فاطمه رایگانی، خبرنگار: نشسته بودم روی سکوی تماشاگران و به عدد روی مانیتور نگاه میکردم: ۴۱۰۰۰ نفر! و در ذهنم جمعش میکردم با میلیونها نفری که از قاب تلویزیونها این بازی را نگاه میکنند و بعد سر میگرداندم بین سکوها و میگشتم دنبال پرچمهای اماراتی. اما به جز سکوی کوچک ولی پر هیاهوی هواداران رسمی امارات دیگر خبری از طرفداران آنها نبود. تا چشم کار میکرد پرچم فلسطین میدیدم و شعارfree free Palestine میشنیدم. انگار آن بازی فقط یک شرکتکننده داشت و آن هم فلسطین بود. چه میشود اگر فقط همین جمعیت یک قدم فراتر از هواداری تیم فوتبال برای فلسطین برمیداشت؟ این همان سوالی بود که گروه «سه خط» را خلق کرد و ما را تا قطر کشاند. سه خط، گروهی است از هنرمندان و رسانهگران که همه دل در گرو آرمان فلسطین دارند و رویای آزادی فلسطین از نهر تا بحر و جهان بدون اسرائیل را زندگی میکنند و خوب میدانند روی زمین آمدن این تصویر بدون بههم پیوستن ملتها ممکن نیست. تا وقتی ملتهای مسلمان و مردم منطقه به «همسرنوشتی»شان باور نداشته باشند نمیشود «دشمن مشترک»شان را هم حذف کرد. تعبیر دشمن مشترک شاید تا قبل از طوفان الاقصی هنوز برای خیلیها واژه غریبی بود اما در 100 روز اخیر خیلی چیزها عوض شده است. در این سهماهه روزی نبوده که یک گوشه دنیا جماعتی بهنحوی به اسرائیل اعتراض نکنند و از جنایاتش دردمند نباشند. این انزجار جهانی به زبان آمده حتما میتواند مقدمه تغییرات مهمتری باشد اگر راه گفتوگو را بلد باشیم و با هم پیوند بخوریم. رویداد جام ملتهای آسیا یکی از میدانهای همین پیوند است.
سایمون کوپر در کتاب فوتبال علیه دشمنش نوشته است: «وقتی یک بازی برای میلیونها نفر اهمیت پیدا میکند دیگر نباید فقط یک بازی تلقی شود. فوتبال هیچ وقت فقط فوتبال نیست. این ورزش جنگ به وجود میآورد، انقلاب میکند و مورد توجه مافیاها و دیکتاتورهاست.» بر این مبنا احتمالا هیچ رویداد ورزشیای به اندازه جامهای فوتبالی نمیتواند فرصتی برای جلب توجهات بینالمللی به واقعه را ایجاد کند. در شرایطی که خاورمیانه بیش از 100 روز شاهد جنگ تمام عیار اسرائیل در غزه بوده، اجتماع ملتهای آسیا در دوحه قطر که خود را همراهترین کشور با فلسطین میداند، میتواند بستر ویژهای برای اتحاد در مقابل اسرائیل باشد. البته کشور قطر چنین تصمیمی برای این رویداد ندارد و تنها در حاشیه اتفاقات جایی هم برای حمایت از فلسطین باز کرده، آنهم حمایتی که صرفا همدردی با مردم غزه باشد اما متعرض اسرائیل نشود. مردم فلسطین در بازنمایی حکومتی قطر، آسیبدیدگان جنگزدهای هستند که باید برایشان کمک جمع کرد و برای دردشان گریه کرد اما گفتن اینکه چه کسی مسبب اصلی این ماجراست ممنوع است! چون قطر میخواهد کشور میانجی بماند و میانجی باید هوای دو طرف را داشته باشد، پس باید حواسش باشد که مساله فلسطین یک مساله سیاسی بین دولتها باقی بماند و تبدیل به پدیده اجتماعی غیرقابل کنترل نشود.
فضای مردم اما کاملا متفاوت است. اغلب مردم قطر و حتی گردشگران مخاطب جام ملتها با حرکتهای حمایتی همراه میشوند و مشارکت میکنند. لازم نیست خیلی حرکت محیرالعقولی انجام شود، همین که صدای موسیقی فلسطینی از بلندگوی سیاری پخش شود و یک پرچم کوچک دستشان بدهی کنارت میایستند و پابهپایت معرکه میگیرند. چشم بر هم بزنی حلقه تنگتر شده و ملیتها متنوعتر. بازی فلسطین- امارات یکی از مهمترین میدانهای بروز همبستگی حول محور فلسطین بود. حضور دهها هزار نفر از ملیتهای مختلف مسلمان و غیرمسلمان با پرچم فلسطین در این بازی نشان داد که حرکت جهانی علیه اسرائیل رویای دستنیافتنی نیست. فقط جمعشدن ارادهها را میخواهد و روی هم ریختن قدرتها را و زبانی که بتواند این عواطف همدلانه نسبت به فلسطین را تبدیل به قدرتی در مقابل اسرائیل کند. زبان هنر یکی از گویاترین این زبانهاست و گروه سه خط آرزو دارد بتواند با آن در حاشیه جام ملتهای آسیا در مردم گرایش و ارادهای برای فلسطین علیه اسرائیل خلق کند. ما را که به خیر دولتها امید نیست، مگر به همپیوستن ملتها روزی کاری کند.