علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: اگر تحولات منطقه را مرور کرده باشید درک خواهید کرد که وضعیت فعلی بهمراتب متفاوتتر از چیزی است که پیش از 7 اکتبر بوده است. ابرمعادله عادیسازی متوقف مانده و قدرتهای نوظهوری در محور مقاومت شکوفا شدهاند. عملیات طوفان الاقصی را میتوان عاملی دانست که بسیاری از کلانراهبردهای غرب در منطقه را به نقطه صفر برده و سیاستهای آمریکا در سایر نقاط جهان را نیز به چالش کشیده است. مهدی خراطیان، کارشناس مسائل سیاسی بهتازگی در صفحه شخصی خود در توییتر به تشریح تحولات جهانی پرداخته و عنوان جنگ سرد جدید را به وضعیت کنونی جهان اطلاق کرده است. جنگی که اکنون نقطه اوج آن در غزه مشاهده میشود و قدرتهایی همچون چین و روسیه نیز اگر میخواهند در تقابل با راهبردهای محدودکننده آمریکا شکست نخورند باید موضعی فعالانه در قبال این جنگ اتخاذ کرده و مانع از تحقق ایدههای کاخ سفید شوند. در غیر این صورت باید منتظر شکست در درگیریهای حوزه یوروآتلانتیک و ایندوپاسیفیک باشند. برای بررسی سیاستهای حاکم بر فضای فعلی جهان به سراغ مهدی خراطیان رفتیم. در این گفتوگو همچنین مطالبی که خراطیان مختصرا در توییتر خود مورد اشاره قرار داده را نیز بررسی کردهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
* در جنگ سرد جدید ایالات متحده در دوره بایدن در تلاش است یکسری شکافها در حوزه بلوک غرب یا طبقه حاکم آتلانتیک را ترمیم کند و این کار را تا حد خوبی انجام داده است. از طرف دیگر هم تلاش کرده با یکسری معاملات و بدهبستانها با قدرتهای میانی مثل ترکیه یا هند و قدرتهای منطقهای فضایی را فراهم کند که مجموعا منجر به مهار چین شود. بهنوعی آمریکاییها یک جهان چندقطبی را پذیرفتهاند و در تلاش هستند عناصر قدرت را به گونهای به هم ربط دهند که برآیند آن تقویت آمریکا و تضعیف چین باشد.
*از نظر امنیتی هم قبل از 7 اکتبر، ما ذیل ضربات اطلاعاتی دوباره داشتیم قرار میگرفتیم و علائم اتفاقات مربوط به فوت مهسا امینی داشت آشکار میشد که 7 اکتبر اتفاق افتاد. برخلاف برجام که ایران در محور معاملات با غرب قرار داشت و اسرائیل و کشورهای عربی در حاشیه بودند، اینبار آنها در متن و ایران در حاشیه بود. ایران قرار بود ذیل ضربات اطلاعاتی و فشار بیشتر اقتصادی قرار گیرد و قضیه 6 میلیارد دلار هم فقط کارکرد جانبی داشت و در قالب سیاست چماق و هویج باید تحلیل میشد، نه برای ما، بلکه برای سعودیها و اسرائیل.
*شرط بنسلمان برای عادیسازی با اسرائیل این بود که آمریکاییها با سعودیها وارد یک پیمان دفاعی الزامآور شوند، نه یک پیمان دفاعی عادی. سعودیها یک پیمان در تراز ناتو را میخواستند که در واقعیت نپذیرفتند و قرار شد این پیمان دفاعی در تراز پیمان آمریکا با کره و ژاپن امضا شود.
متن کامل گفتوگو را از اینجا بخوانید.