«بازی چین در غزه، چگونه چین از جنگ غزه برای جلب جنوب جهانی به خود استفاده می‌کند»؛
در طول یک سال گذشته که دیپلمات ‌های غربی سراسمیه چهارگوشه دنیا را در تلاش برای مهار موج فزاینده جنگ‌، بحران‌ و مصائب دیگر -مانند اوکراین، دارفور، قره‌باغ کوهستانی و جمهوری دموکراتیک کنگو- زیر پا می‌گذاشتند، چین حامی آشوب و بی‌نظمی بود.
  • ۱۴۰۲-۱۱-۱۶ - ۰۰:۱۰
  • 00
«بازی چین در غزه، چگونه چین از جنگ غزه برای جلب جنوب جهانی به خود استفاده می‌کند»؛
بیم آمریکا از کنشگری چین در جنگ غزه
بیم آمریکا از کنشگری چین در جنگ غزه

سجاد عطازاده، مترجم: تاثیرات عملیات طوفان الاقصی آنقدر زیاد بوده که وارد مباحث مربوط به رقابت ژئوپلیتیک چین و ایالات متحده آمریکا نیز شده است. مارک لئونارد، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا که حائز کرسی هنری کیسینجر در کتابخانه کنگره ایالات متحده نیز می‌باشد، در مقاله «بازی چین در غزه، چگونه چین از جنگ غزه برای جلب جنوب جهانی به خود استفاده می‌کند» که در وب‌‌‌سایت فارن‌افرز منتشر شده است، از کنشگری چین در جنگ غزه ابراز نگرانی نموده است. او معتقد است چین توانسته با استفاده از استانداردهای دوگانه اعمال‌شده از سوی ایالات متحده درباره جنگ غزه و نبرد اوکراین، بر محبوبیت خود در بین کشورهای در حال توسعه «جنوب جهانی» بیفزاید.

در طول یک سال گذشته که دیپلمات ‌های غربی سراسمیه چهارگوشه دنیا را در تلاش برای مهار موج فزاینده جنگ‌، بحران‌ و مصائب دیگر -مانند اوکراین، دارفور، قره‌باغ کوهستانی و جمهوری دموکراتیک کنگو- زیر پا می‌گذاشتند، چین حامی آشوب و بی‌نظمی بود. حمله حماس در 7 اکتبر و لشکرکشی اسرائیل به نوار غزه، پکن را با بحران دیگری برای انتفاع مواجه کرده است. در حالی که ایالات متحده به دلیل حمایت «ظاهرا» بی‌مبنا از اسرائیل، خود را نزد کشورهای جنوب جهانی بی‌اعتبار ساخته است، پکن واکنش خود به جنگ را به دقت سنجیده و به افکار عمومی کشورهای در حال توسعه توجه زیادی دارد.
شش ماه پیش طی مقاله‌‌‌ای در فارن‌افرز هشدار دادم در حالی که غرب به دنبال حفظ نظم بین المللی مبتنی بر قوانین موجود از طریق دستکاری برخی از عناصر آن و دعوت از چند بازیگر دیگر است، استراتژیست‌های چینی به طور فزاینده‌ای بر بقای خود در جهانی بدون نظم متمرکز شده‌اند. در همین راستا، چینی‌‌‌ها به سایر کشورها کمک می‌کنند تا همزمان با کاهش سلطه غرب، برای خود حاکمیت و آزادی مانور ایجاد کنند. از زمان حمله حماس، دولت بایدن تلاش کرده است تا حمایت عمومی از اسرائیل را با اعمال فشار بر روی تل‌آویو در مجامع خصوصی (برای اعمال دقت بیشتر در عملیات‌های خود و استقبال از راه‌حل‌های سیاسی) همراه سازد. این در حالی است که پکن به این دلیل که نیاز چندانی به موازنه ندارد، با محدودیت‌های بسیار کمتری مواجه است. پکن با حمایت از راه‌حل 2دولتی، امتناع از محکومیت حماس و تلاش‌های نمادین برای حمایت از آتش‌بس، از احساسات ضد‌اسرائیلی جهانی در تلاش برای ارتقای جایگاه خود در جنوب جهانی استفاده کرده است. چین در تلاش‌های مجدانه خود برای انعکاس تا حد امکان ممکن دغدغه‌های افکار عمومی جنوب جهانی، راهبرد گسترده‌‌‌تری را دنبال می‌کند: استقبال از «حریق‌‌‌های بزرگ» جهانی که سیاستمداران غربی را مبهوت خود می‌سازند.

ادبیات دوپهلو
همانطور که یک مدل هوش مصنوعی با هر دسته جدید از داده‌هایی که درباره آنها آموزش می‌بیند، پاسخ خود را به درخواست‌‌‌ها بهبود می‌بخشد، هر بحران جهانی جدید هم به چین فرصت بیشتری می‌دهد تا ادبیات خود را نسبت به جنوب جهانی تقویت کند. در این راستا، مقایسه واکنش چین به جنگ غزه با واکنش آن به جنگ در اوکراین آموزنده خواهد بود.
هنگامی که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در فوریه 2022 به اوکراین حمله کرد، مدتی طول کشید تا چین موضع اولیه خود را بیابد. پکن در پاسخ اولیه خود ناشی‌‌‌گری کرده و حتی در صدور اولین بیانیه‌‌‌های خود نیز تعلل کرد. در بیشتر این پیام‌ها نیز بر مصونیت حاکمیت ارضی اوکراین تاکید شده بود؛ اما در عین حال، پکن بر مجاورت اوکراین با روسیه تاکید داشت و با انتقاد از ایالات متحده و ناتو بر «‌نگرانی‌های امنیتی منطقی‌» مسکو صحه می‌گذاشت. چین برای اینکه هیچ‌کدام از طرفین را از خود دور نکند، تعمدا راهبرد ابهام را در پیش گرفت اما در اجرای آن ماهر نبود.
با این حال، زمانی که حماس حمله خود را به اسرائیل آغاز کرد، پکن رویکرد خود را تسریع کرده و توانست به سرعت پاسخ دهد. از این رو که مشخص شد افکار عمومی جنوب جهانی به شدت علیه اسرائیل هستند، چین فورا به دنبال استفاده از این بحران برای افشای آنچه از آن به عنوان استانداردهای دوگانه آمریکا یاد می‌شود، برآمد. در 8 اکتبر، وزارت خارجه چین بیانیه‌ای را منتشر کرد که در آن خواستار آتش‌بس شد و بر راه‌حل دو‌کشوری تاکید نمود. آنچه در این بیانیه گنجانده نشده بود، انتقاد از حماس یا محکومیت کشتار انجام‌شده توسط این گروه بود؛ آن هم در حالی که چهار نفر از قربانیان این حمله اتباع چین بودند.
پژوهشگری به نام توویا جرینگ، به دقت این نکته را مستند کرده است که حزب کمونیست چین در واکنش‌های رسمی و غیر‌رسمی خود به این جنگ، سبب شدت گرفتن ادبیات ضد‌یهودی (و بعضا ضد‌سامی) شده است. روزنامه چاینا دیلی، بوق پروپاگاندای دولت کمونیستی، در اواخر اکتبر اعلام کرد: «آمریکا در جنگ غزه در سمت اشتباه تاریخ ایستاده است.» تلویزیون دولتی این کشور هم تهمتی ضد‌سامی را که چند سال قبل از سوی یکی از خبرنگاران آن ساخته شده بود، پخش کرد: یهودیان سه درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل می‌دهند اما «بیش از 70 درصد از ثروت آن را در اختیار دارند.»
این نوع ادبیات را باید به عنوان تلاشی آگاهانه برای انعکاس روایاتی که بر این بحث در جنوب جهانی تسلط دارند، درک کرد. چین با همسو شدن با عقاید اکثریت مردم در کشورهایی مانند اندونزی، عربستان‌سعودی و آفریقای جنوبی، می‌تواند خود را به عنوان جایگزینی برای آمریکای جنگ‌طلب، سلطه‌جو و ریاکار معرفی کند.
لفاظی‌های ضد‌اسرائیلی چین به عملکرد دیپلماتیک آن نیز گسترش یافته است. در 20 نوامبر، گروهی از وزرای خارجه عرب سفری را به کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل آغاز کردند. اولین توقف آنها در پکن بود، جایی که وانگ‌یی، وزیر امور خارجه چین از آنها استقبال کرد. انتخاب سفر به شرق قبل از فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده مطمئنا‌ تعمدی بوده است. این انتخاب را می‌توان به عنوان شاهدی بر افزایش قدرت چین در خاورمیانه از زمان میانجی‌‌‌گری برای تنش‌زدایی بین ایران و عربستان‌سعودی در مارس گذشته دید. اگرچه نشست پکن هیچ نتیجه مشخصی به همراه نداشت، اما به نظر می‌رسد هدف کشورهای عربی چیز دیگری بوده است؛ آنها در پی این بودند نشان دهند که انتخاب‌هایی غیر از از ایالات متحده هم دارند. چین نیز از ایفای نقش شریک جایگزین لذت می‌برد.
از زمان شروع عملیات اسرائیل در غزه که دولت بایدن تا حد زیادی از آن حمایت کرده است، بی‌اعتمادی به ایالات متحده در سراسر جهان عرب تعمیق شده است. نظرسنجی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد اعراب اکنون چین را به آمریکا ترجیح می‌دهند. این وضعیت البته بخشی از یک روند بلندمدت بوده اما با جنگ غزه تشدید شده است. نظرسنجی انجام‌شده در پاییز 2023 در هشت کشور بزرگ غیر غربی -برزیل، چین، هند، اندونزی، روسیه، ترکیه، عربستان‌سعودی و آفریقای‌جنوبی- توسط شورای روابط خارجی اروپا (که من مسئولیت آن را بر عهده دارم) نشان داد که چین، برخلاف قدرت‌های غربی، با افکار عمومی جنوب جهانی بسیار همسوتر است. چین در مواضع رسمی خود درباره مسائلی ماند احتمال پیروزی روسیه در جنگ با اوکراین، احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا یا وضعیت شکننده دموکراسی آمریکا بسیار مراقب است که انعکاسی از یک برزیلی یا ترکیه‌‌‌ای متوسط باشد.
تلاش چین برای انعکاس افکار عمومی جهانی درباره مناقشه اسرائیل و فلسطین، بخشی از یک راهبرد بسیار گسترده‌تر است که هدف آن به دست آوردن جنوب جهانی است. جنگ‌‌‌های اوکراین و غزه در وهله اول پشتوانه استدلالی این ادعای چین هستند که جهان روز به روز بی‌نظم‌تر می‌شود. از نظر پکن، حمایت ایالات متحده از عملیات اسرائیل در غزه نشان می‌دهد نظم مبتنی بر قوانین که ایالات متحده بسیار به آن فخر می‌فروخت، تنها یک برساخته تقلبی خودخواهانه بوده است؛ کما‌اینکه در حالی که ایالات‌متحده به سرعت جنایات جنگی روسیه در اوکراین و رفتار چین با اویغورها را محکوم کرد، در مواجهه با آنچه بقیه جهان به عنوان رفتاری یکسان از سوی اسرائیل مد نظر دارند، سکوت اختیار کرده است.
این راهبرد در 20 نوامبر، زمانی که شی جین پینگ در اجلاس مجازی بریکس با تمرکز بر جنگ غزه شرکت کرد، به طور کامل به نمایش گذاشته شد. در این نشست اعضای اصلی این بلوک -برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای‌جنوبی- به همراه جدیدترین اعضای آن -آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان‌سعودی و امارات‌متحده‌عربی- حضور داشتند. اجلاس مذکور تلاش آشکاری برای ارائه این گروه به عنوان یک جایگزین جدید برای سازمان‌های غربی مانندگروه 7 بود. همانند دیدار وانگ با رهبران عرب، نفس این نشست بسیار مهم‌تر از محتوای آن بود؛ کما‌اینکه بریکس هم هیچ راه‌حل عملی برای پایان دادن به این خشونت، چه در کوتاه مدت و چه در بلند‌مدت، ارائه نکرد.
علاوه بر این، موضع چین در قبال جنگ غزه تلاشی برای انتفاع از انزوای نسبی این کشور به شمار می‌آید، چین فقط یک متحد هم‌‌‌پیمان در کل جهان دارد: کره شمالی. در خاورمیانه، ایالات متحده از زمان جنگ یوم کیپور در سال 1973 بر تعهد خود به امنیت اسرائیل ثابت‌قدم بوده است. اما در مقابل، چین در انتخاب‌ شرکای خود در این منطقه بسته به موضوع آزاد است. مثلا‌ خرید نفت ایران، در حالی که با عربستان سعودی در زمینه فناوری موشک‌های بالستیک همکاری می‌کند یا ایجاد زیرساخت در سوریه در حالی که تلاش می‌کند ترکیه را به ابتکار کمربند-جاده وصل کند. به لطف این آزادی نسبی، چین قادر بوده تا جنبه عملی واکنش خود به جنگ غزه را بر هر چیز دیگری اولویت دهد؛ زیرا‌ برخلاف ایالات متحده، این کشور متحد دیرینه‌ای ندارد که پکن را به خیانت متهم کند.
نهایتا‌ باید به این نکته هم توجه داشت که برخلاف تصور بسیاری در واشنگتن، چین در تلاش نیست تا کشورها را در یک اتحاد ضد‌غربی به رهبری خود متحد کند. در حالی که ایالات متحده درباره اینکه چگونه کشورهای دیگر باید با مواضع واشنگتن همسو شده و از قوانین جهانی پیروی کنند صحبت می‌کند، چین خود را به عنوان سردمدار یک «جهان چند تمدنی» و شریکی برای توسعه و حاکمیت معرفی می‌کند. در واقع، نقطه قوت پکن دقیقا این است که در دنیای پراکندگی کنونی، کشورهای دیگر را مجبور به انتخاب طرف نمی‌کند.
در اینجا نیز چین بسیار همسو با افکار عمومی جهانی است. بر اساس نظرسنجی شورای اروپایی روابط خارجی از کشورهای بزرگ غیر‌غربی که در دسامبر 2022 و ژانویه 2023 انجام شده است، اکثریت قابل توجهی در سراسر جهان فکر نمی‌کنند که کشورهای آنها زمانی مجبور به انتخاب بین چین و ایالات متحده خواهند شد. مثلا‌، تنها 14 درصد از هندی‌ها انتظار دارند تا ده سال آینده جهانی دوقطبی ایجاد شود که در آن مجبور شوند بین بلوک‌های تحت سلطه چین و ایالات متحده یکی را انتخاب کنند. بنابراین، اگرچه ایالات متحده خواستار همسویی نزدیک‌تر از سوی کشورهایی است که در این بین قرار گرفته‌اند، اما عدم تعهد چین به این کشور اجازه داده است که به شریک مطلوب سرمایه‌گذاری زیرساختی و توسعه اقتصادی در بسیاری از نقاط جهان تبدیل شود.

نظم بی‌اعتبار‌شده
دولت بایدن در راستای تلاش‌های خود برای مهار جنگ بین اسرائیل و حماس، راهبردی مبتنی بر «در آغوش گرفتن اسرائیل» را اتخاذ کرده است و به طور مستمر بر حمایت خود از دولت یهود تاکید می‌کند و از انتقادات آشکار عمومی خودداری می‌کند. با این حال، دولت بایدن، در علن و خفا، نتانیاهو را تشویق کرده است تا یک راهبرد نظامی واقع‌بینانه در غزه داشته، به قوانین بین‌المللی توجه کرده و برای کاهش بحران بشری تلاش بیشتری انجام دهد. ظاهرا واشنگتن از این طریق در تلاش است تا خود را به عنوان واسطه‌ای برای فرآیند سیاسی آتی بین اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها و همسایگان عرب آن‌‌ها -که پس از فروکش کردن خشونت‌ها آغاز خواهد شد- معرفی کند.
همه باید امیدوار باشند که این راهبرد با موفقیت همراه گردد؛ اما در دادگاه افکار عمومی جهانی، محدودیت‌های رویکرد ایالات متحده نسبت به اسرائیل و نفوذ بایدن بر نتانیاهو شگفت‌انگیز بوده است. با هر کشته غیرنظامی بر اثر حمله هوایی اسرائیل، استدلال‌های غرب در دفاع از نظم مبتنی بر قوانین در جنوب جهانی توخالی‌تر می‌شود. این امر می‌تواند عواقب پایداری برای اوکراین داشته باشد، کشوری که مشروعیت مبارزه خود را از ماهیت نظم‌شکن تجاوز روسیه اخذ کرده است. به علاوه، اگر در آینده، شی تصمیم سرنوشت‌ساز حمله به تایوان را بگیرد، مطمئنا‌ امیدوار خواهد بود که موضع او در قبال جنگ غزه این احتمال را ایجاد کند که جنوب جهانی به جای واشنگتن، پشت سر پکن قرار ‌خواهد گرفت.

سجاد عطازاده، مترجم: تاثیرات عملیات طوفان الاقصی آنقدر زیاد بوده که وارد مباحث مربوط به رقابت ژئوپلیتیک چین و ایالات متحده آمریکا نیز شده است. مارک لئونارد، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا که حائز کرسی هنری کیسینجر در کتابخانه کنگره ایالات متحده نیز می‌باشد، در مقاله «بازی چین در غزه، چگونه چین از جنگ غزه برای جلب جنوب جهانی به خود استفاده می‌کند» که در وب‌‌‌سایت فارن‌افرز منتشر شده است، از کنشگری چین در جنگ غزه ابراز نگرانی نموده است. او معتقد است چین توانسته با استفاده از استانداردهای دوگانه اعمال‌شده از سوی ایالات متحده درباره جنگ غزه و نبرد اوکراین، بر محبوبیت خود در بین کشورهای در حال توسعه «جنوب جهانی» بیفزاید. 

در طول یک سال گذشته  که دیپلمات ‌های غربی سراسمیه چهارگوشه دنیا را در تلاش برای مهار موج فزاینده جنگ‌، بحران‌ و مصائب دیگر -مانند اوکراین، دارفور، قره‌باغ کوهستانی و جمهوری دموکراتیک کنگو- زیر پا می‌گذاشتند، چین حامی آشوب و بی‌نظمی بود. حمله حماس در 7 اکتبر و لشکرکشی اسرائیل به نوار غزه، پکن را با بحران دیگری برای انتفاع مواجه کرده است. در حالی که ایالات متحده به دلیل حمایت «ظاهرا» بی‌مبنا از اسرائیل، خود را نزد کشورهای جنوب جهانی بی‌اعتبار ساخته است، پکن واکنش خود به جنگ را به دقت سنجیده و به افکار عمومی کشورهای در حال توسعه توجه زیادی دارد. 
شش ماه پیش طی مقاله‌‌‌ای در فارن‌افرز هشدار دادم در حالی که غرب به دنبال حفظ نظم بین المللی مبتنی بر قوانین موجود از طریق دستکاری برخی از عناصر آن و دعوت از چند بازیگر دیگر است، استراتژیست‌های چینی به طور فزاینده‌ای بر بقای خود در جهانی بدون نظم متمرکز شده‌اند. در همین راستا، چینی‌‌‌ها به سایر کشورها کمک می‌کنند تا همزمان با کاهش سلطه غرب، برای خود حاکمیت و آزادی مانور ایجاد کنند.  از زمان حمله حماس، دولت بایدن تلاش کرده است تا حمایت عمومی از اسرائیل را با اعمال فشار بر روی تل‌آویو در مجامع خصوصی (برای اعمال دقت بیشتر در عملیات‌های خود و استقبال از راه‌حل‌های سیاسی) همراه سازد. این در حالی است که پکن به این دلیل که نیاز چندانی به موازنه ندارد، با محدودیت‌های بسیار کمتری مواجه است. پکن با حمایت از راه‌حل 2دولتی، امتناع از محکومیت حماس و تلاش‌های نمادین برای حمایت از آتش‌بس، از احساسات ضد‌اسرائیلی جهانی در تلاش برای ارتقای جایگاه خود در جنوب جهانی استفاده کرده است. چین در تلاش‌های مجدانه خود برای انعکاس تا حد امکان ممکن دغدغه‌های افکار عمومی جنوب جهانی، راهبرد گسترده‌‌‌تری را دنبال می‌کند: استقبال از «حریق‌‌‌های بزرگ» جهانی که سیاستمداران غربی را مبهوت خود می‌سازند. 

 ادبیات دوپهلو
همانطور که یک مدل هوش مصنوعی با هر دسته جدید از داده‌هایی که درباره آنها آموزش می‌بیند، پاسخ خود را به درخواست‌‌‌ها بهبود می‌بخشد، هر بحران جهانی جدید هم به چین فرصت بیشتری می‌دهد تا ادبیات خود را نسبت به جنوب جهانی تقویت کند. در این راستا، مقایسه واکنش چین به جنگ غزه با واکنش آن به جنگ در اوکراین آموزنده خواهد بود. 
هنگامی که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در فوریه 2022 به اوکراین حمله کرد، مدتی طول کشید تا چین موضع اولیه خود را بیابد. پکن در پاسخ اولیه خود ناشی‌‌‌گری کرده و حتی در صدور اولین بیانیه‌‌‌های خود نیز تعلل کرد. در بیشتر این پیام‌ها نیز بر مصونیت حاکمیت ارضی اوکراین تاکید شده بود؛ اما در عین حال، پکن بر مجاورت اوکراین با روسیه تاکید داشت و با انتقاد از ایالات متحده و ناتو بر «‌نگرانی‌های امنیتی منطقی‌» مسکو صحه می‌گذاشت. چین برای اینکه هیچ‌کدام از طرفین را از خود دور نکند، تعمدا راهبرد ابهام را در پیش گرفت اما در اجرای آن ماهر نبود. 
با این حال، زمانی که حماس حمله خود را به اسرائیل آغاز کرد، پکن رویکرد خود را تسریع کرده و توانست به سرعت پاسخ دهد. از این رو که مشخص شد افکار عمومی جنوب جهانی به شدت علیه اسرائیل هستند، چین فورا به دنبال استفاده از این بحران برای افشای آنچه از آن به عنوان استانداردهای دوگانه آمریکا یاد می‌شود، برآمد. در 8 اکتبر، وزارت خارجه چین بیانیه‌ای را منتشر کرد که در آن خواستار آتش‌بس شد و بر راه‌حل دو‌کشوری تاکید نمود. آنچه در این بیانیه گنجانده نشده بود، انتقاد از حماس یا محکومیت کشتار انجام‌شده توسط این گروه بود؛ آن هم در حالی که چهار نفر از قربانیان این حمله اتباع چین بودند. 
پژوهشگری به نام توویا جرینگ، به دقت  این نکته را مستند کرده است که حزب کمونیست چین در واکنش‌های رسمی و غیر‌رسمی خود به این جنگ، سبب شدت گرفتن ادبیات ضد‌یهودی (و بعضا ضد‌سامی) شده است. روزنامه چاینا دیلی، بوق پروپاگاندای دولت کمونیستی، در اواخر اکتبر اعلام کرد: «آمریکا در جنگ غزه در سمت اشتباه تاریخ ایستاده است.» تلویزیون دولتی این کشور هم تهمتی ضد‌سامی را که چند سال قبل از سوی یکی از خبرنگاران آن ساخته شده بود، پخش کرد: یهودیان سه درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل می‌دهند اما «بیش از 70 درصد از ثروت آن را در اختیار دارند.»
این نوع ادبیات را باید به عنوان تلاشی آگاهانه برای انعکاس روایاتی که بر این بحث در جنوب جهانی تسلط دارند، درک کرد. چین با همسو شدن با عقاید اکثریت مردم در کشورهایی مانند اندونزی، عربستان‌سعودی و آفریقای جنوبی، می‌تواند خود را به عنوان جایگزینی برای آمریکای جنگ‌طلب، سلطه‌جو  و ریاکار معرفی کند. 
لفاظی‌های ضد‌اسرائیلی چین به عملکرد دیپلماتیک آن نیز گسترش یافته است. در 20 نوامبر، گروهی از وزرای خارجه عرب سفری را به کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل آغاز کردند. اولین توقف آنها در پکن بود، جایی که وانگ‌یی، وزیر امور خارجه چین از آنها استقبال کرد. انتخاب سفر به شرق قبل از  فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده مطمئنا‌ تعمدی بوده است. این انتخاب را می‌توان به عنوان شاهدی بر افزایش قدرت چین در خاورمیانه از زمان میانجی‌‌‌گری برای تنش‌زدایی بین ایران و عربستان‌سعودی در مارس گذشته دید. اگرچه نشست پکن هیچ نتیجه مشخصی به همراه نداشت، اما به نظر می‌رسد هدف کشورهای عربی چیز دیگری بوده است؛ آنها در پی این بودند نشان دهند که انتخاب‌هایی غیر از از ایالات متحده هم دارند. چین نیز از ایفای نقش شریک جایگزین لذت می‌برد. 
از زمان شروع عملیات اسرائیل در غزه که دولت بایدن تا حد زیادی از آن حمایت کرده است، بی‌اعتمادی به ایالات متحده در سراسر جهان عرب تعمیق شده است. نظرسنجی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد اعراب اکنون چین را به آمریکا ترجیح می‌دهند. این وضعیت البته بخشی از یک روند بلندمدت بوده اما با جنگ غزه تشدید شده است. نظرسنجی انجام‌شده در پاییز 2023 در هشت کشور بزرگ غیر غربی -برزیل، چین، هند، اندونزی، روسیه، ترکیه، عربستان‌سعودی و آفریقای‌جنوبی- توسط شورای روابط خارجی اروپا (که من مسئولیت آن را بر عهده دارم) نشان داد که چین، برخلاف قدرت‌های غربی، با افکار عمومی جنوب جهانی بسیار همسوتر است. چین در مواضع رسمی خود درباره مسائلی ماند احتمال پیروزی روسیه در جنگ با اوکراین، احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا یا وضعیت شکننده دموکراسی آمریکا بسیار مراقب است که انعکاسی از یک برزیلی یا ترکیه‌‌‌ای متوسط باشد. 
تلاش چین برای انعکاس افکار عمومی جهانی درباره مناقشه اسرائیل و فلسطین، بخشی از یک راهبرد بسیار گسترده‌تر است که هدف آن به دست آوردن جنوب جهانی است. جنگ‌‌‌های اوکراین و غزه در وهله اول پشتوانه استدلالی این ادعای چین هستند که جهان روز به روز بی‌نظم‌تر می‌شود. از نظر پکن، حمایت ایالات متحده از عملیات اسرائیل در غزه نشان می‌دهد نظم مبتنی بر قوانین که ایالات متحده بسیار به آن فخر می‌فروخت، تنها یک برساخته تقلبی خودخواهانه بوده است؛ کما‌اینکه در حالی که ایالات‌متحده به سرعت جنایات جنگی روسیه در اوکراین و رفتار چین با اویغورها را محکوم کرد، در مواجهه با آنچه بقیه جهان به عنوان رفتاری یکسان از سوی اسرائیل مد نظر دارند، سکوت اختیار کرده است. 
 این راهبرد در 20 نوامبر، زمانی که شی جین پینگ در اجلاس مجازی بریکس با تمرکز بر جنگ غزه شرکت کرد، به طور کامل به نمایش گذاشته شد. در این نشست اعضای اصلی این بلوک -برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای‌جنوبی- به همراه جدیدترین اعضای آن -آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان‌سعودی و امارات‌متحده‌عربی- حضور داشتند. اجلاس مذکور تلاش آشکاری برای ارائه این گروه به عنوان یک جایگزین جدید برای سازمان‌های غربی مانندگروه 7 بود. همانند دیدار وانگ با رهبران عرب، نفس این نشست بسیار مهم‌تر از محتوای آن بود؛ کما‌اینکه بریکس هم هیچ راه‌حل عملی برای پایان دادن به این خشونت، چه در کوتاه مدت و چه در بلند‌مدت، ارائه نکرد. 
علاوه بر این، موضع چین در قبال جنگ غزه تلاشی برای انتفاع از انزوای نسبی این کشور به شمار می‌آید، چین فقط یک متحد هم‌‌‌پیمان در کل جهان دارد: کره شمالی. در خاورمیانه، ایالات متحده از زمان جنگ یوم کیپور در سال 1973 بر تعهد خود به امنیت اسرائیل ثابت‌قدم بوده است. اما در مقابل، چین در انتخاب‌ شرکای خود در این منطقه بسته به موضوع آزاد است. مثلا‌ خرید نفت ایران، در حالی که با عربستان سعودی در زمینه فناوری موشک‌های بالستیک همکاری می‌کند یا ایجاد زیرساخت در سوریه در حالی که تلاش می‌کند ترکیه را به ابتکار کمربند-جاده وصل کند. به لطف این آزادی نسبی، چین قادر بوده تا جنبه عملی واکنش خود به جنگ غزه را بر هر چیز دیگری اولویت دهد؛ زیرا‌ برخلاف ایالات متحده، این کشور متحد دیرینه‌ای ندارد که پکن را به خیانت متهم کند. 
نهایتا‌ باید به این نکته هم توجه داشت که برخلاف تصور بسیاری در واشنگتن، چین در تلاش نیست تا کشورها را در یک اتحاد ضد‌غربی به رهبری خود متحد کند. در حالی که ایالات متحده درباره اینکه چگونه کشورهای دیگر باید با مواضع واشنگتن همسو شده و از قوانین جهانی پیروی کنند صحبت می‌کند، چین خود را به عنوان سردمدار یک «جهان چند تمدنی» و شریکی برای توسعه و حاکمیت معرفی می‌کند. در واقع، نقطه قوت پکن دقیقا این است که در دنیای پراکندگی کنونی، کشورهای دیگر را مجبور به انتخاب طرف نمی‌کند. 
در اینجا نیز چین بسیار همسو با افکار عمومی جهانی است. بر اساس نظرسنجی شورای اروپایی روابط خارجی از کشورهای بزرگ غیر‌غربی که در دسامبر 2022 و ژانویه 2023 انجام شده است، اکثریت قابل توجهی در سراسر جهان فکر نمی‌کنند که کشورهای آنها زمانی مجبور به انتخاب بین چین و ایالات متحده خواهند شد. مثلا‌، تنها 14 درصد از هندی‌ها انتظار دارند تا ده سال آینده جهانی دوقطبی ایجاد شود که در آن مجبور شوند بین بلوک‌های تحت سلطه چین و ایالات متحده یکی را انتخاب کنند. بنابراین، اگرچه ایالات متحده خواستار همسویی نزدیک‌تر از سوی کشورهایی است که در این بین قرار گرفته‌اند، اما عدم تعهد چین به این کشور اجازه داده است که به شریک مطلوب سرمایه‌گذاری زیرساختی و توسعه اقتصادی در بسیاری از نقاط جهان تبدیل شود. 

 نظم بی‌اعتبار‌شده
دولت بایدن در راستای تلاش‌های خود برای مهار جنگ بین اسرائیل و حماس، راهبردی مبتنی بر «در آغوش گرفتن اسرائیل» را اتخاذ کرده است و به طور مستمر بر حمایت خود از دولت یهود تاکید می‌کند و از انتقادات آشکار عمومی خودداری می‌کند. با این حال، دولت بایدن، در علن و خفا، نتانیاهو را تشویق کرده است تا یک راهبرد نظامی واقع‌بینانه در غزه داشته، به قوانین بین‌المللی توجه کرده و برای کاهش بحران بشری تلاش بیشتری انجام دهد. ظاهرا واشنگتن از این طریق در تلاش است تا خود را به عنوان واسطه‌ای برای فرآیند سیاسی آتی بین اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها و همسایگان عرب آن‌‌ها -که پس از فروکش کردن خشونت‌ها آغاز خواهد شد- معرفی کند. 
همه باید امیدوار باشند که این راهبرد با موفقیت همراه گردد؛ اما در دادگاه افکار عمومی جهانی، محدودیت‌های رویکرد ایالات متحده نسبت به اسرائیل و نفوذ بایدن بر نتانیاهو شگفت‌انگیز بوده است. با هر کشته غیرنظامی بر اثر حمله هوایی اسرائیل، استدلال‌های غرب در دفاع از نظم مبتنی بر قوانین در جنوب جهانی توخالی‌تر می‌شود. این امر می‌تواند عواقب پایداری برای اوکراین داشته باشد، کشوری که مشروعیت مبارزه خود را از ماهیت نظم‌شکن تجاوز روسیه اخذ کرده است. به علاوه، اگر در آینده، شی تصمیم سرنوشت‌ساز حمله به تایوان را بگیرد، مطمئنا‌ امیدوار خواهد بود که موضع او در قبال جنگ غزه این احتمال را ایجاد کند که جنوب جهانی به جای واشنگتن، پشت سر پکن قرار ‌خواهد گرفت. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱