• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۱۰-۲۵ - ۰۰:۲۶
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
گفت‌و‌گوی چالشی «فرهیختگان» با مسعود اطیابی؛

دفاع کارگردان پرفروش از طنزهای جدید

گیشه‌ها طلسم شده و جز نوع خاصی از کمدی‌ها هیچ فیلمی نمی‌تواند بفروشد، با مسعود اطیابی در این باره گفت‌وگوی چالشی و پر از جزئیاتی داشتیم که به واکاوی این موضوع کمک فراوانی می‌کند.

دفاع کارگردان پرفروش  از طنزهای جدید

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: مسعود اطیابی را به عنوان مرد بفروش سینمای ایران می‌شناسیم. او سال‌ها پیش فیلمسازی را در سبک دیگری از سینما آغاز کرد و آثاری در ژانرهای مختلف ساخت که از موضوع مقاومت مردم فلسطین گرفته تا اتفاقات سیاسی سال ۸۸ را شامل می‌شدند اما از جایی به بعد این فیلمساز را با کمدی‌های بفروشی که هر کدام در سال اکرانش رکوردهای بزرگی را در گیشه جابه‌جا کرده، می‌شناسند. اطیابی پیش از این هم کمدی «خروس جنگی» را با مضمون خانوادگی ساخته بود اما این فیلم جنبه‌های قالب فیلمسازی‌اش را نمایندگی نمی‌کرد تا اینکه بعد از «تگزاس» در سال ۹۶ دیگر هر چه ساخت کمدی بود و فروش بسیار بالایی هم پیدا کرد. او امسال هم فیلم «هتل» را روی پرده‌ها دارد که پس از «فسیل» رکورددار فروش گیشه‌هاست. در زمانه‌ای که خیلی‌ها فکر می‌کنند گیشه‌ها طلسم شده و جز نوع خاصی از کمدی‌ها هیچ فیلمی نمی‌تواند بفروشد، با مسعود اطیابی در این باره گفت‌وگوی چالشی و پر از جزئیاتی داشتیم که به واکاوی این موضوع کمک فراوانی می‌کند. این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

در فاصله سال‌های 1397 تا 1402 می‌توان گفت آثاری را تولید کردید که پرفروش‌ترین‌ها در سینمای ایران بودند. در سال‌هایی مثل 1399 که وسط کرونا بود از شما فیلم داشتیم، حتی در سال 1400 فیلمی از شما داشتیم که جزء پرفروش‌ترین‌های سینما بود و سینمادارها شما را خیلی دوست دارند چون آثار شما پرفروش است. می‌توان این‌طور گفت در روزهایی که می‌گویند چراغ سالن‌های سینما خاموش بود شما سینما را نجات دادید؟
خیر، نمی‌توان این‌طور گفت. سوال سختی است. آمار یک چیز می‌گوید و من چیز دیگری می‌گویم. شاید یک فیلم دیگر هم اگر می‌آمد همین‌طور می‌شد. واقعا نمی‌دانم دلیل چیست. بعد از کرونا شرایط فرق کرد و ما هم سود کردیم؛ به‌خاطر اینکه فیلم «دینامیت» ما مجوز نمایش نمی‌گرفت. هر کاری کردیم این مجوز را نمی‌دادند ولی وقتی کرونا سینما را داشت تعطیل می‌کرد و نگرانی از این وجود داشت وقتی کرونا جمع شود، مردم اطمینان ندارند به سینما بروند و اساسا سینما در‌حال فراموشی است، همین‌ها باعث این نرمش شد. به این فکر می‌کردند با چه کاری می‌توان سینما را رونق داد و کسانی که می‌خواستند برنامه‌ریزی کنند، چه در شورای صنفی اکران و چه اهالی سینما و چه مدیران و مسئولان فرهنگی کشور، بین آثار موجود به این نتیجه رسیدند توان و قدرت فیلم دینامیت بیشتر از همه است. با وجود سانسور زیادی نسبت به این فیلم قرار شد بعد از سال‌ها اعمال شود و حدود 27 دقیقه حذف سکانس‌ها رخ داد و حدود 30-20 دقیقه دیگر نیز در دیالوگ و تصاویر فیلم تغییراتی به‌وجود آمد ولی باز هم این فیلم آمد و موفق شد مردم را به سینما جذب کند. صددرصد سانسورها بی‌عدالتی در حق دینامیت بود. اما آن چیزی که مردم با آن حال کرده بودند، چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ فرح ذاتی که به مخاطب منتقل می‌کرد، به کمک سینما آمد. این مسعود اطیابی نیست که سینما را نجات می‌دهد، بلکه فیلم دینامیت با همه اجزای آن است. اینکه می‌گویم من نیستم، خود فیلم و شرایط جامعه، سینما را نجات داد. این باعث می‌شود سینما دوباره مورد توجه مردم قرار گیرد و بدان اطمینان کنند و وارد سینما شوند. در دوره‌ای دیگر اتفاقاتی را داشتیم که درخصوص بنزین و... افتاد و التهاباتی رخ داد. باز جامعه دچار ناراحتی و بحران شد که فیلم «انفرادی» انتخاب و اکران شد، چون سینما دوباره وارد حاشیه شده بود و انتخاب دیگری برای عوض کردن روحیه مردم نبود. انفرادی کمک کرد مردم به سینما برگردند. سال گذشته در شرایط خیلی بدی فیلم «بخارست» را اکران کردیم و بخارست این توان را پیدا کرد مردم را نسبتا به سینما جذب کند. در شرایطی که امکان تبلیغ نبود و هیچ کس جرات نمی‌کرد فیلمی را تبلیغ کند و مورد تهدید قرار می‌گرفت و اساسا محیط سینما مورد تهدید بود و مردم احساس می‌کردند ممکن است حضور جمعی در جایی خطرناک باشد، به‌خاطر نوع ناآرامی‌هایی که سال گذشته وجود داشت، خود فیلم‌ها مردم را جذب می‌کردند. در نوروز فیلم «فسیل» آمد و یک حرکت دیگری ایجاد کرد و خیلی باید جامعه خود را به فیلم فسیل مدیون بداند چون در شرایطی که بدخواهان کشور نمی‌خواستند عیدی اتفاق بیفتد و مردم به روحیه توانمند و به شادابی خود برگردند، فیلم کریم امینی توانست فضا را بشکند. متاسفانه تلویزیون هم با این جریان بدخواهی ناخواسته همراهی کرده بود، یا بعضا می‌توان گفت شیطنتی از سوی برخی بود. تلویزیون هم ناخواسته به سمتی رفت که بدخواهان کشور و بدخواهان مردم می‌خواستند. فیلم فسیل آمد و حرکتی ایجاد کرد، جذب مخاطب در سینماها رخ داد و دیده شد علنا مردم می‌آیند و فیلم می‌بینند تا شاد باشند و بخندند و فضای آنها عوض شود. فارغ از مفاهیم محتوایی فیلم که یادآوری‌هایی هم می‌کند، اما همین که خانواده‌ها دور هم بتوانند جمع شوند و یک فیلم سالم ببینند و روحیه آنها عوض شود اتفاق خوبی رقم خورده. فیلم «هتل» هم پشت‌سر این با قدرت‌نمایی خود جلو آمد و با تبلیغاتی کمتر از فسیل روی پای خود تا الان ایستاد و به رقم خوبی از فروش رسید. برای سینما در سال 1402 اتفاقی ویژه و تاریخی رخ می‌دهد. 21 میلیون نفر تا الان که دی‌ماه است، فیلم را دیدند و تا آخر سال پیش‌بینی من این است که نزدیک به 25 میلیون نفر حتما مخاطب مستقیم داخل سالن‌ها را داریم. یک جذب حداکثری است که اگر سالن‌های ما بیشتر بود، قطعا این رقم بالاتر بود. رقم 25 میلیونی یا نهایتا 28-27 میلیون نفری، نهایت ظرفیتی است که سینما می‌توانست برای جذب مخاطب در یک‌سال داشته باشد و به‌نظرم امسال رخ داده و این یک اتفاق تاریخی و قابل تحلیل است. برخی به این حمله می‌کنند؛ چراکه سینما یک ثبات خاصی را به جامعه می‌دهد. اینکه 25 میلیون مخاطب در یک‌سال در فضای اجتماعی جمع شدند کار بزرگی است و شکست مهیبی برای بدخواهان کشور است.
وقتی یک فیلم کمدی 7 میلیون نفر را در سالن سینما جمع می‌کند قطعا این فیلم چندین برابر در فضای خانگی و... دیده می‌شود. این تصویر، خودش قابل تحلیل است، در‌واقع شما یک ملت را می‌بینید که بحران‌های مختلف را می‌گذراند اما به نشاط خود اهمیت می‌دهد چون می‌خواهد کار کند. کسی که به نشاط خود اهمیت دهد قطعا می‌خواهد فردای خود را بسازد. اما کسی که به نشاط خود اهمیت ندهد فردا حتی از رختخواب هم به‌درستی بیرون نمی‌آید.

با کارگردان‌هایی صحبت کردیم که امسال فیلم‌های خود را نمایش دادند و قائل به این بودند که از جانب پخش‌کننده و تهیه‌کننده مهندسی اکران صورت می‌گیرد. مشخصا درباره پخش‌کننده‌ها این حرف را می‌زدند که جنس فیلمسازی آنها متفاوت از جنس فیلم‌های دیگر است. مثلا فیلم «جنگل پرتقال»، «گیجگاه»، «چرا گریه نمی‌کنی» و...‌! شما هم فکر می‌کنید این مهندسی اکران در سینمای ایران اتفاق می‌افتد و باعث می‌شود فیلم‌هایی مثل هتل، فسیل و... سانس‌ها و سالن‌های بیشتری داشته باشند و فیلم‌های دیگر سالن‌ها و سانس‌های کمتری داشته باشند؟
مهندسی اکران را مردم رقم می‌زنند. واقعیت این است که اگر از ساعت 12 امشب، درخواست خرید بلیت فیلم هتل را در یکی از اپلیکیشن‌ها مثل سینما تیکت یا هر جای دیگر بزنید، ظرفیت پر است. یعنی ما فردا ساعت 12 ظهر تقریبا هیچ بلیتی برای هتل پیدا نمی‌کنیم. حتی برای اینکه یکی از آشناهای خود را به سینما بفرستم صندلی نیست. بقیه در فیلم‌های دیگر سرریز می‌شود. کسی بخواهد به سالن مراجعه کند یا اصرار داشته باشد امشب سینما برود هتل را نمی‌تواند ببیند، پس من اتفاقا سانس‌های کمی نسبت به روزهای پیک می‌بینم. مثلا سه‌شنبه، پنجشنبه و جمعه سانس‌های ما خیلی کم است و بعضا باید اعتراض کنیم مردم چطور فیلم را ببینند، در‌حالی‌که بلیت پیدا نمی‌کنند. در گیشه بد نیست قضیه را میدانی بررسی کنید.

ادامه گفت‌و‌گو را اینجا بخوانید.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار