ایمان عظیمی، منتقد: تازهترین تجربه سینمایی سروش صحت از واقعیتی عینی که در زندگی اغلب ایرانیان جریان دارد سود میبرد: عروسی و حاشیههای جذاب و بهیادماندنیاش در فیلم «صبحانه با زرافهها» دستمایه فیلمساز قرار گرفته تا با هجو آن به خلق موقعیتهای کمیکی که انتظارش را داشته دست پیدا کند که از حق نگذریم موفق هم میشود. فیلم مخلوطی از کمدی موقعیت و طنز کلامی است که در امتزاج با یک روایت تماما ابزورد و جفنگ از پس کاری که میخواسته انجام دهد برمیآید و بیننده را نیز با رضایت کامل از سالن سینما به بیرون بدرقه میکند. اگر مساله فیلمساز در «جهان با من برقص» را جستوجوی انسان ایرانی برای یافتن «معنا» در زندگیاش تصور کنیم، اینجا با آنتیتز آن رویکرد مواجه هستیم. در این میزانسن هرآنچه هست و نیست هجو شده و به سخره گرفته میشود. فیلمساز در صبحانه با زرافهها یک دنیای عاری از معنا را بههمراه مختصاتش ترسیم میکند که در سینمای ایران نمونههای مشابه اندکی دارد. خلخلبازی کاراکترها و موقعیتهایی که در آن قرار گرفتهاند ما را به یاد «خرگیوش» مانی باغبانی میاندازد، با این تفاوت که صبحانه با زرافهها در یک کانتکست رئالیستیتر داستانش را پیش میبرد و زیست آدمهایش هم با واقعیت اجتماع ما همسویی بیشتری دارد. در جهان ابزورد فیلم، معنا رنگ میبازد و هر خوشی و ناخوشی در آن زود به پایان میرسد، حتی مرگ هم نمیتواند آدمهای داستان را برای مدت زیادی از حال خوبی که به آن دچار شدهاند بیرون بیاورد. این بیمعنایی و بیاعتنایی نسبت به دنیای فانی حامل یک پیام زنده است که میگوید ارزش لحظهها را دریاب و از فکر کردن به آینده درگذر. البته تقلیل مضمون اثر به این قبیل پیامها جفا در حق فیلم است ولی باید گفت که سروش صحت به آنچه میخواسته در صبحانه با زرافهها دست یافته است؛ زادن معنا از بیمعنایی مطلق. در میان فیلمهایی که تاکنون درجشنواره به نمایش درآمده صبحانه با زرافهها از بهترین کست ممکن بهرهمند شده است. پژمان جمشیدی، بیژن بنفشهخواه، هادی حجازیفر، هوتن شکیبا و حتی بهرام رادان در بهترین حالت خود مختصات نقش را دریافتهاند و آن را به جزئی از کاراکتر خود بدل کردهاند. موسیقی متن و ترانههای انتخابی موجود در فیلم هم در پدید آمدن لحنی که فیلمساز میخواسته به آن دست پیدا کند موفق عمل کردهاند. همهچیز در این میان اندازه و درست پیش میرود و هیچ عنصری در این بین وجود ندارد که ساز خود را بنوازد. مخاطب در هنگام تماشای فیلم میتواند احساس کند که همه عناصر ساختاری اثر در یک خط قرار دارند و وی با فیلمی تماما یکدست طرف است.
صحت برای گرفتن خنده از تماشاگر برخلاف آثار قبلیاش در مدیوم تلویزیون و سینما بار بیشتری را بر دوش کاراکترها گذاشته تا با اتکا به دیالوگهایشان این مهم را به مقصود برسانند، حتی روایت در صبحانه با زرافهها بیشتر عینی است تا ذهنی و سوبژکتیو تا بیننده بیشترین ارتباط را با آن برقرار کند و فیلم را پس نزند. گویی صحت اینبار گیشه برایش بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده و قصد جدی برای فتح آن در سال آتی دارد.
اگر دنبال یک کمدیابزورد جشنوارهای میگردید ما این نوید را به شما میدهیم که صبحانه با زرافهها پس از سالها میتواند انتظاراتتان را برآورده کند. این اثر را میتوان یکی از شانسهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم قلمداد کرد.