محمدرضا ولیزاده، فرهیختگان آنلاین: بدونتردید بخش عمدهای از توسعهیافتگی کشورها، به کارآمدی نظام آموزش و پرورش بازمیگردد که تبلور آن در تربیت نسل آتیهساز است. اما متاسفانه در سالهای اخیر نیروهای آموزشی کشور با دغدغه معیشت و مشکلات عدیدهای ناشی از آن دستوپنجه نرم میکنند که این معضل، میتواند با ایجاد فرسودگی و کاهش کارآیی آسیبهای جبرانناپذیری در جامعه داشته باشد.
دو ابهام در یک قرارداد
سال گذشته بود که تعدادی از نیروهای آموزش و پرورش که با شیوههای خرید خدمات آموزشی و غیره کار میکردند، طی مراحل گزینش و مصاحبه، قراردادمعین شدند و برای آنها کد پرسنلی صادر شد. پس از آن ابهامات متعددی درباره مدت زمان قرارداد آنها شکل گرفت که در نهایت برای آنان قرارداد ۹ ماهه بسته شد و موجی از اعتراضات را در میان معلمان کارمعین ایجاد کرد.
اتفاقی که چندیپیش مسعود بهرامی، مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران آن را تصمیم سازمان اداری استخدامی اعلام کرد؛ ۹ ماه قرارداد برای فعالیت در یکسال تحصیلی از اول مهر تا سیویکم شهریورماه! این مقام مسئول در ادامه نیز تبدیل وضعیت نیروهای قرارداد کار معین به پیمانی را منوط به شرکت در آزمون آموزگاری و دبیری -ماده ۲۸- دانست؛ آنهم در شرایطی که این فرهنگیان چندینسال سابقه تدریس مستمر دارند و در صورت مردودی در آزمون، به سرنوشتی نامعلوم دچار خواهند شد.
کلاسهای درس تعطیل شد!
اما این معضل تنها به ایرادات قراردادی ختم نمیشود؛ زیرا روز بیست چهارم دی ماه و برای دومین روز متوالی، برخی از معلمان قرارداد معین شهرستانهای استان تهران کلاسهای درس را تعطیل کردند. آنها در اعتراض از عدمپرداخت حقوق و بیمه خود در چند ماه اخیر حاضر به برگزاری کلاسها نشدند و جمعی از آنها با حضور مقابل ادارهکل آموزش و پرورش شهرستانهای پایتخت تجمع کردند.
ضربه تعطیلی مکرر مدارس بر فرآیند آموزش
پس از بارش برف، آلودگی هوا و... گویا عدم برگزاری کلاسهای درس بهدلیل اعتراض معلمان جدیدترین علت تعطیلیهای مکرر در مدارس کشور است. فاجعهای که بزرگترین آسیب را به دانشآموزان وارد میکند؛ چرا که با فشردگی و کاهش کیفیت روند آموزش، از عمق یادگیری کاسته میشود و موجبات افت تحصیلی دانشآموزان را فراهم میسازد. کسی از آنها صحبت نمیکند!
کسی از آنها صحبت نمیکند!
نکته عجیب در ماجرای معلمان قرارداد معین این است که نهتنها مشکلات متعدد آنها مخابره نمیشود بلکه مسئولان آموزش و پرورش هم اظهار نظری در این مورد نمیکنند، در شرایطی که این معضلات برای معلمان خرید خدمات آموزشی هم صدق میکند که مدتهاست از حداقلها محروم ماندهاند. به هرحال مخاطرات بحران کمبود معلم بارها از سوی مسئولان گوشزد شده و معضلی است که سالیانی دامن نظام آموزشی کشور را رها نمیکند. پرسش اینجاست با شرایط موجود چرا بخشی از این کمبود با بهرهگیری از معلمان خرید خدمات و قرارداد کار معین جبران نمیشود؟ آنهم معلمانی که بخش عمدهای از آنها از تحصیلات و تواناییهای بالایی برخوردارند.