پانیذ رحیمی، خبرنگار: چند روز قبل بود که سخنگوی سازمان هدفمندی یارانهها با اشاره به اینکه در مرحله 155 واریز یارانه نقدی در دیماه، تعدادی از مردم از صف دریافت یارانه نقدی حذف شدند گفت که این عدم پرداخت ناشی از اختلال و تاخیر نبوده و مطابق فهرستهای جدید تعدادی از یارانهبگیران دهک 10 از دریافت یارانه نقدی محروم شدهاند. در خبرها آمده است یارانه حدود 50 هزار نفر حذف شده است. کارشناسان متفقالقول موافق حذف افراد بهاصطلاح پولدار و دارای تمکن مالی از لیست پرداخت یارانه هستند. در بین آنها دو دیدگاه درخصوص منابع صرفهجوییشده وجود دارد. گروهی معتقدند این عدد باید صرف کمک بیشتر به دهکهای ضعیف جامعه شده و برخی دیگر میگویند این رقم باید به بودجه بازگردد تا صرف اولویتهای دیگر ضروری کشور شود. کارشناسان معتقدند آنچه حائز اهمیت بوده اینکه ضعف دادههای رفاهی کشور ازجمله دادههای مرکز آمار ایران و پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان موجب شده کشور عملا در دهکبندی درآمدی چالشهای زیادی داشته باشد و این موضوع موجب شده دولت بتواند با دغدغه کمتری نسبت به استحاقسنجی و پالایش دادههای پرداخت یارانه اقدام کند. آنچه اقتصاددانها را نگران میکند تبعات اجتماعی ناشی از خطا در حذف افراد مستحق دریافت یارانه است که ممکن است اتفاقات جبرانناپذیری را بهخصوص برای جامعه ضعیف و فقیر جامعه رقم بزند. برخی از کارشناسان میگویند دولت برای حذف یارانه پردرآمدها دو راه بیشتر ندارد. اول اینکه همین رویه را ادامه دهد و اقدامی برای حذف یارانه دهکهای بالا انجام ندهد. اما رویکرد دوم این است که دولت از طریق دادههای اقشار (قشربندی) و دادههای درآمدی اقدام به حذف یارانه پردرآمدها کند که ترکیب این دو میتواند موفقیت طرح را تضمین کند. همچنین کارشناسان میگویند صرفا ماندن در این مرحله کافی نیست و دولت باید یک نظام رفاهی چندلایه طراحی کند که در قالب آن، یارانه افراد به حساب و کتاب مالیاتی فرد متصل شود. در این صورت، کمکهای رفاهی دولت بالاترین اصابت را به گروههای هدف خواهد داشت.
سهم 20 تا 25 درصدی یارانه در پوشش هزینه کمدرآمدها
بررسیها نشان میدهد پرداخت یارانههای نقدی در کشور عادلانه نیست. این موضوع را بهخوبی میتوان از مقایسه رقم یارانه در دهکهای مختلف با هزینههای ماهانه آن متوجه شد. براساس گزارش هزینه-درآمد خانوار شهری مرکز آمار ایران، در سال 1401 در مناطق شهری کشور سهم یارانه در دهکهای مختلف و علیالخصوص در دهکهای پردرآمد ناچیز است. طبق این آمارها، سهم یارانه در پوشش هزینه خانوار در دهک 8، 9 و 10 به ترتیب 7.3، 6.1 و 4 درصد است. شاید این چهار تا هفت درصد در دهکهای هشتم تا دهم به اندازه هزینه یک یا دو رستوران رفتن هم نباشد. این درحالی است که درصد میزان سهم یارانه در دهکهای یک تا شش مناطق شهری بسیار بیش از اینهاست؛ بهگونهای که این عدد میتواند یکچهارم هزینههای یک خانوده در دهک اول را تامین کند. به این ترتیب سهم یارانه در پوشش هزینه خانوار در دهک اول 25.3 درصد، در دهک دوم 20 درصد، دهک سوم 17.4 درصد، دهک چهارم 11.5 درصد، دهک پنجم 10.4 درصد و دهک ششم 9.5 درصد سهم دارد.
در مناطق روستایی نیز سهم یارانه نقدی از هزینههای ماهانه خانوار طی سال 1401 نیز حاکی از تاثیر بالغ بر 36 درصدی در دهک اول، حدود 34 درصدی برای دهک دوم و 23 درصدی برای دهک سوم است. این عدد در دهکهای چهارم، پنجم و ششم نیز به ترتیب به 21.3، 18.9 و 17.7 درصد است. در یک خانوار روستایی که جزء دهک 8، 9 و 10 محسوب میشود سهم یارانه در پوشش هزینه خانوار به ترتیب به 13.8، 11.5 و 8.9 درصد میرسد.
درمجموع آنطور که از آمارها مشخص است اینکه یارانه نقدی به شکل نابرابر و غیرکارا بین دهکهای کمدرآمد و پردرآمد توزیع میشود که نتیجه آن سهم ناچیز آن در پوشش هزینههای پردرآمدهاست که خانوار میتواند قید آن را بزند و در طرف دیگر ارقامی که میتوانست زندگی را برای کمدرآمدها بهتر کند، عملا بهصورت بینتیجه صرف پردرآمدها میشود.
ادامه مطلب را اینجا بخوانید.