• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۱۱-۰۴ - ۰۰:۱۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
درباره نسخه اسپین‌آف سریال «خانه کاغذی»؛

«برلین» نقد سرمایه‌داری را دزدید

«برلین» یکی از مرموزترین کاراکترهای سریال مانی‌هیست است. اگر رفتارهای مخرب او در فصل اول و دوم در نظر بگیریم، شخصیت خطرناک و آزاردهنده‌ای است که به دیگران آسیب می‌رساند ولی اگر با فلاش‌بک‌ها به گذشته‌اش نگاه کنید، مردی جسور و خوش‌فکر است که ایده‌های بلندپروازانه‌ای در سر دارد و می‌خواهد به زندگی‌ هیجان‌انگیزی برسد.

«برلین» نقد سرمایه‌داری را دزدید

معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: «برلین» یکی از مرموزترین کاراکترهای سریال مانی‌هیست است. اگر رفتارهای مخرب او در فصل اول و دوم در نظر بگیریم، شخصیت خطرناک و آزاردهنده‌ای است که به دیگران آسیب می‌رساند ولی اگر با فلاش‌بک‌ها به گذشته‌اش نگاه کنید، مردی جسور و خوش‌فکر است که ایده‌های بلندپروازانه‌ای در سر دارد و می‌خواهد به زندگی‌ هیجان‌انگیزی برسد. تعریف کامل‌تر را شاید آلکس پینا، سازنده مجموعه «خانه کاغذی» برای این کاراکتر دارد. او در گفت‌وگویی درمورد برلین گفته بود: «او یک زن‌ستیز، روان‌پریش، خودمحور، خودشیفته، بزهکار و متجاوز است.» حالا پینا برای اولین اسپین‌آف سریال پرطرفدارش سراغ شخصیت برلین رفته است.

از اسم سریال مشخص است که با یک داستان شخصیت‌محور طرف هستیم و قرار است ارتباط معنایی بین زندگی شخصی برلین با داستان یک سرقت برقرار ‌شود. سریال با طلاق سوم برلین آغاز می‌شود و بلافاصله وارد یک سرقت می‌شویم و همین سرقت پایه‌ای برای یک سرقت بزرگ‌تر از جواهراتی با ارزش44 میلیون دلاری است. حال و هوای سریال همانی است که در مانی‌هیست بوده و در برخی نقاط، شباهت‌ها اغراق‌شده‌اند. اینکه برلین و رفقایش می‌خواهند دست به یک سرقت برنامه‌ریزی شده بزنند و هر کدام از اعضای این گروه، برای یک سرقت بزرگ، تخصص ویژه خود را دارند، شبیه سریال مانی‌هیست است. البته طرفداران دو سریال شباهت‌هایی را هم بین کاراکترها پیدا کردند؛ مثلا نقش دامیان (با بازی تریستان اوجوا) نابغه‌ای با روحی سرکوب شده است که نسخه‌ای کم‌حواس‌تر به نسبت کاراکتر پروفسور است یا در این سریال با نقش کامرون (با بازی بگونیا وارگاس) طرف هستیم که به‌وضوح از توکیوی مانی‌هیست الگوبرداری شده است. بروس (با بازی جوئل سانچز) پسری جسور از طبقه متوسط است که علی‌رغم جذابیت‌های ظاهری هیچ فهمی از آداب معاشرت ندارد و از همان برخورد اول به‌شدت متوجه دنور در سریال مانی‌هیست خواهید شد.

سریال در پرداخت به شخصیت‌ها وقت زیادی نمی‌گذارد و قرار نیست پرداختن به پیچیدگی‌ها و پیشینه کاراکترها، بخشی از قصه و آدم‌هایش باشد. برای تماشاچیان «مانی‌هیست» که بعد از دو سال قرار است با اسپین‌آف این سریال مواجه شوند، شناخت شخصیت برلین به‌عنوان کاراکتری که تمایل به رهبری یک گروه دارد، تا حدودی قابل لمس است اما شخصیت‌پردازی‌‌ها برای معرفی اعضای این گروه به شکلی کلیشه و سریع اتفاق می‌افتد. این تعجیل و سهل‌انگاری در پرداخت، معضلی است که در عدم به‌کارگیری پیچش‌های لازم برای قصه هم دیده می‌شود؛ درحالی‌که این سریال جنایی‌معمایی می‌توانست با غافلگیری‌های بیشتر برای خوره‌های سریال هیجان‌انگیز باشد و طرفداران مانی‌هیست را هم راضی نگه دارد، بیشتر متمرکز بر اکروباتیک‌های اخلاقی شخصیت برلین است. تمرکز سازندگان سریال، بیش از آنکه روی قصه سرقت باشد، روی شخصیت سایکوپات برلین است و اتفاقا همین نقطه تمایز این کار با سریال مانی‌هیست است. اگر ایده مبارزه با ساختارهای مسلط سرمایه‌گذاری توانسته بود جذابیت‌هایی را برای تماشاچیان مانی‌هیست فراهم کند، اما اینجا، همین نقطه قوتش را کنار گذاشته است. تدوین شیک، صحنه‌های اکشن بسیار جذاب، مناظر زیبای فرانسوی شاید نمونه‌هایی از جلوه‌گری برای این سریال باشد اما این نمایش در نسبت با نسخه مادر خود، به‌صورتی شگفت‌آور سطحی است. اینکه آن فرمول اصلی و شگفت‌انگیز، عامدانه کنار گذاشته یا اینکه مسیر ساخت سریال به کژراهه رفته است را شاید سازندگانش بهتر بتوانند توضیح دهند.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار