق آن به استان خیبر پختونخوا در سال 2018 در اختیار داشت، بازگرداند؛ اقدامی که به این گروه اجازه میدهد نسخه محلی از حکومت شریعت را ایجاد کند.
احیای مجدد این گروه، مقامات نظامی و اطلاعاتی پاکستان که برای مدتی تحریکطالبان پاکستان را بهعنوان گروه نیابتی همسایگان متخاصم خود (عمدتا افغانستان و هند) مطرح ساخته و ارتباط آن را با طالبان افغانستان رد کرده بودند، گیجکننده بوده است. اگرچه این دو گروه دارای ساختارهای فرماندهی و سازمانی مجزا هستند، اما به ایدئولوژی دیوبندی، آرمانهای جهادی و تاریخ مشترک وابسته هستند. جنگجویان تحریکطالبان پاکستان به شورش طالبان افغانستان علیه نیروهای ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده و دولت سابق افغانستان کمک کردند. با در نظر گرفتن این روابط، طالبان افغانستان تسلیم فشارهای مستمر مقامات پاکستانی ازجمله حملات هوایی بر مخفیگاههای مشکوک به حضور تحریکطالبان پاکستان در استانهای خوست و کنر در آوریل 2022 که منجر به مرگ 40 غیرنظامی و انتقادات شدید کابل گشت، نشدند. مقامات پاکستانی ادعا میکنند در رابطه با پایگاهها و مخفیگاههای تحریکطالبان پاکستان در داخل افغانستان اطلاعات عملیاتی را با کابل به اشتراک گذاشتهاند و انتظار دارند که رژیم طالبان علیه این ستیزهجویان دست به اقدام بزند.
اگرچه پاکستان برای خشم از متحدان خود در طالبان افغانستان دلایلی دارد، اما مشکل تروریسم در این کشور نتیجه مستقیم تصمیم ارتش برای تمایز بین طالبان «خوب» افغانستان و طالبان «بد» پاکستان است؛ آن هم بدون اینکه به ارتباطات جدانشدنی آنها توجه داشته باشد. هدف این سیاست حفظ عمق راهبردی در همسایه غربی پاکستان بود، اما اکنون آشکارا شکست خورده است. دسترسی تحریکطالبان پاکستان به پناهگاههای امن در افغانستان، دستان ارتش را بسته است؛ شرایطی که ازجمله دلایل دیگر آن میتوان به بحران اقتصادی حاد پاکستان، عدم وجود همان حمایت عمومی که به حمله 2014 علیه تحریکطالبان پاکستان کمک کرد و عدم حمایت سیاسی و مالی آمریکا از پاکستان که اسلامآباد در سالهای پس از تهاجم ایالات متحده به افغانستان از آن برخوردار بود، اشاره کرد.
اهرمی اندک
رویارویی بین افغانستان و پاکستان -و اخراجهای ناشی از آن- عواقب جدی خواهد داشت. هجوم صدها هزار پناهنده تنها سبب تشدید وضعیت انسانی وخیم کنونی خواهد شد. اقتصاد افغانستان تحت تحریمهای ایالات متحده و خشکسالی شدید چندساله در حال خرد شدن است. نظام سلامت و سایر خدمات ضروری سقوط کرده است و بیش از نیمی از مردم افغانستان در سطوح حاد ناامنی غذایی و در زیرخط فقر زندگی میکنند. همچنین، بسیاری از اخراجشدگان ممکن است از نقض فاحش حقوق خود توسط رژیم طالبان، ازجمله دستگیری، بازداشت و شکنجه خودسرانه رنج ببرند. ازآنجاییکه طالبان تحصیل زنان را فراتر از دبیرستان ممنوع کرده است، زنان و دختران افغان با آینده بسیار بدی روبهرو هستند.
این بحران ساختهشده بدون شک طالبان افغانستان را عصبانی کرده است. این گروه نمیتواند بهطور کامل از پاکستان که مسیر اصلی ترانزیتی این کشور محصور در خشکی را فراهم میکند، بزرگترین بازار صادراتی آن است و همچنین بهعنوان فرستاده دیپلماتیک اصلی آن به سایر کشورهای جهان عمل میکند، چشمپوشی کند. احتمالا تحت فشار پاکستان، طالبان میزبان چندین دور گفتوگو بین دولت پاکستان و تحریکطالبان پاکستان در سالهای 2021 و 2022 در کابل بود؛ مذاکراتی که منجر به آتشبس موقت شد اما درنهایت حاصلی نداشت. رژیم طالبان همچنین برخی از جنگجویان تحریکطالبان پاکستان را به مناطقی دور از مرز پاکستان منتقل کرده و افرادی را هم که در حمله به یک پاسگاه مرزی پاکستان در ماه سپتامبر دست داشتند، دستگیر کرده است.
اما طالبان افغانستان دیگر یک گروه شورشی وابسته به پناهگاههای امن پاکستان و حسننیت اسلامآباد نیست. در راستای کاهش نفوذ اقتصادی اسلامآباد، رهبران طالبان دست نیاز به سوی ایران برای برخورداری از فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری، ازجمله دسترسی به بندر چابهار این کشور که برای افغانستان مقرون بهصرفهتر است، دراز کردهاند. آنها اکنون اهرم فشار بیشتری روی شریک قبلی خود دارند و بنابراین میتوانند بین مماشات و خشم -حتی زمانی که با مجازات روبهرو شوند- چرخش داشته باشند. طالبان اصرار دارد که مقصر خشونتهای تحریکطالبان پاکستان نیست و اسلامآباد را به تلاش برای منحرف کردن توجه از مدیریت ناکارآمد درباره مشکلات امنیتی داخلی خود متهم کرده است. محمد یعقوب، مجاهد سرپرست وزارت دفاع طالبان هشدار داد که «پاکستان باید عواقب هر کاری را که انجام میدهد بسنجد و به اندازهای که میتواند درو کند، بکارد.»
بعید به نظر میرسد پاکستان سیاست اخراج پناهجویان افغانستانی را تغییر دهد، مگر اینکه رژیم طالبان بتواند بهطور قابلاعتمادی به خواستههای اسلامآباد که عمده آنها بر محور عدم پناه دادن به گروه تحریکطالبان پاکستان میگردد، رسیدگی کند؛ اما طالبان افغانستان عجلهای ندارد تا همرزمان خود را به قیمت آرام کردن اسلامآباد از خود دور کند. پاکستان بیرحمانه پناهندگان افغان را بدون توجه به رنج و امنیت آنها درگیر مناقشهای دیپلماتیک کرده است. این سیاست ممکن است پیامد ناخواسته نزدیکتر کردن دو طالبان را به یکدیگر داشته باشد و حتی بدتر از آن، طالبان افغانستان را ترغیب کند تا فعالانه خشونت تحریکطالبان پاکستان را تشویق کند. پاکستان میتواند تجارت ترانزیتی افغانستان را مسدود کند و حملاتی به داخل خاک افغانستان انجام دهد اما چنین اقداماتی تنها به تنشها دامن زده و به احتمال زیاد نمیتواند طالبان را برای کنار گذاشتن کامل گروه تحریکطالبان پاکستان متقاعد کند. به نظر میرسد هیچ راهحلی برای بحرانی که بار دیگر بسیاری از پناهجویان را آواره کرده است، وجود ندارد.