نیلوفر مژدهی، خبرنگار: رعایت توازن مالی که از آن با نام قانون سقف بودجه در ایران نام برده میشود بیش از یک دهه است که در جوامع فوتبالی کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. این توازن مالی اما در دیگر کشورها به آن شکل که در کشور ما جا افتاده یا بر آن معادلسازی کردهاند نیست. درواقع سوءبرداشتهایی از این قانون شده که نهتنها کشور ما بلکه بسیاری از جوامع فوتبالی را درگیر برخی تعابیر نامعتبر کرده است. شاید به همین دلیل در آخرین مراسمی که در یوفا درخصوص معرفی مقررات اینچنینی برگزار شد از آن نه بهعنوان رعایت توازن مالی یا سقف بودجه بلکه با عنوان مقررات تابآوری مالی یاد کردند. سوءتفاهمات به وجود آمده درخصوص این قانون آندریا تراورسو، مدیر اجرایی مقررات را بر آن داشت توضیحاتی در این خصوص داده و درواقع همه را از اشتباه و گمراهی خارج کند. او با اشاره به اینکه از مقررات تابآوری مالی به اشتباه تعبیر شده است تاکید کرد که هدف از این قانون به هیچ وجه ایجاد فرصت برابر و شرایط یکسان برای رقابت همه تیمها نیست. به همین دلیل به جای استفاده از فیرپلی مالی بهتر است که از رعایت توازن مالی نام ببریم. درواقع او میخواهد بگوید که هدف این مقررات اعطای فرصت برابر به همه تیمها برای موفقیت نیست. بنابراین نمیتوانیم خیلی هم به مسئولان فوتبال ایران خرده بگیریم؛ چراکه نهتنها آنها بلکه بسیاری از فعالان این بخش در سراسر جهان با چنین سوءتعبیری مواجه شدهاند و قانون سقف بودجه با اعداد و ارقام غیرکارشناسانه نشان از ناآگاهی آنها نسبت به این قانون دارد. درواقع فدراسیون فوتبال متوجه این اشتباه خود شده و به همین دلیل درصدد اصلاح قانون به قول خودشان سقف بودجه یا همان تابآوری مالی باشگاهها است.
شاید بهتر آن باشد که فدراسیون فوتبال که حالا برای اصلاح قوانین خود درخصوص نقل و انتقالات و مسائل مالی مربوط به آن از باشگاهها کمک گرفته و نقطهنظرات آنها را خواسته است به این نکته توجه کند که قرار نیست باشگاهها درخصوص سقف بودجه مبلغ احتمالی یا همسانسازی توضیحات و نقطهنظرات خود را ارائه دهند بلکه قرار است درخصوص رعایت توازن مالی در باشگاه خود به شکل خاص اظهارنظر کنند. بدون شک باشگاهی که سهامدارانش طی سال اخیر سود هنگفتی را به دست آورده با باشگاهی که درآمد خوبی نداشته یا حتی ضرر داده است نمیتوانند به یک اندازه بودجه داشته باشند. این شرکتها هر ساله درصدی از سود سالانه خود را صرف کمک کرده و به مسئولیت اجتماعی اختصاص میدهند که بخشی از آن به باشگاههای فوتبال میرسد. درنتیجه سقفی مشخص و واحد برای اینکه همه باشگاهها با هر نوع سهامداری آن را رعایت کنند، وجود ندارد که البته کاری محال و کاملا غیرحرفهای و غیرتخصصی است. چیزی که فیفا میخواهد در باشگاهها جا بیندازد با توجه به اینکه ممکن است باشگاهها از طریق روابط خود نیز پولهای غیرموجه را وارد سیستم خود کنند، این است که چرخه مالی پاکی را ایجاد کرده و درواقع اجازه ورشکستگی به آنها ندهد.
حذف زیرمیزی با اصلاح قوانین
حالا که مسئولان متوجه خطاهای این قانون شدهاند، موقعیت خوبی است تا باشگاهها با توجه به نمونههایی که در دنیا در این خصوص وجود دارد، نظرات مثبتی را وارد این چرخه کرده و قانون سقف بودجه را اصلاح کنند تا جای هرگونه تفسیر و تعبیر و به زبان ساده دور زدن آن وجود نداشته باشد. یکی از نمونههای ساده که فدراسیون فوتبال میتواند از آن استفاده کند یا باشگاهها میتوانند برای ارائه نظرات خود از آن الگو بگیرند، قانون توازن مالی در یوفاست. به این ترتیب که با ایجاد موقعیت برابر در بودجه و مخارج، قوانین فعلی حذف و قوانین گویا جایگزین آن شود. به این طریق باشگاهها میتوانند از نظر مالی سرپا باقی بمانند. در چنین شرایطی برای باشگاههایی نظیر باشگاههای فوتبال ایران که درآمد مشخصی نداشته و اغلب از کمکهای شرکتهای تحت تکلف خود استفاده میکنند، این سوال به وجود میآید چگونه میتوان مقررات توازن مالی ایجاد کرد؟ در این خصوص تلاش کردیم با چند مدیر لیگ برتری صحبت کرده و نقطهنظرات آنها را در این خصوص جویا شویم اما متاسفانه و در کمال ناباوری بسیاری از آنها از توضیح و تفسیر چنین موردی ناتوان بوده یا اگر آگاهی داشتند، حداقل توان بیان آن را نداشتند. به همین دلیل درخصوص اینکه پولهای اینچنینی که به باشگاهها هبه میشود یا بهعنوان مسئولیت اجتماعی یا حتی کمک هوادار متمول به حسابشان واریز میشود، در چنین قانونی چه جایگاهی دارند با مجتبی فریدونی، از مدیران سابق لیگ برتر که تحقیقاتی را در این خصوص انجام داده گفتوگو کردیم. وی در این خصوص گفت: «چنین پولهایی در قانون یوفا و فیفا با عنوان هزینه و درآمد تعریف شدهاند و از آن با عنوان اعانه یاد شده است. شرکتهای دولتی یا نیمهدولتی اغلب درصدی از سود سالانه خود را بهعنوان مسئولیت اجتماعی به باشگاه تحت پوشش خود میدهند و به نوعی با کمک مالی سعی در مشارکت در چرخه فعالیت اقتصادی آنها دارند. این اتفاق در باشگاههای بزرگ دنیا نیز رخ میدهد. بهعنوان مثال سهامداران شخصی باشگاهها پولی را به باشگاه میدهند که به نوعی از جیب خودشان است و به این ترتیب بودجه به باشگاه تزریق میکنند و در چرخه فعالیتهای اقتصادی حضور دارند.» در واقع این پول نوعی درآمد به حساب میآید حتی مبلغی که هوادار متمول به حساب باشگاه یا هر فرد دیگری واریز میکند نیز نوعی درآمد است که در قانون توازن مالی یوفا به آن پرداخته شده و در مورد همه این کمکها توضیح داده شده است. در قانون یوفا تاکید شده که همه این موارد باید در دفاتر ثبت شود و شکل زیر میزی یا رشوه به خود نگیرد؛ چراکه ورود چنین پولهایی مشکلی ندارد. مشکل اینجاست که باید شفافسازی شده و مشخص شود که این پول از کجا و چه مقدار به باشگاه تزریق شده است. فریدونی با اشاره به اینکه همچنان راههایی برای دور زدن قوانین مالی وجود دارد به «فرهیختگان» گفت: «راهکارهایی وجود دارد مثل اینکه شرکتی کاغذی را در کشوری مثل مالزی ثبت میکنند و آگهی از این شرکت میگیرند و آن را صرف هزینهها و مخارج خود میکنند، درحالیکه شاید این شرکت اصلا وجود نداشته باشد.»
ادامه مطلب را میتوانید اینجا بخوانید.