معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: با اعلام خبر افزایش بودجه صداوسیما، دوباره حرف و حدیثهای هر ساله درمورد کارکردها و اندازه تولیدات صداوسیما مطرح شد. بخشی از این واکنشهای جمعی در مقایسه با سایر سیاستگذاریهای بودجهای دولت بود، مثل طرح این سوال که وقتی دولت ادعا میکند نمیتواند و ندارد که حقوق مزدبگیران را ۲۰ درصد افزایش دهد، چرا باید بودجه نهادهایی مثل صداوسیما هر سال زیاد شود؟ برخی از انتقادات هم متوجه عملکرد غیرقابل دفاع این روزهای تلویزیون بود و کاربرانی در فضای مجازی این رقم بودجه را با ساختارهای موازی رسانه ملی مقایسه میکردند. برخی هم با کنایه به فربه شدن سازمان عریض و طویل صداوسیما این رقم بودجه را با هزینههای شبکههای خارجی مقایسه کردند. کاربری هم به کنایه نوشته بود که بودجه صداوسیما قرار است چندبرابر شود تا بار دیگر سریالهای تکراری «جومونگ»، «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» باکیفیت پخش کند. اما چرا باید اینقدر حساسیتها نسبت به افزایش بودجه یک نهاد مهم فرهنگی و رسانهای افزایش یابد. بخشی از پاسخ به واقعیت امروز تلویزیون بازمیگردد اینکه رسانه ملی نتوانسته انتظاراتی مردم را برطرف کنند و مجموعه آثار صداوسیما نمیتواند توجیهکننده هزینههایش باشد. این را هم اضافه کنید به اینکه سازمان صداوسیما در حال حاضر نمیتواند از تمام قوای رسانهای برای بهرهوری اقتصادی استفاده کند و کمتحرکی و رخوتی که در تمام اجزای آن رسوخ کرده، باعث شده است که تبدیل به یک سازمان زیانده شود. سازمان صداوسیما براساس برآورد دولت در سال ۱۴۰۲، درآمد ۶۴۰۰ میلیارد تومانی داشته است که با احتساب هزینه۱۳ هزار و ۹۳۲ میلیارد تومانی آن، زیانی بالغ بر۷۵۳۲ میلیارد تومانی به جا میگذارد و در لیست زیاندهترین سازمانهای دولتی قرار دارد.
فارغ از اینکه چقدر این رویه درست بوده است، آنتن امروز تلویزیون ایران با سرمایه و سهمخوری از سفره مردم ایران، اداره میشود و این حق طبیعی همه مردم است که سهم ویژهای از تولیدات و برنامههای آن داشته باشند، این انتظار بحقی از جانب مردم است که از رسانه ملی بهترینها را مطالبه کنند. مبتنیبر همین حق است که صداوسیما در مسیر پیشروی خود باید دو چالش مهم و اساسی را برای خودش حل کند یکی اینکه مردم را نسبت به این همه هزینههایی که برایش میشود توجیه که نه، بلکه رضایتمند نگه دارد و دیگر اینکه جریان زیاندهی این سازمان را معکوس کرده و بتواند به سودآوری در تولید رسانهای برسد.
وقتی به مدل هجمهها و رویه مطالبهگری مردم نگاه میکنیم، اولین گزاره واضح این است که رشته عاطفی بین تلویزیون و مخاطبان از هم گسسته شده است؛ درحالیکه تلویزیون و برنامههای آن باید محل اعتماد آنها قرار گیرد و از این طریق به یک ارتباط عاطفی با مخاطبانش برسد. برنامهسازان تلویزیون با بهکاربستن ابزارهای ساده در تولید و طراحی قابی همدلانه با همه مردم ایران، میتوانند دل مخاطبانشان را خوش کنند و تکیهگاه روحی آنها باشند. اگر این ارتباط برقرار شد دیگر نیازی نیست که در بزنگاههایی مثل شب یلدا دست به حرکتهای عجیبوغریبی بزنند تا آمار تماشاگران را که بهشدت افت کرده، دوباره بالا بکشند.
ظاهرا بهجز دو سریال «موسی(ع)» و «سلمانفارسی» نباید منتظر سریالهای فاخر و عظیمی آن هم در سالهای آتی باشیم. شبکههای تلویزیون پر شده از تولیداتی خنثی که عمدتا با هدف ایجاد فضای آزمون و خطا برای فیلمسازان جوان طراحی شدند و حالا بعد از گذاری چندساله، دیگر وقت مطالبهگری نسبت به نتایج چنین تصمیماتی است. تلویزیون اگر توانسته در این چندساله، قوای فنی مهم و کارآمدی به بدنه تولید اضافه کند؛ چه بهتر که به سمت کیفی کردن آثار با کمک ظرفیتهای موجودش برود و اگر هم نتوانسته بهره درستی از فضای آزمون و خطای فیلمسازان ببرد، بهتر است هرچه سریعتر به دنبال تجدید قوا از فیلمسازانی خارج از فرآیندهای سازمانی باشد. اگر تلویزیون نخواهد تمام قوای فنی در تولید سریال و برنامهسازی را به کار بگیرد، دیر یا زود مجبور خواهد شد که به قدرت گرفتن شبکه نمایش خانگی تن دهد و گوی رقابت را از دست خواهد داد. برنامههای ترکیبی، مسابقات و تاکشوها همچنان طرفداران پر و پاقرص خود را دارند و مخاطبان ایرانی برای تماشای این برنامهها سراغ پلتفرمها هم میروند و حتی برای دیدنشان هزینه میکنند. تلویزیون که تجربه همراهی مخاطبان با این جنس آثار را دارد، میتواند طراحیهای ویژه مختص این جنس تولیدات داشته باشد.
فارغ از تمام تعاریفی که وجود دارد دو کارکرد اصلی رسانه به معنای عام، چیزی غیر از آموزش و سرگرمیسازی برای مخاطب نیست. تمام فیلمها، سریالها، نمایشهای ورزشی، برنامههای غیرخبری و حتی پخش مستقیم مسابقات ورزشی تمام و کمال با نیت سرگرمیسازی صورت گرفته و بهتدریج تبدیل به یک صنعت شده است. پذیرش اصل سرگرمی و رقابت در برنامه و سریالسازی میتواند یکی از اصلیترین راهکارها برای پربارتر شدن شبکههای تلویزیونی باشد. انکار وجه سرگرمی و توجه بیش از حد به اصل انتقال پیام خشک، آن چیزی نیست که مخاطبان از تلویزیون توقع دارند. افزایش و تعدد رسانهها، دیگر جبر دهههای گذشته را برای تماشاگران این رسانه ایجاد نمیکند و اتفاقا اینبار، این رسانه ملی است که باید بهدنبال جذب و ارضای نظر و مطالبات مخاطبان باشد، مخاطبانی که بخشی از درآمدشان را به خرید اشتراک محصولاتی که دوست دارند اختصاص میدهند و برای سرگرم شدن منتظر برنامههای رایگان، تلویزیون نمیمانند. این را در کنار آندسته از مخاطبانی بگذارید که فیلمها و سریالهای خارجی روز را از راهها و بسترهای مختلف تماشا میکنند و تسلطشان به آثار بهروز بیش از مدیران تلویزیون است.
بودجه صداوسیما چقدر افزایش یافت؟
دیماه سال گذشته براساس لایجه مصوب بودجه سال ۱۴۰۲، رقم بودجه اختصاصدادهشده صداوسیما بر مبنای جدول شماره 7 (اعتبارات دستگاههای اجرایی ذیل دستگاه سیاستگذار) رقمی حدود هشت هزار و 22 میلیارد تومان مصوب شد. براساس جدول شماره 9، که برآورد اعتبارات ردیفهای متفرقه در آن درج شده است، رقمی حدود هفت هزار و 240 میلیارد تومان در نظر گرفته شده است. از این رقم دو هزار میلیارد تومان بابت ساخت سریالهای «حضرت موسی» و «حضرت سلمان» در نظر گرفته شده بود. با احتساب رقم بودجههای جدول شماره 7 و شماره 9، قانون بودجه سال 1402 کل کشور، در مجموع بودجه صداوسیما برای سال 1402، عددی بیش از 15 همت بوده است.
گرچه هنوز جداول بودجه به مجلس ارائه نشده و برای عموم نیز قابل دسترس نیست اما در متن مصوب کمیسیون تلفیق در بند الحاقی یک به تبصره 13 نمایندگان مجلس عضو تلفیق دولت را مکلف به افزایش بودجه صداوسیما تا سقف 24 هزار میلیارد تومان کردهاند. براساس اظهارنظرهای مسئولان دولتی در لایحه بودجه سال 1403 دولت اعتبارات صداوسیما را 18 همت تعیین کرده بود که حالا کمیسیون تلفیق از دولت خواسته علاوهبر افزایش بودجه در لایحه (نسبت به قانون بودجه 1402)، بار دیگر بودجه صداوسیما را 33 درصد افزایش دهد.
به عبارتی میتوان گفت که دولت در لایحه ارسالی خود، بودجه صداوسیما را تا 20 درصد افزایش داده و به 18 همت رسانده بود اما کمیسیون تلفیق با استناد به بخشی از لایحه برنامه هفتم توسعه، این رقم را از 18 همت به 24 همت رساند. اما این افزایش یک ایراد شکلی دارد؛ براساس نظر کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس، چنانچه مبنای افزایش اعتبارات سازمان صداوسیما در این بند، متن ماده 77 مصوبه نهایی لایحه برنامه هفتم توسعه باشد، این ماده مورد اشکال شورای نگهبان واقع شده و ایراد اصل 75 قانون اساسی به آن وارد است. از این رو افزایش اعتبارات صداوسیما به 24 همت به استناد این ماده محل اشکال و ابهام است. با احتساب رقمی که برای بودجه سال 1403 با عدد تقریبی 24 همت در نظر گرفته شده میتوان گفت که بودجه صداوسیما نسبت به سال گذشته نزدیک 60 درصد افزایش یافته است.
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه هم در جریان بررسی بخش هزینهای تبصره۱۳ لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ گفت: «با تغییراتی که مجلس شورای اسلامی در لایحه بودجه اعمال کرده است بودجه صداوسیما و قوه قضائیه نسبت به سال جاری ۵۸ درصد افزایش یافته است درحالیکه رشد بودجه سایر دستگاهها در سال آینده حدود ۱۲ درصد است.» رئیس سازمان برنامه و بودجه همچنین تصریح کرد: «اصلاحات و تغییراتی که در تبصره ۱۳ نسبت به لایحهای که دولت ارائه کرده انجام شده است. بالغ بر ۵۰ هزار میلیارد تومان بار مالی به دولت تحمیل کرده است و از نمایندگان تقاضا داریم هرگونه تغییری که در هزینهها ایجاد میکند در بخش منابع نیز بار مالی آن را برای ما پیشبینی کنند. اینگونه الحاقات به لایحه برخلاف اصل ۷۵ است.